فارس، شاید تاکنون نام "بلک واتر" (Black Water) را بارها شنیده باشید و بدانید که این شرکت از جمله شرکتهای جنجال برانگیز در عراق پس از اشغال این کشور در سال 2003 بود، به نظر شما چند شرکت مانند بلک واتر در آمریکا وجود دارند و رشد این شرکتها از چه زمان در آمریکا افزایش یافته است.
"دنی پرست"، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی و کارشناس امور تروریسم و "ویلیام ام. آرکین"، نظامی بازنشسته آمریکایی در کتابی که به رشته تحریر درآوردهاند، پرده از نفوذ شرکتهای امنیتی بزرگی مانند "ژنرال دینامیکز" و 1841 کمپانی کوچک و متوسط دیگر برمیدارند که تقریبا تمام مسائل امنیتی آمریکا را در دست دارند و تمام فعالیتهای آنها فعالیتهای فوق محرمانه به شمار میرود.بخش دوم این گزارش در ادامه میآید.
حجم بالای اطلاعات و عدم استفاده از آنها
البته با توجه به چنین سازمانهای عریض و طویلی طبیعی است که انتظار داشت این سازمانها فقط سودآوری اطلاعاتی نداشته باشند، افزون بر اینکه این مقدار بالا از اطلاعات برخی مواقع مشکل ساز هم بود، چراکه هر روز در سیستم اطلاعات و امنیت ملی آمریکا حدود 1.7 میلیارد ایمیل، تماس با تلفن همراه و سایر ارتباطات ذخیره میشود. آژانس امنیت ملی آمریکا صاحب 70 پایگاه داده مختلف است. بقیه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا هم با همین مشکل مواجه بودند، یعنی حجم اطلاعات آن قدر بالاست که هیچیک قادر به تحلیل آنها نیستند.
* اتاقهای SCIF اهمیت ساختمانهای سری را رقم میزنند
اطلاعات موجود نشان میدهد که حدود نیمی از سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی که پس از یازده سپتامبر تاسیس شدند، در واشنگتن و اطراف آن مستقر شدهاند و بسیاری از ساختمانهای این سازمانها در محوطه ساختمانهای دولتی و پایگاههای نظامی قرار دارند، برخی نیز در مراکز تجاری یا در همسایگی مدارس و بازارها احداث شدهاند تا توجه کسی را به خود جلب نکنند و مردم نیز به وجود آنها توجه ندارند.
هر کدام از این ساختمانها حداقل یک اتاق SCIF دارد که اتاقی مجهز به تجهیزات و وسایل امنیتی پیشرفته و بسیار ویژه است. از حیث وسعت برخی از این اتاقها کوچک، اما برخی از آنها چهار برابر یک زمین فوتبال است و همین موجب شده تا SCIF به یکی از شاخصهای مهم جهت فهم و دریافت اهمیت این ساختمانها در دنیای مخفی تبدیل شوند، بالطبع هر چقدر وسعت اتاق SCIF بزرگتر باشد، ساختمان اهمیت بیشتری پیدا میکند و مهمتر مینماید.
البته اتاق SCIF تنها چیزی نیست که داشتن آن برای این سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی مهم و ضروری مینماید، بلکه دفاتر فرماندهی، شبکه تلویزیون داخلی، محافظین شخصی و ... نیز به الزامات امنیت ملی آمریکا افزوده و تبدیل شدهاند. یک ژنرال سه ستاره آمریکایی در اینباره میگوید: هیچ ژنرال چهار ستارهای در آمریکا پیدا نمیشود که برای خود تجهیزات ویژه امنیتی نداشته باشد، ترس باعث شده همه به فکر امنیت خود باشند.
* ناتوانی نهادهای امنیتی آمریکا از کشف وخنثی کردن سادهترین تهدیدها
چندی پیش، "نضال ملک حسن"، سرهنگ ارتش آمریکا در "فورتهود" تگزاس به روی عدهای آتش گشود و ضمن به قتل رساندن 13 نفر، 30 نفر را نیز مجروح کرد. چند روز پس از این ماجرا اخبار عجیبی درباره این اقدام حسن در مرکز درمانی "والتر رید" ارتش آمریکا منتشر شد که توجه همه آمریکاییها را به خود جلب کرد، از جمله اینکه این سرهنگ ارتش آمریکا در مرکز درمانی مذکور به عنوان یک روانپزشک آموزش دیده بود و گفته میشد که او در طول فعالیت خود در این مرکز همیشه هشدار میداد که باید مسلمانان را از ارتش آمریکا اخراج کرد، چون اعتقاد داشت، حضور آنها برای آمریکا خطرات بسیاری به دنبال دارد. نکته مهم دیگر اینکه حسن از طریق ایمیل با یک روحانی مشهور بنیادگرا در یمن ارتباط داشت و نامههایی با هم رد و بدل میکردند و این روحانی بنیادگرا مدتی بود که تحت تعقیب دستگاههای امنیتی آمریکا قرار داشت.
