فارس، سالها پیش و در اواخر جنگ جهانی اول، سربازان آلمانی در خطوط نبرد در جبهه "ویلر برتونو" فرانسه با ماشین جنگی جدیدی روبه رو شدند که مشابه آن را تا آن زمان در هیچ کجا نه دیده و نه شنیده بودند؛ ماشین زره پوشی که مجهز به مسلسل های خودکار در دهلیزهای کناری خود بود و سلاح های متعارف آن روز قادر به انهدام آن نبودند. این غول آهنی انگلیس، زره پوشی به نام "mark-2" بود که توانست در اولین گام، خطوط دفاعی آلمانی ها را بشکنند.
زره پوش انگلیسی مارک-2 |
اگرچه به سرعت و بعد از وارد شدن این سلاح توانمند انگلیسی ها، آلمان ها نیز تانک های ابداعی خود را برای مقابله با رقیب انگلیسی وارد میدان کردند، اما از همان زمان تفکر توانمند کردن پیاده نظام برای مقابله با این سلاح جدید جزو یکی از مشغولیت های ذهنی متفکران نظامی قرار گرفت، تا اینکه با فروکش کردن منازعات جهانی در فاصله دو جنگ اول و دوم هم تانک ها و به طبع آن سلاح های ضد تانک برای مدتی به فراموشی سپرده شدند.
با از آغاز جنگ جهانی دوم و تشکیل ارتش های زرهی که با تفکر افرادی همچون لیدن هارت انگلیسی و هانس گودریان آلمانی به طور جدی پا به عرصه نبردهای زمینی گذاشته بودند، بار دیگر سلاح هایی که توانایی انهدام تانک های رقیب را داشته باشند و توسط پیاده نظام نیز قابلیت استفاده را داشته باشند، مورد توجه قرار گرفتند و در این میان راکت های قابل حمل با نفر، اصلی ترین گزینه طرف های درگیر بود.
* رقابت بازوکا و پانزرفاوست؛ اجداد راکتهای ضدزره
راکت انداز "بازوکا M9" اولین راکت انداز ضد تانک قابل حمل توسط نفر بود که در سال 1942 میلادی توسط آمریکایی ها وارد عرصه نبرد شد و دو سال بعد نیز یگان های ارتش لوفت وافه، موشک ضد تانک "پانزرفاوست" را در مقابل بازوکا ارائه کردند. گرچه بازوکا هیچ گاه به اندازه پانزرفاوست نتوانست در میادین نبرد حضور پیدا کند، اما این دو را می توان اجداد اصلی موشک های ضد تانک قابل حمل با نفر امروزی نامید.
سلاح دوش پرتاب ضدزره بازوکا |
"پانزرفاوست" بعد از شکست آلمان نازی به دست روس ها افتاد و نمونه کپی برداری شده از آن با نام "RPG-2" اولین نمونه از نسل درخشان موشک های "RPG" بوذ که در سال 1949 وارد خط تولید شد و در سوی دیگر نیز توسعه موشک بازوکا به ارائه نمونه های درخشانی همچون موشک انداز "لاو" و " BGM71 TOW" در ارتش ایالات متحده انجامید.
سلاح دوش پرتاب ضدزره پانزرفاوست |
پس از جنگ جهانی دوم، مهم ترین نوآوری و پیشرفت در ساخت نسل های جدید این سلاح، هدایت پذیر کردن آنان بود؛ هدایت از طریق امواج رادیویی، انتقال اطلاعات سایت هدف گیری به موشک از طریق سیم، استفاده از سیستم های لیزری فعال و غیر فعال و در جدیدترین نسل این موشک ها استفاده از سیستم فعال هدایت راداری برای کشف هدف، مهم ترین پیشرفت هایی است که در این عرصه ایجاد شده است و کشورهایی همچون بریتانیا، فرانسه، ایران، چین و رژیم صهیونیستی محصولات درخشانی همچون سامانه های "FGM-148 Javelin "، "اسپایک LR"، "eryxe" را ارائه کنند.
* نبرد موشکها ضدزره ایران با تانکهای اهدایی شوروی به عراق
تا پیش از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی اصلی ترین سلاح ضد زره ارتش، راکت دوشپرتابی بود که از ایالات متحده خریداری و وارد سازمان رزم ارتش شده بود.
البته در کنار اینها، تعداد محدودی سلاح دوش پرتابRPG-7 نیز از طریق بلوک شرق خریداری شده و در انبارهای تسلیحاتی ایران موجود بود.
پس از پیروزی انقلاب و تحریم تسلیحاتی ایران از سوی کشورهای غربی به رهبری آمریکا و همچنین تجاوز عراق به مرزهای کشورمان و استفاده گسترده این کشور از نیروهای زرهی، موشک اندازRPG-7 در کنار موشک های آمریکایی " تاو" که از طریق خریداران واسطه به دست ایران می رسید، تبدیل به اصلی ترین سلاح ضد زره نیروهای ایرانی به خصوص نیروهای مردمی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و تا پایان جنگ، هزاران تانک عراقی در عملیات های مختلف توسط همین تسلیحات به آتش کشیده شدند.
با وجود این در اواسط جنگ تحمیلی و از سال 1365 با ورود تانک T-72 که ارتش عراق نام "شیر بابل" بر آن نهاده بود و با مساعدت اتحاد جماهیر شوروی در اختیار این کشور قرار گرفته بود، عملا سلاح RPG-7 توانمندی خود را به دلیل زره های واکنش گر این تانک از دست داد و از سوی دیگر ایران با محدودیت تعداد و منابع خرید موشک های آمریکایی تاو روبه رو شد.
* "طوفان" ایران در عرصه تسلیحات ضدزره
ایران برای رفع این مشکل تلاش وسیعی را برای خودکفایی در این زمینه آغاز کرد که یکی از آن ها ساخت موشک نمونه بومی موشک تاو و دیگری بهسازی راکت های خانواده RPG-7 و افزودن پروفیل های نفوذی چند لایه در خرج گود این موشک بود که توان نمونه های بهسازی شده را برای نفوذ به داخل زره های واکنش گر به بیش از 25 درصد و توانایی نفوذ به زره های واکنش گر را تا عمق 700 میلیمتر می داد.
موشک ضدزره طوفان |
ساخت نمونه های انفجاری شدید و همچنین مجهز به کلاهک ترمو باریک از جمله برنامه هایی بود که پس از پایان جنگ در مورد بهسازی راکت انداز RPG-7 به عمل آمد.
در کنار این پروژه ساخت نمونه داخلی موشک تاو، مسیر دیگری بود که از سوی ایران برای رسیدن به موشک های ضد زره قابل حمل دنبال می شد.
این پروژه که می توان آن را نقطه آغاز دستیابی ایران به موشک های هدایت شونده ضد تانک عنوان کرد در سال 1365 و در صنایع "یا مهدی" آغاز به کار کرد.
اگرچه این پروژه در زمان جنگ تحمیلی به پایان نرسید، اما پس از جنگ و در قالب یک پروژه داخلی به نتایج درخشانی رسید و هم اکنون نمونه تولید داخلی این موشک با نام "طوفان" در صنایع موشکی "منتظر المهدی" تولید می شود و نمونه پیش رفته تر آن با توانایی نفوذ عمیق در زره های واکنش گر و مقاومت در مقابل تدابیر متقابل در دست ساخت است.
* "دهلاویه" پایانی بر عصر غولهای زرهی
اما در این میان موشک "دهلاویه" را که خط تولید آن روز گذشته سردار احمد وحیدی توسط وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح افتتاح شد، می توان جدیدترین محصول صنایع نظامی ایران در عرصه موشک های هدایت شونده ضد زره عنوان کرد.
موشک دهلاویه با توجه به نمونه های قبلی، اولین موشک ضدزره ایرانی است که با سامانه هدایت لیزری نیمه اتوماتیک، توان اصابت دقیق به اهداف متحرک و یا ثابت را دارد و همانند اسلاف خارجی خود همانند AGM-114 هلفایر می تواند به کابوسی برای ماشین آلات نظامی تبدیل و حتی بر ضد اهداف پرنده ای همچون بالگردها نیز به کار رود.
جدیدترین موشک ضدزره ایرانی با نام دهلاویه |
استفاده از سیستم هدایت لیزری علاوه بر توانمندی هدف گیری بسیاردقیق نسبت به سیستم های مشابه نظیر هدایت با سیم و هدایت رادیویی در مقابل استفاده دشمن از تدابیر متقابل الکترونیکی بسیار مقاوم بود و با توجه به سرعت بالای این موشک کمترین زمان ممکن را برای کشف نشانه روی لیزری به دشمن می دهد.
سامانه نشانه روی این موشک که بر روی پایه قبضه قرار گرفته است، با استفاده از حسگرهای مادون قرمز و همچنین دوربین های نور مرئی امکان کشف هدف را به خدمه داده و سپس با قفل شدن نشان گر لیزری بر روی هدف و تعقیب آن از سوی حسگر در نوک دماغه موشک، هدف مورد اصابت قرار می گیرد.
موشک ضدزره دهلاویه |
این سیستم لیزری بکار رفته در موشک دهلاویه در تمام شرایط عملیاتی و آب وهوایی قابلیت استفاده را دارد.
موتور محرکه موشک یک راکت سوخت جامد است که می تواند بردی بیش از 5000 متر را به این موشک داده و با دادن سرعتی نزدیک به 2 ماخ امکان نفوذ عمیق موشک را در داخل اهداف از جمله زره پوش های دشمن به وجود می آورد.
موشک دهلاویه دارای چهار باله در عقب موشک و دو باله در جلوی آن است که هدایت موشک در هنگام پرواز به سمت هدف از طریق بالک های جلویی امکان پذیر می شود.
در سیستم برخوردی، موشک دهلاویه دارای یک سر جنگی دو مرحله ای است که توان بالایی برای نفوذ به زره های واکنش گر با مقاومت بالا محسوب می شود.
با این تفاسیر و با توجه به سرعت و توان این موشک، می توان قدرت نفوذی به میزان بالای 1000 میلیمتر را در زره های واکنش گرا برای این موشک تخمین زد.
چنین توانی برای انهدام طیف وسیعی از تانک های دشمن از جمله تانک های سری آبرامز آمریکا، تانک های مرکاوای رژیم صهیونیستی، لئوپارد 2 آلمانی و لکلرک فرانسوی کفایت خواهد کرد.
تانک مرکاوا، نماد نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی |
تانک آبرامز، نماد نیروی زمینی ارتش آمریکا |
هرچند بسیاری از این این زره پوشها در مناطق عملیاتی خود توسط تسلیحاتی به مراتب پایین تر از موشک دهلاویه از پای درآمدند مانند آنچه در جنگ عراق و افغانستان بر سر تانکهای آمریکایی "آبرامز" آمد و یا در جنوب لبنان وقتی مجاهدین حزب الله با راکتهای در اختیار خود بلایی بر سر نماد ارتش اسراییل یعنی تانک "مرکاوا" آوردند که رژیم صهیونیستی مجبور شد برای مدتی این تانک را از چرخه تولید خارج کند.
نمایی از تانک منهدم شده اسرائیلی توسط نیروهای حزب الله لبنان در جنگ 33روزه |
به طور حتم نصب سر جنگی ترمو باریک برای مقابله با تاسیسات مهم زمینی و انهدام پناهگاه های دشمن نیز از مهم ترین برنامه صنایع نظامی ایران برای موشک دهلاویه محسوب می شود.
به نظر می رسد در آینده نزدیک موشک دهلاویه علاوه بر توانایی استفاده توسط پیاده نظام، نقش مهمی را نیز در خودروهای نظامی ایفا خواهد کرد، همان گونه که نمونه های غربی و شرقی آن اغلب بر روی تانک ها و نفربرها سوار شده اند.
به هر حال "دهلاویه" آخرین دست پرورده صنایع نظامی ایران محسوب می شود که می تواند شمشیری برنده بر ضد تانک های غربی باشد و شاید فرماندهان نظامی غرب از هم اکنون باید خود را آماده مقابله با این موشک در نبردهای آینده کنند.
گزارش: مهدی پورصفا