کد خبر: ۷۶۱۵۰
زمان انتشار: ۱۳:۵۶     ۰۷ شهريور ۱۳۹۱
کوثری در جلسه هفتگی انصار حزب الله اظهار داشت : اينکه ما مي‌گوييم از اين به بعد جنبش متحول خواهد شد به اين دليل است که رياست آن بر عهده کشوري گذاشته شد که واقعا معتقد به استقلال و اينکه کشورهاي در حال توسعه و مسلمان و يا آزاديخواه روي پاي خويش بايستند است و اين که ايران از نظر فکري و توان ادامه راه و سابقه شفاف در حد بسيار خوبي است
پایگاه خبری انصار حزب الله، محمداسماعيل کوثري، عضو کميسيون امنيت ملي مجلس در جلسه هفتگي انصارحزب‌الله,درباره جنبش عدم تعهد و لزوم بازنگری بر ساختار آن به سخنرانی پرداخت که متن کامل آن تقدیم می شود:

جنبش عدم تعهد در سال ۱۹۶۱ ميلادي شروع به کار کرد. بعد از جنگ جهاني دوم زماني که دو ابرقدرت شرق به سردمداري شوروي سابق و با تفکر بي‌ديني و کمونيسم و ابرقدرت غرب به سردمداري آمريکا با تفکر سرمايه‌داري دنيا را بين خود تقسيم کردند، تعدادي از کشورها به سمت ابرقدرت شرق و تعدادي ديگر به سمت غرب گرايش پيدا کردند. در نهايت بعد از ۱۰-۱۲ سال که از پايان جنگ جهاني دوم گذشت، کشورهايي به خود آمدند که نمي‌شود تا به آخر تابع يکي از دو ابرقدرت شرق يا غرب بود، لذا به صورت خودجوش بعضي از سران کشورها در سال ۱۹۵۵ حرکت‌هايي را آغاز کردند که نهايتا در سال ۱۹۶۱ منجر به تشکيل جنبش کشورهاي عدم تعهد گرديد. 

شعار اوليه جنبش عدم تعهد 

۱- احترام به تماميت ارضي و استقلال يکديگر
۲- برابري و منافع متقابل
۳- همزيستي مسالمت‌آميز وعدم دخالت در امور داخلي يکد‌يگر


ولي در ميان کشورهاي عضو، کشور اندونزي بهتر مطرح شد. در کشور اندونزي اولين مصوبات مبني بر استقلال و عدم تعهد به دو ابرقدرت و نفي قراردادها و پيمان‌هاي نظامي با اين کشورها، تصويب شد. کشورهايي که هسته اصلي تشکيل دهنده جنبش عدم تعهد بودند عبارتند از هندوستان، اندونزي، يوگسلاوي و مصر. در يوگسلاوي مارشال تيتو، در مصر جمال عبدالناصر، در اندونزي سوکارنو و در هند لعل نهرو بودند.
 
تفکر اصلي يکي استعمارزدايي بود که رهبران هند و اندونزي از آن دفاع مي‌کردند و تفکر ديگر مخالفت با تفکر کمونيسم بود که در راس آنها کشورهاي ترکيه و عراق بودند. با اين دو تفکر جنبش عدم تعهد کار خودش را شروع کرد. کار جنبش عدم تعهد ادامه يافت تا اينکه انقلاب اسلامي در ايران پيروز شد. اين در حالي بود که ۵ دوره سه ساله از جنبش مي‌گذشت و دوره ششم آغاز شده بود. از طرفي تعداد کشورهاي عضو به طور قابل ملاحظه‌اي افزايش پيدا کرده بود. البته بعضي از کشورها هم با اينکه زير يوغ شرق و غرب بودند اما مي‌آمدند و در داخل اين مجموعه جنبش عدم تعهد عضو مي شدند؛ چرا که از يک طرف دوست داشتند مستقل باشند و از طرف ديگر از ابرقدرت‌ها هراس داشتند. 

گوشه‌اي از تحولات جنبش عدم تعهد در ۳۰ سال اخير 

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، ايران که عضو پيمان سنتو بود، از اين پيمان خارج شد و لذا زماني که مستقل شد و شعار نه شرقي و نه غربي سر داد به سرعت درخواست عضويت در اين جنبش را مطرح کرد و بالاخره در ششمين دوره اجلاس جنبش عدم تعهد وارد اين جنبش شد و از سال ۱۳۵۸ تا به حال کشور ما به عنوان يکي از اعضاي رسمي اين جنبش به حساب مي‌آيد. يعني از اجلاس ششم که در هاواناي کوبا برگزار شد، کشور ماحضور فعالي داشته است.


ولي در عوض کشور مصر که از پايه‌گذاران اين جنبش بوده است، بلافاصله وابسته تمام‌عيار غرب و صهيونيسم مي‌شود و حتي قرارداد کمپ ديويد را امضا مي‌کند و اين‌گونه است که بعضي از کشورهاي عضو جنبش، آن عدم تعهد را فراموش مي‌کنند. همين‌طور کشورهاي ترکيه، عراق و عربستان هم همين راه را دنبال مي‌کنند. 

بايد گفت شروع اوليه جنبش عدم تعهد خيلي خوب بوده ولي در ادامه آن پارامترها و نظراتي را که داشتند بعضا عمل نمي‌کردند. جداي از اين بعد از سازمان ملل تنها تشکل منسجم در دنيا بايد بگوييم جنبش عدم تعهد است؛ مشروط بر اينکه به تعهدات خود پايبند باشند و نه اينکه فقط اسما عضو باشند. 

کشور عراق که جزء جنبش عدم تعهد بود به عنوان عامل تعهد به دو ابرقدرت عليه کشور ما که مستقل هستيم وارد جنگ مي‌شود و از آن طرف همين دو ابرقدرت به صورتي لابي مي‌کنند و از پشت پرده قضايا را پيش مي‌برند که دوره هفتم اجلاس عدم تعهد در عراق برگزار شود و از آنجايي که سياستمداران ما به معناي واقعي نسبت به اين مساله تعهد دارند که فقط و فقط به خداوند بزرگ وابسته باشند و نه به ابرقدرتها، لذا به سران جنبش عدم تعهد اعتراض مي‌کنند که اگر اجلاس در عراق برگزار شود ما شرکت نمي‌کنيم. 

از طرفي برخي از کشورهاي عضو جنبش باتوجه به عدم شرکت ايراني که با شعارهاي اسلامي به معناي واقعي آن، به رهبري حضرت امام خميني عليه ظلم قيام کرده بود و همه ملتهاي اسلامي و غير اسلامي چشم اميدشان به آن بود، گفتند اگر ايران شرکت نکند، اجلاس در اين کشور (عراق) برگزار نخواهد شد. 

البته ديپلماسي ما هم آن زمان بسيار فعال بود و از طرفي بعد نظامي کار را هم چاشني موضوع کرديم و به شهيد خلبان عباس دوران در همان مقطع ماموريتي داده شد که بروند و بعضي از نقاط بغداد را ناامن کنند که اين ناامني هم موجب شد سران جنبش به اين نتيجه برسند که درآنجا اجلاس نمي‌تواند برگزار شود و به ناچار اجلاس از بغداد به هندوستان انتقال يافت و اجلاس هفتم در آنجا برگزار شد. 

تا به الان کشور‌هاي عضو عبارتند از ۵۳ کشور آفريقايي،‌۴۰ کشور آسيايي، ۲۶ کشور آمريکاي لاتين و کارائيب و يک کشور از اروپا که کشور بلاروس است. از طرفي سازمان ملل و اتحاديه عرب و کشورهاي سازمان کنفرانس اسلامي به عنوان ناظر در اجلاس شرکت مي‌کنند. 

