کد خبر: ۷۳۰۸۴
زمان انتشار: ۱۶:۱۶     ۲۲ مرداد ۱۳۹۱

سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي در یک گفتگوي چالشی با غسان بن جدو، مجری شبکه تلويزيوني الميادين به سؤال‌هاي وی درباره موضوع سوریه پاسخ داد.

به گزارش رجانیوز، در این گفتگوی اختصاصی که شبکه تلویزیونی تازه تاسیس المیادین آنرا منتشر می‌کرد، غسان بن جدو مجري اين شبکه به صورت مفصل به موضوع سوریه و مواضع ایران در این خصوص پرداخت که در ادامه متن کامل این مصاحبه را می‌خوانید:

تحولات سوريه را چگونه مي‌بينيد؟ اکنون در سوريه بحران جدي و واقعي وجود دارد. برخي‌‌‌ها تحولات اين کشور را انقلابي براي رسيدن به آزادي و عليه استبداد مي‌دانند و برخي ديگر تحولات آن را توطئه جهاني مي‌دانند که در خاک سوريه وجود دارد؛ نگاه ايران به تحولات سوريه چگونه است؟

براي توضيح در اين باره که پيشتر نيز در مصاحبه‌هاي  مطبوعاتي گفته‌ام، بايد بگويم که ما معتقديم از مقاومت و اراده مردمي که از مقاومت حمايت مي‌کند بايد حمايت شود. مقاومت اگر دستاوردهايي کسب کرده است به چه چيزي مبتني بود؟ آيا بر اراده آزاد مردم متکي نبود؟

 

اولين سفر من به لبنان در زمان تجاوزگري اسرائيل به غزه بود. فراموش نمي‌کنم در آن سفر مي‌ديدم و مي‌شنيدم در حالي که مردم مبارز فلسطين در نوار غزه هدف تجاوزگري‌هاي اسرائيل قرار مي‌گرفتند، رژيم حسني مبارک حتي از ورود آب به مردم محاصره شده غزه جلوگيري مي‌کرد و البته ديگر دولت‌هاي عربي نيز چنين مي‌کردند. در آن زمان سوريه با تمام افتخار و اقتدار از مقاومت فلسطين حمايت و پشتيباني مي‌کرد و اين نکته بسيار حائز اهميتي است.

 

کوفي عنان در سفري که به تهران کرده بود از من پرسيد ديدگاه شما درباره حل و فصل در سوريه چيست که من نيز گفتم حل و فصل در سوريه در يک کلمه نهفته است و آن دمکراسي است. بايد به مردم سوريه فرصت داده شود تا آزادانه آنچه براي آينده و سرنوشتشان مي‌خواهند محقق کنند. برقراري چنين دمکراسي با تجاوزگري‌هاي جنگي و ارسال افراد مسلح و تروريست حاصل نمي‌شود بلکه دمکراسي با اراده آزاد مردمي محقق مي‌شود نه با آنچه مراکز تسلط و ثروت مي‌خواهند.

 

بنابراين، واقعيت مشخص است. در سوريه، بايد به مردم اجازه داد آزادانه اراده خود را بازگو کنند. تقريباً از يک سال پيش، من با برخي از دوستان که گفتگو مي‌کنم به آن‌ها مي‌گويم راه حل در سوريه سوري و داخلي است نه دخالتهاي خارجي که از خارج از مرزهاي اين کشور مطرح مي‌شود. بايد مانند همه مردم جهان به مردم سوريه اين فرصت داده شود تا اراده خود را بيان کنند. ما تقريباً از يکسال پيش پيشنهادي با چهار بند مطرح کرديم. بند اول درباره توقف خشونتها و خونريزي‌ها و درگيريهاست. بند دوم وارد شدن به گفتگوهاي ملي. بند سوم برگزاري انتخابات آزاد و بي طرف و پس از آن نيز با برگزاري انتخابات، مردم سوريه مشخص مي‌کنند چه خواسته و مطالباتي دارند. من به آقاي کوفي عنان گفتم طرح شما طرح خوبي است و سبب برقراري ثبات و امنيت در سوريه مي‌شود؛ اما بايد بند ديگري به آن اضافه کنيم و آن اينکه به مردم سوريه اجازه داده شود وارد انتخابات آزاد شوند و در آن اراده خود را بيان و مشخص کنند که چه کسي و چه چيزي را مي‌خواهند.

 

اکنون درگيريها و خشونتها در سوريه شديد است؛ به اين معنا که سخن از دمکراسي و گفتگوهاي ملي اکنون دست نيافتني است؛ ما اکنون درباره جنگ داخلي در سوريه سخن مي‌گوييم. در سوريه اکنون نظام با ارتش در يک طرف و مخالفان با افراد مسلح و مبارزان در يک طرف ديگر قرار دارند. همچنين درباره اقدام بيگانه براي دادن کمکهاي تسليحاتي به افراد مسلح سخن گفته مي‌شود. کشورهايي مانند عربستان‌، ترکيه و قطر اعلام مي‌کنند با دادن سلاح به مخالفان حمايت مي‌کنند بنابراين، اکنون سخن از گفتگوي داخلي نيست و ايران در اين تحولات کجا قرار دارد؟

 

ما اين بحث را مطرح مي‌کنيم. من درباره اين موضوع با کوفي عنان گفتگو کردم و به او گفتم اگر بخواهيم در سوريه به دمکراسي برسيم، دمکراسي با دخالتهاي خارجي و ارسال سلاح و تجهيزات جنگي و تروريستها ممکن نيست. آقاي کوفي عنان نيز به صراحت به من گفت خواهان دمکراسي است، اما برخي از کشورهايي که مدعي‌اند بخشي از حل و فصل در سوريه‌اند، در واقع، بخشي از مشکل در اين کشورند. طرفهايي که نمي‌خواهند جهان اسلام در برابر دشمن صهيونيست بايستد و نمي‌خواهند امت اسلامي از توانمندي‌هاي داخلي خود بهره‌مند شود اراده مردم سوريه و بي ثبات کردن اين کشور را هدف قرار داده‌اند. چرا اين حجم فشارها بر مردم سوريه اعمال مي‌شود؟ علت اين انتقام گيري چيست؟ من معتقدم از محورهاي مهم درباره مسئله سوريه اين است که همگي بايد براي التيام بخشيدن زخم مردم سوريه و کاستن از رنج‌هاي آنها تلاش کنيم.

 

به نظر مي‌رسد برخي طرفها و کشورها از سخنان شما مانند گفتگو و التيام بخشيدن به زخم سوري‌ها متقاعد نشوند. در داخل سوريه درگيري ويرانگر وجود دارد و آنطور که برخي‌ها مي‌گويند يکصدا در سوريه وجود دارد و آن سرنگون کردن رژيم و به وضوح سرنگون کردن اسد است. برخي کشورها اکنون دخالت مي‌کنند و به مخالفان کمکهاي تسليحاتي مي‌دهند. ايران در اين باره چگونه عمل مي‌کند، به ويژه اينکه، ايران اعلام مي‌کند از اسد حمايت مي‌کند؟

ما چنين فکر مي‌کنيم که سوريه قلعه مستحکم مقاومت است. از اين رو، کسي نمي‌تواند به نمايندگي از مردم سوريه سخن بگويد. ما معتقديم دشمن اسرائيلي که با نظام حاکم سوريه مخالفت مي‌کند خواهان خير و آزادي براي مردم سوريه نيست بلکه مي‌خواهد از سوريه به علت حمايت از مقاومت و محور پايداري انتقام بگيرد. اگر دولت و مردم سوريه چنين مواضعي در حمايت از مقاومت نمي‌گرفتند، در معرض چنين توطئه‌ها و خصومتهايي قرار نمي‌گرفتند. بنابراين، مردم سوريه بهاي موضع اصولي و ثابت خود را درباره مقاومت مي‌دهند. از اين رو، مسئله اول درباره حل و فصل در سوريه بايد سوري باشد و هيچ کس نبايد حق مردم سوريه را در آنچه مي‌خواهند مصادره کند.

چرا آنها براي رسيدن به اين امر از طريق تلاشهاي ديپلماتيک و راههاي سياسي تلاش نمي‌کنند و چرا آقاي کوفي عنان گفت نمي‌تواند در مسيرش يک قدم هم پيشرفت کند؟ بنابراين، اين طرفها و اين مراکز قدرت و ثروت به فکر منافع خود و نه چيز ديگر هستند. آمريکا به صراحت و آشکارا مي‌گويد اهداف و نيتهاي مشخصي دارد. چه کسي به آمريکا اين حق را داده است که چنين تحريم‌هايي بر سوريه اعمال کند و به نمايندنگي از مردم سوريه سخن بگويد.

 

آمريکا عليه نظام سوريه است زيرا اين نظام از مقاومت حمايت مي‌کند و آمريکا از اسرائيل. چرا ترکيه و برخي کشورهاي حوزه خليج فارس و عرب عليه نظام حاکم در سوريه هستند؟

ما درباره اين مسائل با دوستان ترک خود سخن مي‌گوييم و چند بار در مذاکراتي که با آنها  داشتم گفتم نبايد دچار اشتباه راهبردي شوند. نبايد اجازه دهيم اين رويارويي که بين مقاومت اسلامي و امت اسلامي عليه دشمن صهيونيست و سياستهاي استکباري آمريکا وجود دارد به علت حساسيتهاي مذهبي و نژادي به تقابل و تعارض در داخل امت اسلامي تبديل شود. اين چيزي است که دشمنان مي‌خواهند. با نهايت تاسف، برخي از دولتها دچار چنين اشتباه‌هايي شده‌اند و اکنون نيز بهاي اشتباهاتشان را مي‌دهند.

به عنوان مثال، زماني خانم بي نظير بوتو درباره افغانستان به صراحت گفت گروه‌هاي تروريستي را آمريکا ايجاد کرده و عربستان حمايت مالي کرده است و ما نيز به ساماندهي و آموزش آنها پرداختيم، اما در نهايت به بلايي براي ما تبديل شده‌اند. آمريکا با اين بهانه يعني بهانه تروريسم به افغانستان به عنوان يک کشور اسلامي حمله کرد و همچنان نيز آن را اشغال کرده است. اين اشتباه بزرگي است که برادران پاکستاني ما در آن قرار گرفتند و بعدا رد کردند. بنابراين، اگر اين فتنه توسعه يابد، فراتر از مرزهاي سوريه خواهد رفت و به ديگر کشورها خواهد رسيد. از اين رو، همه بايد کاملاً با درايت و احتياط عمل کنيم و هوشيار باشيم و هر فرصتي را از مستعمراني که مي‌خواهند فتنه را از کشوري به کشور ديگري منتقل کنند بگيريم.

از اين رو، کشورهاي استعماري که پيش از اين از اين شيوه ها استفاده کرده‌اند بار ديگر مي‌خواهند اين تجربه را تکرار کنند. از اين رو، بايد چنين فرصتي به آنها داده نشود و اين تهديد به فرصتي براي ملتها و جوامع اسلامي تبديل شود. بايد براي تبلور و بکارگيري توانمندي موجود در کشورهاي اسلامي در ترکيه، عراق، سوريه و ايران تلاش کنيم.

تا زماني که تلاشهاي خارج از سوريه و جلسات شوراي امنيت و ديدارها بين باراک اوباما و ولاديمير پوتين براي برون رفتن از بحران سوريه، چه با گزينه نظامي يا ايجاد حل و فصل در آن، ادامه دارد، ايران راه حل نمونه يمن را در سوريه مبتني بر کناره گيري اسد و روي کار آمدن دولت ديگر را مي‌پذيرد؟

 

ما معتقديم اين فعاليتها در خارج از سوريه به تداوم ورود سلاح و تروريستها به سوريه منجر مي‌شود. کسي نبايد ديدگاه و تصور خود را بر سوريها از طريق صدور خشونت و سلاح و تروريست بر سوريه تحميل کند. بنابراين، اين طرفها به دنبال منافع خود و نه منافع مردم سوريه هستند اما ما معتقديم بايد در سطح بين الملل تلاشهاي ديپلماتيک انجام شود تا از چنين رويکردها و دخالتهايي جلوگيري شود.

 

تا زمانيکه شما سوريه اسد را متحد راهبردي خود مي‌دانيد آيا ماندن او در قدرت خواست راهبردي است و سرنگون شدن او شکست و خسارت و شکست راهبردي براي ايران به شمار مي‌رود؟

 

معتقديم هر نظامي که از مقاومت حمايت مي‌کند و با وجود همه فشارها در برابر توطئه‌هاي بيگانگان ايستادگي مي‌کند. تقريباً دشمنان سوريه از هر ابزاري که داشتند استفاده کرده‌اند. اکنون چگونه اسد توانسته است در مرکز قدرت بماند؟ آيا اين طور نيست که وي بر حمايت مردمي تکيه کرده است؟ البته، ما نمي‌گوييم هيچ طرفي با او مخالف نيست؛ اما در برآورد کلي اراده مردم سوريه در کنار او قرار دارد. اگر چنين فشارهايي بر هر يک از کشورهاي منطقه اعمال مي‌شد، از مدتها پيش سرنگون شده بود بنابراين، دکتر بشار اسد به عنوان نماينده مسئولان و مردم سوريه طي دهه‌هاي گذشته ثابت کرده است مدافع سخت مقاومت و پايداري است و ما معتقديم مردم سوريه بايد مشخص کنند خواهان چه اصلاحاتي هستند.

شما مي‌دانيد در ايران نيز متهم هستيد در امور داخلي سوريه دخالت مي‌کنيد و نيروهاي سپاه پاسداران در آنجا حضور دارند و به لحاظ نظامي و امنيتي نيروهاي سپاه پاسداران از رهبران و نظام سوريه حمايت مي‌کنند؛ چنين اتهام‌هاي عليه شما وجود دارد؟

هر اتهامي که آنها بخواهند مي‌زنند. آنها چنين اتهام هاي مغرضانه‌اي ترويج مي کنند. يکسال است که آنها خواهان سرنگون کردن نظام اسد در سوريه هستند، اما تلاششان به جايي نرسيده است. درباره سوريه نظام و مردم سوريه تعيين کننده هستند. ما به چنين دروغپردازيها و فريبکاريهاي رسانه‌اي که هدف از آن ضربه زدن به روابط ايران و سوريه است اهميتي نمي‌دهيم.

يعني شما به طور قاطعانه وجود نيروهاي سپاه و ديگران را در سوريه رد مي کنيد؟

بله، صددرصد.

 

اکنون گفته مي شود 48 نفر از ايراني‌ها ربوده شده در سوريه از نيروهاي سپاه پاسداران هستند، درباره اين مسئله چه مي‌گوييد؟

اين هم يکي از آن بحثهايي است که بايد درباره آن سخن بگوييم. ببينيد، از پديده‌هاي تاسف باري که در جهان امروز وجود دارد ربودن افراد بي گناه است. سوريه به لحاظ عادي و ديني کشور گردشگري است. اماکن مقدس و مراکز ديني در آن وجود دارد. مردم ايران معمولاً براي زيارت اين مراکز و اماکن ديني و مقدس به آنجا مي‌روند. بنابراين، مردم سوريه نيستند که در کمين زائران ايران هستند بلکه گروه‌هاي تروريستي هستند که چنين اقداماتي مرتکب مي‌شوند. هيچ عاقل و انساني به چنين اقدامي راضي نمي‌شود. اين جنايت مشخصي است و طرفهايي که از اين جنايت حمايت مي‌کنند در آن شريک‌اند.

 

آيا از گفتگو بين مخالفان حمايت مي‌کنيد و آيا ايران براي گفتگو بين مخالفان، به ويژه اخوان المسلمين، با دولت سوريه طرحي دارد و حمايت مي‌کند؟

حتما چنين است. ما مي‌گوييم تنها راه حل سوريه همين است. ما از يکسال پيش چند بار با دوستان در اين باره سخن گفته‌ايم و پيام‌هايي به آنها داده‌ايم و گفته‌ايم که بايد از بکارگيري سلاح و خونريزي جلوگيري شود؛ همه گروه‌هاي سوري وارد گفتگوهاي ملي شوند و به دنبال راههاي مناسب براي برقراري بازگرداندن آرامش و امنيت به سوريه باشند. اين مسئله اين فرصت را فراهم مي‌کند که مردم سوريه خواسته‌هاي خود را محقق کنند که به برگزاري انتخابات آزاد و بي طرف منجر مي‌شود و در سرانجام اراده مردم مشخص کننده مي‌شود.

 

آيا همچنان براي اين امر فرصت وجود دارد؟

ما فکر مي‌کنيم فرصت وجود دارد. درست است که دير شده است، اما فرصت وجود دارد.

اخوان المسلمين به طور کلي در منطقه به ويژه در مصر به قدرت رسيده است. پيش از اين روابط ايران با مصر زمان حسني مبارک خوب نبود. اکنون با حضور محمد مرسي، ايران تحول جدي در روابط قاهره و تهران را پيش بيني مي‌کند؟

همانطور که گفتيد ما پس از معاهده کمپ ديويد، روابط ديپلماتيک خود را با قاهره قطع کرديم. ما رژيم مبارک را رژيمي ديکتاتور مي‌دانستيم به ويژه اينکه با دشمن صهيونيست وارد صلح شد. درباره اخوان المسلمين بايد بگويم ما آن را جنبشي ديني و پيشرو در زمينه عقيده ديني طي ده‌هاي گذشته مي‌دانيم و مورد احترام ما بود، به ويژه اينکه ما اراده مردم مصر را مورد احترام قرار مي‌دهيم. اين مردم در تمدن اسلام نقش بارزي داشتند. اين انتخاب مردم مصر است که براي همه مورد احترام است. ما بسيار خوشحاليم براي مردم مصر اين فرصت پيش آمد که خود تعيين کننده باشند. ما معتقديم که اين سبب گشوده شدن افق‌هاي جديد در روابط بين دو کشور خواهد شد.

جمهوري اسلامي ايران چه اقدامي مي‌تواند با مصر اخوان المسلمين چه در روابط دوجانبه يا منطقه‌اي داشته باشد؛ آيا ممکن است مصر و ايران طرحي براي حل و فصل برخي مسائل از جمله سوريه ارائه کنند؟

 

حتماً، ما در فکر چنين امري هستيم. نکته اول اين است که پس از بيداري اسلامي در مصر، تونس و ساير کشورها شاهد هستيم که اين امر فرصت گسترده‌اي به تشريک مساعي و فکر بين کشورهاي اسلامي منجر مي‌شود. فکر مي‌کنيم دشمن صهونيست نگران مي‌شود که ببيند کشورهاي منطقه مانند ايران، عراق، ترکيه، مصر و لبنان به يکديگر نزديک مي‌شوند از اين رو ما به چنين همکاري و نزديکي تاکيد مي‌کنيم تا قطب اسلامي و منطقه‌اي موثر و کارآمد در سطح تحولات منطقه‌اي و جهاني شکل گيرد زيرا چنين قطبي اگر شکل گيرد، به لحاظ سياسي و اقتصادي بسيار حائز اهميت خواهد بود.

 

ماههاست که درباره احتمال حمله نظامي اسرائيل و آمريکا به ايران سخن گفته مي‌شود و نيز درباره تقويت نيروهاي آمريکايي در پايگاه‌هاي آن در خليج فارس سخن گفته مي‌شود، آيا ايران هراسان است يا احتمال حمله نظامي را طي ماه‌هاي آينده چه آمريکا و چه اسرائيلي مي‌دهد؟

ببينيد، دو مسئله وجود دارد. ما به عنوان نظامي قدرتمند و مقتدر بايد در برابر هرگونه تهديد احتمالي حتي اگر چنين تهديدي اندک باشد آماده شويم. ما همه توانمندي خود را براي آمادگي براي دفع تجاوزات بکار مي‌گيريم. اما شما مي‌بينيد دشمن ضعيف‌تر از آن است که به چنين امري فکر کند. دشمن صهيونيست سيلي‌هاي پياپي در لبنان و فلسطين دريافت کرد. از اين رو،  اين دو پيروزي صفحات روشني در برابر مقاومت و پايداري در لبنان و منطقه گشود.

روابط شما اکنون با مقاومت فلسطين چگونه است؟

بسيار خوب. ما حماس را يکي از ظرفيتهاي مهم جهان اسلام مي‌دانيم و با آنها همکاري مي‌کنيم. اميدوار بوديم که در زمان حمله اسرائيل به نوار غزه واجب است هر مسلماني از مقاومت قهرمان در فلسطين حمايت کند. ما همچنان چنين روابط خوبي چه با سوريه يا جنبش‌هاي مقاومت و پايداري و حماس داريم. رهبران حماس از دوستان واقعي ما هستند.

روابط ايران با روسيه چگونه است و آيا اطمينان  داريد موضع روسيه در حمايت از رهبران سوريه ادامه يابد؟

ايران و روسيه دو کشور همسايه‌اند که روابط تاريخي و خوبي با هم دارند. دوستان روس در مذاکراتي که با آنها داشتيم متوجه شديم خوب مي‌دانند نبايد به هيچ طرفي اجازه داد تا اراده خود را از طريق رويکردهاي نامشروع و حمايت از سلاح و تروريست تحميل کنند. ما چنين حسي را در آنها مي‌بينيم.

آيا شما اطمينان داريد موضع روسيه ادامه خواهد داشت؟

تاکنون ما چنين ديده‌ايم. آنها مواضع اصولي در پيش گرفته‌اند. در همه مذاکرات چنين حسي را در آنها يافته‌ايم و نحوه برخورد آنها نيز نشان دهنده اين امر است. آنها با ارسال سلاح و شيوه‌هاي غير دمکراسي به سوريه مخالف‌اند.

درباره مسئله هسته‌اي ايران، مشکل درباره پيشروي نکردن مذاکرات کجاست و ايران مشخصا چه مي‌خواهد؟

بارها در مطبوعات گفته‌ام مسئله اصلي موضوع هسته‌اي ايران نيست (بلکه مسئله‌اي ديگر است) بلکه مسئله واضح است. ايران عضو ان پي تي و عضو آژانس بين‌المللي انرژي هسته‌اي است و با شيوه‌هاي مختلف اعتماد ناظران بين المللي را کسب کرده است. ايران همه قوانين را رعايت کرده است و فعاليت‌هاي آن به مسير فعاليتهاي غيرمسالمت آميز منحرف نشده است. اما مشکل کجاست؟ من بارها گفته‌ام آنها به ما مي‌گويند شما نبايد اصلاً چنين فناوري علمي و پيشرفته‌اي داشته باشيد. يکي از نمايندگان انگليس به صراحت به من گفت که شما نبايد چنين فناوري و دانشي داشته باشيد. يک بار ديگر به ما گفتند که مشکل ايران مشکل هسته‌اي نيست بلکه مواضع اصولي آن و حمايت آن از مقاومت فلسطين و لبنان است. آنها به صراحت يا به تلويح اين موضوع را بيان کرده‌اند. مردم ما معتقدند انرژي مسالمت آميز هسته‌اي انرژي مشروعي است و هر ملتي حق دارد عضو کشورهاي هسته‌اي و از نتايج اين انرژي بهره مند شود. ما معتقديم آنچه جمهوري اسلامي ايران در زمينه دفاع از حقوق مسالمت آميز خود انجام مي‌دهد دفاع از همه کشورهاي عضو آژانس بين المللي انرژي اتمي است. از اين رو، اين مسئله در نهايت به تحقق پيشرفت و ترقي براي امت اسلامي است.

 

ما مي‌دانيم شما از مقاومت و لبنان در حزب الله حمايت مي‌کنيد؛ آيا مي‌توانيم اين روابط را راهبردي قلمداد کنيم که به هيچ وجه عقب نشيني درباره آن صورت نمي‌گيرد؟

به نظر من اين روابط فراتر از واژه راهبردي است. اين روابط اساسي و اعتقادي است. ما اعتقاد راسخ داريم بايد با ظلم، اشغالگري و تجاوزگري مقابله کنيم. ما اعتقاد داريم کسانيکه مي‌خواهند به اشغالگري خود مشروعيت بخشند، نمي‌توان از آن چشم پوشي کرد. از اين رو معتقديم روابط ما با مقاومت لبنان يا مقاومت فلسطين روابط فراتر از راهبردي است.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها