بسياري
از اين سايتها عنوان «سايت رسمي» را نيز يدك ميكشند و خود را مرجعي براي
معرفي و دادن اطلاعات موثق پيرامون زندگي آن هنرمند عنوان ميكنند.
متأسفانه بسياري از عكسهايي كه از اين بازيگران در سايتها قرار ميگيرد
با تعاريف موجود در فقه اسلامي و ميزان شرعي حجاب تطابق ندارد.
از
زمان پيداش نشريات عامه پسند در جهان و ايجاد چنين مجلاتي در ايران، يكي از
شيوههاي جلب نظر مردم براي خريداري اين نوع نشريات، استفاده از تصاوير
بازيگران، خوانندگان و ورزشكاران است كه در ايران چه پيش از انقلاب و چه
بعد از آن عكسهاي بانوان هنرمند يكي از پر استفادهترين عكسها روي جلد
مجلات بوده است.
مجلاتي كه از آنها به عنوان نشريه زرد نام برده
ميشود و سعي ميكنند با پرداختن به زندگي خصوصي و پر رنگ كردن مسائل
حاشيهاي براي خود مشتري دست و پا كنند. اين نشريات بيشترين استفاده را از
بازيگران سريالهاي تلويزيوني ميكنند، مخصوصاً بازيگران خانمي كه در اولين
يا دومين حضورشان در سريالهاي تلويزيون به شهرت رسيده باشند و شايد به
همين خاطر باشد استاد محمد علي كشاورز از اينكه سينما توسط اين بازيگران
دماغ عمل كرده تسخير شده است گلايه ميكند.
حالا چند سالي است كه اينترنت به عنوان رقيبي جدي براي اين نشريات وارد ميدان شده است.
متأسفانه
به جز نشريات و اينترنت تلويزيون هم به نوبه خود رسم بدي را پيريزي كرده
است، از صبح تا شب در شبكههاي مختلف صدا و سيما برنامههاي زندهاي پخش
ميشود كه مخاطب اصلي آنها را خانوادهها تشكيل ميدهد.
اين
برنامهها كه معمولاً به دليل پايين بودن هزينههاي توليد با استقبال زيادي
نيز در ميان شبكههاي مختلف سيما روبهرو شده و نمونههاي زيادي از آنها
در شبكههاي مختلف به روي آنتن ميرود در كنار آيتمهاي ثابتي چون
مشاورههاي سطحي روانشناسانه يا آشپزيهاي مختلف و آموزش كاردستي به بانوان
خانهدار اقدام به دعوت ميهمان نيز ميكنند.
براي ايجاد جاذبه در
ميان بينندگان اين برنامهها از بازيگران سريالهاي تلويزيوني دعوت ميكنند
و با سؤالهايي كه از آنها ميپرسند سطح برنامه را در حد مجلات زرد پايين
ميآورند. سؤال هايي از زندگي شخصي، نحوه ارتباط با علاقهمندان، سبك
بازيگري و هر چيز ممكني كه براي بيننده برنامه جاذبه داشته باشد. اين
برنامهها خواسته و ناخواسته به برجسته كردن آن خانم يا آقاي بازيگر در
اذهان كمك ميكند و بسياري از نو بازيگران خانم كه در سريالهاي تلويزيوني
مشهور ميشوند به سرعت در فضاي مجازي تصاويرشان پخش ميشود. عكسهايي كه با
تصاوير پخش شده در سيما به كلي متفاوت است و گاهي در دو نقطه مقابل هم
قرار ميگيرند.
اين تناقضها گاهي آن قدر بالا ميگيرد كه به مانند
سال گذشته اعتراضات فراواني در مورد اينكه چرا افرادي به اين بد حجابي در
سريالهاي ماه رمضان در نقش انسانهاي پاكدامن ظاهر و در ميان مردم به
عنوان الگو مطرح ميشوند. افرادي كه حجاب تصنعيشان در تلويزيون و ظاهر غير
متعارفشان در عكسها باعث تعجب هر بينندهاي ميشوند.
با گسترش
روز افزون استفاده از اينترنت در ايران، شاهد ايجاد سايتها و وبلاگهاي
بيشماري هستيم كه به مانند نشريات زرد عمل ميكنند و همان برنامهاي را كه
يك مجله عامه پسند به صورت چاپ شده و روي كاغذ ارائه ميدهد در قالب صفحات
وب در اختيار بازديدكنندگان قرار ميدهند اما با اين فرق كه در مطبوعات
نظارت وزارت ارشاد وجود دارد و تعهدات حرفهاي و اخلاقي مانع از پرداختن به
خيلي از موضوعها و عدم نمايش بسياري از تصاوير ميشود، اما اين سايتها و
وبلاگها بدون هيچ محدوديتي هر مطلب و عكسي را در صفحات خود قرار ميدهند
كه بالطبع عكس بازيگران نيز جزو ثابتي از آنها است.
برخي از
عكسهاي بازيگران مربوط به مراسماتي چون جشنها و فستيوالهاي سينمايي و
هنري است. عكسهايي نيز مربوط به مجالس خصوصي ميباشد اما بسياري ديگر
عكسهايي هستند كه در آتليههاي حرفهاي انداخته شدهاند؛ با فيگورهاي خاص
و پرترههاي هنري.
عكسهايي كه بازيگر نميتواند ادعا كند بيخبر و
بدون اطلاع از وي گرفته شده باشد. عكس مراسم عمومي نيست كه بازيگر نداند
چه كسي از وي عكس گرفته، مجلسي خصوصي هم نيست كه ادعا كنند عكسشان از طريق
بلوتوث دست به دست شده است.
اين عكسها با رضايت خود بازيگر
انداخته شدهاند. خانم بازيگري كه در آن عكسهايها فيگور گرفته خودش
خواسته يا رضايت داشته كه با آن وضعيت عكسش را بگيرند و بيشك يكي از عوامل
انتشار اين عكسها خود بازيگر هستند. كساني كه با استفاده از تلويزيون يا
سينما مطرح ميشوند و بعد عكسهايي از آنها پخش ميشود كه اگر يك فرد عادي
با اين وضعيت در خيابان ديده شود به طور قطع توسط پليس و گشت ارشاد بازداشت
خواهد شد. اين قضيه را بگذاريد در كنار اينكه اين روزها در فيسبوك
بازيگران با عكسهاي خود غوغا ميكنند.