«بیشتر فوتبالیستهای ما تنها به دنبال دو چیز هستند: پول و شهرت؛ اگر هرکدام از این دو را از آنها بگیرید، به هر دری میزنند تا به شرایط گذشته بازگردند.» اینها صحبتهای یکی از فوتبالیستهای قدیمی ایران است که در دوره خود، از او به عنوان بازیکنی با اخلاق یاد میشد. حسین عبدی، بیتوجهی بیشتر بازیکنان ایرانی به سرمایهگذاری و درست خرج کردن پولهایشان را یکی از دلایل اصلی بروز رفتارهای حاشیهساز، از سوی آنها میداند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بازیکنانی هستند که پس از کنار گذاشته شدن از یک تیم بزرگ یا بعضا کوچک، بیرحمانه لب به انتقادات نامنصفانه میگشایند و با مصاحبههای چالشبرانگیز، از باشگاه قبلی خود تصویر دوزخی را ارائه می کنند که گویی مردمانش با کنار گذاشتن آنها اوج قساوت را به منصه ظهور رساندهاند! عملی که به عقیده هیچ انسان منصفی، مطابق منطق و شعور اجتماعی نیست.
چرا بازیکنی که چند سال در یک تیم بازی کرده و در شادی و غم اعضای آن مجموعه شریک بوده، پس از جدایی از این تیم، به ناگاه به خاطر میآورد که شرایط تیم سابقش و اخلاق و رفتار مدیرعامل و مربی آن تیم و باشگاه، خلاف موازین بشری بوده و مستحق شدیدترین عقوبتها است؟ چرا تا وقتی او عضوی از آن مجموعه بود، از بیاخلاقی مربی، بدقولی مدیرعامل و اختلاف با اعضای هیاتمدیره یا معاونین باشگاه خبری نبود؟ و این که وقتی بازیکنی از تیمی کنار گذاشته میشود، چرا برای خود این حق را قائل است که با استفاده از سخیفترین الفاظ، همقطاران سابقش را به باد توهین و افترا بگیرد؟ در این میان البته نباید عملکرد منفی برخی باشگاهها را هم در قبال برخی بازیکنان نادیده انگاشت، هرچند رفتار ناشایست باشگاه در قبال بازیکن هم مجوزی برای زیر پا گذاشتن اخلاق از سوی بازیکن نیست.
فوتبال ایران در دل خود، کم مشکل ندارد اما در میان تمام مشکلات و معضلات، بداخلاقیهای برخی بازیکنان بیش از هرچیزی به چشم می آید. البته فوتبال ایران، علاوه بر بازیکنان بداخلاق، بازیکنان خوشاخلاقی هم داشته است؛ سیروس دینمحمدی، یکی از همین بازیکنان است. وی معتقد است بازیکنانی که از تیمی کنار گذاشته میشوند باید واقعیت را بپذیرند و قبول کنند که دیگر جایی در آن تیم نداشتهاند.
دین محمدی در این رابطه به ایسنا گفت: «بازیکن باید با واقعیت کنار بیاید چون یک روز در اوج است و 20 تیم او را می خواهند و یک روز هم افت میکند و 5 تیم او را ميخواهند یا هیچ تیمی سراغش را نمیگیرد. این مساله طبیعی است که تیمهای بزرگ به دنبال ستارهها باشند و کسانی که کنار گذاشته میشوند باید واقعیت را بپذیرند.»
وی ادامه داد: «بازیکنانی هستند که ترکیب 11 نفره تیم را پر میکنند و کسانی هم هستند که نتیجه را عوض میکنند! بازیکنانی که چند سال در تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس بازی میکنند ولی پس از آن کنار گذاشته میشوند باید بپذیرند که دیگر جایگاهی در این تیمها نداشتهاند. به هر حال هر مربی برای خود سلیقهای دارد؛ یکی بازیکن تکنیکی میخواهد و دیگری بازیکن سرعتی را میپسندد. کنارگذاشتهشدهها باید با منطق با این مساله روبهرو شوند و بدانند که اگر خوب بودند، صددرصد در تیم میماندند.»
دینمحمدی همچنین مسالهای را هم خطاب به باشگاهها عنوان کرد: «از سوی دیگر باشگاهها هم باید با بازیکنان قدیمی خود که زحمات زیادی برایشان کشیدهاند بهتر برخورد کنند و پس از پایان دوران بازی آنها در کارهای باشگاه و تیم، مانند کادر فنی از آنها استفاده کنند. به این ترتیب بازيکنان قدیمی هم فکر نمیکنند که پس از پایان دوران بازی به راحتی کنار گذاشته میشوند و کسی زحمات آنها را به خاطر نمیآورد. برای مثال در یوونتوس، دل پیرو را مخیر کردهاند که همچنان بازی کند یا در تیم بماند و به عنوان الگویی برای جوانان حضور داشته باشد. همچنین وقتی دیدم گری نویل روی نیمکت انگلیس در یورو 2012 نشسته است خیلی خوشحال شدم چون آنها اجازه ندادند که پس از پایان بازی این بازیکن، فراموش شود.»
یکی دیگر از بازیکنان خوش اخلاق فوتبال ایران، حسین عبدی است. کاپیتان اسبق پرسپولیس هم دیدگاههای جالبی در این رابطه دارد و معتقد است که توجه نکردن بازیکنان به چگونه خرج کردن پولهایشان یکی از دلایل بروز بی اخلاقیها در آنان است: «در فوتبال ما طبیعی است که چنین اتفاقی رخ دهد چون چرخ زندگی برخی از بازیکنان بر روی درآمدشان از فوتبال میچرخد. این افراد فکر میکنند که با رخ دادن هر اتفاقی در کار، همه زندگیشان تحتالشعاع قرار میگیرد. در ایران بر خلاف برخی کشورهای دنیا، بازیکنان به محض دریافت پول قراردادشان، سریعا به خريد تجملات میپردازند و از درس خواندن و سرمایهگذاری فاصله میگیرند. تمرکزی که فوتباليستهای ما روی کارشان دارند خیلی خوب است اما آنها با پولی که در میآورند، آن طور که باید و شاید زندگی خود را نمیسازند.»
وی همچنین به ایسنا گفت: «وقتی یک باشگاه نخواهد با بازیکنی قرارداد ببندد، دنیا برای آن بازیکن به پایان نمیرسد اما این بازیکنان چون میخواهند خود را ثابت کنند و به نوعی عصبانیت خود را از اقدام باشگاه سابق خود خالی کنند، به انجام مصاحبههای حاشیه ساز رو میآورند.»
عبدی که دورههای مربیگری خود را در اروپا گذرانده است، به یکی از تفاوتهای فوتبال ایران و اروپا اشاره کرد و افزود: «تفاوت عمدهای که فوتبال روز دنیا با ایران دارد، این است که به عنوان نمونه در اروپا، هر بازیکني موظف است که یک مدیر مالی داشته باشد تا پول حاصل از قراردادش را در جایی سرمایهگذاری کند. به این ترتیب، بازیکن پس از اتمام دوران بازی خود، با مشکل مالی روبهرو نخواهد شد اما در ایران این مساله وجود ندارد و بازیکنان پول قراردادشان را صرف تجملات و موارد بیهوده می کنند.»
وی در ادامه صحبتهایش پای دلالها را هم به ماجرا باز کرد و گفت: «فوتبال ما پر شده است از بازیکنان و دلالانی که میخواهند به هر قیمتی که شده پول دربیاورند و به همین دلیل سعی می کنند خود را به هر طریقی بالا بکشند. بیشتر فوتبالیستهای ما تنها دو هدف دارند؛ پول و شهرت. هر کدام از اینها را که از آنها بگیرید، به هر طریقی تلاش میکنند به شرایط قبلی بازگردند و به عقیده خودشان مقصر اصلی ماجرا را با مصاحبههایشان به همه بشناسانند در حالی که ممکن است مقصر اصلی خودشان باشند.»
عبدی همچنین با بیان این که «بازیکنان علاوه بر پیشرفت در مسائل فنی، باید به شعور اجتماعی بالایی هم دست پیدا کنند» خاطرنشان کرد: «بازیکن باید به جایی برسد که نه فقط به جامعه فوتبال که حتی به اجتماعی که در آن زندگی میکند هم سود برساند. در این راه، قانونگزاران میتوانند نقش آفرینی کنند. به عنوان نمونه میشود قانونی را تصویب کرد که بازیکنان مجبور شوند بخشی از مالیات خود را صرف امور خیریه کنند تا از این راه به نوعی فرهنگسازی در بین آنها صورت بگیرد.»
وی در پایان گفت: «زمانی که در پرسپولیس بودم سعی کردم در سیستم مربیگری، نوع حرف زدن و رفتار با رسانهها تاثیری هرچند اندک داشته باشم، هرچند هنوز راه زیادی باقی است اما این رفتار باعث میشود که انتهای کار در یک مجموعه، شروع کار در مجموعهای دیگر باشد. اگر این رفتار، اصل کار باشد، نه تنها دیگر کسی از این مصاحبهها نمیکند، بلکه فوتبال ما به سمت پویایی و پیشرفت سیر میکند.»