فارس، در سالروز ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام محفل شعرخوانی جمعی از شاعران کشور در حضور آیتالله خامنهای برگزار شد.
در این محفل که با حضور بزرگان عرصه شعر و ادب کشور و نیز برخی مقامات مسئول برگزار شد 27 تن از شعرای کشور اشعاری را در محضر رهبر انقلاب قرائت کردند. در این دیدار شعرایی نیز از کشورهای افغانستان، هندوستان و تاجیکستان اشعاری را در محضر رهبر انقلاب خواندند.
مضمون اشعار قرائتشده درباره بیداری اسلامی، کشتار مسلمانان میانمار، مدح و منقبت ائمهاطهار و خاندان مطهرشان و طنز بود که حس و حال خوبی را بر این محفل برقرار کرده بود.
در این جلسه اشعاری از شاعران جوان و نیز پیشکسوت قرائت شد که برخی از آنها در ذیل میآید:
* شعر زکریا اخلاقی
زندگی جاری است، در سرود رودها شوق طلب زنده است
گل فراوان است، رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده است
خاک، حاصلخیز، باغهای روشن زیتون بهارانگیز
دشتها شاداب، در شکوه نخلها ذوق رطب زنده است
چون شب معراج، قبلهگاه دوردست ما گلافشان است
وادی توحید در وفور چشمههای فیض رب زنده است
آفتاب فتح، بر فراز خانهی پیغمبران پیداست
صبح نزدیک است، صبح در تصنیفهای نیمهشب زنده است
لحظهها سرشار، جلوههای عشق در آیینهها زیباست
عاشقان هستند، شعرهای عاشقانه لب به لب زنده است
خیمه در خیمه، لالهی داغ شهیدان روشن است اما
گریهها خندان، شادمانیها در این رنج و تعب زنده است
مادران خاک، جانماز خویش را گسترده تا آفاق
دستهای شوق، در قنوت گریههای مستحب زنده است
شرق بیدار است، در جهان از همصداییها خبرهایی است
نام این صحرا، روی رنگ و بوی گلهای ادب زنده است
فصل طوفان است، سنگها در دستها آواز میخوانند
قدس تنها نیست، در سراپای جهان این تاب و تب زنده است
باد میآید، بوی گلهای حماسی میوزد در دشت
زندگی زیباست، عشق در جان جوانان عرب زنده است
* شعر سید علیرضا شفیعی
در کوچههای نگاهت ای کاش میشد قدم زد
در شرح قرآن چشمت آیه به آیه قلم زد
فریاد نهجالبلاغه با چرخش ذوالفقارت
همدم شد و بر سر کفر، تیغ عدم دم به دم زد
اکسیر عشق تو غوغاست بیشک طلا میشود خاک
حتی خدا روز خلقت از کیمیای تو دم زد
در خواب بودم دمادم، در خواب... یک خواب مبهم
یاد تو چون سرمهی صبح، بیداریام را رقم زد
بال و پرم را شکسته بار گناهانم آقا
ای کاش میشد دوباره بالی به دور حرم زد
* شعر مهدی باقر از هندوستان
عشق، فهمید که جان چیست، دل و جانش نیست
سرخوش آن کس که در این ره سر و سامانش نیست
عشق تو راز بزرگی ست که درکش سخت است
درد من درد و بلایی ست که درمانش نیست
من در آن شهر خموشان و سکونم که کسی
ترسی از خار مغیلان بیابانش نیست
قتلگاه دل او کعبهی آزادی اوست
میرود سوی خدا بیم ز میدانش نیست
آن که قربان ره صدق و صفا میباشد
آدمی نیست در این دهر که قربانش نیست
دعوتت بانگ اذانی ست که میخواندمان
کربلای تو نمازی ست که پایانش نیست
نیزه و تیغ و سنان ماند و سواران رفتند
هیچ، در دشت، بهجز زخم شهیدانش نیست
* شعر محسن رضوانی
برای حضرت امالبنین علیهاالسلام
رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی
معمای ادب را با همین ابیات حل کردی
رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو
میان اهل عالم در وفا ضربالمثل کردی
فرستادی به قربانگاه اسماعیلهایت را
همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی
کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند
تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی
خودش را در کنار مادرش حس کرد بغضش ناگهان وا شد
خدا را شکر بودی زینب خود را بغل کردی
چه شیری دادهای شیران خود را که شهادت را
درون کامشان شیرینتر از شهد و عسل کردی
***
رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد
به تیغ اشک خود، اعرابشان را بیمحل کردی
* شعر مریم رزاقی
به شهدای ترور جمهوری اسلامی ایران
باز پیچیده شده نفحهی یاقدّوسی
بر لب شهر نشسته است ز غم افسوسی
سر تکان میدهد از داغ سیاووشانش
شهر آشفته و برخاسته از کابوسی
شهر من بیتو همان پنجرهی منتظر است
در نگاهش همه پیداست غم محسوسی
در تب سفسطهها سوخته دنیا، ای دوست!
کاش درمان شود از حکمت جالینوسی
ای که زانو زده خورشید به پایت شب و روز
به تماشای تو برداشتهام فانوسی
اگر از هر طرفی باد مخالف بوزد!
کی به هم میخورد آرامش اقیانوسی
آسمان منتظر فوج کبوترها نیست
کاش از نسل تو پر باز کند ققنوسی
در این دیدار شعرایی چون علی معلم دامغانی، غلامعلی حداد عادل، ناصر فیض ،
فاضل نظری، مرتضی امیری اسفندقه، سیدعلی موسوی گرمارودی، اسماعیل آذر،
حسین اسرافیلی، سعید بیابانکی، مهدی محقق ، عباس براتیپور، بیژن ارژن،
اسماعیل امینی، رضا اسماعیلی، محمد سرور رجایی ، قادر طهماسبی ، محمدحسین
جعفریان، رضا برجی ، خلیل عمرانی، علیمحمد مودب ، محمدرضا سنگری و ....
حضور داشتند.