اندیشکده "بروکینگز" با اشاره به دستور
الظواهری برای حرکت نیروهای القاعده به سوریه علیه بشار اسد، مینویسد؛
هرچه جنگ داخلی در سوریه بیشتر طول بکشد، القاعده از هرج ومرج و جنگهای
فرقهای و کشیدهشدن خشونت از سوریه به لبنان، ترکیه، عراق و اردن بهره
بیشتری میبرد.
به گزارش فارس، موسسه مطالعاتی
"بروکینگز" در مطلبی با عنوان "بازگشت عربی القاعده: بهرهوری از ایجاد هرج
و مرج در سوریه و مالی" به قلم "بروس ریدل" کارشناس سیاست خارجی در مرکز
"سابان برای سیاست خاورمیانه"، مینویسد؛ القاعده، بیش از یک دهه است که
بهار عربی را برای ایجاد بزرگترین مخفیگاههای امن و پایگاههای عملیاتش
در کشورهای عربی استثمار کرده است. در 18 ماهی که از آغاز انقلابهای عربی
میگذرد، القاعده باو جود مرگ موسسش "اسامه بن لادن" و فقدان حمایت عمومی،
قویتر شده است. این سازمان تروریستی همانند دیگر مردم جهان، از
انقلابهایی که منجر به ساقط کردن دیکتاتورها در تونس، لیبی، مصر و یمن شد،
متعجب گردید. ایدئولوژی خشونت القاعده، با جنبشهای انقلابی آرامی که کل
شمال آفریقا و خاورمیانه را در بر گرفت، به چالش کشیده شد. القاعده خود را
با شرایط تطبیق میدهد و از هرج و مرج و معضلاتی که در اثر تغییرات انقلابی
به وجود آمده، برای ایجاد پایگاهها و مقرهای جدید خود از یک سوی جهان عرب
تا سوی دیگر استفاده میکند.
* القاعده شمال مالی را تحت کنترل دارد
در شمال آفریقا، "القاعده در مغرب
اسلامی" که یکی از شاخههای این سازمان بینالمللی است، به طور
موفقیتآمیزی با یک گروه تندروی محلی در مالی با عنوان "انصارالدین" متحد
شده و آنها به طور موثری کنترل دو سوم شمال مالی را در اختیار گرفتهاند.
علاوه بر این، آنها در حال تخریب میراث اسلامی شهر افسانهای "تیمبوکتو"،
همانند آنچه که القاعده بر سر بناهای تاریخی افغانستان پیش از 11 سپتامبر
آورد، هستند. القاعده در مغرب اسلامی، همواره جزو شاخههای ضعیفتر
القاعده بوده است. این گروه که از یک گروه تروریستی الجزایری در سال 2006
به وجود آمد، یک سال پس از تاسیس، موفقیتی زودهنگام را با منفجر کردن مقر
سازمان ملل در الجزیره بدست آورد. اما این گروه بیشتر عمرش را محدود به
ربودن غربیهایی گذرانده که در بیابانهای دور الجزایر، مالی، موریتانی و
نیجر به سفر پرداختهاند و یا به دیگر اقدامات جنایی مشغول بوده است.
القاعده در مغرب اسلامی، بهار امسال پس از یک کودتای نظامی در مالی، شریکی
با نام انصارالدین یافت و آنها به کمک یکدیگر، نیروهای دولتی را از شمال
مالی رانده و سپس به مبارزه با جنبش مستقل "توآرگ" پرداختند که در ابتدا
شریکشان محسوب میشد و اکنون، مقری وسیع به اندازه ایالت تگزاس را در صحرا
تحت کنترل خود دارند.
رهبران مراکشی و فرانسوی، اکنون مقر
"القاعده در مغرب اسلامی" در مالی، را به عنوان بزرگترین تهدید برای ثبات
منطقهای در بیش از یک دهه گذشته میدانند. رهبران القاعده در مغرب اسلامی،
اکنون در حال زندگی آزادانه در شهرهای مالی هستند و از تخریب آثار اسلامی
این کشور حمایت میکنند و این مسئله را برگرفته از اسلام واقعی میدانند.
جنگجویان القاعده در مغرب اسلامی، برای ارعاب و کنترل جمعیت محلی با
انصارالدین همکاری میکنند. تلفیق تحریکآمیز "القاعده در مغرب اسلامی"،
"انصارالدین" و شورشیان "توآرگ" پیچیده و خطرناک است. آنها همگی، پس از
غارت انبار تسلیحاتی در لیبی پس از سقوط معمر قذافی، مسلح شدهاند.
"القاعده در مغرب اسلامی"، تسلیحاتی را از لیبی بدست آورد که احتمالا آن را
به مسلحترین شاخه القاعده در جهان تبدیل میکند.
* تسلیحات به غارت رفته لیبی اکنون علیه اسرائیل استفاده میشوند
در مصر نیز، مقر جهادی دیگری از
القاعده در صحرای سینا در حال شکلگیری است که مدتها، پریشان و عصبانی در
حاشیه بود. پس از انقلاب، قبایل بدوی ناراضی در صحرای سینا با زندانیان
جهادی آزادشده از زندانهای مبارک، در انجام حملات علیه تاسیسات امنیتی و
خط لوله گاز مصر-اسرائیل همکاری کردند. القاعدهایهای صحرای سینا، تابع
دستورات "ایمن الظواهری" رهبر مصری القاعده هستند که جانشین بنلادن شد.
ظواهری به نوبه خود، حملات آنها علیه اهداف اسرائیلی را تایید میکند گرچه
هنوز آنها را به طور رسمی به عنوان یکی از شاخههای القاعده نشناخته است.
تسلیحات لیبیایی همچنین به صحرای سینا نیز راه یافتهاند.
* القاعده یمن تاکنون سه تلاش ناکام علیه اهدافی در آمریکا داشته است
در یمن نیز، گروه "القاعده در
شبهجزیره عرب" از سقوط دیکتاتوری "علی عبدالله صالح"، برای کنترل بر
بخشهای دوردست جنوبی و شرقی این کشور استفاده کرده است. این گروه تابستان
جاری، بر اثر حملات نیروهای دولتی کنترل خود را بر چندین شهر از دست داد
اما همچنان به حملات مرگبار خود، علیه اهداف امنیتی در صنعا و عدن و دیگر
شهرهای بزرگ ادامه میدهد. القاعده در شبه جزیره عرب، از سال 2009 تاکنون،
سه بار تلاش کرده به اهدافی در آمریکا حمله کند و تنها، شانس و همکاری خوب
اطلاعاتی بین آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی مانع از این کار شده است.
* القاعده عراق نیروهایش را برای مبارزه با حکومت بشار اسد به سوریه اعزام میکند
در عراق نیز انتظار میرفت اقدام سال
2007 جرج بوش، گروه "کشور اسلامی عراق" که یکی از شعبات القاعده بود را از
بین ببرد اما موفقیتآمیز نبود. برغم فشار زیاد و کشتار رهبران ارشد این
گروه، این شعبه القاعده باقی ماند و خود را احیا کرد. این گروه، وابسته به
اقلیت اهل سنت عراق است که احساس میکند توسط دولت شیعه این کشور، مورد ظلم
قرار میگیرد. این گروه القاعده، ماه جاری خونبارترین حملات خود در طول
سالهای گذشته را در سراسر کشور انجام داد. القاعده در عراق، بر حملات علیه
حکومت شیعه تمرکز دارد که از آن به عنوان "لانه شیطانی صفوی"، اشاره به
امپراطوری ایرانی شیعه که در قرن هفدهم بر ایران و عراق حکومت میکرد، یاد
میکند. "ابوبکر البغدادی"، رهبر این گروه متعهد شده حملات بیشتری را در
عراق و در آمریکا انجام دهد.
القاعده در عراق، در حال فعالیت برای
صدور جهادش به سوریه در قالب هرج و مرج و جنگ داخلی است. "ظواهری" از
جهادیهای سراسر جهان خواسته، بهار جاری به سوریه سفر کنند تا به
ناآرامیها علیه حکومت بشار اسد و اقلیت علوی که از آن حمایت میکنند،
بپیوندند. اسد و علویها برای القاعده هدفی کامل هستند؛ بسیاری از اعضای
اهل سنت معتقدند که علویها، شاخهای از اسلام هستند که باید سرکوب شوند.
در حالی که القاعده بخش کوچکی از مخالفان در سوریه را تشکیل میدهد اما
مهارتهای منحصربفردی در ساخت بمب و عملیاتهای انتحاری دارد.
* امروز القاعده در سطح عملیاتی در جهان عرب قویتر از سالهای گذشته است
وبسایتهای القاعده، هر روز گزارش
میدهند که "شهدای" جدید القاعده که ملیتهای سعودی، فلسطینی و مصری دارند،
در مبارزات دمشق و حلب کشته شدهاند. گزارشات موثق از خبرنگاران حاکی از
آن است که گروهی از القاعدههایی که از پاکستان، بنگلادش و کشورهای دیگر
هستند، ارتباطات کمی با القاعده دارند. هرچه جنگ داخلی در سوریه بیشتر طول
بکشد، القاعده از هرج ومرج و جنگهای فرقهای سود بیشتری میبرد. القاعده
همچنین از کشیده شدن خشونت از سوریه به لبنان، ترکیه، عراق و اردن بهره
خواهد برد.
موفقیت القاعده در سود بردن از تغییرات
انقلابی در جهان عرب در حالی صورت میگیرد که این گروه، از حمایت مردمی
گستردهای برخوردار نیست. این گروه همچنان همان جنبش تندرویی است که تنها
در میان اقلیتی کوچک محبوبیت دارد اما تروریسم، مسابقه بر سر محبوبیت نیست.
امروزه القاعده در سطح عملیاتی در جهان عرب قویتر از سالهای گذشته است و
چشماندازهای بیشتری از قویتر شدن این گروه در آینده وجود دارد.