کد خبر: ۷۸۲۰۸
زمان انتشار: ۱۸:۱۵     ۱۹ شهريور ۱۳۹۱
رشاگرچه داوری نیز همچون برخی دیگر از حامیان دولت، تائیدات مقام معظم رهبری از کلیت دولت نهم و دهم را دلیلی بر عدم وجود جریان انحرافی قلمداد می کند، اما او از کسانی که تنها استدلال و منطقشان در دفاع از دولت را بد زبانی و هتاکی به منتقدین قرار داده اند؛ خیلی صریح گلایه می کند.

به گزارش سرویس سیاسی بی باک، در سال پایانی دولت خدمتگزار، دو گروه سعی در التهاب آفرینی در کشور و به حاشیه کشاندن افکار عمومی دارند تا طعم شیرین خدمات و دستاوردهای بزرگ دولت آقای احمدی نژاد را در کام مردم تلخ کنند و در صورت امکان کار را بجایی رسانند که این دستاوردها در چشم مردم جلوه ای نداشته باشد. گروه اول؛ فتنه گران داخلی و خارجی و آنان که در دشمنی با نظام و مردم ایران از هیچ ابزاری تا کنون کوتاهی نکرده اند و گروه دوم؛ دوست نماهایی که دانسته یا ندانسته سعی در دشمن تراشی برای دولت و بی منطق و عصبی نشان دادن حامیان دولت را دارند.

اینکه فتنه گران و باندهای قدرت و ثروت نتوانند موفقیت نظام مقدس جمهوری اسلامی در خدمت رسانی به محرومان و مستضعفان را تحمل کنند؛ جای تعجب نیست اما اینکه برخی مدعیان دوستی با نظام و انقلاب که خود را از قضا دوستدار و حامی دولت خدمتگزار می دانند، همان ادبیاتی را تکرار کنند که فتنه گران قدیم و جدید در پی ترویج و القای آن هستند و در این راه از هیچ هتاکی و بداخلاقی صرف نظر نکنند؛ نشان از خدمتی متقابل از سوی این گروه برای دشمنان و معاندان دارد که امیدورایم از روی تعمد و علم نباشد.

در پی انتشار یادداشتی هتاکانه علیه علامه مصباح یزدی در یکی از رسانه های مربوط به جریان خاص؛ دکتر عبدالرضا داوری که خود از حامیان سرسخت دولت و از منکرین انحراف در برخی از مسئولین دولتی می باشد، طی یادداشتی ضمن نکوهش این اقدام ، روش استدلال و نحوه بیان آن را تهی از منطق و نزاکت دانست که از منهاج عدالت زاویه گرفته است.

اگرچه داوری نیز همچون برخی دیگر از حامیان دولت، تائیدات مقام معظم رهبری از کلیت دولت نهم و دهم را دلیلی بر عدم وجود جریان انحرافی قلمداد می کند، اما او از کسانی که تنها استدلال و منطقشان در دفاع از دولت را بد زبانی و هتاکی به منتقدین قرار داده اند؛ اینچنین گلایه می کند:

متن کامل یادداشت دکتر داوری بدین شرح است:

 روز گذشته انتشار مطلبی تحت عنوان «چرا قطب فرقه منحرفان از احمدی نژاد در اجلاس خبرگان شرکت نکرد» را در سایت ... شاهد بودم که تعجب و تاسفم را توامان برانگیخت. تعجب از «روش استدلال» و تاسف از «نحوه بیان استدلال» که اولی خروج از «منطق» بود و دیگری به کنار نهادن «نزاکت» و هر دو زاویه گرفتن از منهاج «عدالت». این مطلب که به بهانه عدم حضور آیت الله محمدتقی مصباح یزدی در اجلاس سالانه مجلس خبرگان رهبری نگاشته شده است هم از قوت استدلال تهی است و هم بیان آن از مسیر جدال احسن خارج شده و نگارنده آن این توصیه سعدی شیرازی را از یاد برده است که:

دلایل قوی باید و معنوی

نه رگهای گردن به حجت قوی

و یادمان باشد که علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در صفحه 143 جلد 16 تفسیر المیزان ، ذیل تفسیر آیه 125 سوره نحل : «ادع الى سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتى هى احسن» نوشته اند: جدال آنگاه نیکوست که با درشتخویى، طعنه و توهین همراه نباشد .

نگارنده مطلب «چرا قطب فرقه منحرفان از احمدی نژاد در اجلاس خبرگان شرکت نکرد؟» فراموش کرده است که می توان نسبت به مواضعی که آیت الله مصباح یزدی طی ماههای اخیر در برابر دولت اتخاذ کرده اند ، منتقد بود و این انتقاد را هم به صراحت بیان کرد. می توان یک جدول دو ستونی ترسیم نمود که در ستون نخست آن دیدگاه های رهبر انقلاب درباره دولت احمدی نژاد نوشته شده باشد و در دیگر ستون آن ارزیابی های آیت الله مصباح یزدی درباره رویکردهای دولت ارائه گردد و در همین حال از آیت الله مصباح یزدی سوال کرد که چگونه اعلام می کنید دولت تحت سیطره «ساحران فراماسونر» و «عوامل بزرگترین انحرافات و مخاطرات از صدر اسلام تا کنون» قرار دارد حال آنکه همین دولت از سوی رهبر انقلاب به مدال «احیاگری آرمانهای انقلاب» مفتخر شده است؟ و در ادامه می توان از آیت الله مصباح یزدی تقاضا کرد که به عنوان «مطهری زمان» - آنچنان که رهبر انقلاب ایشان را مفتخر نمودند- ، منابع خبری و تحلیلی شان را از دایره محدود برخی خواص و شایعات بی پایه بولتنهای خاص گسترده تر نمایند تا در موضع گیری ها کمتر دچار پارادوکس و خطای محاسباتی شده و از ریل تحلیلی رهبر انقلاب خارج نشوند.همین.

اما نگارنده مطلب «چرا قطب فرقه منحرفان از احمدی نژاد در اجلاس خبرگان شرکت نکرد؟» نه تنها چنین شیوه ای را انتخاب نکرده است بلکه با ضعف استدلال و کاربست زبانی عاری از نزاکت ، چنان فضای نقد و گفتگو را غبارآلوده و عاری از منطق ساخته که هتاکان یک بار دیگر فرصت یافته اند دولت را با اتهاماتی جدید بنوازند و البته اگر این هم نبود ، عقل و عدل ، مفید بودن چنین شیوه هایی را مردود شناخته است.

در ضعف استدلال مطلب «چرا قطب فرقه منحرفان از احمدی نژاد در اجلاس خبرگان شرکت نکرد؟» همین بس که نقطه اتکای آن ، «نیت خوانی» و «قضاوت» درباره آن چیزی است که در ذهن آیت الله مصباح یزدی گذشته است چه تا زمانی که ایشان خود پرده از منویات درونی برنکشند ، قضاوت در مورد نیت و چرایی عدم حضور آیت الله مصباح یزدی در دیدار اعضاء خبرگان رهبری با رهبر انقلاب ، عملی غیر اخلاقی ، غیر منطقی و مذموم بوده و ریشه های استدلالی آن در باد است و همین که ایشان یک روز قبل از دیدار با رهبر انقلاب به خبرگزاری فارس گفته اند که به دلیل درد زانو در اجلاس خبرگان حضور نخواهم یافت ، مهمترین دلیل و بینه در اختیار سایت انسان کامل قرار داشت که به «نیت خوانی» نپردازد و از انتشار مقاله مزبور ممانعت به عمل آورد.

به کار بستن زبانی فارغ از نزاکت و خروج از مدار جدال احسن در این مقاله ، دیگر موضوع تاسف زاست. استفاده از عباراتی نظیر علامه دهر(با علامت تعجب) ، حضرت علامه ، قطب منحرفان از احمدی نژاد و … که همگی بر اساس تخفیف شخصیت مخاطب نقد بیان شده اند در تضاد کامل با اخلاق مداری ، عدالت گرایی و جدال احسن است و اگر گفتمان رییس جمهور و مهندس مشایی را مرور کنید در می یابید که این درشتگویی و متلک پرانی ، فرسنگها با شیوه بیانی احمدی نژاد و یارانش فاصله دارد که بر خلاف نگارنده مطلب «چرا قطب فرقه منحرفان از احمدی نژاد در اجلاس خبرگان شرکت نکرد؟» ، احمدی نژاد و مشایی هیچ گاه مخالفان خود را به برچسب «نفاق» و «کفر خفی» نیالودند ، هر چند که «بی سابقه ترین و ناجوانمردانه ترین هتاکی ها و فحاشی ها در تاریخ معاصر ایران» را به جان خریدند و دم بر نیاوردند و البته یکی از مهمترین وجوه تمایز احمدی نژاد و مشایی با دیگران را نیز باید در همین پایبندی شان به «صبر انقلابی» و «سکوت الهام بخش وحدت» جستجو کرد.

شاید بگویید که مخالفان دولت سالهاست با ادبیاتی به مراتب گستاخ تر ، رییس جمهور و یارانش را می نوازند، پس چه جای گله که کلوخ انداز را پاداش سنگ است!

در پاسخ به این موضوع باید گفت که درست است در تاریخ معاصر ایران هیچ چهره ای چون احمدی نژاد و مشایی مورد هتاکی و فحاشی و تخریب قرار نگرفته و شاید برای بیان تنها واقعه نزدیک به این پدیده، هتاکی مطبوعات عضو شبکه انگلیسی بدامن علیه مصدق و فاطمی قابل ذکر باشد ، اما نباید فراموش کرد که راز ماندگاری احمدی نژاد و یارانش در پایبندی آنان به گفتمان عدالت و معنویت است که اعتقاد داشتند:

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم

جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

همین پایبندی باعث شد تا ملت ایران ، پس از چهار سال آتش بازی رسانه ها ، نه تنها رای خود را از احمدی نژاد در سال 88 پس گیرد بلکه آراء خود را در حمایت از او بیش از 50 درصد نسبت به سال 84 افزایش دهد.

و در پایان آرزو کنیم که ای کاش همه بازیگران عرصه سیاست ایران از تاریخ درس بگیرند که توصیه دارد:

بزرگش نخوانند اهل خرد

که نام بزرگان به زشتی برد

سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها