به گزارش
سرویس بین الملل پایگاه 598، سایت خبری کریشین ساینس مانیتور از دستگیری یک تاجر ایرانی و یک چینی به نام های پرویز خاکی و زونگ چنگ خبر داد که متهم به قاچاق تجهیزات هسته ای به ایران هستند.
این سایت در مقاله خود به قلم وارن ریچی نوشت: ”این تجهیزات برای ساخت، عملیات، و حفظ و نگهداری سانتریفیوژهای غنی سازی اورانیوم به کار می روند. خاکی همچنین متهم است که به دنبال مواد رادیواکتیو برای انتقال به ایران بوده است."
حتی اگر بپذیریم چنین واقعه ای -برخلاف ادعاهای قبلی امریکا نظیر ترور سفیر عربستان- نبوده و صحت دارد، باز هم چیزی از بی اساس و مضحک بودن تلاش های مذبوحانه امریکا علیه کاسته نمیشود. در حالیکه هنوز جرم این دو نفر اثبات نشده نویسنده مقال تحلیل خود از این ماجرا را اینگونه شرح می دهد: ”این کیفرخواست، دسترسی ایران به شبکه های غیرقانونی را مشخص می کند و همچنین اهمیت دور نگه داشتن این کشور از مواد و تجهیزات امریکایی مرتبط با امور هسته ای را نمایان می سازد."
این مقاله در ادامه بیان اتهاماتی که هنوز مدرکی درخصوص صحت آنها ارائه نشده افزود: ”توطئه ایران مبنی بر این حجم از قاچاق از سال 2008 آغاز گردیده و تا ژانویه ی 2011 ادامه داشته است." و سپس مدعی شد واسطه ی امریکایی که به پرویز خاکی وعده همکاری در مقابل پول را داده بود درواقع مامور مخفی اف بی آی بوده است وامریکا اینگونه به عمق تلاش های ایران برای دستیابی به قابلیت ها هسته ای پی رده است!!
وارن ریچی افزود: ”کیفرخواست این دو شخص همچنین نشان می دهد که شریک چینی مسئولیت حمل دریایی توفال ها و آلیاژهای نیکل را به ایران برعهده داشته است. بخشی از کیفرخواست مربوط به صحبت های دو شریک چینی و ایرانی درخصوص یک محموله 20 تنی فولاد با کیفیت عالی بوده است که در امریکا تولید می شود و در ساخت سانتریفیوژ به کار می رود. همچنین این توطئه گران درخصوص یک طیف سنج مغناطیسی صحبت کرده اند که برای تجزیه ایزوتوپ ها در خلال فرایند غنی سازی اورانیوم به کار می رود.
منابع آگاه مدعی شده اند در صورت اثبات جرم هرکدام از این دو نفر به 85 سال زندان محکوم خواهند شد."
در این جنجال جدید امریکا نکاتی نمایان است که توجه به آنها تا حد بسیاری به درک زبونی سیاست های غرب و اقتدار سیاست خارجی ایران رهنمون می شود.
نکته اول اینکه پس از موفقیت های پی در پی سربازان گمنام جمهوری اسلامی در وارد آوردن ضربه های اطلاعاتی به دشمن، دیدن این ژست های جاسوسی و اطلاعاتی و به زعم خودشان ”افشای پرونده های اطلاعاتی!" امری طبیعی است. امریکا ناچار است وجهه آسیب دیده خود را به نحوی ترمیم کند. پس بی محتوا بودن و دروغ بودن این پرونده جدید –مانند پرونده های جعلی پیشین- چندان دور از ذهن نیست.
دوما غرب که حتی از نظارت شبانه روزی بر سایت های هسته ای ایران نتیجه ی نگرفته همواره برای قانونی جلوه دادن فعالیت های خود علیه جمهوری اسلامی ایران دست به بهانه تراشی می زند؛ چه چیز بهتر از یک قاچاقچی مواد و تجهیزات هسته ای می تواند ادعاهای غیر مستدل امریکا مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای را اثبات کند؟
اگر قرار باشد این پرونده ی جدید نیز مانند ادعاهای قبلی پوچ و دروغ از آب در بیاید، باید منتظر بود و دید سردمداران غرب برای پیشبرد اهداف پلید خود در جلوگیری از اقتدار روزافزون ایران اسلامی برای برنامه های آینده ی خود چه بهانه ی جدیدی را دستاویز خود قرار خواهند داد. آیا هنوز تهمتی باقی مانده که به ایران نسبت نداده باشند؟!