وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس با بیان برخی از خاطرات و ناگفته از دوران جنگ و مدیریت دومین نخست وزیر کشور در مورد سیاستهای دولت احمدی نژاد و اظهار نظر در مورد برخی چهره های سیاسی سخن گفت.
به گزارش مهر، محسن رفیق دوست نام آشنای دوران دفاع مقدس است. او در معرفی خودش می گوید: این جانب محسن رفیق دوست در سال 1319 در خانواده ای مذهبی در جنوب شهر تهران به دنیا آمدم. پدرم میرزا عبدالله از بازاریان معروف و انسانی متدین و خودساخته بود. هر چند به دلیل فعالیتهای سیاسی از دبیرستان اخراج شدم ولی توانستم دیپلم ریاضی ام را بگیرم.
محسن رفیق دوست در کارنامه کاری خود مسئولیت وزارت سپاه و بعد بنیاد مستضعفان و جانبازان را دارد. امروز او در طبقه پنجم ساختمان نور واقع در خیابان بهار شیراز تهران ریاست بنیاد نور را که در بخش دارو فعالیت می کند بر عهده دارد. البته عضویت در ستاد دیه کشور هم از مشاغل غیر رسمی این کهنه سرباز سپاه پاسداران است.
نکته قابل تامل شفاف بودن این چهره سیاسی از بعد از دوران دفاع مقدس و انجام گفتگوهای جنجالی با رسانه ها بوده است که دیگر جای سوالی برای خبرنگاران نمی گذارد چرا که هر آن چه سوال بوده است را به قول خودش پاسخ داده و در حال چاپ خاطراتش در دوران انقلاب و دفاع مقدس است.
شهید محمد منتظری بنیانگذار سپاه پاسداران
به مناسبت هفته دفاع مقدس با محسن رفیق دوست وزیر سپاه در سالهای جنگ تحمیلی به وی به گفتگو نشستیم. وی در پاسخ به این پرسش که چه کسی را می توان به عنوان بنیانگذار سپاه نام برد و چرا وزارت سپاه از کابینه دولت حذف شد گفت: فکر تشکیل یک نیروی نظامی غیر از ارتش برای حراست از انقلاب قبل از ورود امام به ایران توسط شهید محمد منتظری مطرح شد. آن زمان شهید منتظری گروهی را دور خود جمع کرد تا یک گارد دفاعی برای انقلاب ایجاد کند چرا که می گفت: بخشی از ارتش در مقابل مردم موضع گرفته و نمی توان روی آن متکی بود و باید قبل از ورود امام یک گارد تشکیل شود.
روزی که من وارد سپاه شدم
من تا ورود حضرت امام (ره) با منتظری همکاری داشتم ولی به دلیل مسئولیتهایی که بر عهده گرفتم دیگر نتوانستم. البته این را هم باید بگویم که فکر تشکیل سپاه در جامعه منتشر شده بود. در این میان دولت موقت زرنگی کرد و به خدمت امام رسید و پیشنهاد کردند سپاهی با عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زیر نظر دولت تشکیل شود. امام هم حکمی به آقای لاهوتی دادند تا این اقدام عملی شود. من آن روز مدرسه علوی در محضر شهید بهشتی، شهید مطهری، آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله خامنه ای (مقام معظم رهبری) بودم. تقریبا جلسه شورای انقلاب تمام شده بود و این بزرگواران داشتند به سمت حزب تازه تاسیس جمهوری اسلامی می رفتند.
یادم هست که شهید بهشتی من را صدا کرد و گفت: حاج محسن الان امام حکم تشکیل سپاه را دادند و شما باید وارد سپاه بروید. و من به سمت پادگان عباس آباد تهران حرکت کردم. وقتی وارد شدم دیدم عده ای از دانشجویان اسلامی خارج از کشور و برخی از فدائیان انقلاب آنجا هستند. وقتی وارد شدم یک کاغذ سفید برداشتم نوشتم بسمه تعالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان امام تشکیل شد. یک محسن رفیق دوست و بقیه هم اسامی خودشان را نوشتند. و بعد همان روز شورای فرماندهی را انتخاب کردیم که آقای دانش آشتیانی فرمانده، آقای جعفری پرسنلی و من هم تدارکات شدم.
رفیق دوست گفت: یکی از افتخارات من این است که سپاه را از زیر نظر دولت به زیرنظر شورای عالی انقلاب بردم. و بعد هم تشکیلات پاسداران انقلاب محمد منتظری و تشکیلات پادگان جمشیدیه ابوشریف و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شهید بروجردی هم توانستم با هم ادغام کنم.
در زمان نگارش قانون اساسی نهادهایی که به ضرورت انقلاب تشکیل شده بود وارد قانون اساسی نشد مانند جهادسازندگی و کمیته امداد، نهضت سواد آموزی و... ولی سپاه پاسداران با مسئولیت حفاظت از کیان کشور و حفظ دستاوردهای انقلاب وارد قانون اساسی شد ولی در قانون نوشته شد که حدود آن را قانون تعیین می کند. سال 61 هم اساسنامه سپاه را نوشتیم و برای تصویب به مجلس ارائه کردیم. مجلس گفت: دولت و مجلس توسط وزارت دفاع با ارتش ارتباط دارند برای همین در کمیسیون دفاع مقرر شد تا سپاه هم تبدیل به وزارتخانه شود تا پاسخگوی مجلس باشد. ولی اینکه می گویید چرا وزارت سپاه حذف شد خب این بر مبنای مقتضیات کشور بود و سپاه هم مانند بسیاری از سازمانها ادغام شد.
با دومین نخست وزیر تا قبل از سال 88 ارتباط داشتیم
از محسن رفیق دوست در خصوص وضعیت کابینه دولت در دوران جنگ و نقش نخست وزیر و وزرا در پشتیبانی از رزمندگان سوال شد که پاسخ داد: برخی می گویند میرحسین موسوی در دوران دفاع مقدس خیانت کرد ولی من می گویم ایشان خائن نبودند. او تا قبل از سال 88 از دوستان من بود و ایشان را می دیدم. گاهی از ایشان تشکر می کردم و می گفتم شما می توانستید برای انقلاب شر شوید ولی نشدید! چرا که ایشان اختلاف نظر زیادی در دوران نخست وزیری با رئیس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) داشته و اصلا هم زیر بار نمی رفتند. البته این را هم باید بگویم که میرحسین موسوی مخالف کارها نبود ولی حماسه ای هم پدید نیاورد برای همین نمی توانم واژه خائن را برای ایشان انتخاب کنم.
نیمی از دولت موافق جنگ نبودند
رفیق دوست در مورد کابینه موسوی در دوران جنگ می گوید: در دولت ما دو گروه بودیم که یک گروه واقعا نمی خواستند از جنگ حمایت کنند و دائما می گفتند پس کی جنگ را تمام می کنید!
ماجرای سنگ اندازی دومین نخست وزیر بعد از بنی صدردر تامین پشتیبانی جنگ
یادم هست وقتی تویوتا را وارد کشور کردیم و تجهیزات جنگی روی آن سوار کردیم. بعد دیدیم اتاق ماشین و اندازه آن کوچک است و تصمیم گرفتیم ماشین بزرگتر برای سپاه درست کنیم. بعد از مطالعات قرار شد ماشین بنز کامیون 911 وارد مجموعه ترابری سپاه بشود. ابتدا رفتیم سراغ وزارت صنایع چون خاور هم زیر نظر این وزارتخانه بود. وقتی در خصوص تامین کامیون صحبت کردیم فهمیدیم چند سال طول می کشد تا وزارت صنایع کامیونهای ما را تامین کند.
