به گزارش
598 به نقل از مشرق، بر
خلاف هر سال هیچ خبری از دعوت نامه های ارسالی برای سینماگران و رسانه ها
نیست و قرار است روز مهم سینمای ایران بدون هیچ سر و صدایی به شب برسد. با
اين همه 21 شهريور در اذهان سينما دوستان و سينماگران به عنوان روز ملي
سينما ثبت شده و چه بخواهيم و چه نه، اين روزي است كه در آن همه ياد سينماي
ايران ميافتند.
بر آن شدیم تا با جمعی از سینماگران درباره نقاط
قوت و ضعف این سینماي مهجور صحبت کنیم و در این میان ، به یمن روز بیست و
یک شهریور که یادآور خاطره های خوب ما بود، تا جايي كه ميشد چربیدن نقاط
متعدد تاریکی را به معدود روزنه های روشن این سینما ، نادیده گرفتیم.
حسين زندباف: مشكل اصلي ما پراكندگي سينماگران استحسين
زندباف به بهانه روز ملي سينما درباره اين صنعت صحبت كرد و گفت: تنها
آرزوي من اين است كه بچههاي سينما به هر ترفندي كه شده دوباره در كنار هم
جمع شوند و آن اتحاد از دست رفته خود را بازيابند.
تهيهكننده
«شبهاي روشن» در ادامه اضافه كرد: تمام عمر من در اين سينما گذشته است و
در اين دوران اين نكته را دريافتهام كه اين هنر جايي براي تكرار و كليشه
ندارد و هركدام از سينماگران داراي سليقه و ديدگاهي هستند. پابرجايي روي
اين نظرات نبايد منجر به اختلاف و دشمني شود. اگر اين گوناگوني وجود نداشته
باشد، سينما ميميرد. اين هنر بستري براي توليد انديشههاست و من به عنوان
يكي از اهالي آن داراي حق و حقوقي هستم. ناني كه بر سر سفره خانوادهام
ميگذارم از همين عرصه به دست ميآيد و به همين دليل سينما براي من مقدس
است و حرمت دارد. من بايد در جهت گراميداشت همين تقدس حركت كنم و به همين
دليل اين پراكندگي بچههاي سينما براي من دردآور است.
تدوينگر
پيشكسوت سينما افزود: به نظر من همان كساني كه چشم ديدن دانشمندان هستهاي
ما را ندارند و دست به ترور آنها ميزنند، از موفقيتهاي فرهنگي ما هم
خوشحال نميشوند و سعي دارند ميان آنها تفرقه بيندازند. خدمت به مملكت و
جامعه دغدغه اكثريت سينماييهاست و اگر مشكلاتي بر سر راه آنها وجود دارد
بايد ريشه آن را در ميان خود آنها جست و درصدد رفع آن برآمد.
به
گزارش بانی فیلم، بچههاي سينماي ايران داراي يك پشتوانه غني هستند كه
ميتوانند با اتكا به آن به قلههاي موفقيت دست پيدا كنند. كسي نميتواند
افتخار بزرگ اصغر فرهادي را فراموش كند و امروز نهتنها اسكار، بلكه ساير
عرصههاي بينالمللي هم سر تعظيم فرود ميآورند.
وي در پايان گفت: اين
پراكندگيها و تشتت آرا به سينماي ما آسيب وارد ميكند و اجازه نميدهد سير
فيلمسازي هنرمندان ما صعودي باشد. فيلم «قدمگاه» ساخته عسگرپور را به خاطر
بياوريد. من واقعاً از تماشاي اين كار لذت بردم و همچنان منتظر هستم
كارهاي بعدي اين فيلمساز هم به همان كيفيت يا بالاتر از آن باشد. با اين
حال بايد بگويم درحال حاضر تنها فرهادي را ميتوانم مثال بزنم به عنوان كسي
كه فيلم به فيلم يك قدم رو به جلو برداشته است. اين پيشرفت بايد براي تمام
سينماگران ما وجود داشته باشد كه اختلافات موجود مانع از آن ميشود.
