به گزارش فارس، بسیاری از فیلمهایی که
در خارج از کشور درسالهای 60 و 70 سینما مطرح شدند متاسفانه نگاهی چرک و
سیاه به جامعه ایرانی داشتند و در جشنوارههای مطرح که با نگاهی خاص
فیلمها را انتخاب می کردند موفق به دریافت جوایز متعدد شدند. با چرخش نگاه
جشنوارهها به سینمای ایران و تلاش مسئولین فرهنگی کشور این نگاه کمرنگتر
شد و جشنوارهها هم کمتر فیلمهایی که با سیاهنمایی و نگاههایی خاص
ساخته میشدند را مورد توجه قرار دادند. اما هنوز هم آثاری دیده میشود که
با سیاهنمایی از جامعه روز ایران سعی در حضور و مطرح شدن فیلمساز در خارج
از کشور را دارند فیلمهایی که وضعیت جامعه را فلاکتبار، درمانده بسته و
آدمهایش را منزجر معرفی میکند. تعدادی از فیلمهایی که حوزه هنری از
نمایش آنها اعلام برائت نموده است فیلمهایی است که اکثراً نگاهی سیاه به
جامعه دارند . فیلمهای «بیخود و بیجهت»، «پذیرایی ساده»، «خرس» و
«بیتابی بیتا» از جمله آثاری هستند که در سینماهای حوزه هنری به نمایش
درنمیآیند و حوزه هنری موضع خود را برای نمایش فیلم ها مشخص کرده است .
مروری به این آثاربهتر میتواند مخاطب را با فیلمها و نوع نگاهشان آشنا
کند.
«بیخود و بیجهت» آدمهای بلاتکلیف و فلاکتبار
در فیلم سینمایی «بیخود و بیجهت» به
کارگردانی عبدالرضا کاهانی فضایی بسته، غم آلود، تیره و تار به تصویر کشیده
می شود، با آدمهایی بلاتکلیف و فلاکتبار در این فیلم مواجه هستیم
کاهانی مانند «بیست» گوشهای از جامعهای بسته را روایت میکند. رضا
عطاران شخصیتی درمانده و شلخته است که مدام به شکمش میزند یا به در و
دیوار میکوبد. پانتهآ بهرام با کلاه پلاستیکی که روی سرش است این طرف و
آنطرف میرود، احمد مهرانفر که بیخیال و خونسرد در شب عروسیاش با گربه
سیاه ورمیرود و نگار جواهریان به دلیل نگرانیهایی که از سوی مادر
مذهبیاش به وی انتقال می یابد بدون تصمیم تنها به بهانهجویی مشغول است.
قرار است در خانهای که تمام اثاثیهاش
بسته بندی و تلنبار است، مراسم عروسی برپا شود اما عطاران هنوز آخرین قسط
خانه جدید را نپرداخته و امکان اسبابکشی وجود ندارد. وضعیت نابهنجار چهار
آدم قصه آنها را به جان هم میاندازد در آخر مادر لجباز و مذهبی نگار
جواهریان مراسم عروسی را منحل اعلام میکند و همه افراد دسته جمعی در را به
«روی مادر» میبندند.
در این فیلم فضایی غمناک و رقتبار به
تصویر کشیده میشود. همه چیز در مقابل دوربین چرک و به هم ریخته به نظر
میآید. هیچ نمای زیبایی در این اثر دیده نمیشود.
«پذیرایی ساده» تحقیر مردم با پول
داستان فیلم «پذیرایی ساده» به
کارگردانی مانی حقیقی درباره پول وبینیازی است. «لیلا» و« کاوه» در
موقعیتهای متفاوت قرار میگیرند دو نفر بیدلیل وارد روستایی کوهستانی
میشوند و میلیونها پول را بذل و بخشش میکنند. علت پخش این پولها تا
نیمه داستان معلوم نمیشود که اگر معلوم نمیشد بهتر بود .
لیلا و کاوه با بازی درخور توجه در
ابتدا با دعوایی ساختگی سرباز را کلک میزنند و با ریختن پول از آنجا دور
میشوند و در نهایت با دیدن فیلمی که از طریق موبایل گرفتند شروع به خندیدن
میکنند.
روابط این دو شخصیت لیلا و کاوه در هیچ
کجای فیلم مشخص نمیشود، کاوه جنازه نوزاد معلم را با پول میخرد، پول را
از مرتضی کارگر به مصطفی (برادر بیکار) میدهد . در برخورد با این دو برادر
افغانی کاوه رفتار جنون آمیز به خود میگیرد ابتدا منت گذاشتن شروع و در
نهایت به تحقیر میرسد که لیلا به او معترض میشود.
درهمه جای فیلم دروغ و کلک موج میزند و
جالب است که مانی حقیقی در جایی گفته فیلمش در نکوهش برخوردهایی است که دو
شخصیت اصلی فیلمش با دیگران دارند و تماشاگر نباید رفتار شخصیت ها را به
حساب تایید فیلمساز بگذارد. جالب است که پس از ارایه پول به افراد و در طول
سفر جاده ای به آدمهای گوناگون میرسد که هرکدام تجسمی از قشری در جامعه
هستند ، یکی دو نفر کیسههای پول را قبول میکنند و یکی دو نفرآن را رد
میکنند. اما شگفتی قضایا ضبط تصاویر آنان به وسیله موبایل در شخصیت اصلی
است. در این فیلم مخاطب با فیلمی سرشار از دروغ مواجه می شود و جالب است که
این فیلم در جشنوارههای خارجی مورد توجه قرار گرفته و جایزه بهترین فیلم
آسیایی را از جشنواره برلین دریافت میکند.
«خرس» نمایش رزمندهای خودخواه
«خرس» به کارگردانی خسرو معصومی است.
داستان رزمندهای را به نمایش میگذارد که پس از سالهای دوری به دلیل حضور
در جبههها و اسارت بازگشته و از آنجا که به دلیل اسارت، خود را مسئول
تبعات این دوری نمیبیند، انتظار دارد دوباره همسر خود را اختیار کند.
همین حق پنداری این رزمنده است که به «نورالدین» اجازه می دهد در زندگی
زناشویی همسرش با فرد دیگری وارد شود و همسرش را طلب کند. این در حالی است
که زن به دلیل ناآگاهی از وضعیت همسرش مجدد ازدواج کرده است، زن، در این
باره کاملا بی گناه است و با این رفتار نورالدین (همسرش) ظلم بزرگی به او
می شود.
فیلم با این جمله همزمان با نمایش قبر
یک دختر بچه است آغاز میشود: «در سال 1369، دختر بچهای 5 ساله، توسط پدری
بیرحم به قتل می رسد» فیلم بسیار خوش ساخت است اما در این فیلم نورالدین
که از جنگ بازگشته عامل قتل همسر و فرزندش معرفی میشود درحالی که او نیز
به نوعی بیگناه است اما به گونهای فیلم روایت میشود که این رزمنده از سر
خودخواهی همسرش را طلب میکند.
«بیتابی بیتا» فیلم تلخ اجتماعی
فیلم «بیتابی بیتا» معضلی اجتماعی را
روایت میکند داستان دختری که در یک موقعیت کاری قرار میگیرد و با مشکل
مواجه شده و در نهایت به بیگناهی دختر میرسند. اما در این میان خانواده
دختر نیز به او شک میکنند و همه چیز برعلیه اوست. در این فیلم فرید فقر،
سرقت و بیکاری سعی کرده از هر حربه ای برای جذب مخاطب و ارتباط با فیلم
بهره ببرد، از استفاده کلام زشت و زد و خورد بدنی تا موقعیتهایی که
کارگردان برای جذابتر شدن اثر از تصویرکردن آن عبایی ندارد. این فیلم با
نمایش در بازار جشنواره کن نیز حاضر و به نمایش درآمده است.
مهمترین نکته در ساخت چنین فیلمهایی،
ترسیم چهره ای کریه و نامناسب از ایران است و این نوع آثار که پیش از این
کمتر دیده میشد، متاسفانه ردپای آن در فیلمهای دفاع مقدس هم دیده شده است
که برای جامعه ایرانی ارمغانی به جز ارایه تصویر غلط و زشت از جامعه ایران
و روابط آن نخواهد داشت. این فیلمها در طول سالهای اخیر ساخته شده است و
جالب است که در جشنوارهها و بازارهای بین المللی نیز به نمایش درآمده و
عرضه شده است.