به گزارش رجانیوز، محمد رویانیان برای رهایی از انتقادات سرسام آور بابت ناکامی پرسپولیس در لیگ یازدهم همزمان با شروع فصل نقل و انتقالات با ریخت و پاش فراوانی ستارههای فوتبال ایران را با ارقامی نجومی به خدمت گرفت تا پرسپوليس به يكباره همه ستارههاي ليگ را استخدام کند. با حضور آنها قرار بود پرسپوليس رويايي شود؛ حال آنكه روزگارش در سياهي چيزي كم از فصل پيش ندارد و نمايش نااميدكننده همين ستارهها است كه پرسپوليس را اينگونه زير سوال برده است.
گردان؛ يك روزه تمام شد!
جز فيكس بودنش انتظار ديگري نميرفت و عملكرد او در بازي نخست هم به اندازهاي كه بايد، اميدوارمان كرد. دو واكنش به موقع او بود كه دروازه پرسپوليس را مقابل صنعت نفت بسته نگه داشت اما دوام درخشش گردان، از آن يك بازي هم فراتر نرفت. در بازي دوم البته همه تقصيرها گردن او نبود اما شهاب گردان 3 گل از فجرسپاسي خورد تا پرسپوليس ببازد و در تقابل با گهر هم با يك اشتباه ويرانگر، شانس پيروزي را از تيمش گرفت. همان موقع بود كه سرمربي پرتغالي نسبت به نيمكتنشين كردن او مطمئن شد و شهاب گردان را بعد از 3 بار حضور در تركيب ثابت پرسپوليس از ليست 11 نفرهاش خط زد.
حسيني؛ لغزش روي ضد حمله
او حتي يك دقيقه از اين 7 بازي را هم از كف نداده و هميشه از دقيقه نخست تا سوت پايان براي پرسپوليس بازي كرده؛ اشتباههايش اما كم نبوده. اشتباهي كه اول بار در بازي با صبا رخ داد و پرسپوليس را يك گل عقب انداخت. سيدجلال البته در بازي با صنعت نفت و استقلال همچون ديگر پرسپوليسيها بياشتباه بود. در رشت اما در روزي كه ناسزا باران شد وقتي پرسپوليس بيمحابا به دروازه روبرو يورش برده بود در يكي دو صحنه اشتباه كرد. درست مثل همين بازي آخر برابر فولاد كه با همراهي ديگر مدافعان سرخپوش در همه ضد حملهها جا ماند و نتوانست به آن اندازه كه بايد مطمئن نشان بدهد.
بنگر؛ آقاي پنالتي!
جز در بازي با داماش كه به خاطر بگو مگو با سرمربي پرتغالي حتي در ليست 18 نفره هم جايي نداشت، در 6 بازي ديگر فيكس بود و تا اينجاي كار 540 دقيقه براي پرسپوليس بازي كرده. كم هم انتقاد نشنيده! محسن بنگر در همين 6 بازي دو پنالتي را به تيمهاي مقابل هديه كرده و جالب اينكه در هر دو بازي پرسپوليس بازنده بود. يك بار در بازي با صبا و بار ديگر در بازي برابر فجرسپاسي. عملكرد او در بازي آخر برابر فولاد هم چنگي به دل نزد. در واقع بنگر تنها در همان دو بازي برابر صنعت نفت و استقلال كه همه پرسپوليسيها بي اشتباه بودند اشتباهي را مرتكب شده و تاثيرش در نتيجه ديگر بازيها كاملا مشهود است.
ماهيني؛ تعريف به او نيامده!
نمايشهاي نااميدكنندهاش از اين هفتههاي رفته از فصل را برابر فولاد تكميل كرد. در دو بازي نخست حتي يك بازي هم خط نيمه را رد نكرد و خودش ميگفت كه توان بدنياش ايدهآل نبوده. برابر گهر و صبا اما حسين ماهيني عملكردي كاملا متفاوت داشت آنقدر متفاوت كه همه ميگفتند اگر بقيه پرسپوليسيها هم به اندازه او خوب بازي ميكردند، حالا برنده بودند. در اهواز هم او با يك پاس گل، خودي نشان داد. همان يك پاس را اما با دادن يك پنالتي به فولاد و باز كردن راه براي گلزنان اين تيم تلافي كرد تا باز هم نشود او را جزو خوبهاي پرسپوليس برشمرد. با اين همه ماهيني در هر 7 بازي گذشته فيكس بوده، بيآنكه حتي يك بار تعويض شود.
انصاريفرد؛ آقاي گل پژمرده
353 دقيقه و تنها يك گل! اين همه حاصل حضور آقاي گل فصل پيش است در پرسپوليس پرستاره اين فصل. كريم انصاريفرد در آبادان عالي بازي كرد و حضورش در بازي دوم برابر فجرسپاسي به همان اندازه بيتاثير بود. مقابل گهر پايش به گل باز شد اما بازي با صبا را هم بيآنكه عملكردش كسي را راضي كند از سر گذراند و تنها حسرت چند موقعيت از دست رفته را باقي گذاشت. در سه بازي اخير برابر داماش، استقلال و فولاد هم سرجمع به اندازه 90 دقيقه در زمين نبود و وقتي هم كه بود، با بيتفاوتياش تنها نااميدي را به پرسپوليس هديه كرد.
قاضي؛ قاتل پاسهاي كريمي
در گلزني، يك گام از انصاريفرد جلوتر است اما زدن دو گل در 356 دقيقه براي مهاجمي چون او آمار قابل قبولي نيست كه بشود محمد قاضي را موفق خواند! او تا اينجاي كار تنها يك بازي را از كف داده و كمترين زمان حضورش در زمين 27 دقيقه است. دو گل هم زده، يكي به فجرسپاسي و يكي به فولاد. حال آنكه ارزش فرصتهاي از دست رفتهاش را به راحتي ميتوان با همين دو گل برابر كرد. به ويژه آن موقعيتي كه در نيمه نخست دربي ناباورانه از دست داد و حسرت بعدي را در آخرين دقيقه بازي با فولاد به دلمان گذاشت؛ وقتي كه باز هم قدر پاس كريمي را ندانست تا پرسپوليس همچنان در حسرت پيروزي بماند.