گروه سیاسی
شبکه پایداری: تغییر نام روزنامه فرهنگ آشتی به مغرب و واگذاری امتیاز آن به مدیریت فعلی آن کش و قوس بسیار فراوان داشته است.
روزنامه ای که از سوی محسن رضایی ماموریت داشت تا برای تبلیغات انتخاباتی
دور دهم انتخابات ریاست جمهوری خریداری شود و به تریبون اصلی آن جریان مبدل
گردد،اما به دلیل عدم واگذاری ریاست ستاد انتخاباتی رضایی به صادقی امانی
مدیر مسئول روزنامه مغرب(فرهنگ آشتی سابق) به مدافع تمام قد میرحسین موسوی
تبدیل شد و در آن مقالات گزنده ای نیز علیه محسن رضایی به چاپ رسید.
عدم به خدمت گرفتن این روزنامه موجب شد که شاید محسن رضایی به سمت روزنامه
ای دیگر به نام «ملت ما» گرایش پیدا کند و آن را به عنوان ارگان رسمی جریان
فکری و سیاسی خود به کار بیندازد.
روزنامه مغرب(فرهنگ آشتی سابق) نه تنها
در حوزه واگذاری و نشر دچار یک بی برنامگی محض بود بلکه در حوزه فعالیت نیز
نتوانست یک ثبات کاری را داشته باشد.
قبل از واگذاری این روزنامه به «بنیاد مردم» و تغییر نام آن، بیشترین حوزه
فعالیت این روزنامه فرهنگی بود که در دوره انتخابات ریاست جمهوری دهم و با
توجه به حمایت سرسختانه از میر حسین موسوی به یک روزنامه صرفاً سیاسی مبدل
گشت.
در حال حاضر نیز حوزه فعالیت این
روزنامه اجتماعی،فرهنگی و هنری است روندی که خود نشان از یک ضعف عدیده در
حوزه مدیریتی و چشم انداز کاری آن هست.
با
توجه به تغییر روندهای کاری متفاوت در چند سال گذشته باید شاهد این امر
بود که این روزنامه در سال جاری نیز به سمت و سوی فضای سیاسی حرکت کند،امری
که در سال های گذشته در نحوه کار این روزنامه مشهود بوده است.
هر چند که صادیقی امانی منکر فعالیت های سیاسی است و عنوان کرده است که
تمایلی به فعالیت سیاسی ندارد و آن زمینه از اولویت های اصلی کاری این
روزنامه نمی باشد
- «ما در روزنامه مغرب علاقهای به
دنبالهروی از جریانهای سیاسی نداریم و معتقدیم خودمان در حوزه اجتماعی
جریانساز خواهیم بود. ما اگر تابع یک جریان سیاسی باشیم در اصل به شعور
خود و تحریریهمان توهین کردهایم»1
به هر صورت این روزنامه از فرهنگ آشتی به مغرب تغییر نام داد و به نوعی
لباسی دیگر را پوشید.تغییری نامی که برای به دست گرفتن بازار و مخاطب جدید
است و به نحوی فرار از گذشته ای ناموفق.
مدیران این روزنامه امیدوارند که در سایه این تغییر،دگرگونی نیز در ذهن
مخاطب ایجاد شده و این روزنامه بتواند جای پایی در میان مخاطبان کم حوصله
ایران پیدا کند.
مغرب،نامی که هیج امری جز مغرب زمین را تداعی نمی کند و در اسم آن نیم
نگاهی به آن سو بوده است چرا که نحوه انتخاب و طراحی لوگوی آن نیز در صدد
انتقال همین مفهوم است.شاید اسامی جغرافیای محبوب اصلاح طلبان باشد چرا که
پدر خوانده آنان یعنی «روزنامه شرق» نیز از همین اصل پیروی کرده است.
به هر صورت نباید فراموش کرد که اعضای تحریریه این روزنامه تمامی از عناصر
اصلاح طلب کشور محسوب می شوند هر چند که مدیر مسئول آن عنوان کرده که
وابستگی به جناح سیاسی خاصی ندارد!
فعالیت رسانه ای این روزنامه،نحوه انتخاب تیترها،محتوا،گزینش اخبار و...
کاملاً یک روند صرف از زندگی غربی را منعکس می کند و این امری نیست که
بتوان آن را کتمان کرد.
این روزنامه دارای ویژه نامه ای خاص خودش نیز هست،ضمیه ای رایگان شهربانو.در این زمینه به انعکاس اخبار صرفاً زنانه پرداخته می شود.
- «روزنامه ما یک ضمیمه با نام
«شهربانو» دارد که در اصل نیازمندیهای جامع بانوان ایرانی را پوشش میدهد.
این بخش نیازمندیها سه شاخصه مهم دارد: یک اینکه آگهی استخدام مربوط به
بانوان در آن به صورت رایگان منتشر میشود. دوم اینکه این ضمیمه کاملا
متعلق به بانوان است بدین شکل که یا مخاطب آن بانوان هستند و یا آگهیدهنده
یک خانم است. سوم اینکه علاوه بر نیازمندیها، مطالبی در قالب اطلاعات
عمومی، سلامت خانواده، اشتغال و تحصیل بانوان، گردشگری بانوان و... در
ستونهایی از این ضمیمه آورده میشود.»2
نحوه مدیریت این ضمیه رایگان روزنامه را
باید گامی برای پرچمداری فمنیسم در کشور دانست.شاید با اگر با تسامح به
این داستان نگاه کرد باید ماموریت ویژه این روزنامه را ادامه همان طرح غربی
«دموکراسی در خانواده» دانست که چندین سال پیش از سوی روزنامه های زنجیره
ای پیگری شد و در حال حاضر ادامه این روند به این روزنامه سپرده شده است.
اهدای یک داستگاه خودروی سواری نیز برای خوانندگان زن بخش شهربانو نیز در
همین راستا است،به دست آوردن فضا رسانه ای و مخاطبان خاص خود.حرکت ظریفی که
بی صدا از سوی این روزنامه پیگیری می شود.
پی نوشت ها:
1- مصاحبه صادقی امانی با سایت خبری اعتدال 28/مرداد/91
2- همان
ادامه دارد...