بعد از تمجید از دیکتاتوری رضاخان، انگار قرار است شاهد تعبیرات و تفسیرهای جدید صادق زیباکلام از برخی وقایع تاریخ معاصر ایران آن هم به عجیبترین شکل ممکن باشیم؛ موضوعی که اکنون به عرصه جنبش مشروطه و نقش روحانیت به خصوص شیخ فضلالله نوری رسیده است.
به گزارش رجانیوز، انگار «خلاف آب شنا کردن» برخی فعالان سیاسی قرار است به عرصههای جدیدی هم کشیده شود و حتی بنیانهای کارشناسی تاریخ معاصر ایران را هم زیر سوال ببرد؛ چرا که صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در مطلبی که اخیرا در سایت «خبرآنلاین» منتشر کرده، تمام تحقیقات و نظریات کارشناسان را زیر سوال برده و با رد ماجرای «شکست مشروطه»، روحانیت را در این ماجرا شکست خورده نامیده است!
او در بخشی از این یادداشت نوشته است: «برخلاف این قول مشهور، نه مشروطه به انحراف کشانده شد، نه لیبرالها، نه سکولارها و یا غربزدهها سعی کردند یا خواستند آن را به انحراف بکشانند و نه اساساً روحانیت و رهبران مشروطه دست از مشروطه کشیدند و به آن پشت کردند. علماء نجف همواره از مشروطه و مجلس مشروطه دفاع کردند، و علماء و رهبران مشروطه در ایران هم تا به آخر با مشروطه ماندند. ضمن آنکه شماری از آنان که در رأس آنها مرحوم شیخ فضل الله نوری قرار داشت دست از مشروطه کشیدند و نه تنها به آن پشت کردند بلکه در رویارویی با آن و به توپ بستن مجلس مشروطه و اعدام مشروطهخواهان با محمد علیشاه در یک جبهه قرار گرفتند.»
این ادعای عجیب که با مستندات تاریخی در تناقض جدی قرار دارد، در حالی از سوی زیباکلام مطرح شده که اکثر قریب به اتفاق مورخان معتقدند که جنبش مشروطه اگرچه در ابتدا قرار بود جلوی استبداد داخلی را بگیرد اما به دلیل نفوذ نیروهای خارجی در آن و هدایت شدن توسط بیگانگان، به سرعت منحرف شد و به سوی اسلامزدایی و غربزدگی از ایران به اسم مدرن شدن پیش رفت؛ تا جایی که جلال آل احمد در کتاب معروف خود «در خدمت و خیانت روشنفکران» مینویسد: «من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد.»
جرم شیخ فضلالله نوری چه بود؟
شیخ در آغاز هوادار مشروطه بود و مشروطه خواهان را نیز حمایت میکرد، اما پس از پی بردن به مبانی تفکر مشروطه خواهان، در صدد هماهنگ نمودن قوانین مشروطه با موازین شرع مقدس برآمد و آنگاه که پشتیبانی انگلیس را از مشروطه خواهان مشاهده کرد بر انحراف به وجود آمده بیشتر اذعان نمود و تکلیف خود دانست تا در مقابل این انحراف ایستادگی نماید. شیخ فضل الله مسیر خود را از مسیر مشروطه خواهان جدا کرد و لذا آماج تهمتها و دشنامهای فراوان قرار گرفت اما او از موضع خویش دست برنداشت و بر خواست به حق خود اصرار میورزید که عبارت بود از: تطبیق قوانین با شرع.
مرحوم آیتالله بهجت هم درباره جزئیات جنبش مشروطه و نقش شیخ فضلالله نوری در وقایع عصر آن گفته است: «مرحوم شیخ فضلالله نوری هم در اول با مشروطه موافق بود، ولی بعد دید مشروطه از سفارتخانه انگلیس تأیید میشود، لذا از همان لحظه برگشت و مخالف شد و گفت: «مشروطه باید مشروعه باشد» ولی آنها راضی نبودند و تا آخر هم نشدند، زیرا امضای تراز اول از علما شرطیت نداشت. گذشته از این، تراز اول علما را هم انگیس خود میتوانست درست کند!
دلیل مشروطهخواهان این بود که دولت قاجار ظالم و مستبد است و دفع ظلم قاجار با مشروطه امکانپذیر است؛ بنابراین، برای دفع ظلم قاجار، مشروطه واجب است، غافل از اینکه ظلم را چگونه باید رفع و برطرف کرد؟ هیچکس با ظلم و استبداد موافق نیست، ولی آیا میشود ظلم را با اشد مظالم برطرف نمود و آنگاه اسم آن را رفع ظلم گذاشت؟! مرحوم آقا ضیا عراقی میفرمود: «تعجب از اینکه باید مرد و زن ایرانی در لباس شبیه انگلیسیها بشود، چرا آنها در لباس سنتی شبیه ایرانیها نمیشوند؟!»، بنابراین آقایی که معتقد به مشروطه بود و برای نماینده شدن در مجلس هم تلاش میکرد، گفت: «بعد از بیست سال فهمیدیم که به سود انگلیس تلاش میکردیم!» آری، ما مسلمانها در گول خوردن مهارت داریم و آنها (کفار و ابرقدرتها) در گول زدن و فریب دادن مهارت دارند، به خدا پناه میبریم.
انگلیس خود را کشت تا علما و مراجع را در امر مشروطهخواهی بر له خود موافق کند. بعد هم با چه زحمتی علما به نجف برگشتند و انگلیس از آنها التزام گرفت که دیگر در سیاست دخالت نکنند! حیات انگلیس به واسطه آنها و دخالت و سیاست آنها بود، ولی بعدها وقتی به قدرت رسید و از آنها مستغنی شد، التزام گرفت که دیگر در سیاست دخالت نکنند، با این همه، مرحوم سید ابوالحسن در قضیه انتخاب و جریان کاندیدا شدن «رشید عالی» با عدهای دیگر از علما مخالفت کرد، ولی بالاخره انگلیس غالب شد! از خواص آقا سید ابوالحسن (رحمهالله) نقل شده که مرحوم سید تا شش ماه در مخاطره و تحت نظر بود.»
اظهارنظرهای عجیب زیباکلام تمامی ندارد؟ / پشت پرده انتشار مطالب ساختارشکنانه
این نخستین باری نیست که صادق زیباکلام تلاش میکند تا خودش را متفاوت از سایرین نشان دهد. در ماجرای ملی شدن صنعت نفت هم او چندین بار با سخنان عجیب خود درباره رهبران این جنبش و همچنین حمایت عجیب و شدید او از دیکتاتوری رضاخان، صدای محققین و دانشجویان و حتی مردم را بلند کرد.
او در یک برنامه تلویزیونی که اسفند سال ۸۹ روی آنتن رفت، آیتالله کاشانی را مخالف ملی شدن صنعت نفت نامید و در عین حال به تمجید از رضا میرپنج پرداخت و خودش و ایرانیان را وامدار فعالیتهای اصلاحی او دانست! در همان زمان این اظهارات با اعتراض شدید افکار عمومی روبرو شد اما زیباکلام نه تنها به خاطر این اظهارات عذرخواهی نکرد بلکه در جدیدترین دسته گل خود، نتیجه سالها پژوهش و مطالعه درباره جنبش مشروطه را نیز زیر سوال برده است.
انگار قرار نیست سریال اظهارات غیرمنطقی جناب استاد به این زودیها به پایان برسد؛ به ویژه آنکه سایت خبرآنلاین هم علاقه زیادی برای انتشار اینگونه مطالب ساختارشکنانه نشان داده است و هنوز مدت زیادی از ماجرای یادداشت توهینآمیز حسین علایی در روزنامه اطلاعات و بازنشر آن در این سایت و یا بازنشر مطالب ابوالفضل فاتح مسئول تبلیغات ستاد موسوی نگذشته است...