زلزله همچنان در ایران بلای طبیعی محسوب میشود، چون خانههایمان تاب و توان لرزش زمین را ندارند و هنوز با مقاوم سازی خانهها در مقابل زلزله فاصله کهکشانی داریم، پس لرزیدن زمین زیرپایمان بلاست!
بلایی که همگان را تهدید میکند و همچنان گسلهای ویران کننده در کمین هستند.
در روز بیست و یکم مرداد هم یکی از همین گسلها فعال شد و زمین لرزید و ما عدهای از هموطنان آذری زبانمان را از دست دادیم و آنهایی که ماندند بیخانهمان و بیسرپناه شدند و در غم از دست دادن عزیزانشان داغدار شدند.
پس از این اتفاق شوم، قهرمانان و ورزشکاران ایران مثل همیشه اولین گام را برداشتند و به کمک زلزله زدگان شتافتند.
علی دایی اولین نفری بود که خود را به این منطقه رساند. بعد از او همه آمدند از کریم باقری گرفته تا مدال آوران المپیک و خانواده مرحوم ناصر حجازی و ...
همه به آذربایجان رفتند تا با بازماندگان ابراز همدردی کنند. آنها برای بازسازی خانه زلزلهزدهها آستین همت بالا زدند و از سایر مردم ایران درخواست کمک کردند.
وقتی علی دایی، حمید سوریان، علیرضا دبیر، افشین پیروانی، امید نوروزی و کریم باقری و ... برای کمک به آوارگان در جمع بازاری ها حاضر شدند و اعتبارشان را وسط گذاشتند و مبالغ خوبی را هم جمع آوری کردند، خاطرات خوش گذشته در مسیر فتوت و جوانمردی در ورزش کشور زنده شد و مردم ایران زمین بار دیگر نام جهان پلهوان تختی را بر زبان آوردند و این اقدام را به منش های پهلوانی مرد اسطوره ای کشتی ایران تشبیه کردند.
پهلوانان، قهرمانان و ستارههای ورزش ایران یکبار دیگر از آزمونی سخت سربلند بیرون آمدند و پیشگام کمک به زلزله زدهها شدند؛ درست مثل جهان پهلوان تختی. تاریخ تکرار شد اما این بار به جای یک جهان پهلوان دهها تختی داشتیم.
اقدام ورزشکاران ایرانی باعث شد توجه مسئولان به مناطق زلزلهزده دو چندان شود و عملیات کمکرسانی سرعت بیشتری بگیرد.
اکنون نزدیک به 40 روز از آن حادثه تلخ میگذرد. 31 شهریور چهلمین روز زلزله آذربایجان شرقی است و هوا در این خطه از خاک ایران زمین سرد شده و تا چند روز دیگر هوا سردتر و سردتر خواهد شد.
بارش باران آغاز شده و مردم زلزلهزده هنوز در چادر به سر میبرند، باران که نعمت الهی است برای زلزلهزدگان حالا نقمت شده است. باران زندگی آنها را خیس کرده و زیستن در چادر دشوارتر از قبل شده، وزش بادهای شدید هم این رنج و سختی را دو چندان کرده است.
عملیات خانهسازی اگر چه آغاز شده اما بعید است که تا قبل از فرا رسیدن برف زمستانی، خانهای ساخته و تکمیل شود و زلزله زدهها بتوانند سرپناه امن و گرمی داشته باشند.
حالا حتی داشتن کانکس برای در امان ماندن از سوز و سرما و بارشهای شدید پاییزی رویایی شیرین است و میتواند کمک بزرگی برای این مردم مصیب زده باشد.
یکبار دیگر پهلوانان و قهرمانان ورزش ایران باید کمر همت ببندند و کار نیمه تمام را به سرانجام برسانند. در قاموس و مرام ورزشکاران و پهلوانان ایرانی انجام کار نصفه و نیمه رسم نیست؛ که بزرگان گفتهاند کار را که کرد آنکه تمام کرد.
ستارههای ورزش ایران باید یکبار دیگر در آستانه فصلی نو به آذربایجان شرقی سفر کنند و بار دیگر مسئولان امر را به تحرک بیشتری وادار کنند. بار دیگر باید به مردم ایران یادآور شد که هموطنان زلزلهزدهشان هنوز در شرایط سخت و دشوار به سر میبرند.
شاید علی داییها، کریم باقریها، بهداد سلیمیها، حمید سوریان ها و علیرضا دبیرها باید به اهر و ورزقان بروند تا هم با بازماندگان زلزله در آستانه چهلمین روز درگذشت عزیزانشان دیداری تازه کنند و هم مردم زلزله زده آذربایجان شرقی با دیدن پهلوانان و ورزشکاران در کنار خود قوت قلبی بگیرند و بدانند که ملت ایران هنوز به یادشان هستند و برای برداشتن گام آخر از هیچ کوششی دریغ نمیکنند.
علی دایی هنوز یادش است زمانی که پیرمرد آذری با دیدن او غرق شادی شد و میخواست دست دایی را ببوسد اما دایی او را در آغوش گرفت و اشک ریخت. داییها و سوریانها و باقریها حتما به یاد دارند که 40 روز پیش وقتی مردم مصیبت زده قهرمانان و ستارههایشان را در کنار خود دیدند گفتند که ای کاش دامهایمان زیر آوار نمانده بود تا مقابل قدمهایشان قربانی میکردند.
حالا قهرمانان باید بار دیگر نشان بدهند که هیچ کاری را نیمه کاره رها نمیکنند و تا پایان راه و به سامان رسیدن زندگی زلزلهزدگان در کنارشان هستند.
حالا هوا سردتر شده و چهره دختران و پسران خردسال خشک تر از قبل؛ این روزها توان و قوای جسمانی زنان و مردان پا به سن گذاشته تحلیل رفته و امرار و معاش برای آنها به مراتب سخت تر از روزهای قبل شده است.
از دل همین مردان و زنان مصیبت دیده هستند کسانی که بخواهند خرابی ها را دوباره آباد کنند و یک بار دیگر به پا خیزند، اما برای برخاستن و زیستن دوباره، کمک های مالی و مردمی نقش محوری را ایفا می کند. باید کمک ها همه جانبه و هدفمند باشند و بدون شک امدادرسانی مقطعی چاره ساز نیست.
دوست نداریم شاهد تسلیم شدن هموطنان زلزلهزده مان باشیم. همان طور که گفته شد هوا سردتر شده و گویی آوارها بیش از گذشته روی دوش مصیبت زده ها سنگینی می کند و دست های کوچک و ترک خورده بر شدت مشکلات می افزاید.
در این دل نوشته بیشتر روی سخن با ستاره هایی است که یک ماه پیش در لندن با غیرت خودشان درخشیدند و مدال های رنگینی را به نام ایران به ارمغان آوردند، جان کلام با بزرگان ورزشی ایران است که سالهای سال در رده های مختلف ملی برای شادی دل میلیون ها ایرانی با غیرت و تعصب شان در میادین مختلف ورزشی جنگیدند و برای این مرز و بوم افتخار آفرینی کردند و خلاصه کلام اینکه با این دل نوشته از قهرمانان ملی می خواهیم که مردم زلزله زده ورزقان و اهر را فراموش نکنند و آگاه باشند که ماموریت اخلاقی و انسانیشان هنوز به پایان نرسیده است.