شکست نقشه جام زهر هسته ای

طی روزها اخیر پرونده پایان جنگ به صورت پیش دستانه و با پافشاری عجیبی مجددا بازگشایی شده است. یک طرف به این عنوان به میدان آمده که ظاهرا بنا دارد مجددا در انتخابات ریاست جمهوری برای چندمین بار پیاپی خود را به آستان ملت عرضه کند، در همین راستا تلاش دارد تا برای خودداری از ثبت شکستی جدید، پرونده تاریخی خود را از شخص هاشمی رفسنجانی و گذشته وی جدا کند.

طبیعی است که هر سیاستمدار هوشمندی در شرایط فعلی به دنبال افتراق مسیر آب جوی خود از راه ساکتین فتنه و خواص بی بصیرت و احیانا باقی مانده فتنه گران جان به در برده از سیل خروشان مردم باشد. اما از جانب دیگر پرونده پایان جنگ که پیش از این بارها از سوی آیت الله هاشمی مهر سکوت دریافت کرده بود به طرز شگفت آوری بازگشایی شده است. یاران هاشمی هر چند به نظر می رسد در حال تلاش برای نجات آینده سیاسی خویش هستند اما در یک هم نوایی زیرکانه هم زمان بر طبل شباهت پرونده هسته ای ایران با جام زهر پایان جنگ تحمیلی هشت ساله می کوبند. اینجاست که گوش های حساس انقلابیون صدا می کند با این پیام که چه کسانی از مطرح کردن نقش های کذایی و تاریخی خود در بزنگاه های ایستادگی مردم زیر پرچم بصیرت ورزی و انقلابی گری به دنبال تکرار تاریخی هستند که نسل های جدید انقلاب هنوز ناشنیده ها و نادانسته های زیادی از آن ایام دارند؟

تقریبا برای هر که در ایران زندگی می کند روشن شده است که حوادث اقتصادی ناخوشایند چند ماه گذشته بی ارتباط با انواع تحریم های آمریکایی و اروپایی بوده اند و دست هایی آلوده به سرمایه تلاش داشته اند پیش از آغاز پروژه تحریم بمب های ناامنی اقتصادی و معیشتی را یکی بعد از دیگری در کشور منفجر کنند. پس بنا بر ایجاد ناامنی روانی بود... جنگی که با آغاز ماه مبارک رمضان به موجب افزایش نیاز مردم و همزمان با فشار های منافقین داخلی اقتصادی توام با بی کفایتی و بی حمیتی برخی از مدیران دولتی به اوج خود رسید. همه عوامل ذکر شده دست به دست هم دادند تا نقشه دشمن تا حدی در جامعه ایرانی عملی شود. اما هدف از این فشارها چیست؟

واقعیت این است که تصور دشمن مبتنی بر فرضیه ورود به بازی برد- برد با نظام است. بازی که در صورت نتیجه دادن و عملی شدن صد در صدی تحریم ها می تواند منجر به شکست دولت جمهوری اسلامی و به دنبال آن به جهت بروز نارضایتی های احتمالی اجتماعی سقوط نظام شود. فرضی که وزیر خارجه آمریکا مرتبا بر موفقیت آن پافشاری می کند و به همین جهت در تلاش است برای بازگشایی نقش فرضی دولت خود در آینده سیاسی ایران، در لباس  چوپان راهنما و دوستدار ایرانی ها فرو رود هر چند بازی وی بسیار فاش و غیر حرفه ای است. اما اگر فرض را بر این بگیریم که نقشه تحریم های کذایی به میزان کمتر از 50 درصد به ثمر بنشیند و ایران موفق شود از این فشارها سربلند بیرون آید در این صورت ناکارآمدی پروژه تحریم را با سرمایه خواص ضعیف الایمان و بی بنیه داخلی جبران خواهند کرد.

شکی نیست که اگر دولت احمدی نژاد هم موفق به کنترل اوضاع در چند ماه آینده نشود و یا حتی کارشکنی نفوذی های اقتصادی را مدیریت نکند دولت بعدی اولین هدف اش مهار و مدیریت اوضاع اقتصادی خواهد بود پس بهترین راه برای موفقیت پروژه تحریم ها چانه زنی از داخل برای کوتاه آمدن رهبری از پرونده هسته ای است. نقشه ای که دشمن خارجی و مزدوران داخلی تلاش می کنند با بالا بردن هزینه ایستادگی مردمی و کشاندن بازی به سفره ملت و جیب خانوار ایرانی یک قدم به سمت عملی شدنش بردارند.

اولین خواسته این گروه از خواص وابسته و ضعیف داخلی ارتباط گیری سریع و بدون پیش شرط با آمریکا بود که به علت عدم استقبال جامعه با شکست مواجه شد. پروژه دوم  ایجاد فشار روانی برای عقب نشینی از پرونده هسته ای و تن دادن به خواست آمریکا به بهانه بالا رفتن هزینه دستیابی به انرژی هسته ای نسبت به مزایای آن است. اصلاح طلبان از عنوان رفراندوم هسته ای استفاده کردند و یاران محافظه کار استوانه اعظم از عناوینی مانند "پروژه خروج از بن بست" یا "جام زهر"!

 نکته ای که خواص مردود فتنه 88 و بعضا ضعفای حوادث سخت تاریخ انقلاب در محاسبات شان از قلم انداخته اند رشد و رویش نسلی است که خواص جاهل و جاعل را پشت سر گذاشتند و خود تبدیل به علمدار و پشتیبان نظام شدند. علمدارانی که استوانه های بی بصیرتی را یکی بعد دیگری شکستند و پشت شان را به یدالله دادند. دست خدا در دست خامنه ای است. هزاران بسیجی مخلص و مسلح به سلاح بصیرت و قلم پشت هر پرونده ای که ممهور به مهر ولی فقیه باشد تا هر زمان که وی فرمان دهد، خواهند ایستاد. ما نه از فشار اقتصادی در هراسیم و نه اجازه خواهیم داد کسی نامی از "جام زهر" مقابل رهبر بصیر انقلاب ببرد.

فشارها اگر هزاران برابر شود سفره هایمان را در کوچه ها و خیابان های شهر می گشاییم و نان فقرا را در کاسه انقلاب تقسیم خواهیم کرد. هر چند ما از قله های افتخار و پیروزی به شعب خیره شده ایم و حال و آینده از آن ماست. ملتی که جز خدا کسی را ابرقدرت نمی شناسد مرگ ندارد البته "شهادت" میراث جاودانه و افتخار آمیز آن است. نقش پیروزی در پیشانی بلند نظام مقدس جمهوری اسلامی حکاکی شده است نشانی اش هم موفقیت های پی در پی و روز افزون فرزندان انقلاب است که در عرصه های مختلف علم و اندیشه می درخشند. پس رویارویی بعدی ما با خواص بی بصیرت قطعا نه پای قطعنامه ها خواهد بود و نه در مرزها... پایان جنگ ما با اشرافیت خواهان یک درصدی در کوچه ها و خیابان های تهران است پشت خانه هر منافق خزیده در پستو که فتنه گری را از یاد نبرده است.