وقتی اختلاف سلیقه های سیاسی و دعوای
بین مسئولین در داخل کشور باعث می گردد که سخنان مقام معظم رهبری نادیده
گرفته شود و ایرانیان از تقویت و صدور ورزش کهن و بومی خود محرم بمانند؛
این موضوع بخش اول گفتگویی است که خبرنگار
بی باک
بصورت صریح با مهندس مهرعلیزاده، رئیس فدراسیون بین المللی ورزشهای
زورخانه ای داشته است و ایشان نیز با سعه صدر و حوصله تمام در نشستی صمیمی و
حضوری به سئوالات خبرنگار ما پاسخ دادند.
به گزارش سرویس سیاسی بی باک، محسن
مهرعلیزاده معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی در دولت محمد خاتمی
بود. وی در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری شرکت کرده و از سوی شورای
نگهبان او به همراه مصطفی معین دو نامزد اصلاح طلبان رد صلاحیت شد ند اما
پس از حکم حکومتی مقام معظم رهبری به شورای نگهبانٰ وی مجددا تائید صلاحیت
شد و توانست بعنوان کاندیدای اصلاح طلبان در سال 84 با چهره هایی چون آقای
احمدی نژاد، هاشمی رفسنجانی، قالیباف، لاریجانی، کروبی و معین در انتخابات
ریاست جمهوری نهم کند. او دارای مدرک دکترای مهندسی اقتصاد است و در جناح
بندی های سیاسی به عنوان یک چهره اصلاح طلب شناخته می شود. در بخشی از
کارنامه کاری محسن مهرعلیزاده از قائم مقامی مدیر عامل شرکت اتومبیل سازی
سایپا تا رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل سازمان عمران کیش، معاون امور
نیروگاه های سازمان انرژی اتمی، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت سرمایه
گذاری شاهد، استاندار خراسان و رئیس فدراسیون بین المللی ورزشهای زورخانه
ای نیز به چشم می خورد. برخی نیز از مهندس مهرعلیزاده بعنوان یکی دیگر از
گزینه های احتمالی اصلاح طلبان در انتخابات آتی ریاست جمهوری هم نام می
برند.
مشروح بخش اول گفتگوی "
بی باک" با مهندس مهرعلیزاده در ادامه تقدیم می گردد.
بی
باک: جناب آقای مهرعلیزاده؛ تشکر میکنم که وقتتان را در اختیار ما قرار
دادید قبل از طرح مباحث دیگر جا دارد که به موضوع ورزش های زورخانه ای
بپردازیم که مورد تاکید صریح مقام معظم رهبری بوده است اما انگار در این
میان اختلافاتی بین شما و این فدراسیون وجود دارد که به اعتقاد برخی
کارشناسان بر اصل کار تاثیر گذاشته است. لطفا ابتدای امر یک معرفی مختصری
در باره این فدراسیون داشته باشید .
مهرعلیزاده:
بسم الله الرحمن الرحیم. من هم تشکر میکنم از جنابعالی و همکاران
محترمتان. انشاالله موفق باشید . حتما میدانید که فدراسیون بین المللی ورزش
زورخانه ای در مهرماه 1383 تشکیل شد . ولی تلاش برای تشکیل این فدراسیون
شاید نزدیک به حداقل دو سال قبل از آن زمان شروع شده بود. من وقتی که در
اواخر سال 1380 وارد ورزش شدم ، بعنوان مسوول جدید ورزش برنامه هایم را در
یک ملاقات حضوری خدمت مقام معظم رهبری ارائه نمودم. از مجموع برنامه در 10
یا 12 سرفصل، ایشان روی جهانی کردن ورزش های زورخانه ای تأکید فرمودند .
بعد از این ملاقات یکی دوهفته مطالعه بیشتر روی این موضوع انجام دادم و
متوجه شدم که قبلاً هم در این مورد در سازمان تلاشی شده بود و زحماتی هم
کشیده شده بود ولی متاسفانه به جائی نرسیده بود. بلافاصله یکی از معاونین
آن موقع سازمان را ویژه این کار و به عنوان مجری طرح فرا ملی کردن ورزش های
زورخانه ای تعیین کردم و کار شروع شد.
بی باک: ببخشید آقای مهندس هنوز وقتی که این ورزش در داخل سرو سامان گرفته بود شما چگونه به فکر فراملی کردن آن بودید؟!
مهرعلیزاده:
ورزش های زورخانه ای در ایران حدود 4000 سال سابقه دارد و به تمام معنی
بومی است. آنچه که در این برهه اتفاق افتاد ، تشکیل فدراسیون بین المللی
بود. فدراسیون یک تشکیلاته ، یک ساختاره ، این سابقه و قدمت تاریخی که عرض
کردم یک افتخار است، خیلی از آنهایی که امروز مدعی تمدن هستند نه 4000 سال
پیش حتی 400 سال پیش چی بودند؟ کی بودند؟ کجا بودند؟ چقدر از کیفیت زندگی
می فهمیدند؟ جامعه ای که در زندگی عادی خود فراتر از نیازهای اولیه ی خوردن
و خوابیدن و داشتن سر پناه، به جایی برسد که ورزش را بعنوان یک ضرورت در
زندگی خودش تلقی کند این جامعه رشد یافته است. و کشور ما چنین سابقه ای را
از 4000 سال پیش دارد. فلذا در بومی بودن این ورزش که تردیدی نیست و لیکن
آنچه در این فرایند اتفاق افتاد سازمان دادن به حرکت های توسعه ای این ورزش
در سطح جهان بود که امروز با موفقیت ادامه دارد.
جامعه
ای که فراتر از نیازهای اولیه مانند سیر کردن شکم و داشتن سر پناه به
ضرورت ورزش پی برده باشد، آن هم ورزشی که در میان ورزشها بی نظیر است و در
آن هدف فقط مغلوب کردن حریف نیست، بلکه ارزش های انسانی در آن مطرح است ،
ورزشی که همراه با آن فرهنگ بزرگ و کوچکی، فرهنگ مرید و مرادی فرهنگ مرشد
و راهنما داشتن، فرهنگ شنیدن نصایح و پندهای اجتماعی از بزرگتری بعنوان
مرشد ، فرهنگ انتقال آموزه های مطلوب و هنجارهای اجتماعی به نسل جدید ،
واقعا دریائی از معرفت است، یک دنیا است . ما دنبال این بودیم که این ورزش
را به عنوان یک ارزش فرهنگی در دنیا توسعه بدهیم و فرهنگ غنی موجود در آن
را به دنیا نشان دهیم و بعنوان یک برگ افتخار آفرین از شناسنامه و هویت
ایرانی در دنیا به منصه ظهور برسانیم.
بی
باک: سخنان شما کاملا درست است اما حقیقتا این فضائلی و سابقه تاریخی و
فرهنگی که فرموید؛ آیا در آن زمانیکه به فکر جهانی کردن آن بودید آیا اثر
قابل توجه و ملموسی از آن سابقه و فرهنگ در کشور باقی مانده بود؟
مهرعلیزاده:
اما اینکه، زمانیکه اقدام به تأسیس فدراسیون بین المللی کردیم اثری از آن
در کشورمان بود یا نه؟ بله، آن موقع در ایران صدها زورخانه بود ، هزاران
پیشکسوت و ورزشکار و مربی و مرشد بود ، ارزشمندتر از آن ها سابقه حضور این
ورزش در خانواده ها و محلات بود و البته فدراسیون ورزش های زورخانه ای به
عنوان عهده دار این ورزش در داخل کشور هم وجود داشت اما واقعیتی هم بود که
در تلاطم ایام در گذشته ها این رشته مورد سوء استفاده های سیاسی، قرار
گرفته بود ولی جوهره و اصل این رشته خیلی پاک است. باید کاری می کردیم که
جوهره ی پاک این ورزش دوباره چهره نمایی بکند و این رو نمایی باید در سطح
جهان انجام می شد و ما در صدد این کار بر آمدیم. مشابه این تلاش توسط
کشورهای دیگر و در رشته های دیگر انجام شده است. به عنوان مثال جودو یک
ورزش ژاپنی است جودو حاوی فرهنگ ژاپن است، فرهنگ دیرین ژاپن. تکواندو از
کره می آید آن جا هم همین طور، کاراته و بعضی سبک های دیگر از چین می آید
آن ها هم حاوی فرهنگ چین هستند. البته آن کشورها این کار را خیلی زودتر از
ما شروع کردند . ضمن اینکه ما ادّعا داریم فرهنگ موجود در درون این رشته
بسیار غنی تر و مهم تر از آن رشته ها می باشد .
اگر
دقت کرده باشید هر ورزشی به نوعی بیانگر گذشته فرهنگی ملتی است که آن ورزش
به او تعلق دارد، لیکن ورزش های شرقی از جمله ورزش های باستانی خودمان از
نظر محتوای فرهنگی غنی ترند، علی القاعده ورزش این خاصیت را دارد که به یک
نحوی نشان دهنده ی آداب زیستن و تاریخ و فرهنگ آن مرز و بوم هم هست،
بنابراین آن ها چگونه تلاش کرده بودند در این ، چند دهه ی گذشته ورزششان را
در دنیا بشناسانند؟ و به این ترتیب فرهنگ و سابقه ی تاریخی کشورشان را به
رخ دنیا بکشند. ما گفتیم ما هم می توانیم این کار را انجام دهیم و الحمد
الله انجام دادیم!
