کد خبر: ۶۶۷۷
زمان انتشار: ۱۱:۴۴     ۲۲ آبان ۱۳۸۹
جایگاه اخبار مربوط به ولی فقیه در بخش خبری 20:30 صداوسیما
وبلاگ حضور نوشت :

جایگاه اخبار مربوط به ولی فقیه در بخش خبری 20:30 صداوسیما

حذف "دیروز،امروز،فردا" از صداوسیما فقط حذف یک برنامه نبود.

حذف این برنامه، به معنی حذف تفکری است که در حال احیاء و رشد مجدد بود.

حذف این برنامه، یعنی حذف جریانی که در حال پویایی و شکوفایی بود.

و اما گناه و جرم اصلی "دیروز،امروز،فردا" چه بود مگر، که این طور مورد بی مهری قرار گرفته است؟

جواب این سوال، فقط و فقط یک قضیه است و باقی قضایا جملگی قصه و داستانی جهت ردگم کنی!

و اما آن قضیه اصلی عبارتست از: به صحنه تلویزیون آمدن شخصیت هایی با تفکر اصیل و ناب انقلابی در قالب برنامه "دیروز،امروز،فردا" و خطر آنجایی بود که این اشخاص هنوز که هنوز است اعتقاد عمیق قلبی به تفکر و سیره امام خمینی (ره) دارند و بس!

از این بابت شاید هم حق با آنان(حذف کنندگان) باشد! آخر در دنیای متجدد امروز کمی هم باید متجددانه اندیشید. آری! کمی هم باید امروزی بود.

و اما نکته نگران کننده، آمار مخاطبین برنامه بود که حتی در مقطعی از برنامه نورچشمی حضرات، یعنی عادل خان هم فراتر رفته بود. نگران کننده از این بابت که فوتبال یکی از اصلی ترین دغدغه های رسانه ملی به شمار می رفته و می رود. از همین روست که وظیفه مهم رسانه ملی، فوتبالی کردن مردم و جامعه است. وای به حال جامعه ای که به سمت و سوی سیاسی و آنهم از نوع انقلابی اش پیش رود !

خب ! حالا که ضرورت حذف برنامه به اثبات رسید، مساله بعدی پیش می آید که عبارتست از : روش و چگونگی حذف؟ به عبارت دیگر، حذف آری؛ اما چگونه؟ و به چه وسیله؟

باید چاره ای اندیشید. باید راه و چاره ای( بخوانید بهانه ای) یافت یا ساخت!

راه و چاره (بهانه) اول ردیف شد و آنهم امدادهای غیبی فیفا -این یار همیشگی صداوسیما- بود که از راه رسید و برای مشتری وفادار، خوش سلیقه، خوش خرید، دست باز و پول خرج کن خود، جام جهانی 2010 را به ارمغان آورد.

چه بهانه ای بهتر از این؟ مردم این دیار از دیرباز عاشق فوتبال بوده اند. در تاریخ مجمع النواطق النوری(النواطق، جمع صدا و النوری هم به معنی سیماست که روی هم می شود صداوسیما! این مجمع هم ربطی به سایر مجمع ها ندارد) آمده است که مردم ایران زمین، حتی قبل از پیدایش جام جهانی، مسابقات آنرا به طور زنده تماشا می نموده اند و صداوسیمای آن زمان حتی قبل از پیدایش دلار، جهت خدمت رسانی به مردم، دلار دلار خرج می نموده است.

بنابراین با پخش برنامه های فوتبالی از جمله تماشای زنده فوتبالی، تفسیر فوتبالی، پیش گویی فوتبالی، سرگرمی فوتبالی و... هم به مردم خدمت می شود ،  هم دغدغه رسانه ملی برطرف می شود ، هم عادل خان که مدتی بود افسرده به نظر می رسید (احیانا بدلیل موفقیت برنامه یامین پور) مجددا شارژ روحی می گردد و مهمتر از همه"دیروز،امروز،فردا" فعلا به حاشیه می رود تا در آینده چه پیش آید و خدا چه خواهد!

اما این راهکار فقط در ایام جام جهانی جواب می دهد. بعد از اتمام جام جهانی چه باید کرد؟

راه و چاره (بهانه) دوم هم به لطف عنایات جلیه (ضد خفیه، یعنی کاملا آشکار و عریان) شبکه فاخر فارسی وان ردیف شد و آنهم عبارت است از: مساله عشق در بین جوانها...

شبکه 3 شبکه جوانهاست، از سوی دیگر مهمترین مساله جوانها هم عشق است، پس  باید به داد جوانها رسید ! بهترین راه این است که باید یک سریالی با این مضمون ساخت و از آنطرف شبهای تابستان به لطف خداوند کوتاه است و این سریال که پخش شود، دیگر فرصتی برای عرض اندام "دیروز،امروز،فردا" نمی ماند... و از این رو بود که سریال مزخرف اندر مزخرف "فاصله ها" پا به عرصه وجود نهاد.

خلاصه داستان از این قرار بود که فرد رزمنده و جانبازی که زمان جنگ، دوست دختر وقت خود را فدای جنگ و عرصه ایثار و شهادت نموده بود، سالها بعد از جنگ و زمانی که زنش به لطف خدا می میرد، بهانه ای بازهم به لطف خدا جور می شود تا به سراغ دوست دختر قدیمی خود برود و لطف خدا برایشان آنجا آشکار می گردد که در این زمان، رزمنده دلاور نه جنگ را فدای دوست دختر خود می نماید و نه دوست دختر را فدای جنگ (نه سیخ می سوزه نه کباب) !

بهانه دیدارها و گپ وگفت های این دو کبوتر عاشق، فرزند آن رزمنده دلاور است که دل در گرو دختری ناباب بسته است و حرف بزرگتران را گوش می ندهد!

البته به نظر نگارنده این سطور، در نبرد بین پدر و پسر، حق کاملا با پسره بود! چرا که پسره می بیند پدرش در سن چهل پنجاه سالگی بعد از این همه ایثار و جنگ و رزمندگی و جانبازی، تازه به اینجا می رسد که در دنیای کنونی باید جی افی داشت و امروزی بود و امروزی اندیشید، خب! چرا سر پسره کلاه بره؟!

بگذریم از این بحث ، رسیدیم به اینجا که بهانه دوم هم جور شد ولیکن "دیروز،امروز،فردا" هرچند به حاشیه رفت، اما حذف نشد.

اینها همه راهکارهای کوتاه مدت  بود، باید به فکر راهکاری بلند مدت جهت ریشه کن کردن این برنامه بود!

و اینجاست که ناجوانمردانه ترین حیله مطرح می شود: استفاده ابزاری از کلام رهبری در جهت حذف سربازان رهبری!

اسف بار این است که این جریان خود را مفسر کلام رهبری می داند؛ اما آیا وضع به همین منوال خواهد بود؟

در این باب بهتر است فعلا هیچ سخنی گفته نشود، فقط می ماند طرح یک مساله:

در تمامی بخش های خبری رادیو و تلویزیون همیشه و همیشه رسم بر این بوده است که اگر خبری مربوط به ولی فقیه باشد، اولین خبر به شخص اول مملکت اختصاص داده شود ؛ اما چند وقتی است که این رسم در بخش خبری20:30 شبکه 2 سیما از بین رفته است. هرچند گاهی اولین خبر مربوط به رهبری است، اما در بسیاری از مواقع هم این طور نیست و این بسته به سلیقه سیاست گذاران این بخش خبری دارد!!

بارها مشاهده شده است که اخبار مربوط به رهبری، حتی سخنرانی هایشان، سومین، چهارمین و پنجمین خبر بوده که آنهم به صورت بسیار کلی و گذرا خوانده می شود(!!!) در حالیکه خبرهای بسیار کم اهمیت تر(مثلا مصاحبه با فلان سردار انتظامی سابق یا فلان وزیر و فلان مدیر عشق دوربین) اولین خبر و به صورت بسیار مفصلتر و جزیی تر خوانده می شود.

قطعا این ادعا که "این امر، تصادفی و بدون هدف خاصی بوده است"، ابلهانه ترین دلیل ممکن است که نیازی به اثبات بلاهتش وجود ندارد.

اینکه دلیل این مساله چه می تواند باشد، نیاز به بررسی و واکاوی دقیق تر دارد، اما گذشته از این، نگارنده نظری دیگر دارد:

.

 .

.

همانهایی که خود را مفسران کلام رهبری می دانند، همانهایی که هم و غم خود را برطرف کردن دغدغه های رهبری می دانند، همانهایی که"دیروز،امروز،فردا"  را به بهانه اطاعت از رهبری حذف می کنند، همانهایی که ... ، نظر واقعی شان در مورد رهبری و اهمیت کلام او آشکار شد، و چه زود آشکار شد و اینجاست که باید گفت : "و مکروا و مکرا... و ا... خیرالماکرین"

والسلام

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها