مشرق: یکی
از اساسیترین سوالاتی که از انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی به این سو در
فضای سیاست داخلی کشور به ذهن هرکسی میرسد این است که "راهبرد
اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری چیست؟".
این در حالی است که
مسئلهای به نام "فتنه" نیز توانسته است پاسخهای احتمالی به این سوال را
به شدت مورد تشعشع قرار دهد و حتی برخی از آنها را نیز که از قبل از
رخدادهای فتنهبار سال 88 مطرح شده بودند تغییر دهد.
اصلاحطلبان در
انتخابات پیش رو، بیش از آنکه به حضور سیاسی بیاندیشند با معضلی بسیار
بزرگتر مواجهاند و آن بروز شرایط "موت سیاسی" برای جریان اصلاحات است.
در
واقع آنها پس از سه دوره مجلس شورای اسلامی و دو دولت نهم و دهم در کنار
شوراهای شهر، به نیکویی دریافتهاند که به هر دلیلی برای دولت یازدهم از
اقبال چندانی برخوردار نخواهند بود و این در حالی است که باید ضریب
تاثیرگذاری ماجرای "فتنه" را هم در این کارنامه بیافزایند.
مشرق پیش
از این طی گزارشی از تلاش اصلاحطلبان برای استفاده از تئوری پرندهای نام
برده بود که تخمهایش را در لانه دیگر پرندگان میگذارد.
مقولهای که تعبیر آن در سیاست را باید در لابهلای مفاهیمی مثل "دولت آشتی ملی" و یا "گزینه حداقلی" جستجو کرد.
مسئلهای
که البته شاه بیت اساسی صحبتها و مواضعی است که اخیرا از جانب آیتالله
هاشمی رفسنجانی و چهرههایی مثل صادق زیباکلام، عباس عبدی، سعید حجاریان و
غیره نیز به گوش میرسد.
"گزینه حداقلی" ... "نامزد ائتلافی"!گفته
میشود عبارت گزینه حداقلی نخستین بار در لابهلای برخی تحلیلهایی دیده
شد که گفته بودند آیتالله هاشمی رفسنجانی در یکی از صحبتهای خود پیرامون
انتخابات آتی و اصلاحطلبان از این گفته است که انتخابات ریاست جمهوری دولت
یازدهم اگر نتیجهای غیر از دلخواه اصلاحطلبان داشته باشد آنها را برای
همیشه به قعر خواهد فرستاد و در نتیجه بهتر است که اصلاحطلبان دست به
اقدامی کمریسک بزنند و آن اقدام نیز حمایت از "گزینه حداقلی" است.
واضح
بود که گزینه حداقلی به معنای گزینهایست که در انتخابات آتی ضمن آنکه
احتمال رای آوری بالایی دارد؛ میتواند به یک مولفه اصلی در افواه و افکار
عمومی تبدیل شود. و البته این فرآیند طرح شدن در افکار عمومی فرصتی است که
در صورت چسبیده شدن اصلاحطلبان به آن کاندیدا؛ در اختیار طرح مواضع
اصلاحطلبانه نیز قرار میگیرد.
صادق زیباکلام و نامزد ائتلافیصادق
زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه و از چهرههای نزدیک به آیت الله
هاشمی رفسنجانی که کتاب "هاشمی بدون روتوش" را نیز نوشته است نخستین کسی
بود که بحث گزینه حداقلی را با نام بردن از یک چهره اصولگرا و مفهومی به
نام "نامزد ائتلافی" در گفتگو با یک رسانه اصلاحطلب کلید زد.
با طرح نامزد ائتلافی قصد تخریب دارند!این
اظهار نظر وی البته با واکنشهای بسیاری نیز مواجه شد و حتی برخی
رسانههای و اشخاص حامی چهره اشاره شده نیز اعلام کردند که این اظهار نظر
زیباکلام با هدف تخریب این چهره بیان شده است.
به گزارش مشرق،
زیباکلام البته بعدها نیز بر نظر خود اصرار ورزید با این تفاوت که دیگر
ترجیح میداد به تلویح به چهره مذکور اشاره کند.
او
در یکی از مصاحبههای اخیر خود با روزنامه اعتماد گفته است: من معتقدم
هرکدام از نیروهای اصلاحطلب که کاندیدا شوند حتی اگر به پیروزی در
انتخابات هم دست یابند نخواهند توانست کار چندانی در جهت محقق کردن اهداف
اصلاحطلبانه انجام دهند. به همین دلایل است که به گمانم حمایت اصلاحطلبان
از یک کاندیدای اصولگرای معتدل و میانهرو گزینه بهتری برای نحوه ورود
آنها به انتخابات خواهد بود. این مسئله از آن جهت دارای اهمیت است که شاید
کشور ما در حال حاضر بیش از هر زمان دیگر به یک دولت آشتی ملی احتیاج دارد.
در واقع به باور من رئیس جمهور دولت آشتی ملی در جهت اهداف اصلاحطلبانه
نسبت به یک دولت اصلاح طلب میتواند کارایی به مراتب بالاتری داشته باشد.
اشاره سخنگوی اصلاحطلبان مجلس هشتم به بلااشکال بودن حمایت اصلاحطلبان از رضایی، لاریجانی یا قالیبافنفر
بعدی داریوش قنبری، سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس هشتم و از چهرههای نزدیک
به مصطفی کواکبیان بود که در این رابطه به میدان شتافت.
این عضو
حزب اصلاحطلب مردمسالاری در این رابطه به خبرگزاری فارس گفته بود: همکاری
اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدلی چون قالیباف، محسن رضایی و لاریجانی برای
انتخابات ریاست جمهوری مانعی ندارد.
او افزوده بود: اصولگرایانی
همچون محسن رضایی، قالیباف و حتی لاریجانی جزو افراد باتجربه و کاردانی
هستند که در مجموعه اصولگرایان معتدل قرار گرفتند. لذا اصلاحطلبان
میتوانند با این دسته از افراد برای انتخابات ریاست جمهوری آینده همکاری
خوبی داشته باشند.
تئوریسینها در میدان دفاع از گزینه حداقلیپس
از انتشار تحلیلهایی که به تاکید آیتالله هاشمی بر "گزینه حداقلی" اشاره
کرده بودند و قبل از آنکه صادق زیباکلام در این زمینه بدون هیچگونه آلایشی
به صحنه بیاید؛ یکی از سایتهای خبری گزارشی را از نظر عباس عبدی و سعید
حجاریان در یک جلسه محفلی پیرامون انتخابات آتی منتشر کرده بود.
خبری که با وجود بازتابهای گسترده اما مورد تکذیب هم قرار نگرفت.
خبر
اشاره شده اینطور میگفت که حجاریان و عبدی در جلسه مذکور گفتهاند: "مهم
نیست چه کسی رئیس جمهور آینده شود مهم این است که کسی بیاید و فضا را برای
اصلاح طلبان باز کند."
آنها
همچنین ضمن تاکید بر بازگشت اصلاح طلبان به دورن حاکمیت گفته اند که با
بازگشت به درون حاکمیت و جاگیر شدن باید اصلاحات را مجدد از درون دنبال
کرد.
این در حالی بود که سعید حجاریان نیز چند روز بعد از انتشار
این خبر، طی مقالهای در صفحه اول روزنامه شرق از مقولهای به نام "گفتگو" و
"مفاهمه" سخن گفت.
و البته خود را در مقابل این سوال قرار داد که
حامی تئوری "فشار از پایین و چانه زنی از بالا" چگونه است که به سمت "گفتگو
و مفاهمه برای پیشرفت" متمایل شده است...؟!
و دیگران...در
جبهه اصلاحطلبان اما فقط این افراد نیستند که به تعامل کانالیزه با یک
چهره اصولگرا در جریان انتخابات آتی روی خوش نشان دادهاند.
مجید
گروسی از اعضای حزب اعتماد ملی نیز در همین زمینه به باشگاه خبرنگاران جوان
گفته است: "اصلاح طلبان براي رياست جمهوري آتي سعي دارند کانديداي مستقل
داشته باشند اما در صورت نرسيدن به يك جمع بندي ممكن است با اصولگرايان
معتدل همچون قاليباف ائتلافي داشته باشند."
گمانههایی برای آینده تئوری کاندیدای حداقلی
باید
دانست که حمایت کسانی که در قبال حوادث سال 88 در مظانّ جدیترین سوالات
به سبب سکوت و حمایتهایشان قرار دارند، از گزینه حداقلی میتواند صور
مختلفی داشته باشد.
صور مختلفی که باید ماند و دید در ماههای آینده چگونه جلوهگر میشود.
اینکه
اصلاحطلبان به صورتی صریح بر روی یک کاندیدای اصولگرا ائتلاف کنند
احتمالی کمرنگی به نظر میرسد اما میتوان در نظر داشت که این احتمال
میتواند با شکلهای دیگری جلوه پیدا کند.
شکلها و روشهای دیگری
همانند آنکه شاید اصلاحطلبان با یک دست تصویر کاندیدایی اصلاحطلب را بالا
بیاورند و البته با دست دیگر به سمت "گزینه حداقلی" اشاره کنند و رای
هواداران اصلاحات را به سمت این گزینه سوق دهند.