رمز پرونده فساد پیدا کردن فرمهای بانک است

مهر، در ادامه پانزدهمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ بانکی رسیدگی به اتهامات "م - س" 42 ساله کارگر گروه ملی فولاد ایران به جرم مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور آغاز شد.

نماینده دادستان پس از قرائت کیفرخواست از قاضی درخواست مجازات متناسب را برای متهمان درخواست کرد.

قاضی متهم را به جایگاه فراخواند و گفت: با توجه به اتهامات داخل کیفرخواست از خود دفاع کن.

متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من این اتهامات را قبول ندارم. بنده مدیر گروه ملی نبودم. مدیران حقوقشان 5 برابر من بود ولی الان من را دارید به عنوان مدیر محاکمه می کنید. از شروع خصوصی سازی تمام مدیریت گروه ملی به هولدینگ تهران منتقل شد و ما باید دستورات هولدینگ تهران را اجرا می کردیم. من مسئول خرید مواد اولیه کارخانه بودم و وظیفه من بعد از ورود مواد اولیه به کارخانجات آغاز می شد. از زمان خصوصی سازی چون خرید مواد اولیه از طریق اعتبارات اسنادی انجام می شد من برای اولین بار چون تجربه نداشتم نقش نامه رسان را ایفا می کردم. مدیر گروه ملی به من گفت پیش فاکتور را ببر بانک تا کارگران بیکار نشده و کارخانه بسته نشود من هم پیش فاکتور را بانک بردم و به رئیس بانک گفتم این را مدیرعامل داده اند. رئیس بانک گفت: ما نه کامپیوتر داریم و نه تایپیست خودتان بروید کارها را انجام دهید و من تنها نامه رسان بودم. پیش فاکتورها توسط مدیرعامل گروه ملی و هماهنگی با آقای خسروی نهایی می شد. اگر خط تولید می خوابید تمام کارگران بیکار می شدند برای همین تلاش می کردیم تا پیش فاکتورها سریعتر به بانک برسد در حالی که نمی دانستم صوری است.

مسئول خرید مواد اولیه شرکت فولاد ایران در ادامه دفاع از اتهاماتش گفت: شعبه صادرات گروه ملی در دل گروه ملی بود و همه تجهیزات آن از طریق گروه ملی تامین می شد حتی کاغذ و رایانه و خط تلفن و... را گروه ملی برای بانک تامین می کرد. انگار شعبه بانک صادرات یکی از واحدهای خود است. زمانی که اعتبارات تنزیل می شد هیچ کالایی وارد گروه ملی نمی شد و من خبر نداشتم. نیامدن کالا به گروه ملی دلیل بر صوری بودن فاکتورها نبود چون هولدینگ خیلی اعتبارات ارزی داشت.

متهم ادامه داد: البته شنیده بودم گروه آریا در بنادر خرید و فروش شمش فولادی داشتند و منم فکر می کردم این اعتبارات در این مسیر انجام می شود. وقتی هم سوال می کردم می گفتند ما می گوئیم شما چه اطلاعاتی داشته یا نداشته باشید. بنده که هیچ حد و اندازه ای برای امضاها و تنزیلها و حضور در جلسات نداشته ام چطور می توانید بگویید من از صوری بودن فاکتورها خبر داشتم. من کارگر نمونه در اردیبهشت 88 شدم و در این سالها دلسوزانه و با صداقت و پاکدامنی خدمت کردم. تمام دارایی و زندگی من بعد از 30 سال کار کردن در گروه ملی تنها 130 میلیون تومان است و من برای خدا کار می کردم. آقای قاضی من بیگناه هستم. متهم گریست و گفت: 120 روز است که فرزندانم را ندیدم و حقوقم قطع شده و خانواده ام با مشکل روبرو هستند.

قاضی گفت: مظلوم نمایی کردن به نفع خودتان نیست. شما روزهای آخر با علم به صوری بودن فاکتورها بازهم امضا کردید.
قاضی از "ر" مدیر شرکت فولاد خواست تا در مورد فرمها توضیح دهد.

متهم گفت: در فرمها شماره مصوبه بانک و نوع کالا، سررسید، فروشنده و... ثبت می شده است و کسی که فرمها را پر می کرد باید می دانست چه می نویسد ولی آقای "س" پر نمی کرد.

فراهانی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: همه می گویند ما اطلاع نداشتیم و همه چی دست خسروی بود. ولی خسروی می گوید نه اینها می دانستند. فراهانی خطاب به "ر" مدیر شرکت فولاد گفت: شما که مدعی هستید ماشین امضا بودید چرا به عنوان مدیر مجموعه سکوت کردید و کار را ادامه دادید؟ متهم گفت: بروید فرمها را پیدا کنید. رمز فساد بانکی توی همین فرمها است باید بروید فرمها را پیدا کنید ببینید چه کسی امضا کرده است. آقای نماینده دادستان آقای "ک" مدیر بانک صادرات اهواز شما را گمراه کرده است.

فراهانی دوباره سئوال کرد: شما گفته اید از همان ابتدا شایع بود ال سی های تهران صوری است ولی از نیمه 89 همه می دانستند ال سی ها صوری است توضیح دهید؟ آقای "ر" گفت: برداشت من از صحبتها اینطوری بود ولی نمی دانم کسی شنیده یا نه و این تنها فکر و نظر من بود.

پس از نشستن آقای "ر" بر روی صندلی آقای "س" در ادامه دفاعیات خود گفت: گروه ملی در تنزیلها اصلا دخیل نبوده است. من مظلوم نمایی نکرده و کار صوری نکردم.

در ادامه روند رسیدگی به دادگاه وکیل آقای "س" در جایگاه قرار گرفت و با تشکر از تمامی مسئولان قوه قضائیه، رئیس جمهور، قضات کشور، محسنی اژه ای، دادستانها، بازجوها و قاضی سراج گفت: موکل من 18 سال کارمند دولت و 2 سال در بخش خصوصی فعالیت داشته است. بعد گفته های موکلش را تائید کرده و از قاضی خواست تا موکلش تبرئه شود.

وی گفت: موکل من حتی خانواده اش هزینه آمدن به ملاقات را ندارند. آدم ضعیفی است و چندین ماه در زندان است. آیا این کارگر ساده با مه آفرید هر دو اخلال در نظام اقتصادی کرده اند؟ اصلا علم و آگاهی دارد؟ قبول داریم مقدمات کار خلافی را انجام داده و فرمهایی را پر کرده است. ولی باید مقتضیات زمانی و مکانی را هم در نظر بگیریم. من وکیل یک برادر شهید و یک بسیجی و یک کارگر هستم و این برای من افتخار است. تمامی زیر میزی ها و ال سی ها در تهران انجام شده است. این بنده خدا کارگری ساده است.