عليرضا زرين دست: نبايد نااميد شد
علیرضا
زرین دست، به بهانه روز ملی سینما گفت: اگر بخواهیم برای سینما یک ارزیابی
و اندازه گیری داشته باشیم، نباید به سینمای سال 91 اقتدا کنیم. چون
سینمای ما در سال جاری دچار مصائب و بحران های زیادی است که در دیگر عرصه
های کشوری هم مشاهده می شود. به هر حال ما در تحریم اقتصادی به سر می بریم و
این معضل پیامدهایی را به دنبال دارد که بخشی از آن گریبانگیر سینماست.
این صحبت های من مربوط به سینمای سال 91 می شود و بايد توجه داشت که قبل از
آن سینمایی داشتیم که در خیلی از دوران ها درخشان و قابل ستایش بوده است.
نمی توان موفقیت های هنرمندان کشورمان را در عرصه های بین المللی فراموش
کرد.
زرین
دست در ادامه افزود: اگر قرار باشد با یک دید کلی به این مقوله نگاه کنیم
باید در نظر داشت که سینمای قبل از سال 91 سینمای موفق وقابل قبولی بود و
این مشکلات عدیده در تولید و تصمیم گیری های مختلف در همین سال فوران کرد و
تبدیل به یک بحران شد. با این حال من معتقدم که می توان به همه چیز یک
نگاه مثبت و روشن داشت. زندگی یعنی امید و حرکت ومن فکر می کنم همین سال 91
هم می تواند بعد از این با اتفاقات خوبی همراه باشد، اگر به دنبال نقاط
مثبت گشت و ناامید نشد با شناسایی نقاط قوت سینما و پرورش آن می توان بستر
را برای رفع سایر کاستی ها هم فراهم کرد.
وی در خصوص نواقص سینمای
فعلی نیز توضیح داد: در راس بحران های سینما، تصمیم گیری برای نوع فیلمنامه
هاست. برای مثال اگر قرار است فیلمی به نام لاله ساخته شود، خوب است
مدیران ما آنقدر سعه صدر داشته باشند که اجازه دهند فیلم های دیگری همانند
لاله هم ساخته شود. ما در چند مدت اخیرسعی در پرورش ژانرهای مختلفی مثل
سینمای نمادین، سینمای معناگرا و ... داشته ایم. ناگهان در این میان تصمیم
گرفته ایم فیلمی مثل لاله را تولید کنیم. من هیچ مشکلی با ساخته شدن این
فیلم ندارم، اما می گویم اگر قرار است چنین فیلمی ساخته شود، این نوع
فیلمسازی در انحصار یک گروه خاص نباشد و افراد مختلف در این سینما بتوانند
این نوع از فیلم ساختن را تجربه کنند.
باید با دید بازتری فیلمنامه
ها را مورد بررسی قرار داد تا این سینما به رشد دست پیدا کند. متاسفانه
خیلی از متونی که به تصویب می رسد در واقع آثاری خنثی هستند و بعضا هیچ
کششی در آنها وجود ندارد. نه جایزه ای کسب می کنند و نه گیشه خوبی به دست
می آورند. چنین فیلمنامه ای چه دلیل موجهی برای ساخته شدن دارد؟ ما نیروهای
خوبی برای ساخت فیلم خوب داریم که اگر به درستی به کار گرفته شوند، می
توان اتفاقات خوبی را برای این سینما پیش بینی کرد. فیلمی که مطلوبیت
ارتباط با جامعه را داشته باشد، در اکران هم از اقبال خوبی برخوردار خواهد
شد.
مهدي كرمپور:دعواهاي جناحي سينما را به مسلخ برده است
مهدي
كرمپور، در آستان روز ملي سينما، نقاط ضعف و قوت اين صنعت را از ديدگاه
خود مشخص كرد و گفت: به نظرم يكي از درخشانترين اتفاقات سينماي امروزمان،
موفقيت فرهادي عزيز در اسكار 2012 بود و بعد از آن فروش خوب «كلاه قرمزي و
بچه ننه» در همين روزها.
كارگردان «پل چوبي» در ادامه گفت: گرفتن آن
جايزه بزرگ توسط يك فيلمساز ايراني، سهم بزرگي در دايره افتخارات سينماي
ايران داشت و ميتوان گفت اين موفقيت را كم داشتيم و خوشبختانه حاصل شد. در
اين سه دهه گذشته سينما توانسته است اتفاقات خوبي را براي كشور عزيزمان
ايران رقم بزند و در زمينههاي مختلف فيلمهاي بلند و كوتاه داستاني و
مستند جوايز مهمي را كسب كرده است و جاي اسكار واقعاً خالي بود كه فرهادي
توانست ما را از آن هم بهرهمند كند.
در
مورد كلاهقرمزي هم بايد بگويم كه اين فيلم با هوشمندي ايرج طهماسب و حميد
جبلي، خالقين اين عروسكها، نه تنها يك كاراكتر ويژه به سينماي ايران هديه
شده بلكه يك برند موفق متولد شد. سينماي ايران بايد بتواند در كنار
موفقيتهاي بينالمللي خود، در عرصههاي داخلي هم برندسازي كند و بازار
داخلي را هم در نظر داشته باشد و مردم را به سينما بكشاند. هر كدام از
فيلمهاي سه گانه كلاه قرمزي تبديل به يك اتفاق شده است و همين نكته نشان
دهنده آن است كه توانسته يك برند محبوب و موفق در بين مردم باشد.
مهدي
كرمپور، در توضيح يكي از مصداقهاي بحران در سينماي امروز كشورمان اضافه
كرد:كش و قوس اختلافات بين جناحهاي مختلف كشور معضل بزرگي بود از اين جهت
كه دعواي آنها به سينما هم كشيده شد. در اين ميان آنچه از بين ميرود اهل
سينماست و گويا كسي به فكر آن نيست. تسويه حسابهاي شخصي تبديل به
قضاوتهاي گروهي شده است و اين يارگيريهايي كه صورت ميگيرد به بدنه سينما
آسيب وارد ميكند.
شجاع نوري: حال سينما را با تماشاي برنامه «هفت» ميتوان دريافت
عليرضا
شجاع نوري نيز در آستانه روز ملي سينما، ارزيابياش را درمورد وضعيت فعلي
سينماي ايران، اينگونه بيان ميكند:ويترين فعلي سينماي ايران برنامه
«هفت» است. با دقت تماشا كنيد، خودتان وضعيت فعلي سينماي ايران را متوجه
ميشويد.
عليرضا
شجاع نوري درمورد بزرگترين معضل سينماي ايران، گفت:از نظر من بزرگترين
معضل سينماي فعلي ايران در اين است كه گردانندگانش نه دغدغه سينما دارند و
نه در كل آرماني. بيآرماني مديران سينمايي بزرگترين دغدغه سينماي ايران
است.
امير اثباتي: بايد ريشه مشكلات را در مديريت دولتي سينما جست
امير
اثباتي درباره روز ملي سينما و اوضاع اين هنر در شرايط فعلي كشورمان گفت:
مشخصترين دستاورد سينماي ايران در يك سال اخير كسب جايزه اسكار بود.
سينماي ايران درطول 30 سال گذشته، علاوه بر اينكه در دورههايي در داخل
مملكت بسيار تأثيرگذار بوده و توانسته است دين خود را به فرهنگ كشور ادا
كند، در ميدانهاي بينالمللي هم موفق عمل كرده است. متأسفانه در دو سال
اخير ما كمتر مجال آن را پيدا كردهايم كه بتوانيم دورانهاي طلايي سينما
را تكرار كنيم و اسكار فرهادي تنها نقطه مثبت كارنامه ما بوده است. حضور
اين فيلم ايراني در بزرگترين رويداد سينما خاطره خوب و غرورانگيزي است.
ضمن اينكه غير از «جدايي نادر از سيمين» و در ادوار گذشته هم ما فيلمهايي
داشتهايم كه در عرصههاي مهم جهاني خوش درخشيدهاند، اما در يك سال اخير
موفق به تجربه دوباره اين اتفاقات شيرين نشدهايم كه خود جاي بحث دارد.
