هم اندیشی-اکبر شهبازی/ یه حبه قند آخرین ساخته سید رضا میر کریمی نماینده ایران در اسکار 2013شد. خبری که دیروز در تلکس خبرگزاری های مختلف قرار گرفت و به سرعت انتشار یافت.
فیلمی که با حاشیه های فراوان از بخش مسابقه جشنواره بیست ونهم فجر کنار رفت.
فیلمی که به عقیده بسیاری اگر آن سال در جشنواره می ماند شاید جدایی نادر از سیمین فرصتی برای عرض اندام پیدا نمی کرد.
یه حبه قند روایتی شیرین از یک خانوداه پر جمعیت ایرانی است . یک خانه باغ پر از عمه وعمو خاله شوهر عمه و پسرخاله ودخترعمو و غیره....
بعید است کسی در یک خانواده ایرانی زندگی کرده باشد و از دیدن یه حبه قند دچار حس حسرت بار نوستالوژی نشده باشد.
یه حبه قند فیلمی خانواده گراست واز این رو فیلمی به شدت ایرانی است.
فیلمی که خانواده را به دور هم آمدن فرا می خواند.
اگر جدایی نادر از سیمین فریاد فرار سر داده بود و با پیش فرض ذهنی جناب کارگردان، ایران را مملکتی می دانست که ارزش زندگی کردن ندارد. و با این پیش فرض خانواده ایرانی را متلاشی شده می دانست، یه حبه قند این گونه نیست.
هردو خانواده برجسته جدایی نادر از سیمین به نوعی دوخانواده بیمار هستند. در هیچ کدام از این دو خانواده رابطه های انسانی حاکم نیستند و آنچه باعث حفظ این دو خانوداه شده است کارکردهای فردی و اقتصادی آن است .
یعنی خانوداه فراتر از یک قرار داد اجتماعی بیشتر نمی رود. کارکرد آن هم در همین سطح است .
این حداکثر تعریفی است که کارگردان فخیم ما !از خانواده دارد. یعنی یک خانواده مدرن که به سوی غرب حرکت میکند.
در این فیلم چه نادر و چه سیمین هردو در این که ایران جایی برای زندگی کردن نیست هم عقیده اند. تنها عاملی که باعث همراه نشدن نادر از رفتن به غرب می شود پدر پیرش است. پدری که دچار فراموشی شده است و دیگر هیچ کارکردی ندارد.! امید که پدر نمادی از یک ..... نباشد!!
این گونه فیلمی با این وصاف، خرس نقره ای می گیرد. اسکار میرود و...
قصه ای تلخ ازیک خانوده وجامعه روبه متلاشی شدن. در این فیلم همه دروغ می گویند حتی زن متشرع !
ولی فیلم مورد توجه قرار می گیرد اسکاری که سالهاست دیگر سکه اش از رونق افتاده ودرگیر مسائل سیاسی شده است "جدایی"را شایسته این جایزه میداند.
واین یعنی جناب اصغر فرهادی از آلفرد هیچکاک هم برتر است چراکه هیچکاک هیچگاه اسکار نگرفت.
فیلم سازی شهیری که حاضرنشد در بسیاری مواقع هم صدا با امپریالیسم حرکت کند. هیچکاک را اهالی سینما خوب می شناسند. وقدرت فیلم هایش را...
اما یه حبه قند، فیلمی شیرین است دقیقا به شیرینی یه حبه قند. از این رو مرگی هم که صورت می گیرد در عین تلخی ،شیرین است.
همه گرد هم آمده اند اگر خوبی و بدی هم در این جامعه وجود دارد همه از خود ما هستند. کار دامادها در این فیلم کار زشتی است. در یافتن گنج در بهبوهه مرگ پدر بزرگ اما درنهایت آنها به ریشه می رسند ریشه ای که روبه آسمان است .
در آنجا دوخانواده ازهم جدا می شوند ودر این جا چند خانواده گرد هم می آیند.
فیلمی به طعم زندگی حکایتی از اوج شادی ها در عروسی و قله غم در از دست دادن عزیزی، اما هیچ کدام از این ها باعث جدا شدن ایرانی از خانوداه واصل ونسب نمی شود.
حالا باید منتظر ماند ودیدکه آیا سردمداران اسکار به یه حبه قند هم مثل جدایی نگاه می کنند.؟
آیا یک حبه قند هم اسکار می گیرد؟