فارس، دور جدیدی از فعالیتهای اصلاحطلبان برای آنچه که آنان «ایجاد تمهید برای گشایش فضا» میخوانند، روز گذشته با انتشار اظهارات «سید محمد خاتمی» در جمع تعدادی از اعضای کانون فرهنگی یاران امام موسی صدر ظهور و بروز یافت.
سید محمد خاتمی در اظهارات خود با ادعای دلزدگی مردم، خواستار گشودن فضا برای اصلاحطلبان شد و گفت: اصلاحطلبان برای نقد اصلاحات نیازمند گشایش فضا هستند.
این اظهارات خاتمی در حالی بیان میشود که بنا بر اعتراف تئوریسینهای جبهه اصلاحات، هدف اصلی اصلاحطلبان در شرایط کنونی نه صرف رقابت انتخاباتی، که بدست آوردن فضای لازم برای احیای تشکیلاتی و گفتمانی خود است؛ فضایی که آنان به دلیل عملکرد خود در فتنه 88 زمختی غیرقابل انکاری را بر چهره خود حک کرده و «بحران مقبولیت و مشروعیت» را مجددا در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند 90 برای خویش به ارمغان آوردهاند.
از دیگر سو نگاهی عمیقتر به اظهارات سید محمد خاتمی و ادعاهای وی بیانگر آن است که:
1- شخص خاتمی به نیابت از اصلاحطلبان، استراتژی یک گام به عقب دو گام به جلو را مدنظر داشته و با بیان اینکه این جریان فقط گشایش فضا را خواستار است، تلاش دارد تا با احیای اصلاحات به بهانه نقد این جریان، فعالیت در فضای اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده و با فربهگی در این ساحت، قدرت سیاسی را هدف آتی خود قرار دهد.
2- آقای خاتمی در حالی از گشایش فضا سخن به میان میآورد که جریان اصلاحات در «آزادترین و پرشورترین» انتخابات کشور( در سال 88 ) نشان داد که بازیگر پرمدعایی بیش برای دمکراسی نیست چه این که در این میدان آزاد، پیش از اعلام نتایج انتخابات، وی پیروزی میرحسین موسوی را تبریک گفت و در 30 خرداد، مجمع روحانیون تشکل تحت مدیریت خاتمی، مردم را به حضور خیابانی فراخواند و به آتش کشیدن سطل های زباله، تمرین دمکراسی آنان شد!
براستی اصلاح طلبانی که اینچنین فضای آزاد را مورد تاخت و تاز قرار داده، از قانون عبور کردند و سیاستهای اصولی نظام را در روز قدس و 25 بهمن به استهزاء گرفتند و حتی تصویر امام راحل(ره) را به دستان ناپاک برای پاره شدن سپردند، چگونه است که هوس مشق دوباره دمکراسی کرده اند!
3- آقای خاتمی در حالی از گشایش فضا برای نقد اصلاحات سخن به میان میآورد که وی و یارانش تاکنون هیچ گونه انتقادی به عملکرد خود در فتنه 88 نداشتهاند؛ نه نقدی به اقدامات براندازانهشان، نه نهیبی به آشوبهایشان، نه اعتراضی به حمایتهای دشمنان نظام از اغتشاشات و نه فریادی از سر اعتقاد به مخالفان جمهوری اسلامی هنگام هتاکی آشوبگران علیه ستون فقرات مبانی نظام و انقلاب.
براستی، باید به آقای خاتمی گفت: نقد اصلاحات بماند برای بعد، چرا از فرصت نقد فتنه 88 سخن به میان نمیآورید؟
4- اظهارات آقای خاتمی از دیگر سو نشان میدهد که هر چند وی و همفکرانش از دلبستگی خود به نظام سخن میگویند اما همچنان مشرب «کت اپوزیسیونی و شلوار پوزیسیونی» را دستور کار خود قرار دادهاند؛ تا هم منتقد حاکمیت باشند و هم در درون حاکمیت! این روش شترمرغی، افکار عمومی را همچنان منتقد آنان میسازد که اینان نه «سرمایهاند»، نه «جدی»، نه «معتبر»، نه «حرفهای»، نه «منطقی»، نه «وزین و وثیق» و نه «اخلاقی و قابل اعتماد».
5- این روزها بیان آشکار و پنهان اصلاح طلبان نشان میدهد که این جریان به دنبال تغییر وضعیت خود در سپهر سیاسی کشور است و در این میان آنچنان مصر است که بازی را واژگونه کرده و بدون هیچ اشارهای به آسیبهایی که به نظام وارد ساختهاند، میکوشند نعل وارونه زده و با تحریف واقعیتها، فتنهانگیزیهای خود را از افکار عمومی پنهان ساخته و خود را معتقد به مبانی نظام جمهوری اسلامی نشان دهند.
اگر جز این است، بهتر است آقای خاتمی تنها به چند جمله بیان شده توسط تئوریسینها و دوستان خود در خلال روزهای گذشته و سالهای پیش پاسخی دهند که آیا اعتقاد به مبانی نظام میتواند منجر به بیان این اظهارات شود؛ گفتههایی همچون:
- فرق ما با براندازها در روش است (علیرضا علوی تبار)
- انقلاب اسلامی، متاثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام آنها یکسان خواهد بود (عباس عبدی)
- ساختار سیاسی دچار وارونگی شده است، اما راه حل بازگشت به سال 84 نیست بلکه باید تمامی ساختار سیاسی کشور بازسازی شود(احمد پورنجاتی)
- نباید از هدایت اعتراضهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قومی و… در یک مسیر و تجمیع قدرت ها واراده های متکثرغافل شد(محمدرضا تاجیک) و...
بیشک این اظهارات که هیچ یک نیز تاکنون از سوی اصلاحطلبان و شخص سید محمد خاتمی مورد اعتراض قرار نگرفته، نشان میدهد که این جریان از گشایش فضای مورد نظر خود چه اهدافی را طلب کرده و به چه سوداهایی دل بسته است.