تصویر زیر را ببینید:
پیش از مطالعه ی ادامه ی مقاله، جمله ی زیر را کلیک و یا همین جمله را در گوگل جست و جو کنید.
« سوزناک ترین تصویر زلزله آذربایجان»
نتیجه ی این جست و جوی تصویری در سایت گوگل را نیز ببینید :
همان گونه که مشاهده شد، عکسِ فوق در روزهای اخیر به عنوان « سوزناک ترین تصویر زلزله آذربایجان» به سرعت در سطح اینترنت منتشر شد و توجه میلیون ها انسان ها را به خود جلب نمود.
تا جایی که بسیاری از هموطنان نیز در وبلاگ ها و سایت های خود در خصوص این تصویرِ جانگداز، شعرها سرودند و در رثای مرگِ این زن و شوهرِ آذری زبان که در ماه رمضان، با زبان روزه ، عاشقانه در آغوش هم جان سپرده اند نثرها نوشتند.
اما هیچ کس از هیچ کس نپرسید که « آیا این تصویرِ واقعاً متعلق به زلزله ی اهر و زرقان است ؟»
یکی از تکنیک های همیشگیِ جاعلان اخبار و ناقلان آثار، جعل اخبار و اطلاعات در هنگام خیزشِ امواج احساساتِ مردمی بوده است و در طول تاریخِ سیاست، برخی افرادِ زیرک ، همچون هس - وزیر تبلیغات هیتلر- با شناساییِ به موقع امواج احساسات برخاسته ی مردم، اخبار جعلی و موافق با انتظارات مردم را روانه ی بازار شایعات کرده و با تشدید احساسات، و افزایشِ ارتفاعِ امواجِ خیزانِ احساساتِ جامعه، آنها را به سمتی که خود می خواهند هدایت نموده و انرژیشان را به ساحلِ مطلوبِ خود، فرو می کوبند. دشمنانِ انقلاب نیز تا کنون از این شیوه بهره برداری ها نموده و با رصدِ احساساتِ پاک مردمی ، بارها به تغییرِ جهتگیری های این احساسات پرداخته و با بالاتر بردنِ امواجِِ حسی اخبار مورد نظر ، به موج سواری پرداخته اند.
***
اینترنت اما یکی از مستعدترین بسترهای اطلاعاتی تاریخ بشری است برای دو نوع انتشار :
1- انتشار فوق العاده سریعِ یک شایعه
2- انتشار اطلاعاتِ سطحی و عوامانه برای جامعه ی مخاطبانِ زودباوری که به هیچ وجه جویای صحتِ و سقم مطالب نیستند.
CP به معنای (Copy Past) است و اشاره به این معنا دارد که دارنده ی یک رایانه ی شخصی می تواند به سادگیِ چند کلیک و با صرفِ زمان تنها چند دقیقه، در انتشارِ یک شایعه ی دروغ در تمام سطح کره ی ارض مشارکتِ نماید.
در واقع برای این که یک فردِ کم اطلاع و احساساتی بتواند خبرِ دروغی را در سطح آب و زمین و حتی جو کره ی زمین ( و حتی ورای جو زمین ) منتشر نماید، تنها کافی است دو امکان بسیار ابتدایی برای او فراهم باشد : یک PC و یک CP.
و این همان پدیده ای است که نگارنده ، عنوانِ « پدیده یPCCP » را برای آن برگزیده و از آن مفهومی را می طلبد که بیانگرِ « میزان ِسادگی انتشار یک شایعه در سطح تمامِ جهان» است. واژه ی فارسی معادلی که برای این واژه ی خودساخته پیشنهاد می شود عبارت است از « پژواک اینترنتی».
پدیده ی PCCP یعنی :
یک نفر کاربرِ بی اطلاع و کم تحقیق به تنهایی، بدون نیاز به نفر و امکانات می تواند یک خبرِ بی ریشه ، دروغ و یا نامعتبر را در سرتاسر کره زمین انتشار یا بازانتشار دهد فقط و فقط اگر یک PC در اختیار داشته باشد و دانش او در حد Copy Past باشد .
شاهدِ مدعا، تصویر ِ« سوزناک ترین عکس زلزله ی آذربایجان» می باشد که هم اکنون هر انسانی در سطح جهان با جست و جویِ این جمله آن را می یابد و دردمندانه بر این زن و شوهر اهری! یا زرقانی! که در آغوش هم جان سپرده اند می نگرد.
غافل از آنکه این عکسِ مجعول النَسَب، در حقیقت،تصویرِ دو تن از هموطنانِ مرحوم در زلزله ی بم است که نُه سال پیش از این ، در سال 1382دار فانی را وداع گفته اند .
واقعیت این است که این عکس در دی ماه 1382 توسط عکاسی به نام آقای احمد خرم نژاد عکسبرداری شده و همان زمان نیز در برخی وبلاگ ها با عنوانِ «آغوشِ عاشقان زیر آوار» ارایه شد .این لینک را نیز ببینید.
اما جالب این است که با وجود آمارِ سهمگینِ اَبَرزلزله ی بم (جدول زیر)[i]در آن زمان، این همه روی این عکسِ جانگذاز، مانور نشد و در خصوصِ آن مرثیه و شعر و نثر خلق نشد.چرا ؟
پارامتر مقایسه |
زلزله ی بم (۵دی ۱۳۸۲) |
بزرگی |
6/6 ریشتر |
ژرفا |
10 کیلومتر |
قربانی |
بیست و هفت هزار هموطن |
مجروح |
سی هزار هموطن |
بی خانمان |
بیش از صدهزار نفر هموطن |
چه شده است که امروز این تصویرِ مهجور، از پستوی خاطراتِ خاک نگرفته و از زیرِ آوارهای فراموش نشده ی بم ، بیرون کشیده می شود و برای فروزانتر کردن داغِ دلهای مردم ، این گونه دروغ پردازی می شود ؟
آیا کسی می تواند ادعا کنید که نیت خیری در کار بوده است ؟ آیا این امر که کسانی تصویر دو تن از درگذشتگانِ بم را به دروغ به زمان و مکان و واقعه ی دیگری نسبت دهند و بر داغ دلِ بازماندگان و هموطنان بیفزایند شیوه ای مناسب برای تسلی دادن و آرامش بخشیدن است ؟
قدر مسلم، این گونه جعلیات، برخاسته از نفسِ سلیم و مردم دوست نمی باشد.
1- مردم و مسئولین هشیار باشند : چندی است که توسط دشمنان پروژه ی تفرقه افکنی میانِ مردم و مسئولین با محوریت « عوامل طبیعی » کلید خورده و در حال پی گیری است. این روزها عواملی همچون گرد و خاک، زلزله و ... مستمسکی شده است برای ایجاد نارضایتی های مردمی و بهانه تراشی برای ایجاد شکاف مردم- حکومت.
2- مردمِ شریف و هوشیارِ ایران آگاهانه دست های پشت پرده را رصد کرده و آلت دستِ دشمنان نشوند.
3- مسئولین با اتکا به نیروهای مردمی و انجامِ به هنگام وظایف در مدیریت جریانات، اهتمام ورزند.
4- PCCP را فراموش نکنیم و با افزایش سطح تحقیق و هوشیاریِ خویش،در زمره ساده لوحان اینترنتی قرار نگیریم.
پیش از به پایان بردنِ این مقاله ی کوتاه، یک سئوال تامل برانگیز مطرح می کنم :
چرا زلزله ی طبس نمی شود زلزله ی خراسان؟ زلزله ی بم نمی شود زلزله ی استان کرمان ؟ زلزله ی رودبار و منجیل نمی شود زلزله ی گیلان ؟ اما زلزله ی اهر و زرقان می شود زلزله ی آذربایجان ؟
آذری زبان های عزیز ! لطفا قدری تامل فرمایید و دست های آهنینِ دشمنان را زیر دستکش های مخملی مشاهده فرمایید. یقیناً شما اجازه نخواهید داد دشمنان وطن اذهان پاک شما خوبان را آلت دست خویش قرار دهند.
در این واقعه ی تلخ، قلوبِ دردمندِ ایرانیان دوبار به لرزه درآمد:
نخست، هنگامی که زمین لرزید و هنگامی که زمانِ تفرقه افکنی دشمنان فرارسید.
در این واقعه ی تلخ، قلوبِ دردمندِ ایرانیان از دو زخم آزرد، یکی زخمِ آوارهایی که بر سرِ آذریان پاک نژاد فرود آمد و دیگری زخم آوارهای بهتان که بر فرقِ پاکِ نظامِ اسلامی فرو ریخت.
[i]