کد خبر: ۷۸۳۶۴
زمان انتشار: ۱۲:۳۴     ۲۰ شهريور ۱۳۹۱
به گزارش 598 به نقل از رجانیوز ، قيمت و شير و لبنيات كه صد تومان بالا مي رود صداي همه در مي آيد. رسانه ها مطلب مي نويسند، كاریكاتورها كشيده مي شوند و مسئولان هم از جريمه هاي ميلياردي شركتهاي متخلف خبر مي دهند. اما اين وسط كسي عين خيالش نيست كه قيمت كاغذ تقريبا دو برابر شده است. البته كسي كه ميگويم منظورم مسئولان محترم وزارتخانه هاي صنعت، معدن، تجارت و فرهنگ و ارشاد اسلامي است، وگرنه ناشران، نويسندگان، چاپخانه داران و جامعه كتابخوانها كه با گوشت و پوستشان دارند اين افزايش قيمت را حس مي كنند. گروه اول با كتابهاي آماده اي كه نمي توانند منتشر كنند، گروه دوم با آثاري كه خيلي وقت است تحويل ناشر داده اند و هنوز به بازار نيامده است، گروه سوم با يك شيفته شدن چاپخانه شان كه قبلا دو شيفته كار مي كرد و كتابخوانها هم با قيمتهاي عجيب و غريبي كه پشت جلد كتابها مي بينند؛ كتابي چند جلدي كه در نمايشگاه كتاب با قيمت 39 هزار تومان عرضه مي شد پس از دو ماه و اندی با قیمت 95 هزار تومان در نمایشگاه قرآن عرضه شد!
 

تيراژ صدتايي كتاب نتيجه افزايش قيمت كاغذ

كاغذ مورد نياز براي نشر كتاب اواخر سال گذشته با قيمتي حول و حوش بندي 45 هزار تومان بفروش مي رسيد اما اين قيمت اين روزها نزديك 85 هزار تومان است. يعني تقريبا افزايشي دو برابري طي شش ماه. طبق گفته ناشران مي توان گفت كه 60 درصد بهاي كتاب هم به قيمت كاغذ ربط دارد. حالا با كنار هم گذاشتن اينها حتما مي توان درك كرد كه چرا انتشاراتي ها عاجز شده اند از چاپ و نشر كتاب و حتي كسي مثل مدير انتشارات «عماد فردا» كه كتابهاي خوب و متعهدانه اي مانند حاجي بخشي و از معراج برگشتگان را منتشر كرده است، از سمت خود استعفا مي دهد چرا كه معتقد است وقتي نمي توان كتابي چاپ كرد، مدير انتشارات بودن چه معني دارد!

در حالت عادي تيراژ كتابها در ايران بالا نيست اما اين ديگر خيلي نوبر است: سید صادق اشکوری مدیر انتشارات مجمع ذخائر اهل بیت(ع) مي گويد كه گراني كاغذ موجب شده تا این انتشارات در طول 6 ماه گذشته تیراژ کتاب‌های خود را از 1000 عدد برای هر کتاب به 100 تا 200 برساند.

احمد نثاری مدير انتشارات اميركبير هم مي گويد: ما ناچار شده‌ایم از میان 100 عنوان کتابی که تولید کرده بودیم و آماده انتشار بود، تعدادی را گلچین کنیم و تنها حدود 30 تا 50 عنوان را به دست چاپ بساریم. اين تازه حال و روز  انتشاراتي هاي جا افتاده و استخوان داري مثل اميركبير است وگرنه نشرهاي كوچك و خصوصي مانند همان عماد فردا كه كلا بي خيال انتشار كتاب شده اند و اصلا كارشان به گلچين كردن نرسيده است.

مثلا رحیم مخدومی نویسنده و مدیر انتشارات «رسول آفتاب» كه كتاب «من مادر مصطفي» درباره شهيد احمدي روشن را در كارنامه دارد، مي گويد که نشر متبوع وی پس از زمان برپایی بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تا کنون کتابی چاپ نکرده است،
 

وقتي حرف رهبر انقلاب هم زمين مي ماند

«ما هم تاثیر گرانی کاغذ را مشاهده کرده ایم و آماری داریم که نشان می‌دهد این تاثیر با شیب ملایمی ادامه دارد. قطعا وزارت ارشاد با اقداماتی که با همکاری اتحادیه‌ها انجام می‌دهد، اجازه نخواهد داد این مسلله زیاد لطمه‌ای به فضای نشر وارد کند.» اين جملات را بهمن دري، معلون فرهنگي بركنار شده وزارت ارشاد در دي ماه سال گذشته بر زبان راند.

