فارس، محمد پورقربان دانشجوی کارشناسیارشد روابط بینالملل در یادداشتی به تحلیل وضعیت کنونی ترکیه پرداخت.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
پس از 1923 که جمهوری ترکیه بر بقایای امپراتوری عثمانی تاسیس شد، رهبران آن به خصوص مصطفی کمال پاشا یا همان آتاتورک، اهم سیاستهای خود را در نزدیکی به غرب بنا کرد و بیشتر به دنبال متقاعد کردن اروپا برای پذیرفتن ترکیه به عنوان یکی از اعضای خود بودند.
از طرفی رهبران جمهوری ترکیه بیشتر به دنبال پاک کردن سوابق سوء باقی مانده از دوران امپراتوری عثمانی بودند و سعی میکردند خاطرات ناخوشایند آن دوران را از اذهان جهانیان پاک کنند.
از این رو شعار معروف رهبر ترکیه مبنی بر " صلح در داخل، صلح در دنیا " بیان شد و آنها توانستند با این شعار گامی بلند در جهت معرفی خود به عنوان حامی صلح و ثبات در منطقه و نهایتاً در کل دنیا بردارند.
با حمله آمریکا به عراق، گویی ترکها از خواب چندین ساله بیدار شده و به این نکته پی میبرند که غیر از اروپا و آمریکا مناطق دیگری در دنیا وجود دارد که شاید از اهمیت بالاتری نسبت به اروپا و آمریکا، برای ترکیه برخوردار باشد.
از همین دوران بود که با روی کار آمدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه و اعمال تغییراتی در سیاست خارجی این کشور، شاهد رویکرد جدیدی نسبت به منطقه خاورمیانه از سوی ترکها هستیم. با وجود تمامی این تغییرات ولی سران ترک کماکان بر اصول سیاست خارجی خود پایبند بودند. در این بین ذکر بخشهایی از اصول سیاست خارجی ترکیه، که به بازسازی وجهه دوران عثمانی آن کمک شایانی میکند نیز جالب توجه است، که از جمله میتوان به سیاست عدم مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه و همچنین عدم دخالت در مناقشات بین کشورهای منطقه اشاره کرد!
اصولی که اگر اکنون به دنبال یافتن گوشهای از آن در سیاست خارجی ترکیه باشیم، اثری از آن نخواهیم یافت. در حال حاضر مشاهده میکنیم هر کجای دنیا که بحران و مناقشهای وجود داشته باشد، به خصوص در منطقه خاورمیانه، نام ترکیه جزو مداخلهکنندگان دیده میشود. گویا ترکها قصد دارند تاریخ را به عقب برگردانند و یاد و خاطره دوران عثمانی، که خود طی دههها سال سعی در پاک کردن آن از اذهان بشر را داشتند، را دوباره زنده کنند.
حمایت مستقیم و غیر مستقیم از عملیاتهای تروریستی، ارتباط با غرب و رژیم صهیونیستی و همکاری در جهت نیل به اهداف آنها در منطقه، حمایت از سرکوب اعتراضات مردمی در منطقه، حمایت از حاکمان دیکتاتور، پناه دادن به تروریستها، تجهیز و تسلیح مخالفان در دیگر کشورها و.... همه اینها گوشهای از اقدامات دولت ترکیه در طول چند سال اخیر است.
اکنون نیز نقض آشکار حاکمیت کشور عراق و دیدار وزیر امور خارجه ترکیه با برخی افراد در منطقه کردستان، برگ تازهای از بروز عثمانیگری نوین در سطح منطقه را آشکار میسازد.
از این رو دولت ترکیه لازم است توجه داشته باشد که دنیای امروز تفاوتهای بسیاری با دنیای دوران عثمانی دارد و قلمرو آن نیز محدودتر شده است! و همچنین کشورها نیز با آن دوران تفاوتهایی دارند.
امروزه مشاهده میکنیم کشورهای بسیارکوچک با جمعیت اندک تاثیرگذاری بیشتری نسبت به کشورهای بزرگتر دارند و بعضاً گروههایی مانند مقاومت حزبالله، حماس و... اثر گذاری آنها بر مناسبات بینالمللی به مراتب بیشتر از یک کشور مستقل در یک منطقه است.
با توجه به تغییراتی که در منطقه در حال رخ دادن است به نظر میرسد دولت ترکیه نیز مانند استعمارگران غربی فریب این اوضاع نابسامان را خورده و بیمهابا جهت صید منافع بیشتر، خود را در این آب گلآلود انداخته است؛ غافل از اینکه ممکن است مانند دیگر طمعورزان، جان، آبرو، حیثیت و اعتبار خود را بر سر این بیخردی از دست داده و در این آب گلآلود غرق شوند.