خبرگزاري
دانشجو- وحيد يامينپور صبح امروز در گردهمايي سراسري مسئولان بسيج
دانشجويي دانشگاههاي كشور كه در مشهد در حال برگزاري است، با تحليل
جريانشناسي سياسي انقلاب اسلامي، به سابقه جريان چپ و راست در جهان اشاره
كرد و بيان داشت: در سال 1979 انقلابي پيدا ميشود كه ميگويد نه شرقي و نه
غربي البته كسي نميتواند ادعا كند هژموني غرب و شرق بر ايران تاثير
نميگذارد، اين تاثير به طوري مشهود است كه شاهد كلمات ادبيات چپ و راست در
اين دوره هستيم، حتي در آثار شهيد مطهري هم به طور كمرنگ اين كلمات ديده
ميشود.
وي
با بيان اينكه حمايت از كارگران در ظاهر با ادبيات انقلاب اسلامي همنشين
است و ادبيات همه انقلابها براي سالها با ادبيات چپ همراه بوده است،
تصريح كرد: اين مسئله تا دهه 40 و 50 ادامه داشت، براي همين ميبينيم كه
مبارزان انقلابي با چپها مشكلي نداشتند، در واقع فاصله انقلاب اسلامي با
راست خيلي بيشتر از چپ است.
در دهه 60 چپها فرزندان امام خوانده ميشدند و حرفشان بيشتر ديده می شد
مجري سابق برنامه ديروز، امروز و فردا گفت: در دهه 60 چپها فرزندان امام
خوانده ميشدند و حرفشان بيشتر ديده ميشد؛ اين مسئله طبيعي است، چراكه
دغدغه نان كارگران و مبارزه جدي با امپرياليسم را داشتند.
يامينپور
استقلال، آزادي و عدالت را سه شعار اصلي جمهوري اسلامي دانست كه استقلال و
عدالت آن كاملا با چپ هماهنگ است و بيان داشت: بعد از انقلاب اسلامي
ادبيات چپ تشديد هم شد، امام هم بر روي اين ادبيات تاثير گذاشتند، هر چند
ادبيات امام منحصر به فرد است، اما همنشيني با ادبيات چپ هم دارد، چپها
ميگويند امپرياليسم اما امام ميگفت استكبار جهاني، مصداق اينها هر دو يكي
است.
وي
ادامه داد: همين مسئله باعث تقويت گفتمان جريان چپ شد و كساني كه اين
گفتمان را داشتند به هر حال فرزندان انقلاب به حساب ميآمدند؛ البته منظور
امثال مسعود رجوي نيست.
اين
كارشناس مسائل سياسي بيان داشت: اين فرزندان انقلاب اسلامي با گرايش چپ
سازماني را تشكيل دادند كه سالهاي سال فتنه درست كرده است و امروز
پروندههاي زيادي دارد؛ امثال بهزاد نبوي و ساير دوستانش پروندههاي مشكوكي
دارند كه با ابتكار موسوي خوئينيها در زمان دادگسترياش به دروغ مختومه
شد، بين مختوم و مكتوم از لحاظ حقوقي تفاوت است.
يامينپور ادامه داد: در انفجار دفتر رياست جمهوري پاي اين افراد گير است، غير از آن هم بهزاد نبوي ماجراهاي ديگري دارد.
فرزندان انقلاب اسلامي به دلیل ادبياتي كه مردم در دهه 60 به آن اقبال كردند، به سمتهايي رسيدند
وي
افزود: فرزندان انقلاب اسلامي از داعيه ادبيات چپ دهه 40 و 50 در ادامه
انقلاب جدا شدند و به دلیل ادبياتي كه مردم در دهه 60 به آن اقبال كردند،
به سمتهايي رسيدند.
اين كارشناس مسائل سياسي تصريح كرد: در دهه 60 رئيس دولت و كابينهاش چپ
بودند، رئيس قوه قضائيه و مجلس هم چپ بودند؛ امثال كروبي، موسوي اردبيلي و
ميرحسين موسوي سه قوه را در اختيار داشتند و بر جامعه هم تاثيرگذار بودند.
يامينپور با بيان اينكه اين گفتمان طوري حرف ميزد كه تنها جريان راست را
در مقابل خود ميديد، گفت: اين واقعيتي است كه در نيمه دوم دهه 60 وجود
داشت، وقتي كه جامعه روحانيت و مجمع روحانيون از هم جدا شدند، به خاطر همين
تفاوت گرايشها بود كه در حزب جمهوري اسلامي اختلاف به وجود آمد و امام هم
به آنها اجازه داد تا از حزب جمهوري اسلامي جدا شوند.
طيف سيد حميد روحاني، رحيميان و سيد احمد خميني جز چپها حساب ميشدند
وي
تصريح كرد: طيف سيد حميد روحاني و رحيميان و حتي سيد احمد خميني از دوستان
مجمع روحانيون به حساب ميآمدند و جدا از برخي ظرايف طيفبندي چپ و راست
جز چپها حساب ميشدند.
مجري سابق برنامه ديروز، امروز و فردا با اشاره به تطابق جريان چپ و راست
تصريح كرد: شهيد بهشتي هم بيبهره از انتصاب به اسلام آمريكايي نبود و حتي
چپها مرگ بر بهشتي هم ميگفتند.
در زمان جنگ تنها كساني كه ريزبين و دقيق بودند، متوجه ابعاد جريان چپ مي شدند
يامينپور ادامه داد: در زمان جنگ به علت وضعيت جنگ، جريان چپ محبوب شد و
تنها كساني كه ريزبين و دقيق بودند متوجه ابعاد جريان چپ مي شدند؛ همه در
آن زمان چپي بودند و تنها رهبری را منتصب به جريان راست ميكردند، البته در
مقام رياست جمهوري كه يك مقام تشريفاتي بود.
سيد احمد می گفت امثال موسوي خوئينيها پاشنه در خانه مرا كنده بودند تا عليه آقا بيانيه بنويسم
وي
با اشاره به دوران بعد از رحلت امام (ره) و رهبري مقام معظم رهبري تصريح
كرد: مرحوم سيد احمد در مورد حرفهاي در گوشي كه افرادي به وي گفته بودند
تعريف ميكرد كه امثال موسوي خوئينيها پاشنه در خانه مرا كنده بودند تا من
عليه آقا بيانيه بنويسم.
اين كارشناس مسائل سياسي افزود: بعد از اين سالها نخستوزيري حذف شد،
البته حتي پست نخستوزيري به خاطر تلاشهاي هاشمي و مشكلات شخصي وي با
ميرحسين موسوي بود.
يامينپور
با اشاره به رياست هاشمي رفسنجاني بعد از رحلت امام (ره) بيان داشت: موسوي
در آن زمان از قوه قضائيه استعفا داد، بعد از آن رهبري، آقاي يزدي را
ميخواهند تا پيشنهادات وي را در مورد رياست قوه قضائيه بگيرند، البته بعدا
خود ايشان را پيشنهاد ميكنند.
رهبري مقام معظم رهبري براي جريان چپ؛ يعني حضور راستها
وي
با بيان اينكه براي جريان چپ، رهبري مقام معظم رهبري به معنای حضور
راستها بود، تاكيد كرد: مقام معظم رهبري از چپ و راست مبرا هستند.
اين كارشناس مسائل سياسي گفت: ارزش افرادي مثل حميد روحاني كه جزو اركان
جريان چپ بودند و بعد از اصلاحات از آن جدا شدند، به حدي است كه ضربه جدي
به جريان چپ خورد.
يامينپور
بيان داشت: تحولات ايران به مجلس پنجم رسيد و مردم اكثر نمايندگان راست را
انتخاب كردند؛ امثال ناطق نوري و حسن روحاني مجلس پنجم به حدي در گفتمان
راست قوي ظاهر شدند كه حتي يك يا دو وزير چپ را هم تحمل نكردند و علي
لاريجاني را به جاي خاتمي تحميل كردند.
وي در خصوص شائبه راست بودن رهبر
انقلاب گفت: رهبري فقط رياست قوه قضائيه را انتخاب كردند، اما مجلس و دولت
را خود مردم انتخاب كردند. براي همين نميتوانيم بگوييم رهبر انقلاب چپها
را از قطار كشور بيرون كردند.
این كارشناس مسائل سياسي در خصوص نتايج حضور جريان راست در كشور بيان داشت:
در اين دوره سياستهاي اقتصادي هاشمي را ميبينيم و اينكه جريان بچههاي
حزباللهي به حاشيه ميرود.
بارقههاي نارضايتي از حاكميت از دل رزمندگاني برآمد كه بعد از جنگ فضاي كشور را متفاوت ديدند
يامينپور تاكيد كرد: اولين دغدغهها و دل شكستگيها از اشرافيت دولتمردان و
فراموششدن ارزشهاي انقلابي از آن دوران شكل گرفت که نمودش را ميتوان
در فيلم آژانس شيشهاي دید، حتي توجيه شكلگيري انصار حزب الله هم همين
مسئله بود.
وي با تاكيد بر اينكه اين فضا قبل از دوم خرداد بود، تصريح كرد: در آن زمان
نشرياتي درآمد كه نشانهشناسي دفاع مقدس بودند، موسسات فرهنگي به چاپ عكس
شهدا و فرماندهان و برگزاري مراسم فرهنگي پرداختند، در زمان هاشمي اين
نهادها به عنوان مبارزه اين فعاليتها را انجام می دادند.
مجري سابق برنامه ديروز، امروز، فردا با بيان اينكه رئيس جمهور همان زمان
ميگفت رزمندهها از آن جايي كه عاشق شهادت بودند دنبال ادامه جنگ هم
بودند.
يامينپور ابراز داشت: رهبر انقلاب بعدها اين مسئله را گفتند كه بعضي از
آدمهاي همان زمان طي 16 سال ميگفتند دوره آرمانگرايي تمام شده است و
مردم واقعيتگرا شده اند، رهبري اين حرف را زماني مطرح كردند كه احمدينژاد
روي كار آمد.
وی با اشاره به شورشها و حوادثي كه در زمان هاشمي در بعضي از نقاط كشور به
وجود آمد، گفت: تورم 49 درصد آن زمان براي قشري كه حداقلها را هم
نداشتند، فشار رواني داشت.
این كارشناس مسائل سياسي افزود: در اين زمان شاهد شروع منزوي شدن جريانهاي
حزباللهي و پناه بردنشان به مناطق جنگي و هيئتهاي مذهبي بوديم، در اين
شرايط انتخاباتي برگزار شد كه جريان چپ از دل آن بيرون آمد؛ جريان چپي كه
نماد عدالت را داشت.
یامین پور با بيان اينكه با
شعارهايی مثل عدالت، عناصر چپ و مجمع روحانيون فعال و احيا شدند، تاكيد
كرد: دوم خرداد 76 مربوط به اين شعارها نبود، در واقع انتخاب مردم نه به
تشريفات دولتمردان و نه به جريان راست سنتي بود.
وی گفت: بعد از انتخابات جريان
پيروز حرفهايي در ضديت نظام زدند و گفتند: 20 ميليون راي خاتمي يعني راي
به عدم ولايت فقيه، اما طبق نظرسنجي خودشان 51 درصد راي دهندگان به خاتمي
انگيزه معيشتي را به عنوان هدفشان گفته بودند.
مجري سابق برنامه ديروز، امروز،
فردا شعار خاتمي در آن زمان را نزديكترين شعار به نياز مردم دانست و گفت:
در آن زمان من در ستاد ريشهري بودم؛ موقع انتخاب با خودمان ميگفتيم به
ناطق نوري كه راست است نميتوانيم راي بدهيم، منظورم بچه بسيجيها بود،
خاتمي هم كه رگههاي روشنفكري داشت و طرفداران ناطق به خوبي او را زدند،
مخصوصا انتشار دست نوشتههاي شهيد آويني خطاب به خاتمي، همينها باعث شد كه
به خاتمي هم راي ندهيم.
يامينپور ادامه داد: سيستم تبليغات خاتمي تلاش زيادي مي كرد كه وي را
جريان چپ ضد اشرافيگري معرفي كند و در كنار آن در فضاي خفقانآور دوران
هاشمي شعار آزادي بيان را مطرح كرد.
وی افزود: البته مردم هم با نااميدي راي ميدادند و ميگفتند نظام ميخواهد
ناطق رئيس جمهور شود، گلآقا هم كاريكاتوري كشيد كه از صندوق راي ناطق
بيرون ميآمد.
این كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه در آن زمان فضا به گونهاي شد كه
حتي من هم كه در ستاد ريشهري بودم به ناطق نوري راي دادم، ابراز داشت: به
هر حال خاتمي راي آورد و روزنامههاي زنجيرهاي راه افتادند و حرفهاي زده
شد كه از جنس انقلاب و ايران نبود؛ حرفهاي كه حتي در مخيلهمان نميگنجد
از تريبونهاي رسمي زده شود.
خاتمي و تيمش رسما از ليبرال سرمايهداري صحبت ميكردند
يامينپور تاكيد كرد: خاتمي و
تيمش رسما از ليبرال سرمايهداري صحبت ميكردند؛ قبل از انتخابات اين مسئله
تنها يك اتهام بود، اما بعد از پيروزيشان به وضوح خود را نشان داد، به
اين خاطر كه فكر مي كردند همه چيز تمام شده است و نظام را در دست
گرفتهاند.
وی با بيان اينكه اگر اينها ليبرال سرمايهدارند در واقع روي ديگر سكه
هاشمي هستند، در مورد تفاوت اين دو ادامه داد: مهاجراني و عبدالله نوري در
زمان هاشمي به دنبال دائمالعمر كردن رياست جمهوري هاشمي بودند و بعد از آن
دو وزير مهم خاتمي شدند.
مهاجراني و عبدالله نوري؛ دست راست هاشمي و جادهصافكن خاتمي
مجري سابق برنامه ديروز، امروز،
فردا خاطرنشان كرد: اين دو نفر در سازمان برنامه و بودجه حضور داشتند و در
دوران احمدينژاد با انحلال اين سازمان ضربه بزرگي خوردند، اين افراد دست
راست هاشمي و جادهصافكن خاتمي بودند.
يامينپور بيان داشت: ما همه اينها را ميديدم و تعجب ميكرديم، ريشه، ساقه
و تنه اصلاحات همان دولت هاشمي بود، اما چرا اينقدر عليه هاشمي حرف
ميزدند.
وی ادامه داد: چند سال بعد حسين مرعشي كه داماد هاشمي است، سخنگوي ائتلاف
اصلاحطلبان در مجلس هفتم گردید، اين مسئله باعث شد بسياري از عقلاي
اصولگرا از اين جريان برگردند.
این كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه بعد از سال 72، فضاي كلاسيك چپ و
راست از بين رفت و چپ و راست ترجيح دادند با هم باشند، تاكيد كرد: در دهه
80 مفهوم چپ و راست كاملا تغيير پيدا كرد و به جاي آن مفهوم اصلاح طلب جا
افتاد؛راست سنتي و چپ با هم ائتلاف كردند كه يك عده ديگر راي نياورند.
یامین پوربا بيان اينكه اين عده
همان بچه حزباللهي ها بودند كه نمادشان ايثارگران و آبادگران بود، گفت:
اين افراد نميتوانستند در تعريف چپ و راست باشند و مهمترين پيروزيشان در
شوراي شهر بود؛ شوراي شهري كه در ظاهر شوراي نگهبان چشمش را بسته بود و هر
كسي از ضد انقلاب و اعضاي نهضت آزادي در آن كانديدا شدند، اما با اين حال
اين آبادگران بودند كه راي آوردند.
وی حضور اين جريان جديد را تلنگري به اصلاحات و نفسگيري جريان دلشكسته
زمان هاشمي دانست و تاكيد كرد: اين جريان در دهه 80 شروع شد و بچه
حزباللهيها براي اولين بار مدعي مديريت نظام و حضور در مجلس و مديريت
دولت شدند.
حضور امثال محسن رضايي، قاليباف و احمدينژاد در انتخابات رياست جمهوري پيام داشت
این كارشناس مسائل سياسيادامه
داد: حضور معين، لاريجاني، هاشمي و كروبي در انتخابات رياست جمهوري چيز
مهمي نبود، چراكه آنها هميشه نامزد بودند، اما حضور امثال محسن رضايي،
قاليباف و احمدينژاد پيام داشت.
يامين پور با بيان اينكه طيفهاي
سنتي خود را فرزند انقلاب ميدانستند و هر جا ميخواستند با هم ائتلاف
ميكردند، گفت: محمدرضا خاتمي در مصاحبهاي كه آن زمان داشت عليلاريجاني
را خطر نميدانست و ميگفت خطر كساني هستند كه ميتوانيم با آنها گفتوگو
كنيم امثال احمدينژاد؛ اين حرف قبل از راي آوردن احمدينژاد بود.
وی با بيان اينكه جامعه روحانيت مبارز در سال 84 در دور اول انتخابات از
هاشمي حمايت كرد، اما در دور دوم سكوت كرد، افزود: اين سكوت در حالي بود كه
هاشمي راس جامعه روحانيت مبارز بود و با اين سكوت جامعه روحانيت مبارز از
هم پاشيد.
اين كارشناس مسائل سياسي سكوت
جامعه روحانيت مبارز در انتخابات 84 را معنا دار دانست و گفت: در سال 82
شاهد شكست ساختارهاي چپ و راست بوديم و اين براي ما يك رشد سياسي است.
یامین پور با تاکید بر اينكه نبايد به گذشته برگرديم، رقابتهاي بعدي را
بين بچه حزباللهيها دانست و تاكيد كرد: خيلي بهتر است كه رقابت بين
احمدينژاد و قاليباف باشد نه امثال ناطقنوري.
وی در پايان تاكيد كرد: حال كه بچه حزباللهيها ساختارهاي كشور را در دست
گرفتهاند، نبايد پا پس بكشند، بلكه بايد احساس كنند ميتوانند اين
ساختارها را به درستي در دست بگيرند.