بی
باک: به هر حال کشورهای دیگر اول ورزششان را در داخل سروسامان دادند بعد
به فکر جهانی کردن آن افتادند؛ بخاطر همین بود که کشورهایی امثال ژاپن و
چین خیلی زود توانستند هم ورزش و هم فرهنگ آمیخته با آنرا در تمام دنیا
ترویج کنند اما ایا در کشور ما این اتفاق و لوازمات مهیا بود یا خیر؛ واقعا
جای بحث دارد. خب از این موضوع بگذریم چه راهی را برای جهانی کردن آن در
پیش گرفتید و در این زمینه چه اقداماتی صورت گرفت؟
مهرعلیزاده:
در جواب اینکه برای فرا ملی کردن ورزش باستانی چه فرآیندی را طی کرده ایم؟
باید عرض کنم که نزدیک به دو سال طول کشید. 70 نفر از اساتید دانشگاه ها،
پیشکسوت ها ، مربی ها ، مرشدها ، قهرمانان و مدیران باسابقه این رشته جمع
شدند و در باره ی اینکه این ورزش برای بین المللی شدن چه ملزوماتی نیاز
دارد ، بحث و بررسی کردند، ملزومات را در آوردند، چه قوانین و چه آیین نامه
ای داشته باشیم، اینها را در آوردند. یعنی ورزشی می خواهد از حالت نمایشی
در بیاید و به عنوان یک ورزش مسابقه ای در دنیا جا بیفتد، باید چه کار
کنیم؟ واقعیت این است که ورزشی می تواند در دنیا رشد کند که حالت مسابقه ای
داشته باشد ، حالت رقابتی داشته باشد. آیا این ورزش امکان و پتانسیل
رقابتی شدن را دارد؟ پاسخ مثبت بود. چه کار کنیم که هم اصالت ها و ارزش های
آن را حفظ کنیم و هم بتوانیم رقابتی بودن را در آن ایجاد کنیم که بتواند
در دنیا جا بیفتد همه ی اینها در این دوسال خیلی با دقت و ظرافت مطالعه
شد و محتوای مورد نیاز تعیین شد ساختار هم طراحی شده و در مهرماه سال 1383
در آکادمی ملی المپیک و با همکاری کمیته ملی المپیک و حمایت ویژه و مستقیم
سازمان تربیت بدنی با تشکیل اولین جلسه مجمع عمومی با حضور نماینده های 22
کشور از دنیا، فدراسیون بین المللی ورزشهای زورخانه ای رسماً تشکیل شد و
آغاز به کار کرد.
بی
باک: شما فرمودید بایک ورزش می شود یک فرهنگ را انتقال داد آیا ما با این
ورزش توانستیم در آن حد کاراته ، جودو که کشورهای شرقی هستند فرهنگمان را
به کشورهای دیگر انتقال دهیم ؟
اینکه
"توانسته ایم" با "خواهیم توانست" فرق دارد. نه، هنوز همه فرهنگ غنی موجود
در ورزش های پهلوانی و زورخانه ای به همه کشورهای دنیا منتقل نشده است.
چون ما فقط 8 سال است که فدراسیون ایجاد کرده ایم و در این عرصه فعالیت می
کنیم کارهای فرهنگی زمان بر و دراز مدت هستند.
بی
باک: البته کارهای فرهنگی در کشورما اینقدر زمان می برد و الا در کشورهای
دیگر کارهای فرهنگی و یا ضدفرهنگی مورد نظر مسئولانشان خیلی سریع به بازدهی
می رسد.
مهرعلیزاده:
نه حداقل در این یک مورد اینگونه نیست. شما توجه بفرمایید بعنوان مثال
کاراته بیش از 70 سال است که این کار را انجام می دهد یا تکواندو حدود 50
سال هست ، جودو هم همین طور . ما الآن در این فاصله 8 سال توانستیم در 62
کشور فعالیتمان را آغاز کنیم، مسابقه بگذاریم کلوب ایجاد کنیم، فدراسیون
ایجاد کنیم . هنوز فقط در 30 کشور از این 62 کشور فدراسیون ملی ایجاد شده
است و در باقی کشورها باشگاه ها فعال شده اند و یک نماینده با جمعی از
ورزشکارهای شناخته شده در این کشورها فعال هستند . مسابقات ، سمینارها علمی
آموزشی ، برگزاری دوره های آموزشی و انتقال مفاهیم فرهنگی و ورزشی صورت
گرفته است با این سرعت و شتاب بالای حرکت قطعاً در زمانی نه چندان دور به
مرحله ای می رسیم که در 170 – 180 کشور این ورزش را می شناسانیم . این ورزش
به عنوان یک ورزش عمومی آن کشورها جا می افتد و به طور طبیعی فرهنگ درون
آن نیز منتقل شود. البته الان هم در همین 62 کشور خیلی از آموزه های
فرهنگی درون این ورزش توسعه پیدا کرده است ولی هنوز در ابتدای راه هستیم.
بی
باک: آقای دکتر من سوالم اینجاست که به قول خودتان الآن 8 سال دارید زحمت
می کشید، 8 سال سابقه و وقت مدیریتی خودتان را هزینه این کار کردید. آیا
در این اساسنامه ملاحظاتی شده است که یک شخص حالا آقای مهندس مهرعلیزاده یا
یک شخص ایرانی دیگر بر مسند این کار باشد چون اساسنامه اش بیسش ایران
نوشته شده است یا اینکه نهایتا کشورهای دیگر این ورزش ملی و تاریخی ما را
نیز مثل علوم ایرانی ها مصادره خواهند کرد و فرهنگی که شما از آمیختگی اش
با این ورزش دم می زنید را نیز به فراموشی می سپارند و فرهنگ و آداب مورد
نظر خودشان را در این ورزش جا می زنند؟!
مهرعلیزاده:
بله این پیش بینی به صورت دقیقی صورت گرفته است. خیلی نکته ی ظریفی را در
اساسنامه گنجانده ایم. در اساسنامه یک ماده ای است که ترکیب هیئت اجرایی
را مشخص می کند. در این بند نوشته شده است : به استثناء رئیس ، رئیس
افتخاری ، خزانه دار ، دبیرکل ، رئیس کمیته فنی و یکی از بانوان عضو ایرانی
صاحب کرسی در هیئت اجرایی از سرزمین مادر ی این ورزش ( ایران )، هیچ
ملیتی نمی تواند بیش از یک نماینده در هیئت اجرایی عضویت داشته باشد، این
بدان معنی است هیچ ملیتی نمیتواند بیش از یک نماینده داشته باشد به جز
ایران که رئیس و دبیر کل و رئیس افتخاری خزانه دار و رئیس کمیته فنی و یک
بانوی عضو به تعداد 5 نفر همیشه از این کشور هستند.
بی
باک: یعنی خیالمان از لابی های متداول جهانی راحت باشه؟ چون ما ایرانی ها
اصولا نشان داده ایم که نه تنها لابی گری در عرصه بین المللی ورزش در
مراممان نیست و نمی توانیم از پس آن بر بیاییم بلکه در مقابل لابی های
جهانی سریع دستمان بالا می رود تا جایی که در المپیک اخیر هم به همین راحتی
حق ورزشکارانمان زیر پا له می شود اما تنها یک داورر را چند روزی محروم می
کنند و حقی به کشورمان بازگردانده نمی شود.
مهرعلیزاده:
اصولا هر فدراسیون بین المللی این کار را انجام میدهد پیش بینی می کند که
مناسب کلیدی و خطوط اصلی توسعه خود را از دست ندهد. چون مسئله پیگیری و
مراقبت از توسعه ی فرهنگ است. با این چیزی که ما اینجا نوشتیم از هیچ ملیتی
نباید بیش از یک نماینده در هیئت اجرایی عضویت داشته باشد و قبل از آن
نوشتیم به استثناء رئیس افتخاری ، خزانه دار، دبیر کل، رئیس کمیته ی فنی و
یکی از بانوان عضو از سرزمین مادر ی این ورزش ( ایران )، که همیشه ایرانی
هستند. حتی عبارت را به این صورت نیاورده ایم که رئیس، رئیس افتخاری، دبیر
کل و..... همیشه ایرانی هستند بلکه به جای آن محکم تر و قطعی تر گفتیم
اینها که همیشه ایرانی هستند.
بی
باک: حالا آنهایی که باید رئیس و دبیر کل بشوند چه ویژگی هایی باید داشته
باشند ؟ چون به هرحال خیلی مهم است که متعهد به نظام باشند و آدم های
تحصلیکرده ای باشند چون هرکسی نمی تواند و باید یک ویزگی هایی داشته باشد.
این را شما در اساس نامه دیدید؟
مهرعلیزاده:
طبعاً باید این مورد در عمل بسیار مراقبت شود . البته مکانیزم هایی هم در
اساسنامه پیش بینی شده است که صلاحیت کاندیداها باید توسط هیئت رئیسه و
رئیس تأیید شود و بدین ترتیب از این بابت هم هیچ نگرانی وجود ندارد.
بی باک: یعنی شما؟
مهر
علیزاده: بله هیئت رئیسه و رئیس فعلی بالاخره هیئت رئیسه و رئیس آنقدر
حواسش جمع است که کسانی می خواهند در رأس باشند دلشان برای ایران بتپد،
فرهنگ ایران را قبول داشته باشند و عاشق آن باشند عرق توسعه ی فرهنگ را
داشته باشند. این یک واقعیت است و واقعیت دیگر این است که کسانی که می آیند
و در این رده ها قرار می گیرند که حتما عضو هیئت اجرایی بوده باشند و کسی
می تواند عضو هیئت اجرایی بوده باشد که نماینده ی یک کشوری باشد و به طور
طبیعی کسی می تواند نماینده ی یک کشور باشد که یا چندین سال سابقه مدیریت
موفق در ریاست و یا بخش های دیگری از رئیس فدراسیون ملی داشته باشد و کسی
که در ورزش آن کشور سابقه مثبت و مفیدی داشته باشد. در نتیجه عملاً کسانی
در این رده ها وارد می شوند که 15الی20 سال در این ورزش سابقه داشته
باشند.
بی باک: پس تو این یه مورد خیالمان راحت باشد که لابی ها بی اثرند و این یک کرسی را قرار نیست که ایرانی ها در ورزش از دست دهند؟
مهرعلیزاده:
بله، طوری این چفت و بست های آن را تنظیم کرده ایم که به هیچ وجه این ورزش
از دست ایرانی ها خارج نشود ، نه تنها ریاستش بلکه دبیر کلّی آن ، بخش
کمیته ی فنی و مسائل مالی و پولی اش (خزانه دار) همیشه در اختیار ایران است
. از آن طرف هم به هیچ وجه مرکزیتش از ایران خارج نخواهد شد . در ماده ی
سه آمده است پایگاه مرکزی فعالیت آن تهران می باشد و مکاتبات، تدوین
قوانین و مقررات به زبان فارسی و انگلیسی خواهد بود. یعنی کاری کردیم که
1-همیشه در تهران است و 2- همیشه ایرانی در راس است نه تنها رئیس بلکه
اکثریت هیئت رئیسه ایرانی است.
بی
باک: آقای مهندس؛ از آنجا که این ورزش بعد فرهنگی آن بسیار مهم است این
سئوال را می پرسم که هر کار فرهنگی و یا هر موضوعی که بخواهد در عرصه جهانی
و حتی ملی توسعه پیدا کند؛ علاوه بر دارا بودن شاخصه ها و لوزامات دیگر،
نیازمند به سرمایه گذاری مالی است. چگونه برآورد و برنامه ریزی کردید که
این علمی که بر داشتید از حیث مالی زمین نخورد؟
مهر
علیزاده: از لحاظ مالی در وهله ی اوّل امیدواریم و اتکا می کنیم به عنایات
خداوند متعال و الهی بودن این فعالیت ها ، در وهله ی دوّم به حمایت های
مالی دولjی و نظام جمهوری اسلامی دل بسته ایم . چون همانطور که شما فرمودید
این کار، یک کار فرهنگی است و کار فرهنگی هم هزینه می خواهد به ویژه اینکه
که کار توسعه فرهنگی در فضای بین المللی است و در فضایی کاملا نا آشنا با
این فرهنگ. جالب است بدانید که تکواندو که 60 سال است در دنیا کار می کند
هنوز هم برای توسعه هزینه می کند . به نمایندگی های خود در کشورهای سراسر
دنیا بودجه توسعه ای اختصاص می دهد. جودو و کاراته هم همین طور است، حتی
تکواندو و جودو المپیکی شده اند. اغلب کشور های دنیا این ورزش ها را به طور
کامل شناخته اند. با وجود همه اینها هنوز هم این رشته ها در دنیا هزینه می
کنند. بنابراین ضرورت انجام هزینه توسط دولت و نظام برای این توسعه قطعی
است و به همین دلیل به مقدار زیادی امیدوار هستیم که دولت و نظام در این
قضیه که یک کار ملی است هزینه کند.
بی
باک: تا کنون به چه شکل بوده است آیا از حمایتها راضی بودیده اید؟ برخی
ارگانها و سازمانها از نحوه پرداختها می نالند و این موضوع مختص به امروز و
دیروز نیست بلکه سالهاست که این نحوه پرداختها در ایران تبدیل به یک فرهنگ
شده است و قدمتی به اندازه همین ورزش باستانی دارد.
مهرعلیزاده:
ما همه در ایران زندگی می کنیم بالاخره همه ی این هایی که گفتید در قالب
یک سیستم معین تامین بودجه تعریف می شوند و ما هم مستثنی نیستم ولی سعی می
کنیم با حداقل ها، حداکثر بازدهی را داشته باشیم . سعی کردیم یک جایی که
بودجه دیر شد یا نیامد یا کم امد که معمولا هم دیر می آید و هم کم می آید
دیگر متوقف نشویم و نق نزنیم. چون ما این کار را به عنوان یک رسالت و به
عنوان یک وظیفه میدانیم، این عرصه را یک عرصه جهاد فرهنگی می دانیم. سربازی
که در جبهه می جنگد نمی گوید که ظهر شد، وقت ناهار است ناهار بخوریم و
برگردیم. باید جلو برود و گرنه مغلوب می شود.
بی باک: بودجه ی شما را سازمان تربیت بدنی می دهد یا المپیک؟
هیچ کدام
بی باک: پس از کجا تامین می کنید؟!
مهرعلیزاده:
از ابتدای تشکیل فدراسیون ، دولت جناب آقای خاتمی خیلی خوب کمک کرد . خودم
آن موقع مسئول سازمان تربیت بدنی بودم. در دو سال اول یعنی سال های 83 و
84 کمک های خوبی به فدراسیون داشتیم ، فدراسیون هم با سرعت قابل توجهی پیش
می رفت، مسابقات خیلی خوبی در سطح آسیا و نیز شهر های بزرگ دنیا برگزار شد .
همان موقع از محل کمک های دولت به افغانستان بودجه ی خوبی جهت ساخت
زورخانه تخصیص یافت، اولین زورخانه خارج از کشور در افغانستان ساخته شد.
در همان سال ها با کمک دولت در تاجیکستان هم زورخانه ساخته شد. ولی بعد ها
دریافت بودجه اغلب با مشکل مواجه بود.
بی باک: این مشکلاتی که می گویید؛ سیاسی بوده یا اینکه مساله دیگری بوده است؟
مهرعلیزاده:
من نمی توانم بگویم که کدام یک از اینها بوده است. فقط می دانم که مسئله
توجیه اقتصادی در کار فرهنگی اصلا نمی تواند مطرح باشد. آن موقع کشور ایران
درخصوص بازسازی افغانستان بودجه ی مشخصی را گذاشته بود، نمایشگاه کتاب می
گذاشت، مدرسه می ساخت ، مسجد می ساخت و... ما به مسئولین امر در وزارت
خارجه و دولت گفتیم که ساخت زورخانه در افغانستان زیر بنای یک کار توسعه ای
فرهنگی است، یک کار ماندگار است و ما پیشنهاد می کنیم از این بودجه مقداری
را به این کار تخصیص دهد و آن ها هم مسئله را پذیرفتند و دادند. ظرافت
موضوع اینجاست ، درک مسائل فرهنگی و اهمیت دادن به آن مهّم است که
خوشبختانه در آن دوران شاهد این موارد بودیم.
بی
باک: البته شاید هم آن حمایتها بخاطر دغدغه های فرهنگی مسئولین نبوده بلکه
صرفا بخاطر همفکری سیاسی و اینکه شما رئیس تربیت بدنی بودید این بودجه ها
خیلی زود به شما می رسید و امروز گیر کار جای دیگری باشد؟
مهرعلیزاده:
قضاوت در این باره کار مشکلی است . باید اهمیت این کار فهمیده می شد که آن
موقع خیلی سریع از رئیس دولت گرفته و اعضای دولت و تا مقامات در وزارت
خانه های مختلف این موضوع فهمیده شد و از این کار استقبال کردند.
بی
باک: آقای مهندس الآن مجلس عوض شده است آیا این مجلس که با ساختار جدید
آمده و حدود 200نفر جدید آمده باز هم حاضر است که آن بودجه را به شما
اختصاص دهند یا نه شما باید از اول آنها را قانع کنید که این کار فرهنگی
است؟
مهرعلیزاده:
هم بلی، هم خیر، هرکاری که در کشور روتین می شود معمولاً ادامه پیدا می
کند. هم دولت و هم مجلس قبلی پذیرفتند که این یک کار فرهنگی است، یکی از
کارهای مهّم نظام است، یک حرکت خیلی بزرگی شروع شده با یک آهنگ ملایم و
تقریباً با دست خالی کار به اینجا رسیده است . با یک ارقام خیلی جزئی، ده
برابر کارشده است . کار آسانی نیست برای ورزشی که در خارج از کشور کاملاً
ناشناخته است. در 62 کشور افراد و گروه هایی پیدا کنیم ؛ کمیته های ملی
المپیک و وزیر ورزش آنها را ملاقات کنیم و توجه مسئولین کشور ها را جلب
کنیم و حتی بعضاً با مقاومت هایی که به لحاظ مسائل سیاسی دارند ، توجیه شان
کنیم و نهایتاً فعالیت ها را در آن کشور آغاز کنیم تا کنون ده ها مسابقه
در سطح جهان برگزار کردیم . شش دوره مسابقات قاره ای اروپا ، شش دوره
مسابقات قاره ای آسیا، یک دوره مسابقات قاره ای آفریقا ، چندین دوره
مسابقات کاپ جهانی، مسابقات قهرمانی جهان و مسابقات شهر های بزرگ و چندین
تورنمنت را برگزار کرده ایم . بدین ترتیب طبیعی است که روند فعلی در خصوص
تأمین کم و بیش بودجه ادامه داشته باشد . ولی به هر حال باید تقویت فعالیت
های توجیهی ما در مجلس مجدداً آغاز شود چون یک سرمایه گذاری دراز مدت است
. مطمئناً این وظیفه ماست که مراجعه کنیم و آن ها را نسبت به این کار
فرهنگی توجیه نمائیم . قطعا به صورت صد در صد نمی توانیم بگوییم که مجلس
فعلی به اندازه مجلس قبلی نسبت به این حرکت توجیه است .
بی
باک: فرموید که این ورزش و مسئولیتهای مهمش دست ایرانی هاست و راههای
مصادره را بسته اید. پس چگونه ما در کشور خودمان میزبان جام جهانی
نبودیم؟!
مهرعلیزاده:
میزبانی را فدراسیون داخلی هرکشور معمولا از فدراسیون بین المللی در خواست
می کند و در رقابت با سایر متقاضیان میزبانی تلاش می کند تا میزبانی را
بگیرد. ماخیلی وقتها سعی کردیم که فدراسیون داخلی را تشویق کنیم که این کار
را انجام دهد منتهی به هر دلیلی فدراسیون داخلی هنوز این آمادگی را
ندارند. البته در سال های ابتدایی تاسیس یکی دو مورد میزبانی توسط مدیریت
وقت فدراسیون داخلی درخواست شد، ما هم موافقت کردیم و ایران میزبان شد.
بی باک: یعنی مسئولین ما تا کنون چنین درخواستی برای برگزاری مسابقات یک رشته ورزشی بومی نداشته اند؟!
مهرعلیزاده:
ما فرصت های میزبانی را به همه کشور های عضو اطلاع می دهیم به ویژه به
فدراسیون ایران. ولی تا الان درخواستی نبوده است و حتی علی رغم تشویق ها،
رغبتی نشان داده نشده است.
بی باک: یعنی همین مساله ضربه به اصل هدف نمی زند؟
مهرعلیزاده:
بله قطعا ضربه می زند. من اعتقاد دارم و بارها این تعبیر را به کار بردم
که تمام کاری که در دنیا می کنیم مثل یک درخت تنومندی است که ریشه دارد ،
ساقه دارد و شاخ و برگ دارد، ما می خواهیم شاخ و برگ این درخت را در دنیا
توسعه و نفوذ بدهیم و می خواهیم بگوییم که ببینید که ما چه درخت زیبا و پر
ثمری داریم. این درخت چقدر میوه ی خوبی دارد، چقدر برگ های سبز روشنی دارد
، چقدر سایه دارد، ما می خواهیم این را نشان دهیم، خب نشان دادن این
مستلزم این است که ریشه و تنه قوی و سالم باشند. بالاخره این ریشه و این
تنه در ایران است .باید تقویت شود.
بی باک: یعنی اگر فقط مسئولین فدراسیون یک نامه ی کتبی به شما بزنند ما دیگر مشکلی نخواهیم داشت؟
مهر علیزاده: بله، هیچ مشکلی نداریم که هیچ، بلکه همانند گذشته حمایت های ویژه هم می کنیم .
بی باک: قطعا مشکل از یک نامه فراتر است بلکه این موضوع پشت پرده ای دارد و از مسائل دیگر نشات می گیرد.
مهرعلیزاده:
در سال 86 در بوسان کره مسابقات جهانی داشتیم، فدراسیون ایران گفت که در
این مسابقات شرکت نمی کنیم خیلی سعی کردیم که متقاعدشان کنیم این اتفاق
نیافتد . گفتیم این مسابقات اولین مسابقات جهانی در تاریخ این رشته است و
پسندیده نیست قهرمانی جهان به نام کشور دیگری ثبت شود، متأسفانه موفق به
متقاعد کردن آقایان نشدیم . دلیل را جویا شدیم، دلیلی که عنوان می شد این
بود که ما قوانین بین المللی را قبول نداریم هر چه تلاش کردیم نتوانستیم ،
آقایان را متوجه کنیم، این فدراسیون بین المللی است که قانون می گذارد و
فدراسیون های ملی کشور ها باید از قوانین بین المللی تبعیّت کنند. مثل این
است که فدراسیون فوتبال کشوری بگوید من فیفا و قوانین آن را قبول ندارم ،
خوب جواب فیفا این می شود که شما از جرگه فدراسیون های ملی عضو فیفا و همین
طور از جرگه فعالیت های بین المللی فوتبال خارج می شوید، بروید در حصار
کشور خودتان با مقررات خودتان فعالیت کنید. ولی ما این را نگفته ایم چون
می دانیم ضرر این موضوع متوجه ورزش و اهالی پهلوان و محترم آن می شود. و
همواره تلاش کردیم موضوع را به آقایان گوشزد کنیم و آنها را متوجه موقعیت
خودشان بکنیم ولی تا کنون موفق نبوده ایم.
