مجری ها ، تابلو های سازمان صدا و سیما هستند. نوع گفتار و پوشش مجریان بیانگر ماهیت سیاستگذاری حاکم بر این رسانه است . جدای از مجریان بسیار توانا و متعهد متاسفانه مجریانی هستند که با شانیت رسانه اسلامی هماهنگی ندارند.این مجریان البته در همه قسمتهای برنامه سازی دیده می شوند که اسف بار ترین وضعیت را در رادیو دارند. آیا ترسیمی که از روایات و متون دینی از زن مسلمان در ذهن شکل می گیرد با آنچه در صدا و سیما دیده می شود همخوانی دارد؟ چند سال پیش سریالی از سیما پخش شد که نقش محوری آن را خانمی بر عهده داشت دارای حجاب و وقار اسلامی.خود رسانه اعلام کرد این برنامه توانسته است تاثیرات خوبی در موضوع مورد بحث بین بانوان جامعه بگذارد. بر هنرمندان و مدیران فرهنگی بدیهی است که یکی از بهترین راههای تاثیر گذاری حجاب بر بانوان کشور را باید از طریق برنامه سازی های بصری دنبال کرد.این روزها که بحث حجاب و عفاف مطرح است در یک اقدام مناسب شاهدیم خانمهای عالمه و محترمی به رسانه دعوت می شوند که بعضا الگوهای مناسبی ارائه می کنند اما احساس می شود کم کار اصلی را گم کرده و کمتر حق دارند به نقد جدی عملکرد رسانه در بحث پوشش اسلامی بپردازند حال اینکه مهمترین جایگاه پرداخت به مسئله ، رسانه ملی است و دیگر ارگانهای کم کار در ردیف متهمان بعدی قرار می گیرند.این البته بهترین راه حل از نوع فرار به جلو در مدیران رسانه است که اینگونه محقق می شود.
باید پاسخ داده شود چقدر در این زمینه برنامه ساخته شده است؟ اصلا آیا راه و روش یا ابداعاتی در نهادینه کردن این مسئله دارند؟ آیا به صرف یک بخشنامه در اداره رسانه مبنی بر حفظ ظاهر حجاب زنان در سیما – که آنهم در همه موارد رعایت نمی شود- می توان گفت به پوشش اسلامی رسیده ایم ؟ کار بدانجا کشیده بود که قضیه داشت بر عکس می شد. خانمی از بازیگران سیما در یک جلسه نقد و بررسی که این جلسات انتقادی هم بجای بحث سازنده و شناخت عیوب برنامه و رفع آن به محلی برای تعریف و تمجید از خود مبدل گردیده ، از ریاست سیما شکایت می کند و خسته از اینکه برنامه سازان حین بازی در مورد حجابش به او تذکر داده اند. افتضاح اینکه معلوم نیست چرا این قسمت از سیما پخش می شود . آیا توقعی دیگر به غیر از برنامه سازی در جهت مطالبه بی حجابی می توان از این برنامه داشت. وقتی بحث اسلام و انقلاب می شود رسانه ما خود از همه انقلابی تر است از طرفی دیگر می گویند رسانه ملی برای همه است و از این حرفها خب پس نظام اسلامی هم نباید تشکیل می دادیم چرا که در آن زمان نیز افراد مخالف نظام اسلامی داشته ایم و همینطور در صدر اسلام …
متاسفانه صدا و سیما معیار تمام عیار جامعه ایران اسلامی شده است . یا باید در جهت اسلامی شدن خود بکوشد یا طی برنامه هایی اعتبار خود را از معیار و الگوی اسلامی بودن در جامعه از بین ببرد تا مثلا فلان فرزند شهیدی که پدر اش مدیریت فرهنگی او را بر عهده ما نهاده است راهی جهت تربیت خود بکوشد و جوان ما وقتی که تذکری به او می دهیم نگوید صدا و سیما ی اسلامی ! هم مثلا در این مسئله اینگونه عمل می کند . حال تو هر چه بگویی درست نیست،مگرقبول می کند . پدری را در نظر بگیرید که آرزوهای بسیاری در تربیت فرزندانش دارد و صبح تا شب بر سر کار است و فرهنگ سازی بچه هایش را بر عهده برنامه سازانی قرار داده که بعضا از فرهنگ ناب اسلامی غافلند و البته برای اینکه از عریضه خالی نباشند گاهی حدیثی یا شعری در منقبت اهل بیت علیهم السلام می خوانند و این درهم آمیزی حق و باطل خود بار دیگری بهمراه دارد.
صدا و سیمای انقلاب اسلامی راهی جز اسلامی شدن ندارد ، آنهم نه در پخش چهار برنامه مذهبی که بیشترشان البته برنامه سازی نیست که ضبط برنامه های مذهبی اجرا شده در جایجای ایران اسلامی و پخش آن است. نباید مثل یک ام پی تری رکوردر عمل کند . صدا و سیما نباید یک لوح فشرده هزار تومانی مداحی یا سخنرانی بخرد و در شبهای ولادت و یا شهادت اهل بیت علیهم السلام پخش کند و بابت هر دقیقه اش مبلغها تومان بگیرد.البته استفاده از مراکز فرهنگ سازی و انعکاس برنامه ها بد نیست اما از این طریق از بار اصلی شانه خالی کردن بد است . در یک کلام صدا و سیما باید برنامه سازی اسلامی داشته باشد.
خلاصه اینکه صدا و سیما هنوز برنامه ای قدرتمند در زمینه حجاب و عفاف نساخته و با این انگشت اتهامی که سوی دیگران کرده است معلوم است برنامه ای هم ندارد. آنچه به نظر می رسد اینکه باز هم قرار است چند صباحی یقه دیگر مسئولان را گرفته و چهار برنامه آبکی ساخته شود و آبها از آسیاب بیفتد. از آنجا که قصد نداریم به نقد سیما بدون ارائه راهکار بپردازیم باید گفت که از آنجا که حرکات فرهنگی در یک پروسه زمانی شکل می گیرد ، می توان نهادی در سیما جهت رصد برنامه ها و پیشرفتهای هنری با محوریت اسلامی تاسیس نمود تا مقدار کار انجام شده بررسی شود آنهم نه بر اساس آمار و ارقام بلکه از جمیع جهات -که شرح آن در این مقال نمی گنجد- تا مثلا ببینیم موسیقی ده سال یا بیست سال پیش در رسانه چگونه بوده و امروز چه فرقی کرده است و بر اساس دوری یا نزدیکی موسیقی بر اساس شاخص غنا پیشرفت داشته است یا پس رفت؟ وضع موسیقی برنامه های کودک به چه نحو است؟ و همینطور دیگر موضوعات و برنامه ها بر اساس شاخص های اسلامی مشخص شده دارای رشد است یا نه؟
قدم دیگر در این زمینه سازماندهی بعضی مجریان است. مجریانی که تناقض بین گفتار و عملکرد رسانه را آشکار می کنند. آنها که از عدم حفظ شئون اسلامی آنهم بر روی آنتن و ساحت رسانه که به نوعی مصداق انظار عمومی است ابایی ندارند و این تناقض در عملکرد و گفتار را جامعه مخاطب رسانه ملی به وضوح می بیند و هیچگاه به باوری که نیاز اولیه هر عملی است ، نمی رسد.
نقل از "جبهه مطالبات اسلامی از سیما"