وي
در توضيح نقاط تاريك سينما و دلايل آن نيز اشاره كرد: فكر ميكنم
بحرانيترين مشكل سينماي ايران مديريت دولتي سينماست. اين بحران در
سياستگذاريهاي غلط و عملكرد نادرست مديران رخ نمود كه لطمات
جبرانناپذيري را وارد كرد. تمام اتفاقات ناخوشايندي كه از آغاز سال شاهد
آن بوديم از همين شيوه مديريت ناشي ميشود. ما چه در توليد و چه در زمينه
پخش ناموفق عمل كرديم و گذشته از آن در مسائل صنفي خود نيز دچار حاشيه
شديم. اين بحران خيلي چشمگير و آشكار است و ذكر تمام مصاديق اين لطمات
فهرست بلندبالايي را ميطلبد.
اثباتي در خاتمه گفت: بسياري از فيلمسازان
مطرح كشور ما براي توليد دچار مشكل جدي شدهاند و كمكار هستند و همين عدم
موفقيت در مديريت سينما موجب شد بستر مناسب براي فعاليت اين دوستان فراهم
نشود.
ابوالحسن داودي: مگر سينمايي هم باقي مانده است كه خوب و بدش را مشخص كنيم؟
ابوالحسن
داودي به بهانه نزديك شدن به روز ملي سينما، درباره كارنامه يك سال اخير
آن به تشريح اوضاع پرداخت و گفت: مگر سينمايي هم باقي مانده است؟ واقعاً
نميخواهم نگاه نااميدانهاي داشته باشم اما دوستاني كه متوليان امر هستند
چنان اوضاع متشنجي را فراهم آوردهاند كه ديگر نميتوان نام صنعت موجود را
سينما گذاشت. به نظر من تنها نكته مثبتي كه بتوان به آن دلگرم بود، همان
باقيمانده سينماي مستقل ماست. سينمايي كه فارغ از اين زد و بندهاي سياسي و
روابط ديگري كه در مناسبات دولتي آزاردهنده شده است، به كار تخصصي خود
مشغول است. وجود اين سينما در ميان انبوه فيلمهاي سفارشي و دولتي، مايه
خوشحالي است.
نبايد
استقلال را از اين سينما گرفت. معضل اين سينما، مديريت آن است. به نظرم
نگاه مديران ما به سينما مشابه ديدگاه كارمند جيرهخواري است كه موظف است
موضوعات مشخصي را بيان كند. شما به فهرست فيلمهاي توليد فارابي نگاه كنيد و
از اين مجمل بخوانيد حديث مفصل را. چندي پيش من در جلسه اكران يكي از اين
آثار حضور داشتم. يكي از بازيگران فيلم قبلي من در آنجا تهيهكنندگي يك
پروژه چند ميلياردي را برعهده داشت. حالا اين خانم تهيهكنندگي يك پروژه
گرانقيمت دولتي را عهدهدار شده است و اين درحالي است كه اكثر چهرههاي
بزرگ سينما بيكار هستند. به نظرم اين يك نكته بسيار منفي در كارنامه
مديريتي اين سينماست كه عرصه را به دست انسانهاي غيرمرتبطي ميسپارد كه
تنها ويژگي مثبتشان از نظر خودشان حرفشنو بودن آنهاست.
سيروس الوند: همبستگي عاطفي خانواده سينما دلگرم كننده است
اظهارنظر منوچهر محمدي نيز درخصوص شرايط فعلي سينماي ايران بدين گونه است؟
از
نظر من حيات سينماي ايران، عليرغم تمام سختيها و مشكلاتي كه در اين
زمينه وجود دارد، خود فيالنفسه بزرگترين نقطه درخشاني است كه ميشود به
آن افتخار كرد و همين كه در مقابل تمام تندبادهايي كه از تمام جوانب ميوزد
ايستادگي ميكند نشان از محكم بودن ريشههاي آن دارد.
وي
بزرگترين معضل فعلي سينماي ايران را عدم شناخت صحيح جايگاه آن در جامعه
دانست و تصريح كرد: وقتي بهدرستي جايگاه سينما و تأثيرش در معادلات
اجتماعي و فرهنگي درك نشود، طبيعتاً به تناسب آن اهميتش در ساختارها و
قوانين كشور آنجور كه شايسته است درك نميشود. مشكل بعدي به عقيده من اين
است كه هنوز حقوق عمومي سينماي ايران شكل قانوني پيدا نكرده است و درنتيجه
معضل كپيرايت را شاهد هستيم و درواقع همين كپيرايت است كه باعث تاراج
سرمايههاي مليمان در خارج از كشور ميشود.
منوچهر محمدي: نفس تداوم حيات سينما نقطه درخشاني است
سيروس
الوند نيز همبستگي عاطفي اهالي سينما نسبت به يكديگر را بزرگترين نقطه
درخشان و اميدواري در شرايط فعلي سينماي ايران دانست و درخصوص بزرگترين
معضل سينما در شرايط حاضر، گفت: از نظر من بزرگترين معضل، اوضاع آشفته و
سردرگم توليد است. درواقع توليد فيلم در سينماي ايران درگير بيبرنامگي است
و كسي نميتواند روي توليد منظم و حسابشده فكر كند. بههرحال اين
نابساماني در توليد را بزرگترين معضل سينماي حال حاضر ايران ميدانم.
سعيد ابراهيمي فر: غير از اسكار فرهادي به چه چيز بباليم؟
سعيد
ابراهيمي فر درباره همين موضوع صحبت كرد و توضيح داد: بدون ترديد بزرگترين
افتخار سال گذشته سينماي ما اسكار «جدايي نادر از سيمين» است. اين جايزه
مهمترين و معتبرترين حادثه سينمايي است كه تمام دنيا را متوجه خود ميكند.
متأسفانه غير از اين مورد نكته ديگري به ذهنم نميرسد و نميدانم بايد به
چه نكته افتخار آميز ديگري اشاره كنم!
وي
در اشاره به مشكلات موجود در سينما نيز گفت: بيكار بودن دوستان شايد
حادترين بحران اين روزها باشد. شرايط بد اقتصادي همكاران را خانه نشين
كرده است. متأسفانه در تمام جهان وقتي كشوري دچار بحران اقتصادي ميشود،
اولين بودجههايي كه حذف ميكند بودجههاي فرهنگي است. به همين دليل در
كشور ما هم تعداد توليدات چه در تلويزيون و چه در سينما كاهش يافته است.
بسته شدن خانه سينما هم كه ديگر ضربه نهايي به اين پيكره لرزان بود. اعضاي
خانه بايد به دنبال تمديد دفترچههاي بيمه خود باشند و براي حل كردن مسائل
صنفي خود دچار مشكل شدهاند. حالا كه بازگشايي خانه سينما در حالت تعليق
است، گويا اين مشكلات تمامي ندارد. اين سينماگر چطور ميتواند تمركز خود را
روي كار اصلياش بگذارد؟ بيكاري وحشتناك موجود به علاوه تعطيلي خانه سينما
از بزرگترين معضلات سينماي امروز ماست.
ابراهيمي فر در پايان
اضافه كرد: سينما بخشي از همان فرهنگي است كه بيشترين كم لطفيها براي
بودجهها و سرمايهگذاري مربوط به آن صورت ميگيرد. چه بسيار پروژههايي كه
در نيمه راه متوقف باقي ماندند و چه كارهاي زيادي كه هنوز نتوانستهاند
كليد بخورند.
غلامرضا موسوي: در شرايط فعلي تداوم حضور اصناف مايه خوشحالي است
غلامرضا
موسوي، درباره نقاط تاريك و روشن سينما صحبت كرد و گفت: اگر بخواهم به يك
نقطه روشن در اين سينما اشاره كنم كه به موجب آن بتوان خوشحال بود و دلگرم،
ميتوانم به اين اشاره كنم كه اصناف همچنان حضور دارند و فعاليت آنها هنوز
هم ادامه دارد. تداوم موجوديت جامعه اصناف مايه بسي خوشحالي است و شايد
ديگر به توضيح اضافهاي نياز نباشد. مدتهاست كه تلاشهاي فراواني صورت
ميگيرد تا فعاليت جامعه اصناف محدود شود اما شوراهاي مركزي و هيأت مديره
اصناف عليرغم اينكه امكان ندارد انعكاس بيروني نداشته باشند، همچنان براي
انجام فعاليتهاي خود ثابت قدم هستند.
وي
در توضيح كاستيهاي اين صنعت در كشورمان نيز اضافه كرد: بحران اعتماد،
بزرگترين بحران موجود در اين سينماست. اين بياعتمادي هم بين سينماگران
وجود دارد و هم ميان مسؤولان سينمايي. اين عدم اعتماد نتيجه عملكردي است كه
مديران در مدت اخير داشتهاند و يكي از مهلكترين ضربههاي آن، بسته شدن
خانه سينما بود.
غلامرضا موسوي در خاتمه افزود: عدم امنيت حرفهاي و
شغلي كه نشات گرفته از بيبرنامگي و عدم مسؤوليت پذيري برخي افراد است، از
ديگر معضلات سينماي امروز ماست. اضافه ميكنم كه ما اگر بتوانيم از اين
بحران بياعتمادي عبور كنيم، احتمالاً ميتوان به كمك همه اهالي سينما اعم
از هنرمندان و مسؤولان اين مشكل عدم وجود امنيت حرفهاي را حل كنيم. در اين
ميان برخي سازمانها و افراد حقوقي و حقيقي به نفع مطامع سياسي خودشان
كارهايي را انجام ميدهند كه خوب است از ادامه آن جلوگيري به عمل آورده
است.
داود رشيدي: افق روشني ديده نميشود
داود
رشيدي نيز در خصوص وضعيت كلي سينماي ايران، به خبرنگار «باني فيلم» گفت:
به اعتقاد من وضعيت فعلي سينماي ايران بسيار بغرنج است. هيچ افق روشني ديده
نميشود و فيلمهايي كه مردم را به وجد بياورند و مردم به خاطرش جلوي درب
سينماها صف بكشند وجود ندارد. ما نميتوانيم به فيلم «كلاه قرمزي و بچه
ننه» دل خوش كنيم چون اين عروسكها هميشه در سينماي ايران استثنا بودهاند و
واقعيت اين است كه سينماي ايران در نوعي ركود و رخوت به سر ميبرد.
وي
دلايل اين ركود را سانسور، اعمال سليقه دولت و نبود آزادي كافي براي
فيلمسازان دانست و همچنين خاطر نشان ساخت: در صورتيكه شرايط مناسبتري براي
فيلمسازان مهيا شود، طبعاً شاهد فيلمهاي بهتري خواهيم بود.
عبدا... اسفندياري: براي بيان نقطه روشن سينما حضور ذهن ندارم
عبدا...
اسفندياري درباره روز ملي سينما به بررسي نقاط ضعف و قدرت سينما پرداخت و
گفت: اين سينما به گونهاي پيش رفته است كه من الان براي مشخص كردن يك نقطه
درخشان در آن حضور ذهن ندارم!
متأسفانه بهجز اسكار اتفاق خاص
ديگري رخ نداده و شايد بتوان با نگاه به سينماي اين روزها، به رونق كلاه
قرمزي اشاره كرد و از آن خوشحال بود. اين فيلم ادامهدهنده همان مسيري است
كه در گذشتهها، «گلنار»، «شهر موشها» و «دزد عروسكها» طي كردند و به اين
صنعت رونق بخشيدند. اميدوارم تعداد نقاط مثبتي از اين دست به قدري زياد
شود كه انتخاب را سخت كند.
اسفندياري ادامه داد: اسكار افتخار بزرگي بود
كه اميدواريم در آينده هم تكرار شود. فضاي توليد در سينما بايد به قدري
امنيت داشته باشد كه سلائق متفاوت و گوناگون بتوانند فعاليت كنند و فيلم
بسازند. مسائل اقتصادي از مهمترين دلايل نگراني صاحبان فيلمهاست و بحث
فروش و پخش و اكران تبديل به يك دغدغه مهم شده است.
مخالفت
با اكران برخي فيلمها و صحبت كردن افراد غيرمسؤول در تريبونهايي كه حق
آنها نبود و همچنين فضاسازيهايي كه صورت گرفت، از مهمترين مصاديق نقاط
ضعف سينما بهشمار ميرود. بايد ريشههاي ايجاد اين فضاي منفي را بررسي كرد
تا مشكل حل شود. اين مهم است كه چرا افراد غيرمرتبط دست به اقداماتي زدند
كه نتايج آن عليه سينما بود. مشكل تنها به كيفيت فيلمها برنميگردد و گاهي
اين افراد پشت صحنه هستند كه مشكل ميآفرينند.
اسفندياري در خاتمه
افزود: در مدت اخير، صحبتهاي خجالتآوري مطرح شد كه به شكلي ناعادلانه
عدهاي را مورد توهين و تهمت قرار داد. البته برخوردهايي هم صورت گرفت، اما
آب رفته هميشه به جوي بازنميگردد. اين افراد ادعاي مسلماني دارند و براي
پوشاندن ضعفهاي خود براي ديگران پروندهسازي ميكنند. البته بايد بهياد
داشت كه پاي خودشان در چاهي كه خودشان كندهاند گير ميكند. وقتي با
شيوههاي ناخوشايند جنگ و دعوا راه مياندازند، به همان طريق هم با خودشان
مقابله به مثل ميشود كه نتيجه آن چيزي جز افزايش ناآراميها نيست. تنها
راه نجات ما براي پرهيز از اين معضلات، بازگشت به قانون و تعادل است.
تندروي چه در مخالفت و چه در موافقت باعث ايجاد فضاي دشمني ميشود و لطمات
آن همهجانبه خواهد بود.
دهقان پور: حضور در جشنوارهها سينما را زنده نگاه داشته است
حميد
دهقان پور نيز در آستانه روز ملي سينما نقطه درخشان در شرايط فعلي سينماي
ايران را اينگونه بيان ميكند: از نظر من حضور سينماي ايران در
جشنوارههاي بينالمللي تنها موضوعي است كه ميتوانيم در شرايط فعلي به آن
بباليم. ضمنا اين را هم اضافه كنم كه تمام جشنواره چه خارجي و چه ايراني
زير سايه مسائل سياسي است.
وي
در خصوص بزرگترين معضل سينماي حال حاضر ايران، گفت: بزرگترين معضل را ضعف
فيلمنامه ميدانم. فيلمنامههاي امروز ما به دلايل متعدد از جمله محدوديت
بسيار ضعيف شده است.
سيروس تسليمي: خطر قرمزها سينما را از نفس انداخته است
سيروس
تسليمي نيز گفت: از نظر من نقطه درخشان وضعيت فعلي سينماي ايران در اين
است كه ما جزو عمدهترين توليدكنندگان فيلم هستيم كه اكثر آنها را هم به
نمايش ميگذاريم. يعني به طور كل در طول سال 90-80 فيلم توليد ميشود كه
مطمئناً با توجه به اين تعداد فيلم، در خاورميانه كه هيچ، در آسيا هم جزو
5-4 كشوري ميباشيم كه اين حجم فيلم در آن ساخته ميشود و حدود 3/2 آن به
نمايش گذاشته ميشود. در حقيقت چرخ سالنهاي ما با فيلمهاي ايراني ميچرخد
كه اين واقعاً كمنظير است.
تسليمي
در خصوص بزرگترين معضل سينماي ايران گفت: به عقيده من بزرگترين معضل،
محدوديت ژانر در فيلمنامه است. كه البته در اين رابطه تنها
فيلمنامهنويسها مقصر نيستند، جو جامعهاي كه سواي وزارت ارشاد، كليه
ارگانها! نهادها! و... را دخيل در اين تصميمگيريها و تعيين خطوط قرمز
ميكند، باعث شده داستانها و قصههاي فيلم دچار محدوديتهاي گاهاً بيمورد
شود. و اين يعني تكرار در موضوعات فيلمنامه كه خود ضعف بزرگي به شمار
ميآيد. از معضلات بعدي سينماي فعلي ايران ميتوان به كمبود سالنهاي نمايش
و عدم ارتباط سرمايهگذاري و بازده مالي در توليدات اشاره كرد، كه
اميدواريم هرچه زودتر برطرف شود.