کد خبر: ۶۷۴۴۷
زمان انتشار: ۲۰:۳۶     ۲۵ تير ۱۳۹۱
تشخیص من این است که در همه کارهایی که دیدم و انجام دادم، هیچ کدام به برکت طرح ولایت نبود.
خبرگزاری دانشجو، طرح ولایت از جمله طرح‌هایی است که هر سال تابستان به منظور تربیت و بصیرت‌بخشی قشر دانشجو برگزار می‌شود و از معدود طرح‌هایی می‌باشد که توانسته بعد از حدود 15 سال دوام بیاورد.
 
مدتی بود که با توجه به گسترش طرح، عده‌ای مطرح می‌کردند که طرح را از نظر کیفی بالا ببریم و تعداد را محدود کنیم.

در همین راستا مسئولین بسیج دانشجویی کشور در خصوص طرح ولایت دیداری با آیت الله مصباح یزدی داشتند، و ایشان به ایراد بیاناتی در پاسخ به این مسئله پرداختند که در زیر می آوریم:

خدا را خیلی شکر می‌کنم و از کارهای شما بابت زحمات و تلاش‌های‌تان تشکر می‌کنم.

چند روز پیش جلسه‌ای با اساتید طرح ولایت بود. طبق معمول به ریش سفیدها هم می‌گویند بیایند، ما را هم دعوت کردند اظهارنظری بکنیم. در آن جا عرض کردم که من 64 سال و نیم است که مشغول طلبگی هستم، از سال 26 تا به حال و مراحل مختلفی از جمله شرایط قبل از انقلاب، دوران نهضت و بعد از انقلابرا گذرانده‌ام. تجربه‌های گوناگون، هم خودم داشتم و هم از دیگران دیدم.

هیچ کدام از کارهایی که دیدم و انجام دادم، به پربرکتی طرح ولایت نبود

تشخیص من این است که در همه کارهایی که دیدم و انجام دادم، هیچ کدام به برکت طرح ولایت نبود. با توجه به این که دوره کوتاهی است، هزینه بسیار کم و ناچیزی دارد و چون در ایام تعطیلی انجام می‌گیرد، با کار اساتید و دانشجویان و کارمندان چندان تلاقی پیدا نمی‌کند.

آثار دوره طرح ولایت خیلی بیشتر از آن چیزی بوده که تصور می‌کردیم

اواخر، طول دوره تا حدود 20 روز رسیده بود، درحالی که اصل آن 40 روز پیش بینی شده بود. آثار دوره طرح ولایت خیلی بیشتر از آن چیزی بوده که ما تصور آن را می‌کردیم؛ خیلی آثار عظیم فردی و اجتماعی داشته است. این بود که به دوستان عرض کردم که این فرصت را باید غنیمت شمرد و هر کسی نسبت به آن وظیفه‌ای دارد و ما هم وظیفه‌مان این بوده که برای فراهم کردن کیفیت تدریس، کیفیت برخورد با دانشجویان حداکثر توانمان را به کار بگیریم و این فرصت را غنیمت بشماریم.

در این کارها که تجربیات زیادی نیز در مشابهات آن داریم، هدف اصلی که از ابتدا توجه انسان را جلب می‌کند، انسان‌های ممتازی هستند که بتوانند کارهای کامل و در جهت اهداف نهایی را انجام دهند.

برای تأمین نیاز 10 مرجع باید 50 هزار طلبه داشته باشیم

وقتی کسی دعوت می‌شود قم تا طلبه شود؛ اول فکر می‌کنیم که مرجع کم داریم، اساتید بزرگوار کم داریم؛ امثال آقای طباطبایی و مطهری کم داریم، لذا باید کسانی بیایند که جای این‌ها را بگیرند. برای این‌منظور اگر تعداد مراجع مورد نیازمان هفت الی هشت نفر و نهایتا ده نفر است، ما خیلی احتیاط کنیم و ده نفر هم اضافه می‌گیریم تا اگر یک وقت مشکلی وجود داشت و ریزش کرد، اقلا ده نفر آن بماند؛ یعنی ابتدا 20 نفر انتخاب می‌کنیم تا ده مرجع درست کنیم. شاید از نظر ذهنی و روی کاغذ طرح مطلب قابل قبولی هم باشد ولی در عمل چنین نیست. کاری که ما در ابتدای تاسیس بخش آموزشی موسسه در راه حق انجام دادیم. سال 51 هیچ امکاناتی نداشتیم، نه جایی، نه فضایی، نه استادی، نه بودجه‌ای. یک عده از تجار تهران حاضر شدند ماهی ده هزار تومان بدهند که ما این طرح را راه بیندازیم، البته ده هزار تومان آن زمان تومانی دو عباسی با حالا فرق داشت؛ چند نفر از تجار بودند.

