به گزارش 598 به نقل از خبرنگار سینمایی فارس، بحث نظارت بر فیلمها در سینمای ایران، شاید یکی از بحثهایی باشد که همپای تولد سینما مطرح شده است و تنها به زمان انقلاب یا کشور ایران بازنمیگردد. در اکثر کشورها نظارت غیرمستقیم صورت میگیرد و برای مخاطبان این امر محسوس نیست اما در ایران نظارت به شکل مستقیم صورت میگیرد.
هر وقت صحبت از اعمال نظارت و یا تقویت دید نظارتی مدیریت سینمای کشور به میان میآید، عدهای از اهالی سینما نظارت کارآمد و مؤثر دولت بر سینما را سیاستهای افراط و تفریط گونه میدانند و نظارت را محدودکننده آزادیها و جذابیتهای سینما در کشور ارزیابی میکنند.
متاسفانه آنچه تا به حال در تدوین استراتژی نظارت دولت بر سینما مد نظر بوده است، همان نگرش سطحی سانسور و ایراد بر چند پلان و در نهایت جرح و تعدیلهایی است که برای مخاطب فهیمی که دیگر نمیتوان آن را با فضای رسانهای و شبکههای مختلف عوام نامید، نه تنها قابل پذیرش نیست بلکه او را از سینمای کشور دور میکند.
در این سالها مدیران از عمق و تاثیر نظارت واقعی بر محصول فرهنگی که بسیار قدرتمند است متاسفانه غافل ماندهاند. در گفتوگوی روز گذشته معاون امور آثار سینمایی و سمعی و بصری سازمان سینمایی با فارس، وی از تغییر روشها در نظارت خبر داد و گفت: «با تغییر روشها در ماموریتها تغییری ایجاد نمیشود، تنها در روشها است که ما روشهایی را بر اساس اقتضای زمان و با توجه به گسترش فعالیتهای سازمان سینمایی تغییر میدهیم که این روشهای نوین را رسما اعلام میکنیم.»
نظارت کارا و موثر بر سینمای ایران میباید در حرکت دادن کلیت سینمای ما به طرف سینمای «جذاب» و «انسانی» کمککننده باشد. وقتی نظارت به جرح و تعدیل ظاهری از جمله سیگار کشیدن و استفاده از کلمات مستهجن و برخورد جسمی ختم شود (که البته این نظارتها باید صورت گیرد)، به ساخت آثاری میرسیم که در اکثر فیلمهای جشنواره شاهد پرداختن به موضوع «خیانت» در خط اصلی یا قصههای فرعی بودند. داستانهایی که طرح آنها نه تنها کمکی به فضای جامعه نمیکند، بلکه باعث تنش و گاها رواج رفتارهای غلط میشود. این نوع آثار با واکنشهای متعددی مواجه میشود و اقشار مختلف مردم در برابر نمایش آنها واکنش نشان میدهند؛ اتفاقی که ما برای اکران نوروزی در سینماها شاهد بودیم. ارشاد در ارائه نسخه نمایش خانگی فیلم «گشت ارشاد» دقت لازم را نداشت و فیلم علاوه بر آن که در زمان اکران به درستی ممیزی نشد، بلکه در زمان توزیع آن در شبکه نمایش خانگی نیز به دقت صحنههای آن کوتاه نشد و با تخلف توزیع شد.
بیشک ایجاد سیستم نظارتی کارآمد تمرکز خود را بر روح کلی حرکت سینمای ایران معطوف میسازد. سیستم نظارتی بر سینمای کشور باید در مرکز ثقل اهرمهای هدایتی سینمای ما قرار گیرد و رویه عمومی حرکت سینمای ما را دربرگیرد. این اهرم تعیینکننده حمایتها، محدودیتها و بسترسازی عمده رویکرد تولید و توزیع و شاکله و پیکره سینمای ماست. باید سمت و سوی سیاستها و روشها به طرف اصلاح حرکت سینمای ایران باشد، اگر این میدان عرضه و تقاضا در اختیار سرمایهسالاران سینما قرار گیرد و نظارت تنها به حذف صحنههای منافی عفت و ... ختم شود، نه تنها مشکلی از مشکلات سینمای ایران حل نمیشود، بلکه فیلمساز به این نظارت ایراد میگیرد و در نهایت تنها به فضای جامعه و محدودیتها ایراد میگیرد و در جشنوارههای خارجی کسب اعتبار میکند.
نقش اداره کل نظارت و ارزشیابی در کنترل وضعیت موجود و ارائه راهکارهای مناسب برای عبور از بحرانها و نظارت دقیق و کارآمد است که سینمای ایران دچار عدم استقبال مناسب مخاطب از فیلمها نشود و بیکاری بر اهالی حرفهای سینما سایه نیندازد. اگر نگاهی به کانون کارگردانان داشته باشیم، خواهیم دید با توجه به جذب برخی از کارگردانان به سوی تلویزیون، بیش از دو سوم آنها بیکاراند که این وضعیت تنها به نظارت بازنمیگردد؛ هزینههای گزاف تولید در سینمای ایران یکی از عوامل این بیکاری است.
مدیران سینمایی باید دقت نظر کافی داشته باشند تا در روش جدید نظارت، سینما را به سمت و سوی راهبردهای انحرافی همچون سینمای دولتی و خنثی، سینمای مبتذل مبتنی بر احساسات و عواطف پیش پا افتاده تماشاگر و همچنین سینمای مورد پسند جشنوارهها سوق ندهند.