به گزارش خبرنگار ادبیات انقلاب اسلامی؛ مهدی همتی از شاعران جوان شهرستان ری است. کارهای خوب از او زیاد شنیده ایم. علاقه اش بیشتر به شعر آیینی است. همتی دغدغه اش شعر است و اندیشه. سعی مان بر این است تا از این به بعد بیشتر به شعرای شهرستانی بپردازیم. مصاحبه ی ما با این جوان شاعر شهرستانی را بخوانید.
فارس: جناب آقای همتی! شما از چه زمانی به شعر روی آوردید و شعر گفتن را شروع کردید؟
من سه سال دبیرستان را در شهرستان سنقر واقع در استان کرمانشاه گذراندم. در دبیرستان روزی یکی از معلمانمان نیامده بود و به جای ایشان مربی پرورشی مدرسه سر کلاس آمده بود و اعلام کرد که مسابقات شعر و قصه شروع شده است. اگر کسی شعر و یا قصهای دارد آن را به من تحویل دهد تا برای شرکت در مسابقه آنها را ارسال کنم. با اعلام این خبر در همان فاصلهای که معلم نیامده بود شعری را در مورد «نماز» سرودم و تحویل دفتر مربی پرورشی مدرسه دادم.
* جواب دادم شعر برای خودم هست و آن را همین الان سر کلاس سرودم
فارس: کلاس چندم بودید؟
سال دوم دبیرستان، از تحویل شعر چند دقیقه نگذشته بود که مربی پرورشی به کلاس ما آمد و من را صدا کرد و گفت این شعر از خودت هست؟ جواب دادم بله، گفت ما تحقیق میکنیم ها! این شعر از روزنامه و یا مجلهای نباشد؟ جواب دادم «نه شعر برای خودم هست و آن را همین الان سر کلاس سرودم» مربی گفت اگر اینطور است پس خیلی استعداد داری. پس این عرصه را رها نکن و ادامه بده و ادامه داد برو خانه یک شعر برای مسابقه آماده کن. یادم هست که یک شعر در رابطه با امام حسین (ع) سرودم که به مسابقه شعر و قصه ارسال شد و در شهرستان مقام اول را کسب کرد.
شما در چه رشتهای تحصیل میکردید؟
رشته علوم تجربی. بعد از آن اتفاق و شرکت در مسابقه فکر و ذهن من شعر شده بود و در ذهنم همیشه اشعار را مرور میکردم؛ به طوری که خاطرم هست شب امتحان یکی از درسها آنقدر مرور شعر در ذهنم زیاد بود که تا صبح بیدار بودم و هیچ مطالعهای نکردم. به همین دلیل چونکه توجه بیش از اندازه به شعر به درسهایم لطمه میزد، آن را رها کردم. البته شعر در خانواده ما موروثی است. جد ما مرحوم «ملک حسین گلپایی» شاعر، عارف و حافظ کل قرآن کریم بوده است و سال گذشته هم خوشبختانه یک نویسندهای آثار او را به چاپ رسانید.
فارس: خب، پس شما از دوره دبیرستان شروع کردید، و غلیان شعری شما از سال دوم دبیرستان در شهرستان سنقر آغاز شد؟
بله، پس از اینکه شعر را رها کردم، در محرم سال 1387 مجددا احساس جوشش شعر کردم که اقدام به سرودن یک قصیده 60 بیتی در مدح امام حسین (ع) نمودم و از آنجا بود که به سرودن شعر در رابطه با اهل بیت علاقهمند شدم.
فارس: الان هم سنقر ساکن هستید؟
نه خیر، در حال حاضر ساکن شهرری هستم.
فارس: یعنی سه سال سنقر بودید؟
بله
فارس: چه سالی تشریف آوردید شهرری؟
سال 1377
فارس: کدام محلهی شهرری؟
باقر شهر
فارس: یعنی همجوار با کهریزک و حرم امام خمینی (ره)؟
بله
فارس: در سال 1377 که به شهرری آمدید، آیا درس و شعر را ادامه دادید؟
عرض کردم شعر را به دلیل توجه زیاد خودم به آن و لطمه به درسهایم چند سالی رها کردم!
فارس: در دوران دبیرستان چه کتابهایی را مطالعه میکردید؟
بیشتر دیوان حافظ، زیرا از جوانی علاقه و تعصب خاصی به حافظ دارم و احساس میکنم با ایشان یک رابطهی خاص و عمیق دارم.
* نزدیک 1000 بیت شعر سروده بودم، اما در جلسات نقد شعر احساس کردم آن شعرها ارزش خواندن ندارند
فارس: خب از جوشش شعرتان در سال 1387 میفرمودید؟
از محرم سال 1387 با سرودن قصیده در رابطه با امام حسین (ع) سرایش شعر من مجددا آغاز شد. البته در حال حاضر شعر زیاد دارم ولی آنها را برای کسی نخواندهام. در همان سال اول شاید نزدیک 1000 بیت شعر سرودم، اما با شرکت در جلسات نقد شعر احساس کردم که آن شعرها ارزش خواندن ندارد. بعد از احساس جوشش شعر در سال 1387 در جلسات شعر دولت آباد استاد «اصغر معاذی» شرکت کردم.
فارس: در کجا؟
در فرهنگسرای شیخ صدوق دولت آباد شهرری، در محضر «استاد معاذی» تلمذ و شاگردی میکردم. یک مدت کوتاهی هم از محضر استاد «علی محمد مؤدب» در یک خانهی فرهنگ کوچک در باقرشهر استفاده کردم.
فارس: چند سال پیش؟
نزدیک سه سال پیش که استاد «مؤدب» با تواضع همیشگیشان در آن جلسات شرکت میکردند.
فارس:«آقای مؤدب» آن جلسات را چگونه اداره میکرد؟
ایشان در جلسات از شعر و فرهنگ صحبت میکردند و کتاب میآوردند و معرفی میکردند و مسائل فرهنگی روز را برای ما تشریح میکردند.
فارس: چند نفر در آن جلسات شرکت میکردند؟
نزدیک 100 نفر در آن جلسات حضور داشتند که بعد از «آقای مؤدب» آقای «مبین اردستانی» تشریف آوردند و من چند جلسه هم در جلسات ایشان حضور پیدا کردم. اما به دلیل مشغله زیاد و تشکیل جلسات در روزهای جمعه چند وقتی است که به آن جلسات نمیروم. از کم و کیف آن نیز اطلاع ندارم؛ اما چند سالی است که به کلاسهای «استاد قرائی» در مسجد جامعالمهدی دولت آباد میروم که تشویقهای «جناب قرائی» هم در روند شعری من بسیار مؤثر بوده است.
فارس: خب، شما در این دو، سه سال اخیر که با شاعران معاصر در ارتباط بودید بیشتر چه کتابهایی میخواندید؟ و بیشتر به چه شاعرهایی تکیه کردید و احساس میکنید که رنگ شعر آنها، رنگ شعر خود شماست؟
از معاصرین بیشتر استاد «محمد علی مجاهدی پروانه» و مرحوم «دکتر قیصر امینپور»
* به این که می گویند فقط باید از شعر لذت برد و دورهی حکمت گذشته است اعتقاد ندارم
فارس: چرا به این دو بزرگوار بیشتر از بقیه توجه میکنید؟
به دلیل اینکه رگههای آئینی و مذهبی در کارهای آنهاست. به عنوان مثال شعرهای «دکتر امینپور» همراه با تفکرات و حکمت بر آنها غالب است. من به نظر بعضی از افراد که میگویند امروزه فقط باید از شعر لذت برد و دورهی حکمت گذشته است اعتقاد ندارم.
فارس: یعنی شما به اتفاقات زبانی زیاد توجه ندارید و برای شما بیشتر محتوا و مفهوم مهم است.
بله، دقیقا.
فارس: بیشتر چه مفهومهایی برای شما جدی و مهم است؟
یاد خدا، فرهنگ انتظار و اهل بیت علیالخصوص امام حسین (ع).
فارس: با توجه به اینکه سن شعری شما به اندازه سن شعری یک کودک شش، هفت ساله است، گاهی اوقات اندیشهای که در شعر شماست پنج، شش برابر آن سن شعری است. این عمق و غنا در کجا ریشه دارد؟
اول اینکه لطف خدا و اهل بیت شامل حال بنده شده است و ثانیا مطالعات من در زمینه کارهای انسانهای بزرگ و حکیم زیاد است و اطلاعاتم از بزرگان و عارفان گذشته زیاد است و این اطلاعات در شعرهای من تأثیر گذاشته است.
فارس: مثل این که شما یک مدت نقدها و کارهای «دکتر سنگری» را مطالعه میکردید؟
بله
فارس: چرا شما در بحث نقد و مباحث دیگر به کارهای «دکتر سنگری» روی آوردید؟ آیا این دلیل خاصی داشته است؟
دلیل اصلی جملات بسیار زیبای ایشاناند که به اعتقادم آن جملات شعر هستند.
فارس: در بحث نثر؟
بله ، بله
* متأسفم از اینکه این قدر «دکتر سنگری» ناشناخته است
فارس: کتاب «گلبرگها + تافا»؟
بله، بله، قوتی که خیلی از جملههای ایشان را برای دیگران میگویم و یا برای رفقا در استانهای دیگر به صورت پیامک میفرستم، سریع به من زنگ میزنند و آمار «دکتر سنگری» را میگیرند و آنهایی که با دکتر آشنا نیستند از من سؤال میکنند این دکتر سنگری کیست؟ من واقعا متأسفم از اینکه این قدر «دکتر سنگری» ناشناخته است. ما میرویم جملههای شکسپیر را میخوانیم و همه او را میشناسند، ولی جملههای آقای «دکتر سنگری» که به نظرم از جملههای شکسپیر کم ندارد را نمیشناسیم و مورد مطالعه قرار نمیدهیم!
فارس: خدمت یکی از دوستان عرض کردم که ما در قشر دانش آموزی همهمان به «دکتر سنگری» مدیون هستیم. چرا که ایشان یکی از مؤلفین کتب درسی مقطع دبیرستان و مقاطع دیگر نیز هستند. یعنی اگر ما با «قیصر امینپور»، «سلمان هراتی» «مهرداد اوستا»، «سیمین دانشور»، «محمدرضا عبدالملکیان»، «سید حسن حسینی»، «سهیل محمودی»، «ساعد باقری»، «فاطمه راکعی» و ... آشنا شدیم، همهی آنها به برکت وجود متفکری به نام «دکتر سنگری» بوده است. ایشان یک کتاب در حوزه ادبیات معاصر دارند که تقریبا و تحقیقا از مشروطه شروع میکند تا «سلمان هراتی» و آن کتاب در حال حاضر در مراکز تربیت معلم تدریس میشود و حقیقتا حق ایشان خیلی بهتر از الانی که هست باید ادا شود. علاوه بر این ایشان خود را وقف حوزهی ادبیات عاشورایی نیز کردهاند و میشود در کلمه کلمه نثرهایی که «دکتر سنگری» نوشته است جای پای شعر را حس کرد، علاوه بر اینها ایشان در یک حوزه دیگر که نثر ادبی باشد نیز کار کردهاند و واقعا در این حوزه نیز صاحب نظر هستند و در این حوزه یک کتابی هم دارند و در آن افرادی که در حوزه نثر ادبی فعالیت دارند را معرفی کرده است. مانند «دکتر اسلامی ندوشن» «دکتر محمدرضا مهدیزاده»، «دکتر محمود اکرامی فر» و الی آخر که در اکثر اینها صاحب نظر و صاحب تئوری و جزء علمدارها بوده است. حالا غیر از «دکتر سنگری» در حوزهی نقد و در حوزهی بررسی ادبیات به معنای واقعی کلمه شما کتب افراد دیگر را هم مطالعه کردهاید و یا نه فقط شعر خواندید؟
بله، کتابهای «دکتر شفیعی کدکنی»، کتاب گزیدهی شعر جنگ و دفاع مقدس مرحوم « سید حسن حسینی» و نقدهای ایشان را هم خواندهام و استفادههای زیادی از آنها بردهام.
فارس: اگر به شما بگویند پنج شاعر معاصر موفق را در هر حوزهای که خودتان مایلید نام ببرید، شما از چه کسانی نام میبرید؟
مرحوم «دکتر قیصر امین پور»، «سید حسن حسینی»، «سلمان هراتی»، استاد «محمد علی مجاهدی پروانه» و «اصغر معاذی» هم گردن ما حق استادی دارد.
* آن ها مراحلی را پشت سر گذاشتهاند تا به قله رسیدند
فارس : آیا دلیل خاصی وجود داشت که از افرادی که در قید حیات هستند کمتر نام بردید؟
به نظرم بیشتر این بزرگانی که نام آنها را بردم مراحلی را پشت سر گذاشتهاند و به قله رسیدند به همین دلیل از قله شروع کردم تا به پایینتر برسم.
فارس: شما فکر میکنید چه عاملی موجب رشد و تعالی شعری «استاد مجاهدی» شده است که شما آن را به عنوان الگو معرفی میکنید؟
عنایت خاص اهل بیت(ع)
فارس: شاخصهای شعری «استاد مجاهدی» را اگر بخواهید برشمارید، به کدام شاخصهای آن اشاره میکنید؟
سوز عاشورایی بودن شعرهای ایشان. من حتی یک جلسه که در جلسات ایشان حضور پیدا کردم، این شاخص را خیلی پررنگ دیدم.
فارس: جلسات شعر ایشان جمعهها بعد از ظهر در قم است. یعنی شما از باقرشهر شهرری برای حضور در جلسه به قم رفتید به عشق استاد مجاهدی؟
بله، 40 ـ 30 شاعر بزرگ از جمله «سید احمد علوی»، آقای «برقعی» و دیگران آنجا حضور داشتند.
فارس: پس میتوانیم بگوییم که بیشتر توجه شما به شعر آئینی است؟
بله،بله
* متأسفانه شعر ما به سمت ابتذال در حرکت است
فارس: جناب همتی! اگر ما بخواهیم در مورد شعر 10 سال آینده کشور صحبت کنیم، به نظر شما شعر 10 سال آینده کشور به چه سمت و سویی گرایش دارد؛ آئینی، تعلیمی غنایی و ...؟
به نظرم متأسفانه شعر ما به سمت ابتذال در حرکت است. به دلیل اینکه در جلسات شعری که بنده حضور پیدا میکنم، بیشتر اشعار عاشقانه که متمایل به ابتذال است خوانده میشود!
فارس: به نظر شما راه درمان یا راه پیشگیری چیست؟
بنده در این حوزه صاحب نظر نیستم.
فارس: البته چون شما شاعر هستید حداقل در این حوزه صاحبنظر هم هستید؟
تشویق کودکان و نوجوانان از دوران مدرسه به شعر آئینی و رشد و شکوفایی استعدادهای شعری آنها درحوزه آئینی با آموزش صحیح و استعدادیابی درست آنها.
فارس: من فرمایش شما را تکمیل میکنم؛ یعنی بیاییم بچهها را تشویق کنیم به شنیدن شعر خوب. قطعا یک شعر عاشقانه هم یک شعر خوب هست. به عنوان مثال شما اگر لیلی و مجنون نظامی را مطالعه کنید -که حتما این کار را انجام دادهاید- آن مجموعه فقط عشق مجازی صرف نیست.
خب، مثل اینکه شما الحمدالله در کنگرههای مختلف صاحب جایزه شدهاید. لطفا این کنگرهها را نام ببرید.
در اسفند سال 1389 در کنگره استانی «بر آستان جانان» به لطف خدا برگزیده شدم و در کنگره امسال «شعر انتظار» که در پاکدشت برگزار شد نیز مقام آوردم.
فارس: شعری که در پاکدشت رتبه آورد را الان همراه دارید؟
بله
فارس: اگر برایتان مقدور هست آن را بخوانید؟
این شعر یک غزل مثنوی است:
دورم از روی تو اما به گمان دل من
دلت آگاه شده از گذران دل من
من کجا و غزل و عاشقی و عشق کجا؟
شور دیدار تو افتاده به جان دل من
مثل حافظ سر خود را به بیابان زدهام
نیست در شهر نگاری نگران دل من
چشم بد دور شنیدم که سر هر مژهات
گل و پروانه اسیرند بسان دل من
همه جا شایعه افتاده سحر نزدیک است
و به اندازهی مو فاصلهمان باریک است
هر که با آمدنت فال به حافظ زده است
مژده ای دل که مسیحا نفسی آمده است
هر کجا مینگری شکر خدا دنبالت
شاعری با غزلی آمده استقبالت
وقت آن است که شب پیرو خورشید شود
چشم دل لایق نوری که نمیدید شود
چند قرن است هوا ابری و بیباران است
تو بیا تا که به یمن قدمت عید شود
یک تبسم به زمین کن که به رفتار آید
تا زمستان هم از این دایره تبعید شود
به فدای قدمت این دو قدم را بشتاب
نکند مدت این فاصله تمدید شود
فارس: خیلی خوب! تا آنجا که من متوجه شدم، علاقهی شما به شعر سنتی و یا کلاسیک است؟ درست است؟
بله
* الگوهای من «قیصر امینپور» «سیدحسن حسینی» و «استاد مجاهدی پروانه» هستند
فارس: از سنتیهای معاصر بیشتر چه کتابهایی را برای مخاطبین معرفی میکنید؟
همانطور که عرض کردم الگوهای من «مرحوم قیصر امینپور» «سیدحسن حسینی» و «استاد مجاهدی پروانه» هستند که شعرهایشان از نظر محتوای آئینی بسیار غنی میباشند و به شاعران جوان و هم سن و سال خودم هم آنها را توصیه میکنم.
* در دو کنگره پشت سر هم برگزیدگان یکی بودند که با این کار ذوق و استعداد بقیه شاعران کور میشود
فارس: به نظرت کنگرههایی که شما در دو مورد آنها مقام آوردید میتوانند شاعر خوب پرورش دهند؟
من در دو کنگره پشت سر هم به فاصله بیست روز شرکت کردم که یکی از آنها در رابطه با حضرت «امالبنین» بود و به ما گفتند فقط در رابطه با حضرت «امالبنین» شعر بگویید، من هم در این رابطه شعر نداشتم ولی شرکت کردم. شاعرانی در آن کنگره شعر دفاع مقدس خواندند و برگزیده شدند. بیست روز بعد در کنگره شعر جانباز شهید مجددا همان شاعران با همان شعرها برگزیده شدند. به نظر من اگر سیاستی درست پیاده میکردند اینگونه نمیشد. چرا که در دو کنگره پشت سر هم وقتی شاعران و شعرها و برگزیدگان یکی باشند، ذوق و استعداد بقیه شاعران کور میشود و خیلیها به این موضوع اعتراض میکردند و میگفتند که حتما دستهایی در کار است و یا برنامههایی از پیش تعیین شده وجود داشته است. به نظرم برگزاری چنین کنگرههایی نه تنها فایده ندارد، بلکه موجب مأیوس شدن شاعران جوان نیز میشود.
فارس: از جلسهای که در «مسجد جامعالمهدی دولتآباد» برگزار میشود و شما در آن شرکت میکنید بیشتر برایمان بگویید. در آن جلسات چه کسانی بیشتر حضور دارند؟ چرا اصلا این جلسات در مسجد برگزار میشود؟
خوبی این جلسات این است که اکثر افراد و شاعران شرکت کننده، شاعران آئینی هستند و حتی در این جلسات شعر شاعر روحانی هم شرکت دارد.
فارس: شاعر روحانی چه کسی است؟
«حجتالاسلام حلوائیان» که یک روحانی بسیار افتاده و خوش رو با طبع شعری خوب هستند و با تواضع کامل در جلسات حضور پیدا میکنند و از جلسات استفاده میکنند.
فارس: شنیدم که در آن جلسات «زکریای اخلاقی» و «محمدحسین انصارینژاد» هم حضور پیدا کردند. انعکاس آن جلسه چطور بود؟
خیلی خوب بود. خاطرم هست در جلسهای که آقای «زکریای اخلاقی» حضور پیدا کرده بودند، جا برای شستن نبود. من خودم تصور نمیکردم که چنین جمعیتی برای شرکت در جلسه حضور پیدا کند. بعدها هم که در این رابطه با «استاد معاذی» صحبت میکردم، ایشان گفتند که من با غزلهای «زکریای اخلاقی» زندگی کردهام و حتی خود «استاد معاذی» هم برای دیدن ایشان در جلسه حضور یافته بودند.
فارس: پس ما میتوانیم بگوییم که اگر جلسات ادبی در مسجد هم برگزار شود، در آنجا هم مخاطب دارد؟
بله، بله
* شاید دوست ندارند شعر در مسجد خوانده شود
فارس: چرا دستگاههای فرهنگی ما مانند وزارت ارشاد، حوزه هنری و ... یک سیاستی را تدبیر نمیکنند تا بعضی از جلسات در مسجد برگزار شود؟ چه عیبی دارد حالا ما در کنار آن شعر آئینی، شعر عاشقانه، دفاع مقدس، اعتراض و .... بگذاریم، چه عیبی دارد؟ به نظر شما به عنوان یک شاعر جوان چرا این کارها انجام نمیگیرد؟
این را باید از خودشان پرسید؛ ولی شاید دوست ندارند شعر در مسجد خوانده شود. نمیدانم شاید میخواهند که قداست فضای مسجد حفظ شود و خیلی شایدهای دیگر که من نمیتوانم بگویم و خودشان باید جواب دهند!
فارس: فضای کانون ادبی در مسجد خوب است؟
بله.
فارس: پس با توجه به این فضایی که شما میفرمایید نتیجه هم میدهد؟
بله.
فارس: در طی این دو سالی که شما در کانون «مسجد جامعالمهدی» دولتآباد هستید، چند شاعر پرورش یافتهاند؟
تعداد شاعران که زیاد است؛ اما حداقل 4، 5 شاعر خوب در طی این دو سال پرورش یافتهاند و در آنجا هستند.
فارس: در کانون مسجد نشست آموزشی هم دارید؟
بله
فارس: بیشتر چه مباحثی در آنجا مطرح میشود؟
بیشتر در رابطه با شعر و شاعران انقلاب بحث و صحبت میشود.
فارس: نام چند تن از شاعران انقلاب که در آن جلسات مطرح شده است بفرمایید.
مرحوم «دکتر قیصر امینپور»، «خانم صفارزاده»،«سیدحسن حسینی» و شاعران بزرگوار دیگر. علاوه بر آنها مهمانان خوبی هم به این جلسات دعوت شدهاند.
فارس: خب نام چند تن از مهمانان را هم بگویید؟
«زکریا اخلاقی»، «انصارینژاد»، «عبدالرحیم سعیدیراد»، «امیر تیموری» و «محسن رضوانی» که از حضور این بزرگواران استفاده کامل را بردیم.
فارس: اگر بخواهید یک پیامی را به مسئولین بدهید که بعضی از جلسات را با یک کلاس وزین و خاص در مساجد برگزار کنند، خطاب به آنها چه میگویید؟ اول به وزیر ارشاد بگویید؟
میگویم که یک سری افراد آستانهی تحمل خود را بالاتر ببرند. خیلی از افراد دل دادهی انقلاب هستند؛ ولی وقتی در جلسات شعر، انتقادی به مسائل اقتصادی و اجتماعی میکنند، به بعضی از افراد بر میخورد.
فارس: پس شما میخواهید بگویید که آقای وزیر ارشاد! ما به برگزار نشدن جلسات شعر در مساجد انتقاد داریم. پس انتقاد را بشنوید و آن را عملی کنید.
حتی میتوانیم در کانونهای فرهنگی، هنری مساجد آن را بگنجانیم، به نظر من ضعف سیستم مدیریتی کانونهای فرهنگی-هنری مساجد هم هست.
فارس: فرمودید که یکی از الگوهای شما «استاد مجاهدی» هست. اگر ابیاتی از ایشان خاطرتان هست برای ما بخوانید.
ایشان یک غزل در رابطه با حضرت ابالفضل(ع) دارند که میگویند؛
دیدهام در کربلای دست تو
عالمی را مبتلای دست تو
کربلا این قدر شیدایی نداشت
بیتو و بیماجرای دست تو
شط بدان طبع رساگیرت شناخت
یک دو بیتی در رثای دست تو
علقمه در علقه تکثیر شد
موج پژواک صدای دست تو
هر که با دست تو دارد عالمی
من که میمیرم برای دست تو
فارس: و حرف آخر؟
تشکر میکنم از شما که این فرصت را به شاعران جوان و گمنام میدهید تا صحبتها و شعرهایشان به گوش بقیه برسد و انشاءالله این روش همیشه پایدار بماند.
فارس: انشاءالله.