ما آمدیم 20 نفر را انتخاب کردیم، کسانی که دو سال درس خارج رفته باشند، از جمله آقای فیاض و رجبی. از این20 نفر تعهد گرفتیم که این برنامه را چند سالی ادامه دهند و ماهی 500 تومان نیز به آنها پرداخت کردیم که کارهای دیگر را رها کنند و خود را متمرکز در این راه کنند.

برای اجرا کردن این برنامه ده هزار تومانی بود که برای 20 نفر، ماهی 500 تومان در نظر گرفتیم. سعی کردیم هر چه می‌شود افراد کیفی‌تر را جذب کنیم؛چرا که کلاسی هم که می‌خواستیم تشکیل دهیم بیش از 20 نفر ظرفیت نداشت، لذا ناچار شدیم افراد کیفی را انتخاب کنیم و هر چه بیشتر به آن افراد نزدیک شویم.

این زمان پنج الی شش سال به برگشت امام به ایران و پیروزی انقلاب مانده بود.

امام: این مکان را توسعه بدهید؛ من تا زنده هستم خودم بودجه اینجا را تامین می‌کنم

بعد از این که امام آمدند و کارها استقرار پیدا کرد، خدمت امام رفتیم و گزارش دادیم که این چنین کاری انجام دادیم. در این جلسه آقای خرازی، استادی، گیلانی، مظاهری حضور داشتند. امام بعد از استماع گزارش کوتاه من که شاید ده دقیقه طول کشید، فرمودند که شما این مکان را توسعه بدهید. من تا زنده هستم خودم بودجه این جا را تامین می‌کنم.
 
منظورم این است که امام(ره)روی توسعه آن تاکید کردند. خب امام بود؛ آنچه که ما در آیینه می‌بینیم، او در خشت خام می‌بیند، می‌فهمید که این کار بودجه می‌خواهد، و الا دوام نمی‌آورد و با این پول‌ها درست نمی‌شود.

از همان وقت به نظرم ایشان ماهی 200 هزار تومان از پولشان می‌فرستاد. آقای خادمی از نجف آباد بود که می‌آمد موسسه و ماه به ماه به ما پول می‌رساند. می‌گفتم:«رسید می‌خواهی؟» می‌گفت: «اگر می‌خواهی بده، نمی‌خواهی نده». حتی رسید هم از ما نمی‌خواست. بعدها به نظرم این هزینه را 400 هزار تومان نیزکردند.

پیگیری فوری امام از روند توسعه موسسه

به هر حال منظورم این است که تکیه امام بر توسعه این جا بود. هنوز دو سه روز هم نگذشته بود، که آقای شیخ حسن صانعی (پیشکار امام بود) را فرستادند؛ ایشان در عمرش یک بار منزل ما آمد که آن هم همان وقت بود. آمد منزل ما و گفت: «امام گفته برای توسعه اقدام کردید؟ گفتم من فکر کردم که اصلا امام یادش رفته است؛ حالا وسط سال است و ما برای اول سال برنامه‌ریزی می‌کنیم. گفت: نه. نظر امام از همین امروز است؛ شما برای توسعه اقدام کنید، بودجه آن را هم امام می‌دهد. همان وقت ما اقدام کردیم و عده‌ای را پذیرفتیم. وسط سال کلاس تشکیل دادیم. اعضای گروه دال بود؛ گروه دال هم امام می‌دانستند چه کسانی هستند.
 
این جواب فرمایش شماست که ما برای تأمین نیاز 10 مرجع باید 50 هزار طلبه داشته باشیم تا ده مرجع از آن دربیاید. از اول هم نمی‌شود پیش بینی کرد که چه کسی، با چه شرایطی باید باشد؛ چرا که شرایط تغییر می‌کند، گاهی متحول و زیر و رو می‌شود؛ کسی می‌تواند در آن شرایط ادامه دهد که علاقه داشته باشد و خداوند توفیقش دهد، بنابراین برای تربیت یک عده ممتازی که برای هدف مشخصی (مثلا امام جمعه شدن و ...)می‌خواهیم، باید دستگاهی باشد که افراد را تربیت کند، خوب‌ها و ممتازها خودبه‌خود برای پست های بالاتر انتخاب شوند.

نیاز به طرح ولایت خیلی بیش از این هاست

الحمدلله خداوند نشان داده که در ظرف این ده الی پانزده سال که این برنامه (طرح ولایت) اجراشده، هر سال امکانات بهتری فراهم می‌شود. این طور نیست که آدم فکر کند برنامه محدودی است که برای 20 الی 100 نفر اجرا کنیم که امکان توسعه ندارد. درست است که ما کامل نمی‌توانیم پاسخگو باشیم، ما استاد آن را نداریم، امکانات نداریم که سریعتر پیش برویم و ناچاریم به خاطر گسترش کمی که پیدا می‌کند از کیفیت کار بکاهیم و الا نیاز خیلی بیش از این هاست.
 
عملا ثابت شده که بسیاری از طرح‌ها با مقدمات و برنامه‌ریزی‌هایی شروع می‌شود و بعد از چند سال تعطیل می‌شود. خیلی از این موارد هست. اگر یادتان باشد، طرح صالحین که برای امر به معروف (غیر از طرح صالحین بسیج) زمان مرحوم احمدی میانجی اجرا شد، در ظرف چند سال از بین رفت. یا ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر زیر نظر آقای جنتی، مسئول آن آقای زرگر، مدت‌ها برگزار شد، حتی آقازاده آقا در آن فعال بود که به جایی برساند، اما بالاخره تعطیل شد.

طرح ولایت هرسال بازدهی بهتری دارد/به هیچ‌وجه نباید طرح را محدود کنیم

درحالی‌که ما 10 الی 15 سال و هر سال استقبال بیشتر، بازدهی بهتری داریم. ما تجربه‌مان افزوده می‌شود، افراد بهتری برای این کار تربیت می‌شوند، بنابراین هیچ وجهی ندارد که ما آن را محدود کنیم، بلکه ما باید سعی کنیم امکانات خود و نیروی انسانی بهتری را فراهم کنیم، استادهای برجسته‌تری بیاوریم، دوره‌هایی برای آنها بگذاریم، به هر صورتی است شرایط آمادگی بهتر و تدریس بهتری محیا کنیم که زمینه داوطلب آن فراوان است.

طرح ولایت چندین سال هیچ ردیف بودجه‌ای نداشت

چندین سال طرح هیچ ردیف بودجه‌ای نداشت، اواخر یک کارهایی شد، از گوشه و کنار گدایی می‌شد، از این طرف آن طرف بر می‌داشتند و چیزی درست می‌کردند و طرح ولایت را راه می‌انداختند. خداوند بها داد که گل‌هایی تربیت شدند، الان (فارغ‌التحصیلان طرح) بسیاری از کارهای مهم را بدون سروصدا و بدون اینکه جایی اظهار کنند، خودشان نشان می‌دهند، کارها را انجام می‌دهند و کسی آن را نمی‌شناسد و همه به برکات آن طرح است. اصلا فکرشان عوض شد.

ما باید سعی کنیم عُرضه خومان را زیاد کنیم

بنابراین من عقیده‌ام بر این است با توجه به این که خدا نشان داده که اگر عُرضه داشته باشید، من امکانات آن را فراهم می‌کنم، دلیل ندارد طرح را محدود کنیم. ما باید سعی کنیم عُرضه خومان را زیاد کنیم و بهتر عَرضه کنیم؛ چراکه نیاز به این طرحشدید است. باید از تجربه‌هایی هم که اندوخته ایم استفاده کنیم.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها