جهان نیوز - علیرضا کیانفر: به اذعان اکثر ناظران سیاسی تمام تحركات آمريكا در منطقه تنها يك هدف دارد و آن تضعيف نيروهاي موثر در مقابله با رژیم صهیونیستی است. بن بستي كه امروز غربي ها در خاورميانه با آن مواجه هستند از يك طرف نشانه خوبي از توان بومي ملل منطقه براي جلوگيري از نفوذ موثر غرب است كه با محور مقاومت شكوفا شده و با بيداري اسلامي و سرنگوني ديكتاتورهاي غرب به ثمر نشسته است و از سوي ديگر واكنش هاي نگران كننده غربي ها در برهه هاي مشابه تاريخي را يادآور مي شود.
تحركات گسترده موساد در كردستان عراق، رفت و آمد مقامات كاخ سفيد به تركيه و كشورهاي حاشيه خليج فارس و بالاخره سرمايه گذاري گسترده بريتانيا برروي تروريست هاي سوري تنها بخشي از يك پروژه براي ايجاد بحران بزرگ است.
نكته جالب اين است كه چرا آمريكايي ها خود مستقيم وارد بازي سوريه نمي شوند و تمام كمك هاي سياسي و نظامي خود را از راهكار قطر و عربستان و تركيه به دست شورشيان مي رساند؟
دو پاسخ صريح وجود دارد: يكي احتمال درگيري آمريكايي ها با روسيه و چين در صورت دخالت مستقيم نظامي در اوضاع سوريه كه قطعا آمريكايي ها در آستانه انتخابات و با اوضاع خراب اقتصادي فكر آن را نيز نمي كنند و ديگري به جان هم انداختن
” درست است که امروز آل سعود و ترک ها در یک جبهه قرار گرفته اند ولی خواب پریشان تبدیل شدن به اولین قدرت منطقه ای که مقامات کاخ سفید تعبیر کننده آن هستند نه برای ترک های خواهان شکوه عثمانی بزرگ تعبیر شدنی است و نه برای اعراب خواهان وطن عربی. "
ملل منطقه و برهم زدن آب گل آلودي كه تنها صهيونيست ها مي توانند از آن ماهي بگيرند.
با كمي دقت مي توان نمونه هاي نا موفق ديگري از نوع دوم را در راستاي طرح خاورميانه بزرگ غربي ها شناسايي كرد. تمام زمينه هاي درگيري درست در مناطقي از خاورميانه ايجاد مي شود كه فرقه ها و قوميت هاي مختلفي در كنار يكديگر به زندگي مشغول هستند. اگر هوشياري حزب الله لبنان و برخي از جريان ها و شخصيت هاي سياسي ديگر در اين كشور نبود، ماجراي ترور رفيق حريري خيلي پيش از اين زمينه لازم را براي رويارويي مذهبي در مجاورت اسرائيل فراهم مي كرد. بمب گذاري گسترده در مناطق شيعه و سني نشين عراق پروژه اختلافي ديگري است كه باز هم با هوشياري رهبران مذهبي خنثي شد.
در ماجراي سوريه توطئه با به اصطلاح دموكراسي خواهي كليد خورده و با ورود نيروهاي افراطي القاعده به خاك سوريه اوج گرفته است و ميرود تا با تحركات موساد و سازمان اطلاعاتي انگلستان رنگ قوميتي به خود بگيرد و آمريكا نيز نقش ايجاد تنش در روابط تركيه، ايران، عربستان، عراق و قطر را به عهده گرفته است.
تاريخ به وضوح نشان مي دهد كه اين قبيل سياست ها در اتاق هاي فكري با مديريت انگلستان و با عملكرد عناصر مزدور اداره مي شود.
مطلبي كه امروز موجب نگراني جمهوري اسلامي از عملكرد كشور تركيه در برابر با مسائل سوريه شده است پيمودن مسيری در جهت توطئه اي تكراري و نخ نماست كه آينده روشني را ترسيم نمي كند. طرح شقه كردن عناصر مقاومت در منطقه و اختلاف انداختن درلشكر ايشان بارها بوسيله غربي ها آزمایش شده وظاهرا قرار نیست درسی برای سیاسیون خاورمیانه باشد.
آیا مقامات ترک نمی دانند که هدف از سرنگونی بشار اسد ضربه به جمهوری اسلامی و در نهایت تضعیف تنها حلقه منسجم مقاومت در منطقه است؟
مدت
” نكته جالب اين است كه چرا آمريكايي ها خود مستقيم وارد بازي سوريه نمي شوند و تمام كمك هاي سياسي و نظامي خود را از راهكار قطر و عربستان و تركيه به دست شورشيان مي رساند؟ "
ها است که سرمداران برخی کشورهای عربی با گرفتن وعده های پوشالی از آمریکا، مردم مظلوم و بی دفاع فلسطین را تنها گذاشته اند و شعارهای جعلی ناسیونالیستی عربی خود را تنها با تغییر نام خلیج همیشه فارس و اجلاس های بی خاصیت شیوخ درمانده به نمایش گذاشته اند. ظاهرا قرار است دوستان ترک نیز به مترسک جدیدی در منطقه تبدیل شوند.
درست است که امروز آل سعود و ترک ها در یک جبهه قرار گرفته اند ولی خواب پریشان تبدیل شدن به اولین قدرت منطقه ای که مقامات کاخ سفید تعبیر کننده آن هستند نه برای ترک های خواهان شکوه عثمانی بزرگ تعبیر شدنی است و نه برای اعراب خواهان وطن عربی.
مدعی اصلی و طراح زمین بازی در گوشه ای آرام منتظر است که نفس های حریفان زیاده خواه و کم تجربه به شماره افتاده و سیطره خود را تا ابد پایدار نماید و این حریف کسی نیست جز اسرائیل.
مقامات ترکیه اگر به جای سال ها ایستادن پشت دروازه های اتحادیه اروپا و دادن امتیازاتی چون تبدیل شدن به پایگاه تهاجم فرهنگی در منطقه و مامنی برای مانور سازمان های جاسوسی غربی اندکی به هویت و جایگاه تاریخی و مذهبی خود توجه داشت تاکنون ترکیه به یک قدرت منطقه ای تبدیل شده بود و کاملا آشکار است که رسیدن به عثمانی بزرگ و مدافع اسلام با مزدوری برای غرب و دخالت در امور داخلی دیگر کشورها بدست نمی آید.
تفرقه افکنی در منطقه تنها میتواند به تجزیه کشورها و افزایش سیطره قدرت های فرامنطقه ای بیانجامد و هر کشوری در این مسیر قدم بردارد در آینده هزینه های هنگفتی را پرداخت خواهد کرد. صلح و ثبات در خاورمیانه با نسخه کشورهای غربی و درگیری نظامی محقق نمیشود و تنها راه حل موجود گفتگو فراگیر بین کشورها و گروه های مختلف است.