پایگاه 598، پرونده کنترل جمعیت، آثار و پیامدها/ به این خبر توجه نمائید: روزنامۀ «خراسان» در 21 شهريور 1372 شمارۀ 12774 می نویسد: «
كنفرانس منطقهاي تنظيم خانواده صبح ديروز با سخنان آقاي دكتر حبيبي معاون اوّل رئيس جمهور درتهران آغاز بكار كرد.
دكتر حبيبي با اشاره به اتّخاذ سياستهاي جمعيّتي و تنظيم خانواده
از طرف دولت جمهوري اسلامي گفت: اخيراً نيز با حمايت مجلس شوراي
اسلامي و شوراي نگهبان در تصويب قانون جمعيّت و تنظيم خانواده به
بهانههاي فوق ابعاد گستردهاي بخشيده است...
دكتر مرندي وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در این همایش افزود:
ميزان رشد جمعيّت در ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي، و در دهۀ
1976 تا 1986به بالاترين حدّ خود در تاريخ كشور يعني به 9/3 درصد
رسيد ؛ و كاهش شديد مرگ و مير كودكان زير يك سال و مهاجرت درون
كشوري از كشورهاي افغانستان و عراق در دهۀ 1976 تا 1986، آهنگ رشد
جمعيّت را تسريع بخشيد...
وي ابراز اميدواري كرد كه با گسترش و تقويت برنامههاي تنظيم
خانواده و همكاريهاي بين المللي، رشد جمعيّت ايران تا پايان
برنامه دوّم توسعۀ اجتماعي واقتصادي كشور به 8/1 درصد كاهش يابد...
دكتر "
نفيس صديق" مدير اجرائي
صندوق جمعيّت ملل متّحد، سخنران بعدي كنفرانس منطقهاي تنظيم
خانواده بود كه اين كنفرانس را بسيار ارزشمند شمرد و گفت: كشورهاي
ما داراي تجارب اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي و تاريخي مشتركي هستند ؛
و برخي از اين كشورها در اجراي برنامه جامع بهداشت مادران و كودكان
و تنظيم خانواده تجربيّات طولاني و موفّقيّت آميزي دارند.
وي با اشاره به تجارب ارزشمند ايران در زمينۀ كنترل جمعيّت گفت:
گفتگوهائي كه متعاقب سرشماري سال 65 13 در سال 1988 با دولت ايران
صورت گرفت به آن منجرّ شد كه دولت در برنامه پنج سالۀ اوّل توسعۀ
اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خود، تقليل نرخ كلّي باروري را از رقم 4
/ 6 فرزند براي هر زن به رقم 4 فرزند به عنوان هدف مورد نظر اعلام
كرد.»
درباره دکتر "نفیس صدیق" بیشتر بدانیم:
زني كه به همۀ كودكان جهان ميانديشد...
مجله «دانشمند در شماره 315 خود در تاریخ دي ماه 1368 درباره نفیس صدیق در مطلبی با تیتر فوق اینگونه می نویسد:
خانم دكتر نفيس صديق، روز 2 آوريل 1987، از سوي دبير كلّ سازمان ملل متّحد به سمت
معاونت دبير كلّ و مدير كلّ اجرائي صندوق ملل متّحد در امور جمعيّت برگزيده شد.
در تاريخ سازمان ملل متّحد او نخستين زني است كه به چنين مقام افتخارآميزي رسيده است.
در واقع دكتر نفيس صديق اينك
همۀ بار سنگين افزايش بیرويّه و خطرناك جمعيّت كرۀ زمين را بر دوش
خود حسّ ميكند و موظّف است كه يكي از مهمترين اهداف و برنامههاي
آيندهنگر سازمان ملل متّحد يعني كنترل افزايش جمعيّت جهان را
تحقّق بخشد.
صندوق سازمان ملل متّحد در امور جمعيّت
با
بودجۀ سالانه 200 ميليون دلاري خود و ميليونها دلار كمك داوطلبانۀ
دولتها توانسته است در سال 1988 جمعاً 3266 طرح مربوط به كنترل
جمعيّت و تنظيم خانواده را در بيش از 147 كشور جهان به مرحلۀ اجرا
در آورد.