شکست سياسي آمريکا در به انزوا کشاندن ايران 

در اجلاس کنوني که در تهران برگزار مي‌شود ۵۴ کشور در حد سران و بقيه در حدود وزراي خارجه و نمايندگان و فرستادگان ويژه حضور دارند. اين براي کشور ما که هم آمريکايي‌ها و هم کساني که همراه و همفکر استکبار جهاني و صهيونيست‌ها بودند و ادعا مي‌کردند ايران از نظر بين المللي منزوي شده و کسي در اين اجلاس شرکت نمي‌کند بسيار مهم و تعيين کننده خواهد بود و اين تعداد کشور شرکت کننده که در سطوح مختلف حضور دارند،نشان دهنده اعتماد به کشور ماست. روزنامه‌نگاران اروپايي و آمريکايي هم در اين مورد چنين اظهار نظر کرده‌اند که اين اجلاس يک شکست سياسي ديگر براي آمريکا و همراهان آن است که اين جز لطف خداوند چيز ديگري نيست.


ما بايد به دنيا نشان دهيم که موقعي که سران کشورها يا وزراي آنها و يا کارشناسان ارشد اين کشورها به ايران مي‌آيند و تحت بمباران تبليغاتي مسموم و جنگ رواني بسيار عجيب عليه ما واقع شده‌اند، آن هم با آن رسانه‌هاي بسيار قوي، خواهند ديد که تبليغات مسموم عليه کشور ما نه تنها دروغ بوده بلکه ما مسائلي را با آنها مطرح خواهيم کرد و دستاوردها و پيشرفت‌هايي را در ابعاد علمي و عمراني و مديريتي به آنها نشان خواهيم داد که موجب تغيير نگرش آنها به سمت جمهوري اسلامي خواهد شد. 

اينکه آمريکايي‌ها بان‌کي مون را به صورتي تحت فشار گذاشته بودند تا شرکت نکند ولي حالا مي‌آيد و شرکت مي‌کند و اين درخواست را دارد که با مقام معظم رهبري ديداري داشته باشد، مساله بسيار مهمي است؛ چرا که مقام معظم رهبري هم صحبت‌هايش را با صراحت و محکم بيان مي‌کنند؛ از جمله اينکه بايد براي اداره صحيح جهان فکري شود؛ چرا که به اين صورت فعلي قابل قبول نيست.
لذا زماني که سران کشورها خودشان مسائل کشور را از نزديک ببينند و از طرفي حرفهاي مسئولين ما را مستقيم بشنوند، بسيار اثربخش خواهد بود. 

گذشته از اين مباحث،‌ رياست دوره‌ قبل جنبش عدم تعهد به عهده حسني نامبارک بود و اين انحراف در جنبش بود؛ يعني کساني در راس اين جنبش قرار گرفته بودند که خودشان عامل و سرسپرده آمريکا بودند. آيا مي‌توان قبول کرد که اينها مستقل بوده‌اند در صورتي که ۳۰ سال وابسته بوده‌اند و تنها بعضي از کشورها از جمله ايران و کوبا و معدود کشورهاي ديگري استقلال خودشان را حفظ کرده‌اند. 

رياست ايران و اميد تحول در جنبش 

اما آنچه که مهم است اينکه موقعي که چندين کشور مي‌آيند و در يک جا جمع مي‌شوند و با همديگر براساس يک سري مسائل توافق مي‌کنند که پايبند باشند و شخصي مثل نامبارک رئيس آن مي شود اين جنبش کارآيي خود را از دست خواهد داد.چرا که اگر داشت مي‌توانست بسيار اثرگذار باشد. 

اما اينکه ما مي‌گوييم از اين به بعد جنبش متحول خواهد شد به اين دليل است که رياست آن بر عهده کشوري گذاشته شد که واقعا معتقد به استقلال و اينکه کشورهاي در حال توسعه و مسلمان و يا آزاديخواه روي پاي خويش بايستند است و اين که ايران از نظر فکري و توان ادامه راه و سابقه شفاف در حد بسيار خوبي است و اينکه ملتهاي آزاده ‌آن را قبول دارند، مي‌تواند تحول‌آفرين باشد.


پس شانزدهمين دوره اجلاس عدم تعهد آن هم به رياست ايران که در راس آن ولي امر مسلمين سخنران اصلي اجلاس است، خيلي با دوره‌هاي پيشين متفاوت خواهد بود؛ آن هم در شرايطي که بيداري اسلامي و جنبش وال‌استريت رخ داده است. لذا ما بايد خود را براي يک تحول بزرگ جهاني آماده کنيم. اين تحول ظاهري است و تحول باطني آن را خداوند بزرگ به گونه‌اي ديگر رقم زده است. 

همان‌گونه که خداوند به طور معجزه‌آسايي رزمندگان ما را ياري فرمود. دشمنان چه در داخل و چه در خارج با ايران کلنجار رفتند ولي ديدند نمي‌توانند لذا جنگ را بر ما تحميل کردند و در داخل گروهک‌هاي معاند را فعال کردند. نتيجه نگرفتند به سراغ حزب‌الله رفتند، شکست خوردند.
 
اين در حالي است که در سال ۱۳۴۶ روزنامه‌هاي آن زمان نوشته بودند ۳ ميليون يهودي مساوي است با ۱۰۰ ميليون مسلمان و پيروزي با ۳ ميليون يهودي است! و اين جمله يک سوم صفحه اول روزنامه‌ها را گرفته بود. اما الان اسرائيلي را که آمريکا و انگليس مرتب تقويت مي‌کنند در مقابل يک لشکر کوچک اما فدايي حزب‌الله شکست مي‌خورد. و بلايي به سرشان مي‌آيد که حالاحالاها جرات هيچ اقدامي را ندارند. در غزه هم مردم مقاومت کردند و اسرائيل شکست خورد، در حالي که مردم غزه ۳۶۰ درجه در محاصره بودند. 

مروري بر تحولات اخير سوريه 

لذا سراغ سوريه رفتند و در پي اين بودند که در ماه رمضان سال گذشته کار آنجا را يکسره کنند ولي تمام محاسبات آنها اشتباه از آب درآمد و نتوانستند در سوريه کاري از پيش ببرند. باز دست برنداشتند و گفتند ماه رمضان امسال کار سوريه را تمام مي‌کنيم و واقعا همه توانشان را به کار گرفتند. باز هم موفق نشدند.


دشمنان گمان کردند در سوريه مي‌توانند کاري از پيش ببرند و لذا در روش خود تغييراتي دادند و نيروهاي خودشان را وارد نکردند؛ چرا که تجربه ليبي نشان داد که مورد نفرت مردم ليبي قرار گرفتند. بنابراين گفتند از خود مردم ناراضي سوريه استفاده مي‌کنيم. البته مردم سوريه هم آنچنان از بشار نااميد نشده بودند که بخواهند کنار برود؛ ولي خواهان يک سري اصلاحات در ساختارهاي حکومتي بودند. 

بعد از مدتي که گذشت معارضين متوجه شدند که اصلا موضوع، بحث داخلي نيست و آقاي بشاراسد هم گفته بود اصلاحات را انجام خواهد داد. و لذا از کشورهاي بيگانه نيرو به داخل سوريه مي‌آوردند و به عنوان معارض مطرح و به صورت مسلحانه عمليات مي‌کردند. 

لذا مردم سوريه متوجه شدند که اين طور نيست که دشمنان دلشان براي مردم سوريه سوخته باشد؛ چرا که هدف دشمنان خاموش شدن بيداري اسلامي بود، اما نمي‌دانستند بيداري اسلامي با آنچه در سوريه اتفاق افتاده است متفاوت است. اينها ازچند ماه قبل، از کشورهاي مختلف نيروهاي القاعده را جمع کردند. بدين ترتيب مي‌خواستند اوايل ماه رمضان کار را يکسره کنند. البته آمدند و از چهار طرف به داخل دمشق نفوذ هم کردند.
 
اما باز لطف خداوند بود که يکي از افسران عربستان را ۴۸ ساعت قبل از شروع عمليات دستگير کردند، و او هم همه چيز را لو داد. انفجار دمشق هم از قبل پيش‌بيني شده بود. مي‌خواستند حمله همه‌جانبه صورت دهند و از طرف ديگر آن انفجار هم صورت گيرد؛ چرا که فکر مي‌کردند بشاراسد به جلسه آن ساختمان خواهد رفت و اين‌گونه خواهند گفت که دمشق سقوط کرد و کار تمام شد. 

لذا پس از لو دادن اين افسر عربستاني، ارتش سوريه کار خود را شروع کرد و پيشدستي کرد و همه را لت و پار کرد و کم کم جلو رفت. البته آن انفجار هم صورت گرفت ولي توطئه خنثي شد و به لطف خداوند الان به صورتي شده است که ديگر کاملا اوضاع آرام است و سوريه چنان مصمم ايستاده که در اصل بايد بگوييم آنهايي که حامي معارضين بودند و همزمان با انفجار مي‌خواستند قطعنامه‌اي در سازمان ملل به تصويب برسانند، مايوس شده‌اند. 

البته جمهوري اسلامي از سوريه حمايت کرد. ما انتقال تجربه کرديم که چگونه با معارضين مقابله کند. و اين ۴۷ نفري هم که به سوريه رفتند و يک اتوبوس از آنها دستگير شدند واقعا به عنوان زائر رفته بودند؛ چرا که شنيده بودند سلفي‌ها قصد دارند حرم حضرت زينب(س) را همچون سامرا منهدم کنند ولذا آنجا رفته بودند که سلفي‌ها جرئت اين کار را نداشته باشند. 

پارامترهايي براي تحول بنيادين 

بحث بيداري اسلامي و رياست ايران بر جنبش عدم تعهد، پيروزي مصر و سوريه فضا را براي يک تحول بنيادين در سازمان ملل آماده مي‌کند. البته براي موفقيت جنبش در درجه اول بايد در بين اعضاي جنبش عدم تعهد اين توافق صورت گيرد که:


۱ـ اگر مي‌خواهند عضو جنبش عدم تعهد باقي بمانند بايد وابسته نباشند.
۲ـ بايد کشورهاي وابسته پاکسازي شوند.
۳ـ هيئتي در جنبش انتخاب شود که استقلال تک تک کشورها را بررسي و تعيين تکليف کنند و در صورت وابسته بودن کشوري به ابرقدرتي يا داشتن پيماني نظامي، وابستگي آن را اعلام کنند. 

۴ـ در مورد اصلاح ساختار سازمان ملل بحث شود از جمله در مورد حذف حق وتو از چند کشور اقدام شود که اين امتياز براي ۵ کشور داراي اين حق ناعادلانه است.
۵ـ تلاش براي اينکه از بين کشورهاي غيرمتعهد حداقل دو عضو در شوراي امنيت باشند. 

روي هم رفته در کل مي‌توانيم بگوييم اجلاس جنبش عدم تعهد مي‌تواند اثر قابل ملاحظه‌اي در پيشبرد ابعاد مختلف اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي کشورهاي عضو داشته باشد. ان‌شاءالله بتوانيم به بهترين نحو از اين نشست و اجلاسي که برگزار مي‌شود بیشترين استفاده را ببريم. 

پرسش و پاسخ 

* آينده انتخابات رياست جمهوري را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ آيا فتنه سال ۸۸ مي‌تواند دوباره تکرار شود؟
- بحث فتنه ۸۸ شايد به آن صورت که اتفاق افتاد نباشد، اما قطعا دشمن به صورت ديگري فتنه را مطرح خواهد کرد اما به اميد خدا اگر وحدت را حفظ کنيم قطعا اينها به نتيجه‌اي نخواهند رسيد. اما در مورد آينده انتخاب رياست جمهوري هنوز بايد صبر کرد؛ چون هنوز چند نفري به عنوان کانديداتوري کار خودشان را شروع کرده‌اند ولي چون تعداد کانديداها هنوز قطعي نيست، کمي بيشتر بايد در اين مورد تامل کرد. 

* چرا جنبش عدم تعهد يک مکان مشخص براي خود ايجاد نمي‌کند؟
- اين به نظر من جاي بحث دارد؛ اما حتي بيانيه‌اي هم که مي‌خواهند صادر کنند اول بايد در سازمان ملل مطرح شود و بعد برگردد! ايران ان‌شاءالله در ۳ سال آينده سر و ساماني به آن خواهد داد. 

* اين که مي‌گويند ۱۲۰ کشورعضو جنبش عدم تعهد در سازمان ملل حق راي ندارند، صحيح است؟
- خير، اينها حق راي دارند اما همه راي‌ها وتو مي‌شود و همه رشته‌ها پنبه مي‌شود. 

* هزينه برگزاري اجلاس را چه ميزان پيش‌بيني مي‌کنيد؟
- اين هزينه به نظر من آنچناني نيست که به اصطلاح بگوييم خيلي زياد مي‌شود؛ چرا که اين هزينه در جهت اقدام بسيار مثبتي است و بيش از اينها با ارزش است و مهمتر از آن خيلي از هزينه‌ها ماندگار است. ما در اين مورد نبايد افراط و تفريط کنيم يعني نبايد اين‌طور باشد که مثل جشن‌هاي ۲۵۰۰ ساله غذايي که براي مهمانانشان مي‌آوردند به وسيله هواپيماي اختصاصي از فرانسه مي‌آوردند! باشد و اين طور هم نباشد که حالا اگر براي کاري با اين وسعت و عظمت هزينه‌اي صورت مي‌گيرد، بگوييم چرا اين قدر خرج مي‌شود. 

*آيا آقاي احمدي‌نژاد توانست الگوي شهيد رجايي را براي خويش حفظ کند؟
- واقعيت اين است که آقاي دکتر احمدي‌نژاد در اوايل ورود به کانديداتوري براي رياست جمهوري، شهيد رجايي را الگوي خود قرار داد که اين خيلي خوب بود و واقعا در چهارساله دوره نهم بسيار عملکرد خوبي داشتند اما در چهارساله دوم قدري تابع آقاي مشايي شد و متاسفانه آن طور که بايد و شايد نتوانست که بهتر از دوره نهم باشد ولي در کل ايشان به نوبه خودش زحمات فراواني را کشيدند ولي انتظار ما در دولت دهم اين بود که به مراتب از دولت نهم هم بهتر و هم قوي‌تر باشد و الا اصلا اين‌طور نيست که بگوييم کاري نشده است. 

* دعوت از حکام نامشروع آل سعود و آل خليفه به اجلاس عدم تعهد در حالي که مشغول جنايت عليه مسلمانان هستند را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
- بنده هم اگر اين بحث دعوت به صورت فردي بود قبول نداشتم اما چون به صورت جمعي هست، صحيح است. البته ملک عبدالله به ايران نمي‌آيد اما پسرش مي‌آيد و اين طور که مي‌گويند تا حدي هم مناسب‌تر است نسبت به کسان ديگر و اين شايد قدري اثرگذار هم باشد تا وقتي که برمي‌گردد خودش منشاء خير و برکت شود.
 
در کل بايد گفت در اين گونه مسائل اگر بخواهيم فلان کشور و فلان کشور نباشند آن وقت به دنبال اينها يک سري از کشورهاي ديگر هم مي‌گويند ما هم نيستيم و در اين زمينه بايد قدري مواظبت کنيم و اهم و مهم را در نظر بگيريم. چرا که در غير اين صورت اگر موردي خاص بود خود مقام معظم رهبري قطعا جلوي کار را مي‌‌گرفتند؛ چرا که با هيچ احدالناسي رودربايستي ندارند. 

* بهترين و موثرترين خروجي اجلاس عدم تعهد در تهران به نظر شماچه چيزي مي‌تواند باشد؟
- اينکه ان‌شاءالله بتوانيم بحث تحريم‌ها را با مصوبه‌اي حل کنيم؛ چرا که رئيس و ميزبان مي‌تواند يک بيانيه‌اي تنظيم کند و مورد قبول بقيه قرار گيرد. همين طور در بحث سوريه هم خيلي موثر خواهد بود؛ البته مشکل سوريه تا حد زيادي حل شده است. اما باز هم لازم است که اين موضوع به طور کامل بررسي شود؛ چرا که اين شکست ديگري براي آمريکا و صهيونيسم است و اين نشان‌دهنده اين است که در مراحل بعدي نوبت خود اسرائيل است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها