اگر الان شما امکان بیابید و بیایید به زندان های آمریکا سر بزنید می بینید که بسیاری از زن هایی که اینجا زندانی هستند کسانی اند که بی گناه دستگیر شده اند تا طعمه قرار بگیرند که مثلا شوهرشان را تحویل دولت آمریکا بدهند.
شهرزاد میرقلی خان، زن ایرانی به اتهام مشارکت در خرید دوربینهای دید در
شب (که در بسیاری از فروشگاههای شکار در کشورهای اروپایی یافت میشود) در
اتریش دستگیر شد و پس از محاکمه و سپری کردن دوران محکومیت خود، با ترفندی
توسط سرویسهای امنیتی آمریکا به این کشور کشانده شده و در آنجا به همان
جرمی که محکومیت آن را سپری کرده بود، مجدداً محاکمه و به ۵ سال حبس محکوم
شد، گفتگوي زير با شهرزاد ميرقليخان چند ماه قبل از آزادی و هنگام تماس
تلفني با خانواده اش توسط مشرق انجام شده است.
خانم شهرزاد ميرقليخان چه خواستهاي از ما به عنوان هم ميهنان خود داريد و
چه خواستهاي از مسئولان كشور برای رفع گرفتاري خود در كشوري ديگر داريد؟
شهرزاد ميرقليخان: من فقط از شما ميخواهم كه پيام من را به ملت و هم
ميهنان عزيزم برسانيد كه از من .پشتيباني كنند چرا كه من واقعا بيگناه در
زندان گرفتار شدهام. من از مردان و زنان هم وطنم ميخواهم كه از من حمايت
كنند و هر چه ميتوانند براي آزادي من تلاش كنند تا بتوانم هر چه سريعتر
نزد خانواده و به ويژه دو دختر نوجوانم بازگردم كه سه سال است آنها را
نديدهام.
من از مقامات دولتی تقاضا دارم که توجه کنند به این نکته که وضعیت پرونده
من در حال حاضر یک فرصت فوق العاده طلایی برای دولت ایران است تا به دنیا و
جهانیان نشان دهد که دولت آمریکا چگونه برای افراد بی گناه پرونده سازی
کرده و علیرغم سر دادن دفاع از حقوق بشر اما بدیهی ترین حقوق افراد را
نادیده می گیرد.
به نظرم الان فرصت مناسبی است تا دولت جمهوری اسلامی نیز از آن استفاده
کرده و به افکار عمومی جهانی نشان دهد که دولت آمریکا چگونه همه را جاسوس
می بیند.
رسانه ها و مقامات باید از این فرصت استفاده کرده و به همه نشان دهند که
دولت آمریکا چگونه سعی دارد با گرفتار کردن من در زندان از من بر علیه
کشورم اعترافاتی گرفته و با آنها علیه ایران تبلیغات نماید.
من از دولت کشورم درخواست دارم که پرونده من را در محاکم قضایی بین المللی
مطرح کرده و دولت آمریکا را بابت دروغ هایی که به من و کشورم بسته است و به
خاطر مظالمی که به من به جرم آنچه مرتکب نشده ام وارد آورده است محاکمه
کند و مجالی فراهم کنند تا دنیا واقعیت دولت ایالات متحده و چهره بی نقاب
این کشور را ببیند.
معنی این حرف های شما این است که مقامات آمریکایی از شما می خواهند که علیه ایران اعترافاتی را انجام دهید؟
ببینید دولت آمریکا ادعا دارد که شوهر سابق من آقای محمود سیف برای دولت
ایران کار می کند و اینها من را بازداشت کرده و طعمه قرار داده اند تا وی
را از ایران بیرون کشیده و او را دستگیر کنند. اینها از من خواسته اند که
من اینجا علیه آقای سیف و دولت ایران اعترافاتی انجام دهم و از سوی دیگر
کاری کنم که شوهر سابقم از ایران خارج شود تا دولت آمریکا به منظور خود
برسد.
ببینید اصلا این کار در دولت آمریکا به یک رویه و روال تبدیل شده است که یک
نفر را می گیرند و حتی می ربایند می آورند اینجا به زندان می اندازند و به
او می گویند که اگر این اتهامات را که ما علیه تو مطرح می کنیم را قبول
نکنی ما تو را مثلا 80 سال حکم زندان برایت صادر می کنیم تا در زندان بپوسی
و از بین بروی و او را تحت فشار می گذارند تا این افراد بیایند و برای
اینکه از زیر بار روانی این مسائل خلاص شوند بروند و با دولت آمریکا همکاری
کنند و اتهامات مطرح شده از سوی آنها را قبول نمایند که این خود آغاز
ماجرایی تازه خواهد بود.
من البته از ابتدا هم هر چه اینها بر من فشار آوردند حاضر به همکاری با
آنها نشدم و گفتم که من با شما همکاری نمی کنم و اگر می گویید شوهر سابق من
کاری کرده است بروید و او را بازداشت کنید.
من مخفی کاری بلد نیستم و اگر می گویید که من شاهد به اصطلاح تخلفات شوهر
سابقم بوده ام خوب اشکالی ندارد من هر چه دیده ام را روی کاغذ می آورم و
بعد شما اگر راست می گویید بر اساس اعترافات من عمل کنید. خوب مستقیم بروید
سراغ شوهر سابق من. چرا آمده اید من را دستگیر کرده اید و بعد هم دائما از
من می خواهید که مخفیانه با شما همکاری کنم و جاسوس بازی در بیاورم و با
فریب و نیرنگ شوهر سابقم را از ایران خارج کنم به اینجا بکشانم تا شما او
را بازداشت کنید و هر چه علیه او مطرح می کنید هم تایید کنم و بگویم که من
شاهد همه اینها بوده ام.
شما در مدت بازداشت با شکنجه جسمی هم مواجه بوده اید؟
ببینید اینها نمی آیند شما را بزنند و آشکارا کسی را شکنجه کنند اما به
عنوان مثال من را از ساعت چهار صبح می بردند در سلول های انفرادی که باید
زندانی در آنها منتظر بماند تا به دادگاه برود و در این سلول ها عرض نشیمن
گاه صندلی که برای شما قرار داده اند کمتر از 20 سانتیمتر است و دمای هوای
این سلول ها نیز در بهترین حالت 10 درجه سانتیگراد بالای صفر است و زندانی
را با یک لباس نازک و نامناسب داخل این سلول می گذارند که فرد در آن تقریبا
فریز می شود. اصلا از سرما و نشستن روی یک صندلی که کلا 20 سانتیمتر نشیمن
گاه دارد خود به خود ستون فقرات فرد به هم می پیچد.
از ساعت چهار تا هفت و نیم صبح من را در چنین محیطی نگه می داشتند و بعد
تازه ساعت هفت و نیم صبح زنجیرهای سنگین دور کمر و پاهای زندانی می بستند
تا او را به دادگاه ببرند. برای من هر بار که می خواستند مرا به دادگاه
ببرند این زنجیرهای سنگین را چنان محکم می بستند که من هر بار که به دادگاه
می رفتم و باز می گشتم تمام نقاط بدنم که زنجیر به آنها بسته شده بود از
دست و پا گرفته تا کمر همه خونین و مالین بود جوراب های من در پاهایم پاره
می شد تا دوباره به زندان بازگردم.
شاید برای بسیاری از زندانیان این زنجیرها را کمی شل تر می بستند اما برای
من زنجیرها را چنان محکم می بستند که من همیشه چند روز بعد از روز برگزاری
دادگاه نیز دست و پا و کمرم به شدت مجروح بود.
وضعیت آسیبی که ستون فقرات شما دیده بود چگونه است؟
اولا که مرا بدون دلیل یکبار فرستادند به یک زندان دیگر آن هم با یک اتوبوس
که فقط هم من داخل آن بودم و در حین انتقال هم باز با زنجیر مرا بسته
بودند آن هم خیلی محکم. این نقل و انتقال خیلی به من فشار وارد کرد. وقتی
هم برگشتم مسئولان زندان بدون دلیل از من خواستند که کمدی را که مواد غذایی
ام را داخل آن نگهداری می کردم عوض کنم و مرا مجبور کردند که خودم این کمد
را از طبقه پایین به طبقه بالا برده، عوض کنم و بازگردانم که این کار به
شدت به کمر من آسیب رساند و من از شدت درد فریاد می زدم اما اینها به من
اجازه رفتن نزد دکتر ندادند و 11 روز مانع از آن شدند که من حتی یک سی تی
اسکن از کمرم انجام دهم. بعد از 11 روز هم وقتی من خیلی بی تابی کردم به من
گفتند که برو و تست حاملگی بده. شما تصور کنید در زندانی که همه زن هستند
حالا بماند از اتفاقاتی که آنجا می افتاد چگونه این تصور منطقی به نظر می
آید که درد کمر من ناشی از حاملگی باشد.
خیلی در زندان از این بلاها بر سر منن آورده اند. شکنجه ها دیگر به شکل قدیمی نیست و اینها به این طرق مرا شکنجه می دهند.
وضعیت پرونده شما الان چگونه است؟ بلاتکلیف هستید یا وضعیت تان مشخص شده است؟
من درخواست تجدیدنظر دارم ولی ببینید سیستم قضایی و وضعیت حاکم بر دادگاه
های آمریکا از بیخ و بن و از ریشه خراب است. ببینید اینجا اف بی آی می آید
یک پرونده برای کسی درست می کند و یک دادگاه فرمالیته به صورت علنی برگزار
می کنند اما قبل از اینکه شما به دادگاه بروید حکم دستوری از اف بی آی روی
میز قاضی هست و اصلا برای او مشخص شده که اگر زندانی می خواهد از خود دفاع
کند چقدر وقت دارد و چه اتفاقاتی باید در دادگاه رخ دهد. ببینید اینجا همه
چیز نمایش است و سناریوی آن از قبل تهیه و تدوین شده است.
اگر الان شما امکان بیابید و بیایید به زندان های آمریکا سر بزنید می بینید
که بسیاری از زن هایی که اینجا زندانی هستند کسانی اند که بی گناه دستگیر
شده اند تا طعمه قرار بگیرند که مثلا شوهرشان را تحویل دولت آمریکا بدهند.
الان به عنوان مثال یک زن سنگاپوری اینجا هست که شوهر او نیز متهم به تهیه
لوازم چرخبال برای ایران است.
در آمریکا قانونی هست که می گوید اگر کسی به اندازه یک کلمه از موضوعی که
در قوانین آمریکا تخلف یا جرم محسوب می شود اطلاعی داشته است و به دولت
اطلاع نداده متهم و محکوم است.