دكتر نفيس صديق كه بر همۀ اين فعّاليّتها در سراسر جهان نظارت دارد،
پاكستاني است. و روز 18 اوت 1929 در جونپور (هندوستان) چشم بجهان
گشوده است. مادرش عفّتآرا و پدرش محمّد شعيب نام دارند. آقاي
شعيب مدّتي وزير دارائي پاكستان و معاون رئيس بانك بين المللي
بازسازي و توسعه (بانك جهاني) بوده است.
دكتر صديق تحصيلات دانشگاهي خود را نخست در كالج لورتو (كلكتّه)
بپايان رسانيد، و سپس به أخذ دكتراي پزشكي از دانشگاه كراچي نائل
شد. او دوران تحصيلات تخصّصي خود در رشتۀ زنان و زايمان را در سيتي
هاسپيتل (بالتيمور، مريلند) آمريكا گذرانيد و آنگاه موفّق شد درجۀ فوق
تخصّصي در رشتۀ جرّاحي زنان را از دانشگاه معروف جونزهاپكينز بدست
آورد. دكتر صديق بعنوان پژوهشگر در رشتۀ فيزيولوژي، سالها در دانشگاه
كوين (كانادا) به تحقيق و تدريس پرداخته است.
از سال 1954 تا 1963 دكتر صديق در نقاط مختلف پاكستان، بعنوان پزشك
زنان و كودكان خدمت ميكرد. در سال 1964 به رياست بخش بهداشت
كميسيون دولتي و برنامهريزي پاكستان منصوب شد و برنامه پنج
سالهاي را براي بهداشت و تنظيم خانواده در پاكستان طرّاحي كرد. در
سال 1966به رياست شوراي مركزي تنظيم خانواده در پاكستان رسيد. در
اكتبر 1971 به صندوق ملل متّحد در امور جمعيّت پيوست و مسؤوليّت
بخش برنامهريزي را بر عهده گرفت. از سال 1977 تا آوريل 1987 در
مقام معاون و دستيار مدير كلّ اجرائي اين سازمان خدمت ميكرد.
سرانجام در 1987 عنوان مدير كلّ اجرائي صندوق ملل متّحد در امور
جمعيّت را بدست آورد و هم اكنون بعنوان يكي از معاونان دبير كلّ در
اين مقام خدمت ميكند.
دكتر نفيس صديق، عضو شوراي عالي اتّحاديّۀ بين المللي تحقيقات علمي
در امور جمعيّت است. او همچنين در كميتۀ مشورتي و بين المللي تنظيم
خانواده عضويّت دارد.
دكتر صديق مقالات و رسالههاي متعدّدي دربارۀ بهداشت و تنظيم
خانواده و برنامهريزي جمعيّت نوشته است. كتاب مشهوري هم دارد
تحت عنوان «جمعيّت: تجربيّات صندوق ملل متّحد در امور جمعيّت»
(UNFPA) اين كتاب را مؤسّسۀ انتشارات دانشگاه نيويورك به سال 1984
منتشر كرده است.
دكتر نفيس صديق نخستين زني است
كه در سال 1976به اخذ جائزۀ مشهور rial Hugh Moore Memo نائل آمد.
اين جائزه به كساني داده ميشود كه در جلب توجّه جهانيان به
بحران جمعيّت خدمات ارزندهاي انجام داده باشند.
خانم دكتر نفيس صديق، سالها پيش با آقاي «أزهر صديق» كه در امور
تجارت فعّاليّت دارد ازدواج كرده است. اين دو، سه فرزند دارند و دو
كودك را نيز به فرزند خواندگي پذيرفتهاند. دكتر نفيس صديق در سايۀ
تحصيلات، معلومات و اطّلاعات عميق و دقيق خود در زمينۀ مسائل مربوط
به جمعيّت در محافل سياسي، اجتماعي و علمي جهان از احترام زيادي
كه شايستۀ اوست، برخوردار است.»
خانم دكتر نفيس صديق در ایران به دنبال چیست؟
خانم دكتر نفيس صديق معاون آقاي خاوير پرز دوكوئيار، و مدير كلّ
اجرائي صندوق ملل متّحد در امور جمعيّت در واپسين روزهاي آبان
ماه، ميهمان جمهوری اسلامی ایران بود.
او
كه به دعوت رسمي وزراي امور خارجه و بهداشت و درمان به ايران
آمده بود طيّ برنامه فشردهاي با وزراي امور خارجه، بهداشت و درمان،
آموزش و پرورش و رئيس سازمان برنامه و بودجه ديدار كرد و به بحث و
تبادل نظر دربارۀ برنامههاي آيندۀ دولت ايران براي كنترل افزايش
جمعيّت پرداخت.
معاون دبير كلّ سازمان ملل متّحد در پايان سفر خويش، در يك كنفرانس
مطبوعاتي محدود، به پرسشهاي تني چند از نمايندگان مطبوعات ايران
پاسخهاي مفصّل داد.
دكتر نفيس صديق، در آغاز مصاحبه به رشد سريع جمعيّت در ايران اشاره كرد و گفت:
دولت
ايران اكنون مصمّم است كه در برنامه توسعۀ كشور، مسأله جمعيّت را
نيز به حساب آورد. ما به ايران آمدهايم تا در تنظيم يك برنامه
جمعيّتي به ايران كمك كنيم. برنامه كوتاه مدّت دوسالهاي كه 4
ميليون دلار هزينه خواهد داشت...
دكتر نفيس صديق در توضيح نتائج ملاقاتهاي خود با مقامات رسمي ايران گفت كه:
همۀ
مقامات ایرانی اهمّيّت مسأله كنترل جمعيّت را درك ميكنند و همه
معتقدند كه براي جلوگيري از رشد نامعقول جمعيّت ايران بايد كاري
كرد... زنان نبايد زودتر از 20 سالگي وديرتر از 35 سالگي بچّهدار
شوند...
دكتر نفيس صديق در اشاره به نقش فرهنگ ها و اديان مختلف در كنترل افزايش جمعيّت گفت:
خوشبختانه
در آئين اسلام مخالفت سازمان يافتهاي با تنظيم خانواده وجود
ندارد. البتّه ديدگاه ها متفاوت است، ولي ما تقريباً در همۀ كشورهاي
اسلامي ـ جز يكي ـ برنامههاي تنظيم خانواده داريم... تنها در
عربستان سعودي است كه كاربرد وسائل جلوگيري از
آبستني را رسماً ممنوع كردهاست. امّا شنيدني است كه در همين كشور
وسائل جلوگيري از آبستني را در تمام مغازهها ميفروشند. به هر
مغازهاي مراجعه كنيد، ميتوانيد قرصها و لوازم جلوگيري از آبستني را
بخريد. تنها آئين كاتوليك است كه در مورد تنظيم خانواده به
جزميّات مذهبي متوسّل ميشود.
البتّه كاتوليكها هم با مفهوم جلوگيري از آبستني مخالف نيستند،
بلكه با شيوههاي به اصطلاح مدرن (مثل قرصهاي جلوگيري از آبستني
و آي. يو.دي و...) مخالفت ميورزند. امّا در همۀ كشورهاي كاتوليك نيز
برنامههاي تنظيم خانواده اجرا ميشود و در كشورهائي مثل مكزيك،
كلمبيا، برزيل، پرو و تعداد ديگري از كشورهاي آمريكاي لاتين، اين
برنامهها با موفّقيّت درخشاني روبرو بوده است.
مسأله قبول يا ردّ برنامههاي
تنظيم خانواده با مقام و منزلت زن در جوامع مختلف نيز ارتباط
مستقيم دارد. در برخي از جوامع بشري، اين پندار نادرست رائج است
كه گويا زن را تنها براي بچّه زائيدن آفريدهاند. در
بعضي از قبائل افريقايي ارزش زن را با تعداد بچّههائي كه ميزايد
محاسبه ميكنند. و هر بار كه زن بچّهاي ديگر به دنيا ميآورد
خانوادۀ شوهر موظّف است كه پولي به او بپردازد ! اين گونه پندارها
البتّه دير يا زود از ميان خواهند رفت.
امروزه بسياري از زنان در بيرون
از خانه نيز كار ميكنند و نقش زن تنها بچّه زائيدن نيست. وانگهي
هر كشوري كه ميخواهد در راه توسعه گام بردارد، نميتواند تنها با
نيمي از جمعيّت خويش اين راه را بپيمايد!
خانم نفيس صديق گفت كه: برنامههاي كنترل افزايش جمعيّت و تنظيم
خانواده به ويژه در كشورهاي اندونزي، مكزيك، تونس، مالزي، سريلانكا
و تايلند با موفّقيّت همراه بوده است. ميزان رشد جمعيّت در اندونزي
در سال 1996 تا حال، از 3 درصد به 3/2 درصد رسيده است. در مكزيك در
ده سال گذشته ميزان توليد بچّهها را 33 درصد كاهش دادهاند.
يكي از عوامل موفّقيّت آميز اين كشورها در زمينۀ كنترل افزايش
جمعيّت و تنظيم خانواده، سرمايهگذاري هاي وسيع در زمينههاي آموزش
و بهداشت و بويژه مشاركت وسيعتر زنان در امور اجتماعي و توسعۀ كشور
بوده است...»
خوشحالي از پذيرش كاهش جمعيّت در ايران و تأسّف از عدم پذيرش آمريكا
وي در پايان سخنان خود با اشاره به خطر افزايش سريع جمعيّت جهان و لزوم پيگيري جدّي برنامه تنظيم خانواده گفت: «
من
خوشحالم كه مقامات مسؤول ايران اين برنامه را پذيرفتهاند، و براي
پيشبرد آن ميكوشند. در بسياري از كشورهاي ديگر كار به اين آسانيها
نيست.
من متأسّفم
كه از كشوري (آمریکا) آمدهام كه حتّی رئيس جمهور آن ـ يعني بوش ـ
با برنامه بهداشت خانواده و تنظيم خانواده مخالف است.»
و اما تأمل:
تنها جائي كه شعار «فرزند كمتر، زندگي بهتر» وجود ندارد اسرائيل است
ازدواج نكردن، و نيز با وجود استطاعت مالي و جسمي، بچّهدار نشدن، در مرام يهود گناه شمرده ميشود.
تنها جائي از جهان كه كنترل زاد و ولد، و شعارهاي «فرزند كمتر، زندگي بهتر» تحقّق نمييابد و نخواهد يافت، اسرائيل است.
اساساً پذيرفته شده كه هر خانواده بايستي حدّاقل چهار بچّه داشته باشد.
ميزان حقّ اولاد پرداختي به كارمندان زياد است و بچّۀ زياد موجب كاهش انواع و اقسام مالياتها ميشود. حتّی كارمندان بازنشستهاي كه داراي فرزند بيشتري هستند، حقوق بازنشستگي بيشتري ميگيرند.
بنا به عقائد مذهبي، ازدواج باعث تسلسل نسل بني اسرائيل و مانع محو آنها ميشود.
قبل از مراسم نكاح، دختر و پسري كه براي ازدواج با هم نامزد
شدهاند، به ملاقات خاخامي كه مسؤوليّت جاري نمودن عقد آنها را
بعهده گرفته است ميروند. قبل از هر چيز خاخام، اساس دين يهود و
اهمّيّت زندگي زناشوئي را در اجتماع يهودي به آنان يادآور ميگردد،
و از آنها براي حفظ آداب واصول ديني، واجراي كلّيّۀ وظائف محوّله
قول ميگيرد.
در مورد ازدواج مسؤوليّت خاخامها نامحدود است. خاخام به تشخيص
خودش، قادراست ازدواج هاي نامناسب وناهماهنگ را بهم بزند، و از
انجام آن جلوگيري كند.
خاخام، پس از استماع سخنان شهود و آشنايان، و پس از اطمينان از
صحّت گفتههاي آنان، صيغۀ عقد را جاري نموده، زوجين را تبريك
گفته، دعاي مناسب را ميخواند.»
[1]
و امّا از جهت مهاجرت: ميدانيم كه در ابتدا جمعيّت يهوديان حزب
اسرائيل، در حدود دو هزار تن بودند و اينك بر اثر اهتمام شديد و تأكيد
بليغ بر مهاجرت از جميع نقاط جهان به سرزمین های اشغالی به پنج
ميليون و دويست و هشتاد هزار تن بالغ گشتهاند. تنها از كشور شوروي،
يك ميليون نفر را به انجا هجرت دادهاند.
طبق گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، در تاریخ 24/6/72:
«مطبوعات اسرائيل امروز نوشتند: جمعيّت اسرائيل به 28/5 ميليون نفر
رسيده است.»
و طبق گزارش همين خبرگزاري در تاریخ 25/12/72: «بر اساس آخرين آمار
بانك جهاني، جمعيّت اسرائيل تا سال 2000 هر ساله بطور متوسّط 8/2
درصد رشد خواهد داشت كه بالاترين ميزان رشد در جهان است.»
در ادامه سیر تاریخی اخبار پیرامون کاهش جمیت در خبرگزاری جمهوري اسلامي ايران می آید:
12/10/71: « جمعيّت
اسرائيل در سال 1992 تا 6/2 درصد افزايش يافت و به 5 ميليون و 200
هزار نفر رسيد ؛ ليكن اين رقم به مراتب كمتر از پيشبينيهاي
اوّليّه است.»
21/7/71: «إسحق رابين
نخست وزير اسرائيل ديروز در جريان مراسم يك عيد يهوديان اظهار
اميدواري كرد كه تا سال 2000 جمعيّت فلسطين اشغالي 7 ميليون يهودي
شود.»
3/7/71: «جمعيّت اسرائيل
به 1/5 ميليون نفر رسيده كه اين رقم بسيار كمتر از 4/5 ميليون
نفري است كه يكسال پيش در اوج مهاجرت يهوديان از شوروي سابق
پيشبيني شده بود.»
17/2/71: «ادارۀ مركزي آمار
اسرائيل ديروز اعلام كرد: جمعيّت اسرائيل براي اوّلين بار بعد از
تأسيس آن در سال 1948 از مرز پنج ميليون نفر گذشته است.»
11/10/70: «جمعيّت اسرائيل براي نخستين بار از مرز پنج ميليون گذشت كه اين رشد عمدةً مديون مهاجرت يهوديان شوروي است.»
14/8/70: «راديو اسرائيل گزارش داد جمعيّت اسرائيل با 80 درصد افزايش از مرز 5 ميليون نفر گذشت.»
17/12/69: «راديو اسرائيل
امروز ادّعا كرد: عليرغم جنگ خليج فارس، در دو ماه گذشته 25 هزار
نفر مهاجر از شوروي به اسرائيل وارد شدهاند.»
12/10/69: «موج مهاجرت
يهوديان شوروي به اسرائيل در سال 1990 سبب شد، رشد جمعيّت اسرائيل
در اين سال از بالاترين ميزان در طول 39 سال گذشته برخوردار شود.»
26/8/69: «قيام فلسطينيها منبع اصلي خطر را براي آيندۀ صهيونيسم و استقرار آن تشكيل داده است.»
28/6/69: «ادارۀ مركزي
اسرائيل اعلان كرد كه جمعيّت كشورش به 4705000 نفر رسيده است كه
از اين تعداد 3842000 نفر يهودي و بقيّه عرب هستند.»
16/3/69: «به نوشتۀ يك مجلّۀ چاپ آمريكا قريب به يك ميليون يهودي در آينده خاك شوروي را ترك خواهند كرد.»
9/2/69: «ادارۀ آمار اسرائيل امروزاعلام كرد: جمعيّت إسرائيل سال گذشته با رشد 4/2 درصد به بالاترين نرخ رشد از سال 1979 رسيد.»
6/7/68: «بر اساس گزارش منتشر شده، جمعيّت اسرائيل به 4 ميليون و پانصد و سي هزار نفر بالغ گرديد.»
با توجه به مستندات فوق روشن ميشود با چه برنامه دقيق و عميقي روز
به روز، چه از ناحيۀ زاد و ولد و چه از ناحيۀ مهاجرت اتباع يهودي
به سرزین های اشغالی فلسطین، افراد خود را هجرت ميدهند تا جاي سكنۀ
آواره و بيرون رانده شدگان فلسطینی كه بر روي كوهها چادر زده و
ميليونها نفر بدين ترتيب بیخانمان شده اند، جایگزین نمايند و بجاي
آنها سكني گزينند.
اين اسناد در مورد فعالیت رژیم صهیونیستی در بحث کنترل جمعیت بود؛ و امّا
در باره برنامه مقطوع النسل سازی بین المللی برای جمعیت کشورهای اسلامی و
مسلمانان كه غالب اين 147 كشور مورد برنامه كنترل قرار گرفتهاند. و
اين برنامه در غالب كشورهاي اسلامي بخصوص اُردن كه هم مرز با اين
رژیم غاصب است جاري شود. و سپس نوبت سوريّه ، لبنان، مصر، تونس و
فلسطين می رسد.
آيا برنامه كنترل در آمريكا هم اجرا ميشود؟!
درپايان گزارش فوق آمده است كه: دكتر نفیس صدیق می گوید:
سرعت
بخشيدن به اين امر و پذيرش آن از كشور ايران جاي خوشوقتي است. و
من اينك از كشوري ميآيم كه متأسّفانه رئيس جمهور آن «بوش» با
كنترل رشد جمعيّت مخالفت دارد.
چرا نفیس صدیق از رشد فرهنگ و بسترهای کاهش جمعیت در ايران تعريف و تمجید مينماید؟
همانطور که در خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران در تاریخ 28/7/71 آمده است:
«ايران در ميان 75 كشور در حال توسعه، در زمينۀ كنترل جمعيّت در بالاترين رده قرار گرفته است.» ؟!»
و در تاریخ 2/8/71 نیز آمده است: «معاون دبير كلّ فدراسيون بين
المللي تنظيم خانواده، تدابير اتّخاذ شدۀ در ايران جهت كنترل
جمعيّت و توسعۀ برنامههاي رفاه خانواده را اميدوار كننده خواند.»
و همچنینی در تاریخ 16/12/71 آمده است: «
گروه
بين المللي اقدام در مورد كنترل جمعيّت، ايران را در شمارۀ
كشورهاي موفّق در زمينۀ كنترل جمعيّت دانست. و روسيّه را از
كشورهاي ناموفّق شمرد كه در هر 11 سال يك ميليارد نفر به جمعيّت
جهان افزايش ميدهند.»
و در تاریخ 23/3/73 آمده است: «
رئيس
فدراسيون بين المللي خانواده برنامهريزي شده /اي. ار. پي. اف/
از كشورهاي اسلامي خواست تا از الگوي كنترل جمعيّت در ايران پيروي
كنند.»
اين پيشنهادات، كمك ها و مساعدت های و كوششهاي بیوقفه و خستگي
ناپذير و دلسوزيهاي پدرانه و مادرانه از سازمان ملل و صندوق جهاني
جمعيّت براي (قتل عامّ نفوس مسلمين بالاخصّ شيعيان بيدار ايران
اسلامی) بدون نقشۀ دقيق و حساب عميق نيست ؛ همانطور كه تا بحال اين
چنين نبوده است. بازخوانی این واقعه و اصرار و اهتمام خانم دكتر صدیق
به عنوان نماینده سازمان ملل در دهه هفتاد دربارۀ كنترل جمعيّت در
جهان سوّم مخصوصاً كشورهاي اسلامي، و بالاخصّ ايران اسلامي سولات
بزرگ و جدی را به وجود آورده است
جملاتی از بنیانگذار کبیر انقلاب در انتها به منظور یادآوری نکاتی مغفول مطرح می شود:
«
آن روزي كه آمريكا از ما تعريف كند بايد عزا گرفت.»
[2]
«
ما نميخواهيم آمريكا سرپرست ما باشد، ما نميخواهيم همۀ منافع ملّت را آمريكا ببرد.»
[3]
«
مملكت اسلامي عار است كه دستش را دراز كند طرف آمريكا كه شما نان ما را بدهيد.»
[4]
«بسم الله الرّحمن الرّحيم. أساساً هر تشكيلاتي كه ابرقدرتها در آن
دست دارند، بايد به نفع آنها تمام شود. سازمان ملل و شوراي امنيّت
درخدمت ابرقدرتها و براي بازي دادن سائر كشورهاست. و لذا براي
خودشان حقّ وتو قرار ميدهند. هر مطلبي كه مخالف با رأي آنهاست كنار
ميگذارند. و اصلاً خود آنها هم در خدمت ابر قدرتها هستند.
سازمانهائي هم كه ـ به هر اسمي ـ درست ميكنند، ميخواهند همه را به طرف منافع خودشان بكشند.
ما
به ابرقدرتها سوء ظنّ داريم ؛ كه اگر مطلب راستي هم بگويند ما
اعتقادمان ميشود كه اين رابراي مصلحتي گفتند كه مردم را اغفال
كنند.»
[5]
تهیه و تنظیم: محمد حسن رضائی
پیوندها:
1- «فراماسونري و يهود» ترجمۀ جعفر سعيدي/ انتشارات علمي تهران، ص 55
2ـ كلمات قصار، پندها و حكمتها، امام خميني ؛ طبع اوّل، بهار 1372 ص7 5 1
3-همان
4- همان
5ـ «كوثر» جلد دوّم، خلاصۀ
بيانات امام خميني 9 5 13 تا 7 6 13، ص 122: بيانات امام خميني در
جمع شركت كنندگان ايراني در كنفرانس نيمۀ دهۀ زن در «كپنهاك»