ما رفتیم آلمان و با شرکت اشمیت صحبت کردیم و 5 هزار کامیون را به ازای هر دستگاه 49 هزار مارک خریداری کردیم و مطمئن بودیم وقتی به ایران بر می گردیم مشکلی نیست. آقای بهزاد نبوی که وزیر بودند گفتند: نه شما نباید می رفتید آلمان و باید کامیونها را از ما 67 هزار مارک خریداری کنید چون ما سودمان از همین طریق است. من سریع نامه ای به میرحسن موسوی نخست وزیر نوشتم و شرح دادم که باید به سرعت کامیونها در اختیار ما قرار بگیرد و 18 هزار مارک فرق قیمت است یعنی ما 90 میلیون مارک باید بیشتر بدهیم در حالی که از طریق وزارت سپاه وارد کنیم به نفع ما و جنگ است.
آقای شیرازیون مشاور نظامی میر حسین نامه و شرح حال ما وقع را مطالعه کرد و در پاسخ گفت: حق با آقای رفیق دوست است و باید از طریق وزارت سپاه وارد شود. ولی میرحسین نوشتند که باید از طریق وزارت صنایع وارد شود. برداشت من این بود که مهندی موسوی خیلی تحت تاثیر بهزاد نبوی است.
بهزاد نبوی مخالف جنگ بود
یکی از افرادی که همیشه در هیئت دولت با ادامه جنگ مخالف بودند آقای بهزاد نبوی بود. یادم هست برای تامین مهمات برای یک عملیات بزرگ در سال 65 به بیش از سه میلیارد دلار ارز نیاز داشتیم. ولی تنها 100 میلیون دلار داشتیم. در همین حین قائم مقام من در وزارت سپاه گفت با همین ارز می توانیم کارخانه مهمات سازی بزنیم. وقتی برنامه نوشته شد دیدم واقعا این کار شدنی است من هم در جلسه هیئت دولت به عنوان یک خبر اعلام کردم ما می توانیم در مدت چند ماه 12 میلیون گلوله خمپاره توپ با 20 درصد قیمت خارجی تولید کنیم.
ماجرای شعار و شعور بهزاد نبوی برای وزیرسپاه
یادم هست آقای بهزاد نبوی در کاغذی برایم نوشت: خدایا لا اقل در هیئت دولت شعور را جایگزین شعار بفرما! و به من داد. من گفتم بهزاد زیرش را امضا کن ولی امضا نکرد. ولی من این کار را انجام دادم. حتی ایران خودرو و سایر کارخانجات را برای این کار بسیج کردیم.
یادم هست رفتیم از خارج از کشور دستگاههای کپی تراش خریدیم و به تمامی تراشکاریهای کشور گفتیم این نمونه پوکه ها را بگیرید و پوکه بسازید و بعد هم گفتیم این دستگاه کپی تراش برای شما باشد. این اقدام ما موجب شد اصلا صنعت تراشکاری کشور متحول شود چون کسی تا آن زمان دستگاه کپی تراش نداشت و برای تراشکاریها رویا بود.
بودجه دفاعی کشور در سال 60 تنها 800 میلیارد تومان بود
از رفیق دوست سوال شد که در دوران جنگ تنها 30 درصد بودجه کشور هزینه جنگ می شد که پاسخ داد: الباقی بودجه هزینه اداره کشور بود. در سال 60 کشور تنها 6 میلیارد دلار ارز داشت و این هم تنها برای واردات گندم و روغن بود. بودجه دفاعی کشور هم هیچ وقت از 800 میلیارد تومان بالاتر نرفت.
ماجرای پدر و پدربزرگ موشکی ایران
از محسن رفیق دوست سوال شد که بالاخره پدر موشکی ایران شما هستید یا شهید تهرانی مقدم که با لبخند به تابلویی بالای سرش اشاره کرد و گفت: شهید تهرانی مقدم با امضای خودش نوشته است من پدر موشکی ایران هستم ولی من با افتخار می گویم پدر موشکی ایران شهید تهرانی مقدم است و من پدربزرگش هستم!
اختلاس 123 میلیاردی دروغ بزرگ بود
وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس در مورد پرونده های فسادمالی در کشور گفت: من یک گلایه از مملکت دارم و آن این است که چرا کارکرد 4 حساب در مدت 10 ماه را علم کردند در حالی که کل مبلغ مورد بحث در پرونده فاضل خداداد 3 میلیارد و 100 میلیون تومان بود نه 123 میلیارد تومان! و این مبلغ یک دروغ بزرگ بود و من در این پرونده خدمت بزرگی انجام دادم.
رفیق دوست با اشاره به فساد بزرگ بانکی اخیر هم گفت: کار به این بزرگی قطعا پشتوانه داشته است که امیدواریم قوه قضائیه دستان این افراد را رو کند.
جهل الرجال داریم!
این چهره سیاسی در خصوص دولت احمدی نژاد و دیدگاهش در خصوص انتخابات ریاست جمهوری پیش رو گفت: من همیشه گفته ام ما در ایران قحط الرجال نداریم بلکه جهل الرجال داریم! به اعتقاد من افراد مستعد برای تصدی ریاست جمهوری کم نیستند.
فروش نفت در دولت احمدی نژاد به اندازه فروش نفت از ابتدای کشف نفت در ایران است
وی گفت: سال گذشته ارزی که دولت نهم و دهم از محل فروش نفت داشته است برابر است با ارزی که از اول کشف نفت تا سال 84 داشته ایم. اگرکشور با یک تیم اختصاصی قوی تر و متخصص تر مدیریت می شد امروز کارهای مثبت بیشتری انجام می شد.
به محسن رضایی رای دادم
از محسن رفیق دوست سوال شد در انتخبات ریاست جمهوری به چه شخصی رای داده که صراحتا پاسخ داد: محسن رضایی! البته چون نمی خواستم به سه نفر الباقی رای بدهم به ایشان رای دادم.
دیدگاه محسن رفیق دوست در مورد شخصیتها و چهره ها:
آیت الله هاشمی رفسنجانی: رفیق 50 ساله من و مجتهدی که در انقلاب نقش ویژه ای داشت و امیدوارم امروز با قرار گرفتن محکم بر پشت مقام معظم رهبری نقش خودش را تداوم ببخشد.
شهید همت: معلمی که با وجود فرماندهی اش در لشکر تا لحظه آخر معلم بود برای همه رزمندگان
شهید صیاد شیرازی: انسان مخلص و فداکار و پرتحمل که لایق شهادت بود
سید حسن نصر الله: خوش نام ترین انسان در جهان عرب و یکی از آدمهای ارزشمند خدا که از اولین ملاقتم با او در چهره اش این سید حسن امروز را دیدم.
اسفندیار رحیم مشایی: چهره ای که برای من شناخته شده نیست و او را شبه ناک می شناسم.
محمود احمدی نژاد: آدم پرتلاش و پر جنب و جوشی که چه خوب بود واقعا مطیع مقام معظم رهبری بود.
مسعود زریبافان: نمی شناسم
علی لاریجانی: فیلسوفی که دو سال معاون من بود و آدم سالم و مسلمت آمیزی است.
شمخانی: رزمنده ای که دلش برای ایران و انقلاب می سوزد و دوست دارد همیشه سرباز انقلاب باقی بماند.
صادق آهنگران: مردی که با شیوه مخصوص خودش در تقویت روحیه رزمندگان نقش به سزایی داشت.
مهدی هاشمی: پسر آیت الله هاشمی رفسنجانی
ده نمکی: موقع شناس
ابراهیم حاتمی کیا: کارگردانی که می شود از آن به خوبی استفاده کرد
کلاه قرمزی: نمی شناسم ولی فکر کنم کلاه بزرگی باشد که سر ما رفته است.