اين تلاش وزارت ارشاد به حدي موفق بود و چنان موجب شد تا زیاد لطمه‌ای به فضای نشر وارد نشود(!) كه رهبر معظم انقلاب را واداشت تا در بازديد سالانه خود از نمايشگاه كتاب به مسئله گراني كاغذ اشاره كرده و از مسئولان بخواهند اين مشكل را برطرف كنند:

« وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بايد با كمك دولت، اين موانع، به‌ويژه موضوع گرانی كاغذ را برطرف كند. توليد كاغذ در كشور را از جمله توليدات امتداددار است. مهم‌ترين توليد ملی، توليد امتداددار است و با برطرف شدن مشكلات كارخانه‌های كاغذ، قطعاً راه برای كتابخوانیِ بيشتر و ارزان شدن قيمت كتاب باز می‌شود.»

اما امروز كه بيش از چهار ماه از اشاره مستقيم حضرت آقا به وزارت ارشاد براي حل مشكل گراني كاغذ مي گذرد، نه تنها اتفاق خاصي نيفتاده است كه مسئولان اين وزارتخانه انگشت اشاره خود را به سمت وزارت صنعت، معدن و تجارت گرفته اند و خبرنگاران را به آن سمت پاس مي دهند.

سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه مراسم اهدای دهمین جایزه قلم زرین در تيرماه(دو ماه بعد از نمايشگاه كتاب و سخنان رهبري) در باره وضعیت گرانی فوق‌العاده کاغذ و گرانی و کمیابی آن در بازار گفت: «وضعیت کاغذ را از وزارت صنعت و معدن و تجارت سوال کنید. ما هم البته پیگیری می‌کنیم.»

شايد وزارت صنعت و مدن و تجارت وظيفه هاي مهمي در حوزه اجرا و كاهش قيمت كاغذ داشته باشد اما وزارت ارشاد بايد بعنوان متولي مسئله نشر و فرهنگ در كشور اين مهم را پيگيري و مطالبه كند نه اينكه كنار بنشيند.
 

حتي دريغ از يك نامه خشك و خالي

كم كاري و بي تفاوتي وزارتخانه هاي صنعت و  ارشاد نسبت به اين اتفاق مهم موجب شد تا خود اهالي نشر دست بكار شوند. مجمع ناشران انقلاب اسلامي كه نزديك به 100 عضو دارد يكي از اين مجامع صنفي بود. اين مجمع پس از برگزاري جلساتي كارشناسي با ناشران، خواستار تشکیل شورایی متشکل از خبره‌های حوزه کاغذ و مدیران ارشد فرهنگی و مسئولین کنترل بازار در وزارت صنعت و تجارت در حوزه بازرگانی و مسئولین مدیران حوزه صنعت برای تدبیر افزایش تولید در کشور شد، تا تدبیر جامع و بسته کاملی را برای رفع این مشکل که بسیار جدی بوده و تبعات تاثیرگذاری در حوزه فرهنگ و اقتصاد از خود بجای خواهد گذاشت اتخاذ شود.

نامه نگاريهايي هم در اين زمينه انجام گرفت كه حتي يك پاسخ خشك و خالي هم دريافت نكرد؛ نامه اول پیش از نمایشگاه کتاب حدود اوایل اردیبهشت به وزیر صنعت ارسال شد و پس از آن نامه دومی حدد 8 روز پیش مجددا ارسال شد، اما هنوز هیچ پاسخی از جانب وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت دریافت نشده است.

 

بي خيال ناشران متعهد

بي خيالي وزارت صنعت، معدن و تجارت نسبت به قضيه گراني كاغذ كه حتي آنها از جواب دادن به نامه مجمع ناشران انقلاب اسلامي بي نياز مي كند از جهتي ديگر هم قابل نظاره است. اگر علمداري پيگيري بحث گراني كاغذ بعهده جريان روشنفكري و ضد انقلاب بود و آنها با سوءاستفاده از اين آب گلال آلود ماهي خفقان فرهنگي و سانسور و... را مي گرفتند و اين شعارها را مي دادند، آنوقت همه دستگاهها و مسئولان بسيج مي شدند تا پاسخشان را بدهند و ثابت كنند اينگونه نيست.

اما حالا كه جمعي از ناشران انقلابي و متعهد وارد گود شده و دلسوزانه در حال پيگيري اين مشكل حوزه نشر هستند، مسئولان حتي زحمت جواب دادن به نامه آنها را هم به خود نمي دهند.
 

وقتي بي عرضگي و بي خيالي از تحريم پيشي مي گيرد!

اما طبيعتا در اين روزها بهترين بهانه براي توجيه هر نوع گراني در هر صنعتي مي تواند نواسانات بازار ارض و يا تحريمها باشد. اما اكثر ناشران و فعالان حوزه كتاب با دلايلي متقن اين توجيهات را رد مي كنند. مهدي رمضاني مسئول انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي يكي از اين افراد است كه در گفتگو با رجانيوز مي گويد: طبق اعلام مراكز مسئول، حجم واردات كاغذ در 5 ماهه اول امسال نسبت به همين مدت در سال گذشته نه تنها برابر كه كمي هم بيشتر است. از طرفي كشورهايي كه كاغذ مورد نياز ما را تامين مي كنند اندونزي، چين و هند هستند كه روابط تجاري ما با آنها ادامه دارد و تحريمها بر اين روابط تاثير قابل توجهي نداشته است.

رمضاني ادامه مي دهد: جداي از اينها تا چند وقت پيش كاغذ از جمله كالاهايي بود كه از ارز مصوب دولتي براي واردات استفاده مي كرد و بنابراين كاغذهايي كه الان در بازار هستند با دلار آزاد 2000 توماني وارد نشده اند كه بخواهيم نوسانات بازار ارز را در گراني آنها دخيل بدانيم.

او در پايان مي گويد: خيلي عجيب است كه مسئولان وزارت ارشاد در برابر اين مشكل كه ضربه عظيمي را به ناشران و فعالان فرهنگي وارد كرده است حتي از اظهار همدردي هم دريغ مي كنند و با حرفهاي تصنعي از ثابت ماندن تعداد كتابهاي منتشره خبر مي دهند!

پس مشكل كجاست؟ احتكار و عدم برخورد با محتكران و سودجويان عمده ترين دليلي است كه فعالان حوزه نشر براي وضعيت اين روزهاي كاغذ ذكر ميكنند. ميثم نيلي، مديرعامل مجمع نشاران انقلاب اسلامي در اين زمينه مي گويد: مسئله گرانی کاغذ هیچ ارتباطی با تحریم ندارد، گرانی کاغذ مسئله ناظر به تحریم یا منبعث از تحریم و عوارض این تحریم نیست، گرانی کاغذ ناشی از احتکار و عدم برخورد با محتکران کاغذ در کشور است.

او با تاکید بر این مهم که این موضوعات بر عهده وزارت صنعت است، تصریح مي كند: این موضوعات هر دو مسایلی هستند که وزارت بازرگانی سابق و وزارت صنعت تجارت فعلی باید به صورت جدی به آن بپردازد، اما متاسفانه این همت و اهتمام آنگونه که شایسته این موضوع است دیده نمی‌شود.

 

توليد داخل را دريابيد

در كنار اين مهم عدم توانايي توليد داخل براي تامين بازار نيز يكي ديگر از دلايل است كه موجب شده است بازار به شدت به كاغذ وارداتي وابسته باشد.

اگرچه كيفيت كاغذ توليد داخل نمي تواند دل ناشران را بدست بياورد اما گراني بي حد و حصر كاغذ خارجي موجب شده است تا كاغذ ذاخلي نيز گران شود و تا مرز بندي 50 توامن برسد. فعالان حوزه كاغذ اين گراني را بدليل كمبود اين كاغذ در بازار مي دانند.

عدم توجه به افزايش كيفيت و كميت توليد داخلي كاغذ موجب شده است تا اين صنعت با اين چالش مواجه شود. چالشي كه نه بر اثر تحريم و نه افزايش قيمت دلار كه بيشتر بخاطر بي توجهي و كم كاري برخي مسئولين است. افزايش قيمت كاغذ نه تنها توليد كتاب را كاهش مي دهد و با افزايش قيمت آن كتابخوانها را با مشكلات جدي روبرو مي كند، بلكه همانطور كه رهبر انقلاب فرمودند به علت امتداددار بودن اين صنعت، عوارض بسياري خواهد داشت. بي كاري كارگران چاپخانه ها، انتشاراتي ها و... يكي از اين عوارض است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
بلوم
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۴۱ - ۰۶ مهر ۱۳۹۱
۰
۰
دستت درد نكنه
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها