شهید حسین باوند در اسفند ماه سال 1336در شهر تهران دیده به جهان گشود.
دوران کودکی و نوجوانی خود را در محیطی مذهبی و در کنار اعضای خانواده گذراند. در سن 11سالگی پدر را ازدست داد.
او از زمان تکلیف مقید به نماز و روزه بود و بنا به قول نزدیکانش از 16سالگی همیشه با وضو بود و نظرش این بود که نباید بدون وضو از دنیارفت.
او همزمان با تحصیل در همان سال فعالیتهای سیاسی-اسلامی خود را در خط امام (ره)و با شناخت و اگاهی کامل اغاز کرد. وقتی در دبیرستان علوی تهران درس میخواند خط فکری انجمن حجتیه را از بین بعضی دانش اموزان شناسایی و ان راباطل اعلام نمود.
پس از اخذ دیپلم به سربازی رفت و در سپاه ترویج ابادانی خدمت میکرد تا اینکه به فرمان امام(ره)از خدمت فرار کرد. در دوران سربازی با برادران متعهد چیذر و شرق تهران در ارتباط با جریانات انقلاب و خط امام(ره)بیشتر اشنا شد و به همین خاطر تا پیروزی انقلاب در تظاهرات و راهپیماییها شرکت مستمر داشت و علیرغم پذیرش دانشگاه در فرانسه به علت وقوع انقلاب از رفتن منصرف شد.
در سال 58در تشکیلات مرکزی هیئتهای پاکسازی مشغول به کار شد. هدف او از این کار نفوذ در تشکیلات باندی بنی صدر با هدایت شهید مظلوم بهشتی و شهید رجایی بود. بدین صورت که حسین تمامی اخبار و اطلاعات را توسط شبکه منابع حزب اللهی (که خود نفوذ داده بود) کسب و به شهیدان بهشتی و رجایی میرساند.
در سال 59نیز به منظور راه اندازی بخش سیاسی در جهاد مرکز مشغول به کار شد.
از مهمترین اقدامات وی در دولت بنی صدر این بود که در اردیبهشت ماه سال 60 متوجه شد که مدیر کل کنسولی وقت وزارت امور خارجه اسناد مهمی را در اختیار فضلی نژاد (مشاور بنی صدر) قرار می دهدو او انها را از وزارت خارجه به بیرون منتقل میکند. حسین درست زمانی که فضلی نژاد قصد داشت اسناد مهمی را از وزارتخانه خارج کند ترتیب دستگیری اورا داد و با کشف این اسناد و دستگیری متهم ، جریان بنی صدر وارد فاز جدیدی شد.
حسین بالاخره خود را به قافله عاشقان حسینی در عملیات خیبر رساند و در پل طلائیه وقتی بچه ها به علت اتش سنگین زمین گیر شده بودند بانگ بر اورد که "بچه ها بیایید امام را امشب خوشحال کنیم " و از جا بلند شد و سایر برادران نیز به او پیوستند و با به هلاکت رساندن مزدوران بعثی پل طلائیه را تصرف نمودند؛ اما به علت پاتک سنگین عراق و دادن شهید و مجروح ،حسین و ده نفر از بچه های اطلاعات منطقه ده در منطقه مانده و بقیه را به عقب میفرستند. حسین نیز به همراه دوستانش در پگاهان صبح فردا(1362/9/12) شربت شهادت نوشیده و به سوی لقاء الله پرگشود.
برگرفته از مجموعه حدیث عشق(نشر سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)