تابناک به نقل از روزنامه انگلیسی
دیلیتلگراف نوشت: درس تاریخ این است که تماسهای پنهانی و کانالهای پنهان
ارتباطی، میتواند راه صلح را هموار سازد.
«دیوید بلر»، دبیر سرویس
سیاست خارجی روزنامه انگلیسی، برای نمونه به ارتباط عجیب و پنهانی میان
«مایکل اوتلی» و «برندان دادی» اشاره میکند که اولی افسر سازمان اطلاعات
خارجی انگلیس و دومی یک تاجر جمهوریخواه اهل ایرلند شمالی بوده است و
گفتوگوی سری بین آنها ـ که از سال ۱۹۷۳ آغاز شد ـ سرانجام اختلافات دو
دشمن آشتیناپذیر را در قضیه ایرلند شمالی حل کرد.
بنا بر این
گزارش، احتمالا هیچ ارتباط روشنی میان فعالیتهای پنهانی چهار دهه پیش در
خیابانهای بلفاست برای ایجاد آشتی در ایرلند شمالی و تهدید جنگ بین ایران و
اسرائیل وجود ندارد. اما همه درگیریهای حل ناشدنی یک ویژگی مشترک دارند:
این مسائل هرگز نمیتواند تنها با یک دیپلماسی آشکار حل شوند.
«جولین
آسانژ»، بنیانگذار سایت افشاگر ویکیلیکس و گروه طرفدارانش، ممکن است یک
جهان بدون اسرار سیاسی را آرزو کنند. اگر خدایی نکرده چنین شود، آنها
جهانی با خونریزی بیپایان ایجاد خواهند کرد، زیرا هیچ درگیری طولانی مدتی
بدون ارتباطات پنهان حل نشده است.
درگیری بین ایران و غرب که اکنون
بیشتر در مسأله هستهای دیده میشود نیز یک استثنا نیست، و ضرورت خنثی کردن
این بمب در حال انفجار در مسائل جهانی، این هفته جدیتر شد. یک بار دیگر
اسرائیل روشن ساخت که صبرش در حال تمام شدن است و یکی از مقامات اسرائیلی
که نامش فاش نشده، به مطبوعات محلی گفته است که اگر کسی دیگر جلوی دستیابی
ایران به قابلیت ساخت سلاح هستهای را نگیرد، آنگاه نیروی هوایی اسرائیل
مجبور است این کار را انجام دهد.
کار اسرائیل چیزی بیش از
قدرتنمایی نیست، زیرا از سال ۲۰۰۸، چنین اظهاراتی شنیده میشود. ولی اگر
یک جای داستان عوض نشود، آنگاه روزی جنگ فرا خواهد رسید و دیپلماسی آشکار و
معمول نمیتواند آن تغییر مورد نظر را ایجاد کند.
این مسأله برای
هر ناظری که به گفتوگوهای ایران با طرف مقابل در مسکو توجه میکرد، روشن
بود. حتی شکل میز مذاکره هم مناقشهانگیز شده است؛ میز مستطیل شکلی که
میزبان روس برای این مذاکرات آماده کرده بود، با گلایه یک خبرگزاری رسمی
ایرانی مواجه شد، زیرا فضای تقابل ایجاد میکند که (گفته است) آیا هیچ کس
نمیداند میز گرد برای مذاکره بهتر است؟
پس از دو روز مذاکره
بیثمر، خطرناکترین بحران جهان باز هم ادامه دارد؛ در حالی که خبرنگاران
در سالن منتظرند تا نخستین زمزمههای امتیازدهی طرفین را مخابره کنند، هر
دو طرف در فشارند تا محکم و جدی بر مواضع کنونی خود باقی بمانند.
هفت
کشور در اجلاس مسکو حضور داشتند، ولی دو کشور از میان آنها مهم هستند؛
ایران و ایالات متحده و در پایان، بنبست تنها هنگامی شکسته میشود که این
دو کشور به توافقی برسند. در آن میز مناقشهانگیز، «وندی شرمن»، نفر سوم
وزارت خارجه آمریکا درست روبهروی سعید جلیلی نشسته بود اما این دو هرگز با
همدیگر ملاقات نکردند.
آمریکاییها پیشنهاد ملاقات دوجانبه را مطرح
کردند اما آقای جلیلی نپذیرفت. در سیاست داخلی ایران، کسی که با نماینده
شیطان بزرگ ملاقات کند مورد حمله شدید قرار خواهد گرفت.
اگر سری
بودن به طور کامل تضمین شود، حتی غیرممکن هم گاهی ممکن میشود. در کنفرانس
خبری اخیر مذاکرات، آقای جلیلی از فرصت استفاده کرد تا از اسرائیلی که از
دستهایش خون میچکد، اعلام بیزاری کند.
به خاطر اهمیت فراوان سری
بودن این روش، معمولا از افسران اطلاعاتی برای این ارتباطات استفاده
میشود. در اوج دوران آپارتاید در آفریقای جنوبی ـ که ادامه حکومت اقلیت
سفیدپوست بر کشور در حال غیرممکن شدن بود ـ رئیسجمهور بوتا تصمیم گرفت،
«نیل بارنارد»، رئیس سازمان جاسوسی خود را به زندان نلسون ماندلا بفرستد.
آن دو در مدت دو سال، ۴۷ بار با یکدیگر ملاقات کردند تا در هنگام صرف چای و
ساندویچ، آینده کشور خود را طراحی کنند و تا زمانی که انتقال حکومت به
اکثریت سیاه عملی نشد، راز این دیدارهای سری فاش نشد.
نویسنده
انگلیسی سپس از یک زن در دستگاه حکومتی زیمبابوه خبر میدهد که تلاش داشته
است مشکل این کشور با انگلیس را از همین روش حل کند، اما پیشنهادش با
استقبال طرف انگلیسی روبهرو نشده و از آنجا که این زن هفته پیش از دنیا
رفته است، نویسنده انگلیسی به خود حق داده که اکنون این راز مهم را افشا
کند.
از دید وی، موضوع ایران، موضوعی کاملا متفاوت است، ولی غرب
باید امیدوار باشد که دو میانجی ایرانی و آمریکایی هماکنون در جایی مشغول
مذاکرات پنهانی برای حل این مسأله باشند!