تابناک: برنامه دیشب نود اختصاص داشت به چگونگی پیدایش فوتبال در ایران و در ادامه به بررسی کلی تیم ملی از سالهای دور پرداخت.
به
گزارش «تابناک»، در برنامه 90 به چهار دهه 40 ، 50 ، 60 و 70 فوتبال ایران
پرداخته شد. دهه هایی که هر کدامشان خاطراتی ماندگار برای اهالی فوتبال
دارد. خاطرات این چهار دهه در شرایطی مرور شد که در هر دهه بودند بازیکنانی
که حالا دیگر در میان ما نیستند و به دیار باقی شتافته اند. در تصویری که
عارف قلی زاده از زمان حضورش در تیم ملی نشان داد، تنها خودش از آن تیم در
قید حیات بود.
در این برنامه نخست فردوسیپور از پیشکسوتی از دهه
40 دعوت کرده بود تا مهمان آنها باشد که جزو نسل اولیها فوتبال ایران به
حساب میآید. پس از آن حسن روشن، فرشاد پیوس و رضا شاهرودی مهمان حضوری این
برنامه ۹۰ بودند .
عارف قلیزاده متولد ۱۳۱۷ در تبریز است. او گفت:
مثل همه از کوچه و خیابان فوتبال را شروع کرده است وبرای نخستین بار به
عضویت تیم دوچرخه سواران در آمده است. خود قلی زده میگوید: «البته
شناسنامه من را دیر گرفتهاند. فکر میکنم ده یازده سال پیرتر باشم.
سال ۱۳۲۹. در همان سال به عضویت تیم کبونی تهران درآمدم. در آن تیم من از همه جوانتر بودم.
در
این لحظه فردوسیپور یک عکس قدیمی را روی آنتن فرستاد که قلیزاده به این
روش با آن عکس تجدید خاطره کرد: «یادش بخیر. در این عکس به غیر از من هیچ
کس زنده نمانده است.
قلیزاده که خودش اعتراف کرده بود سنش بیشتر
است وقتی با عکس دیگری که با سبیل بود، روبهرو شد خطاب به فردوسیپور گفت:
«این عکس پانزده سالگی من است» که فردوسیپور بلافاصله پرسید: در این عکس
واقعا پانزده ساله هستید؟ اما جواب قلیزاده: «بابا، این قدر سن من را بالا
و پایین نکن.
قلیزاده در واکنش به این پرسش فردوسیپور که پرسید
ماجرای خروج طلا از ایران توسط برخی از ملی پوشان در آن سالها چه بوده
است، گفت: «ایرانی جماعت همیشه سرمایهدار است. ما برای سفر به هند همراه
خودمان طلا برده بودیم برای اینکه در آنجا آنها را تبدیل به روپیه
کنیم؛اما در فرودگاه ریختند و ما را گرفتند. به ما گفتند که این کار جرم
است. تمام آن سکهها را از ما گرفتند. ما نمیدانستیم که این کار جرم است.
عارف
قلیزاده که در کل ده بازی ملی را در کارنامهاش دارد، ادامه میدهد: «ده
بازی ملی در کارنامه دارم و چهار بار هم کاپیتان بودهام. تا سال ۴۲ فوتبال
بازی میکردم و پس از آن رفتم و مربی تیم شیخ راشد شدم، ولی از گرمای دوبی
فرار کردم و رفتم سوئیس».
انتقاد آخرین حرفهای کاپیتان سابق تیم
ملی است که بیشتر آن مربوط به استقلالیها است. آنجا که او میگوید: «من
هجده سال در استقلال بازی کردهام. باشگاه اصلا اسمی از من نمیبرد. این
فوتبال از قدیمیها به جدیدها رسیده است. از روزی که فوتبال را کنار
گذاشتهام یک بار هم به ورزشگاه آزادی نرفتهام، هیچ وقت هم هیچ کس از ما
دعوت نکرد. اینها همه اشتباه میکنند و باید از تفکرات بازیکنان قدیمی
استفاده کنند».
با مینیسک پاره به کره دو گل زدم
حسن روشن یکی از مهمانان برنامه تاریخ فوتبال ایران بود.
حسن
روشن که برای بازیهای دهه پنجاه تیم ملی به استودیوی ۹۰ رفته بود، از
خاطرات فوتبالیاش گفت: «پدر من یکی از هم نسلان عارف قلیزاده بود که در
دوچرخه سواران بازی میکرد، به خاطر او بود که من هم فوتبالیست شدم. سال
۱۳۵۲ بد که من از طریق رایکوف و اوفارل توانستم به سطح اول فوتبال ایران
بیایم. بعد هم تا سال ۱۳۵۹ بازیهایم را ادامه دادم. به من میگفتند، پسر
شیرین رایکوف او مرا خیلی دوست داشت حتی خیلی وقتها میآمد دنبالم تا
ببردم سر تمرین».
روشن در ادامه درباره شادی گلهایش گفت: «من از
بچگی همیشه عادت داشتم زبانم بیرون از دهانم باشد. سر همین کار یک بار
زبانم لای دندانم ماند و ۳۷بخیه خورد».
روشن درباره یکی از
بازیهایش برابر کره که مصدوم بود، گفت: «من با مصدومیت و مینیسک پاره بازی
کردم و با درد شدید توانستم دو گل بزنم و بازی را ببریم».
روشن میگوید: «آن سالها، سالهای طلایی فوتبال ایران بود که به همه افتخارات آن سالها رسیدیم.
کنایه روشن به فتح اللهزاده در برنامه نود
روشن گفت: آقای فتح اللهزاده آدم خوبی است ولی حرفش، حرف نیست؛ زیاد حرف میزند، زیاد قول میدهد، ولی وسط راه خالی میکند.
حسن
روشن میهمان برنامه نود بود؛ زمانی که فردوسیپور درباره کشمکش با استقلال
پرسید با اشاره به صحبتهای عارف قلیزاده مبنی بر حمایت مسئولان
باشگاههای استقلال و پرسپولیس از پیشکسوتشان گفت: بد برای باشگاهی که
نمیداند خانه پیشکسوتش کجاست.
در بخش دیگری از برنامه به مشکلات
باشگاه گهر دورود پرداخته شد. هفت نفر از بازیکنان این تیم روز پیش از بازی
در نمازخانهای کوچک خوابیده بودند و عدهای دیگر پس از بازی روی پشت بام
استراحت کردند. مهدی تارتار سرمربی تیم در واکنش به این اتفاقات اعلام کرد،
استعفا نمیدهد اما با باشگاه قطع همکاری میکند. وی اعلام کرد تا زمانی
که زمینه فراهم نباشد، کار نمیکند.
بهروان سرپرست سازمان لیگ نیز
اظهار نظر خود را در مورد لغو مجوز بازی لیام ردی دروازهبان استرالیایی
استقلال رد و اعلام کرد که تنها در مورد بازیکن کرهای پرسپولیس چنین بحثی
را مطرح کرده است. این در حالی بود که تصویر بهروان در هنگام صحبت درباره
ردی پخش شد اما سرپرست سازمان لیگ باز هم تأکید داشت که در مورد ردی صحبت
نکرده است.
فردوسیپور گفت: به هر حال شما چند باری در باشگاه حضور داشتید.
حسن روشن گفت: من یک روز در باشگاه بودم که فردوسیپور ادامه داد: یک روز..!
روشن ادامه داد: آن روز هم حکم را گرفتم و بردم قایم کردم چون میدانستم حرفشان حرف نیست.
فردوسیپور که متعجب زده شده بود و نمیدانست چه بگوید گفت: داستان شما... آقای فتح اللهزاده.
روشن افزود: آقای فتح اللهزاده آدم خوبی است ولی حرفش، حرف نیست؛ زیاد حرف میزند، زیاد قول میدهد ولی وسط راه خالی میکند.
ملی پوشان ببینند و یاد بگیرند قدیمیها چه غیرتی داشتند
عادل فردوسیپور با ترفندی قدیمی به بحث تحریم رسانهها از سوی ملی پوشان واکنش نشان داد.
عادل
فردوسیپور، برای برنامه دوشنبه شب خود به سراغ مرور تاریخ فوتبال ایران
رفت. او تصاویری خاطره انگیز و کمتر دیده شده را به تصویر کشید. عادل
درباره این تصاویر گفت: «این تصاویر را با لطف آقای ضرغامی پخش کردیم؛
تصاویری که خیلیها میگفتند امکان پخش آن نیست اما شخصا آقای ضرغامی اجازه
پخش این تصاویر را دادند. ایشان خودشان خیلی هم فوتبالی هستند».
فردوسیپور
در ادامه سخنانش با حسن روشن هم گفت: «خوب است که ملی پوشان امروزی تصاویر
بازیهای شما را ببینند و یاد بگیرند که نسلهای گذشته، چگونه با غیرت
فوتبال بازی میکردند.
عادل قیمت دلار و سکه را هم در این برنامه با شگفتی به زبان آورد تا جمع طعنههایش جمع باشد.
رضا
شاهرودی آخرین مهمان حضوری ۹۰ بود که در مسائل گوناگون فوتبال حرف زد. وی
نیز همچون روشن و پیوس اعتقاد داشت صمیمیت عامل اصلی موفقیت در سالهای دور
بود.
وی درباره اینکه توسط مایلی کهن از تیم ملی اخراج شده بود در این
خصوص گفت: من نگفتم که مالدینی هستم؛ هر چند خود ایتالیاییها به مالدینی
میگفتند شاهرودی! علی دایی هم به خاطر راهاندازی تولیدیاش به تمرینات
دیر میآمد و تنها من دیر نمیآمدم ولی مایلی کهن من را بیرون کرد.