بی باک:یعنی شما می فرمایید مشکلات سلیقه ای باعث شده است؟
مهرعلیزاده: ظاهرا سلیقه ای است .
بی
باک: هیچ مرجع دیگری نیست که حلال این مشکلات بشود و همچنان این رشته باید
سیر مظلومیت خود را علی رغم توصیه های مکرر مقام معظم رهبری ادامه دهد؟
مهرعلیزاده:
چرا، مرجع قانونی کمیسیون انضباطی فدراسیون بین المللی است ، این کمیسیون
هم رعایت حال این ورزش با ارزش را می کند و نمی خواهد این ورزش را فدای
تبعات بعضی ندانستن ها بکند و امید دارد که این ندانستن ها را به دانستن
تبدیل کند. اما این امر یک محدودیت زمانی دارد و نمی تواند برای ابد ادامه
داشته باشد.
بی باک: نه منظورم این است که در داخل نهادی یا کسی نمی تواند این موضوع را حل کند؟
مهرعلیزاده:
قانونا در داخل باید وزارت ورزش دخالت کند و فدراسیونی که نمی تواند با
فدراسیون بین المللی تعامل ایجاد کند تکلیفش را مشخص کند. قانون این طور
است. وقتی فدراسیونی با فدراسیون بین المللی مربوطه نتواند تعامل کند و
برای ورزش کاران و علاقه مندان در آن رشته محرومیت و مشکل ایجاد نماید
مسئول ورزش کشور باید وارد شود، اعمال مدیریت بکند و رشته را نجات دهد.
بی باک: تا کنون که فدراسیون کشور محروم نشده است؟
مهرعلیزاده:
تاکنون بنده اعمال نفوذ کرده ام و نگذاشته ام هیئت اجرایی تصمیم به
محرومیت بگیرد و هر بار با این وعده که وزارت ورزش در این زمینه توجه دارد و
در جریان حل مسئله می باشد تصمیم به محرومیت را به عقب انداخته ام . موضوع
مثل بد اخلاقی فرزند در خانه است ، محرومیت می تواند آخرین گزینه باشد ،
شاید نصیحت و آشنا نمودن به وظایف و حدود، اقدام مناسب تری باشد.
بی باک: انگار خیلی مهربانانه و پدرانه برخورد کردید.
مهرعلیزاده:
دقیقا اینجوری است، در مورد سایر رشه ها، اگر فدراسیون ایران گوشه ای از
قوانین را اجرا نکند، فدراسیون بین المللی مربوطه سریعاً برخورد می کند و
اگر دید که اصلاح نمی شود محروم می کند، می گوید 170-180 عضو دارم، تو یکی
بی قانونی می کنی خداحافظ . ولی ما نمی توانیم واقعا بچه ی خودمان است.
من خودم یک ایرانی هستم و با دلسوزی کامل و با تمام وجود به عنوان یک
تکلیف شرعی و قانونی این حرکت را بنیان گذاشته ام ، این فدراسیون را ایجاد
کرده ام و موارد را پیگیری می کنم، نمی توانم بیایم و با بچه خانواده
این طور برخورد کنم.
بی
باک: الان این عدم همکاری با شما باعث نشده که کمیته ی آموزش که مطمئنا
یک سری طرح های پژوهشی دارد در اختیار ایرانیان نباشد یا کمیته ی اموزش
شما جدا از این دعواها به فدراسیون ایران هم ساپورت می کند؟
مهرعلیزاده:
وقتی در داخل این رفتارها وجود دارد که مربّی ها و مرشدها از حضور درکلاس
ها و گرفتن مدارک محروم می شوند . کم کم افراد خارجی جایگزین آنها می شوند
. درسته ما سعی می کنیم چنین اتفاقی نیفتد ولی اگر اینجور پیش برود کم کم
مربی ها ، مرشد ها و داور های این رشته می شوند غیر ایرانی... طبیعی است،
شما کلاس می گذارید 20 نفر می آیند و سر کلاس می نشینند ، کلاسی که در آنها
ایرانی ها غایب اند. این ها محرومیت هایی هستند که این آقایان برای
هموطنان عزیزمان که تک تک شان ارزشمند هستند ، ایجاد کرده اند.