اما داشتن این رابطه و رد و بدل شدن این نامههای مهم نمینمود، آنچه اهمیت داشت اینکه حتی یکی از این ایمیلها نیز به دست سازمانهای عریض و طویلی نیفتاد که مسوولیت عملیات ضد اطلاعات در ارتش آمریکا را بر عهده داشتند.
تنها 25 مایل آن طرفتر از والتر رید، "مرکز 902 اطلاعات نظامی آمریکا" قرار داشت که به ظاهر باید مسئولیت مهم شناسایی اینگونه تهدیدها را برعهده میگرفت، اما فرماندهی مرکز 902 تصمیم گرفته بود که تمرکز خود را به جای شناسایی اینگونه تهدیدات بر شناسایی تهدیدات عمومی از جمله تهدیدات تروریستی در جامعه آمریکا متمرکز کند، یعنی وطیفهای که برعهده "اداره امنیت ملی" و "نیروی مشترک 106 اف بی آی" بود.
درست در همین دوره زمانی در مرکز 902 یک برنامه اطلاعاتی در حال اجرا بود که فرماندهی این مرکز آن را "ریتا" نامیده بود. هدف از اجرای برنامه ریتا شناسایی تهدیدات بنیادگرایی اسلامی در ارتش آمریکا و برضد ارتش آمریکا بود و در این میان تمرکز برنامه بر حزب الله لبنان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و مراکز پرورش دانشجوی القاعده در داخل آمریکا صورت گرفته بود.
برخی از مقامات اطلاعاتی و امنیتی آمریکا بر این باورند که محرمانه بودن بیش از حد عملیات اطلاعاتی و امنیتی علاوه بر دوباره کاری، زیانها و مضرات دیگری هم برای دولت آمریکا به دنبال داشتهاند. آنها ریشه این مشکل را در وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) ملاحظه میکنند که اجازه دسترسی و استفاده از برخی پروندههای اطلاعاتی فوق سری و محرمانه را نداده و تنها برخی از مقامات بلند پایه آموزش دیده اجازه دسترسی به آنها را دارند.
این پروندهها در وزارت دفاع آمریکا به "برنامههای دسترسی خاص" (SAP) معروف شدهاند و اسامی کد گذاری شده این برنامهها بیش از 300 صفحه را دربرمیگیرد. حال اگر توجه داشته باشیم که جامعه اطلاعاتی آمریکا صدها مورد بیش از این برنامهها دارد و هریک از این برنامهها نیز به نوبه خود شامل چند زیر برنامه و هر زیر برنامه متشکل از زیر برنامه دیگری است و این برنامهها نیز با محدودیتهای دسترسی ویژه خود مواجه هستند، میتوان دریافت که تنها عده بسیار کمی از آمریکاییها دقیقا میدانند که در این کشور چه چیز در جریان است.
نویسندگان این گزارش مشروح در ادامه توصیف وضعیت این بناها و سیستمهای حاکم بر آنها مینویسند: توسعه و گسترش این ساختمانها و دفاتر این سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی در سراسر آمریکا همچنان ادامه دارد، وقتی از کاخ سفید پنج مایل به سمت جنوب شرقی حرکت کنید، میبینید که اداره امنیت ملی بار دیگر زمین را کنده است تا دفاتر فرماندهی مشترک خود با گارد ساحلی را بنا کند. این سازمان که تنها هفت سال از تاسیس آن میگذرد، برای خود سطوح دسترسی ویژه، بازوی تحقیقاتی ویژه، مرکز فرماندهی ویژه و 230 هزار کارمند دارد و موجب شده تا به سومین سازمان بزرگ آمریکا تبدیل شود.
اداره امنیت ملی آمریکا در ادامه توسعه و گسترش طولی و عرضی خود قرار است ساختمان یک بیمارستان روانی در خیابان "الیزابت" را نیز تسخیر کند و به جای این بیمارستان مجموعه ساختمانی عظیم با هزینه 3.4 میلیارد دلار برای خود بنا کند تا نشانه دیگری از سیستم اطلاعاتی سری آمریکا باشد. مجموعه جدید پس از پنتاگون بزرگترین مجموعه ساختمانی دولتی در آمریکا خواهد بود و وسعت آن چهار برابر لیبرتی کراسینگ خواهد بود.
* حضور پیمانکاران امنیتی آمریکایی در همه جا
در ماه ژوئن یک سنگ تراش "مانساسی" ستاره دیگری در دیوار مرمرین مقر سیا حک کرد، یک ستاره از 22 ستارهای که به یاد ماموران کشته شده در جنگهای پس از قضیه 11 سپتامبر حک شده بود و هدف از این یادبود، احترام همگانی به شجاعت آنهایی بود که هنگام ادای وظیفه و ماموریت جان خود را از دست دادند، اما در عین حال موضوع دیگری نیز در این میان مطرح بود، اینکه هشت نفر از 22 فرد کشته شده، نه مامور سیا بودند و نه از ماموران دولتی، بلکه در واقع از پیمانکاران خصوصی بودند.
براساس قوانین دولت فدرال برای تضمین انجام وظایف بسیار حساس در آمریکا، این وظایف افزون بر اینکه باید به افرادی واگذار شوند که بیش و پیش از هر چیزی به منافع ملی وفادار باشند، بلکه اصولا "وظایف دولتی" هیچگاه نباید به پیمانکاران خصوصی سپرده شوند.
این درحالی است که از 854 هزار نفر آمریکایی که در کارهای فوق فوق محرمانه و سری انجام وطیفه میکنند، 256 هزار نفر پیمانکار یعنی وابسته به بخش خصوصی هستند و برای نشان دادن و اثبات وابستگی دولت آمریکا به پیمانکاران خصوصی هیچ نمونه بهتری از سازمان سیا نیست، یعنی تنها نهادی در دولت آمریکا که میتواند فعالیتهایی خارج از این کشور انجام دهد و هیچ نهاد یا موسسه دیگری در آمریکا مجاز به آن نیستند.
حال توجه داشته باشید که پیمانکاران خصوصی که با سازمان سیا همکاری داشتهاند، در عراق به تجسس و کسب و جمعآوری انواع اطلاعات سری و محرمانه پرداخته یا برای کسب و جمعآوری اطلاعات در افغانستان رشوه داده و از روسای سیا در هنگام دیدار از پایتختهای کشورهای مختلف دنیا محافظت کردهاند.
این تعارض و تناقض قانونی موجب شد تا 9 سال بعد و در دولت "باراک اوباما" ایده ارزانتر بودن پیمانکاران را رد کند و دولت جدید تا به سمت کاهش میزان افراد استخدام شده از پیمانکاران خصوصی در فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی پیش رود، این موضوع موجب شد تا طی دو سال 7 درصد از تعداد این افراد کاسته شود، اما همچنان حدود 30 درصد از نیروی کار در بخش اطلاعات و امنیت آمریکا را پیمانکاران خصوصی تشکیل میدهند.
این گزارش در ادامه به تبیین و تشریح نقش این نیروها در فعالیتها و کارهای امنیتی آمریکا میپردازد و تاکید میکند: پیمانکاران نیروهای دشمن را میکشند. جاسوسی کشورهای دیگر را میکنند. از شبکههای تروریستی اقدام به استراق سمع و شنود میکنند. به طراحی برنامهها و نقشههای جنگی کمک میکنند. درباره گروههای بومی و محلی در مناطق جنگی اطلاعات جمعآوری میکنند. در بین آنها تاریخدان، معمار و تازه سربازان مخفیترین نهادها به چشم میخورد. مامورین این شرکتها مراکز خاص در واشنگتن را تحت نظارت دارند. آنها جزو مورد اعتمادترین مشاوران ژنرالهای چهارستاره هستند که جنگهای آمریکا را رهبری میکنند.
برای تبیین تکیه بیش از حد دولت آمریکا بر پیمانکاران خصوصی تنها کافی است به این نکته اشاره کرد که در حال حاضر 300 شرکت امنیتی خصوصی در آمریکا وجود دارند که تخصص آنها یافتن نامزدهایی معمولا با قیمتهایی در حدود 50 هزار دلار برای هر فرد است. رابرت گیتس در این ارتباط میگوید: "باید اعتراف کنم که نمیدانم، چند پیمانکار برای وزارت دفاع آمریکا کار میکنند".
برآورد شده است که 265 هزار پیمانکار برای انجام کارهای فوق محرمانه توسط مسئولان بلندپایه بخشهای اطلاعاتی و امنیتی استخدام شدهاند. دیتا بیس "آمریکای فوق محرمانه " این روزنامه شامل 1931 کمپانی است که کارهای فوق محرمانه و سری انجام میدهند. بیش از یکچهارم آنها یعنی 533 شرکت پس از سال 2001 تاسیس شدند و شرکتهای دیگری که پیش از این تاریخ نیز وجود داشتند تا حد زیادی توسعه و گسترش پیدا کردهاند.