خبرنامه دانشجويان- قهرمانان
ملي، حكم شيرازه هويت يك جامعه را دارند و مردم يك جامعه هرقدر با اسوه ها
ی خود بيشتر آشنا باشند، آن جامعه از گزند بحران هاي فرهنگي و اجتماعي
بيشتر در امان مي ماند، چرا كه قهرمانان ملي، در واقع منابع اصلي ايجاد
الگوي رفتاري و فرهنگي هستند.حال اگر این قهرمانان ملی پیوند عمیقی با ریشه
ها و آموزه های اصیل اسلامی داشته باشند در پروراندن شخصیت های استوار یک
جامعه مهدوی نقش به سزایی دارند.
این
در حالی است که جوامع غربی به دلیلی تهی بودن از شخصیت های استوار فکری
برای زنده نگاه داشتن رگه های فکری خود در جامعه دست به اسطوره سازی زده و
هاليوود مهم ترين دستگاه ايجاد قهرمان هاي بدلي و جعلي است. جيمزباند،
مردعنكبوتي، سوپرمن، هري پاتر، بتمن و ... همه نمونه هايي از اين اسطوره
سازي ها هستند که وظیفه پرورش اهداف از پیش تعیین شده در ذهن مخاطب خود را
دارند.
سینمای ایران اگرچه کمتر درباره سرداران دفاع مقدس تصویری داشته، اما دهه
هفتاد را باید اغاز جدی پرداختن به زندگی سرداران و فرماندهان شهید دانست
.زمانی که طرح به تصویر درآوردن زندگی دو خلبان شهید، شیرودی و کشوری از
مدتها قبل در گروه شاهد کلید خورده بود، و در نهایت پروژه ای که ساختش از
سال 75 شروع شده بود تا سال 79 که این سریال روی آنتن رفت ادامه یافت، "سیمرغ"
با کارگردانی حسین قاسمیجامی به خاطر قصه روان و واقعگرایانه و انتخاب
بازیگران مناسبش محمد جوزانی در نقش شهید شیرودی، و سیدجواد هاشمی در نقش
شهید کشوری و علیمحمد طالبی در نقش شهید چمران که به لحاظ ظاهری هم به
سیمای واقعی آنها شباهت داشتند مورد استقبال قرار گرفت.
شاید انظار می رفت «سیمرغ» آغاز به تصویر درآمدن چهره واقعی و ملموس
سرداران جنگ باشد، اما این اتفاق تا مدتها نیفتاد و تلویزیون با سوق دادن
مخاطب به اثار مفرح و شاد و در کنار ان توجه به سریال های خانوادگی این
مقوله را تا مدتها نادیده گرفت و از نیمه های دهه هشتاد ساخت مستندهایی از
زندگی سرداران باعث شد در حوزه فیلم و سریال هم اثاری از این دست ساخته
شود.
"شوق پرواز" دومین مجموعه تلویزیونی با محوریت زندگی فرماندهان دفاع مقدس به کارگردانی یدالله صمدی و بازی شهاب حسینی در نقش شهید بابایی روی
آنتن شبکه یک رفت و توانست با نمایش تاثیرگذاری از دشواریهای زندگی این
سردار بزرگوار، بخشهایی از تاریخ این سرزمین را ثبت کرده است.
فیلم سینمایی «مرغابی دشت سرخ» به کارگردانی علیاصغر شادوران اثر سینمایی دیگری است که زندگی سردار علی هاشمی را به تصویر میکشد، نقش علی هاشمی را پژمان بازغی بازی میکند.
سال ۱۳۶۲ شهید هاشمی قرارگاه نصرت را در منطقه هورالهویزه راه اندازی کرد و
در شرایطی که عملیاتهای نظامی ایران به بن بست رسیده بود این قرارگاه
توانست منطقه هورالهویزه و جزایر مجنون را برای عملیات آماده کند.وی در
عملیاتهای بزرگ بدر و خیبر حضوری پررنگ داشت. روزهای آخر جنگ، ارتش عراق
حملات خود را به جبههها آغاز کرد و در پی حملهای که عراق در پشت قرارگاه
نصرت داشت، شهید علی هاشمی و تعدادی از دوستانش به این منطقه عزیمت کردند و
در هور به شهادت میرسند. سال ۱۳۸۸ پس از ۲۲ سال بقایای پیکر این شهید
بزرگوار و تعدادی از همرزمانش به میهن برگردانده میشود.
سریال «در چشم باد» نیز که در نهایت به آزادسازی خرمشهر ختم می شد تنها به گوشه هایی از زندگی شهید حسن باقری می پرداخت.
اما جواد اردکانی را می توان اولین کارگردانی در سینما دانست که به شکل
مستقیم و با یک فیلمنامه اقتباسی برگرفته از کتاب" خاکهای نرم کوشک" به
نویسندگی سعید عاکف درباره زندگی شهید عبدالحسین برونسی اثری را درباره یکی از فرماندهان شهید ساخت."به کبودی یاس"که برای اولین بار در بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد برنده سیمرغ جلوههای وِیژه و نگاه ملی شد.
شهید برونسی یکی از فرماندهان گمنام دوره جنگ جزو اولین نفرات اعزامی به
کردستان بود. او با رشادت های فراوان طی سال ها مبارزه از فرماندهی گروهان
به فرماندهی تیپ هجدهم جوادالائمه(ع) رسید و ایثارگری های او زبانزد خاص و
عام بود، تا آنجا که دشمن برای سرش جایزه تعیین کرده بود.وی سرانجام در
اسفند 63 و در عملیات «بدر» به شهادت رسید.
اردکانی در این فیلم سعی کرده چند داستان مربوط و منفک را با هم روایت کند.
رفت و آمد دوربین بین جبهه و پشت جبهه، نشان دادن زندگی بسیجیها و پس
زمینههای متفاوت اجتماعی، خانوادگی وفرهنگی شان از امتیازات فیلم است.و در
این میان ما با برونسی فرماندهای که لحظهای در اصول خود تردید نمیکند
روبروییم، او از جبهه به شهر میآید تا همزمان عملیات خیبر را جمع کرده و
برای عملیات بدر به جبهه برود اما با مسائلی روبرو می شود که چاره ای جز حل
انها را ندارد.این فیلم پس از سه سال،زمانی که پیکر این شهید در اردیبهشت
90 نزد خانوادهاش بازگشت اکران شد.
جواد اردکانی که کارش را با مجموعه تلویزیونی «آقای کفایت» شروع کرده و در
کارنامه اش علاوه بر سریال های "غریبه" و "آینه های نشکن" فیلم های
"چوری"،" قناری "و "سبیل مردانه" هم دیده می شود ،دغدغه ساخت فیلم سینمایی
بر اساس زندگی سرداران شهید را ادامه داد.
وی که معتقد است که" تا قبل از «به کبودی یاس» در ژانر دفاع مقدس فیلمی با
اسم و رسم و شخصیت محوری شهدا ساخته نشده بود ورود به این حوزه و ادای دین
کارگردان به شخصیت های محوری جنگ را با ساخت پنجمین اثر سینمایی اش با نام
" شور شیرین " که به برهه ای زندگی شهید کاوه پرداخته است، انجام داد.
شهیدمحمود کاوه معروف به شیر کردستان از فرماندهان سپاه مشهد بود که در سال
59 به جبهه کردستان رفت تا امنیت را به این منطقه برگرداند. او در طول
مبارزاتش بسیاری از سران ضد انقلاب به هلاکت رساند به همین دلیل آنها برای
به شهادت رساندن شهید کاوه جایزه بزرگی را تعیین کردند. داستان فیلم در
سالهای 59 و 60 می گذرد و تمام سکانسهای فیلم در شهرهای مرزی و چریکی
فیلمبرداری شده است. نقش شهید کاوه را جوانی مشهدی به نام محمد عمارلو بازی
میکند که از نظر ظاهری شباهت زیادی به شهید کاوه دارد.
در
این فیلم که با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده رضا رویگری در نقش
یکی از فرماندهان ارتش و ماهچهره خلیلی در نقش یک زن کرد حضور دارند.از
دیگر بازیگران حرفهای این فیلم میتوان به شبنم قلی خانی، حسن شکوهی و
جواد عزتی اشاره کرد. موسیقی «شور شیرین» توسط ستار اورکی ساخته شده و
صداگذاری آن نیز توسط جهانگیر میرشکاری انجام شده است.
این فیلم که آغازش بر این نحو است که یکی از دوستان محمود کاوه، حمید
میرابی به همراه خانواده اش عازم کردستان است تا در مراسم ازدواج پسرش شرکت
کند مینی بوس آنها گرفتار کمین ضد انقلاب می شود و آنها اسیر می شوند
.کاوه و نیروهایش درتلاش هستند تا به شکلی آنها را آزاد کنند و در واقع
روایتگر برههای از اوایل تاریخ انقلاب اسلامی و حوادث اشغال کردستان و
مخصوصاً منطقه بوکان و سقز توسط ضد انقلاب و حزب منحله دموکرات و باز
پسگیری آن توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به فرماندهی محمود کاوه
میباشد.
صحنه هایی از سر بریدن پاسدارها و همچنین قتل دست جمعی فرمانده آنان توسط
حزب دموکرات از وقایعی است که از لنز دوربین اردکانی آن ها را به تصویر
کشیده است .
شهيد نشدن قهرمان داستان و راست قامتي و فائق آمدن او بر دشمن از نقاط مثبت
فيلم شور شیرین است و سينماي دفاع مقدس را که غالباً رنگ و بوي جنوب و
خوزستان دارد و در آن كمتر به جبهه غرب و كردستان پرداخته شده است به سمت
پرداختن به موضوعاتي چون غائله ضد انقلاب و كوموله و دموكرات می برد.
وی که به زودي فيلمي ديگر درباره شهيد شوشتري را در دست ساخت دارد می
تواند معبرگشایی فرهنگی برای معرفی سرداران فرهنگ و عزت این کشور باشد و
ساير فيلمسازها مي توانند باور كنند كه امكان كار در اين ميدان فراهم است.
حضور این فیلم و "روزهای زندگی "در گیشه های سینمایی که پر است از عشق هاي
مثلثي و خيانت زن و شوهر بازآفرینی نقش هنر و سینما در ساختن هویت مستقل یک
کشور است و سینمای دفاع مقدس را از افتادن در ورطه بی هدفی و استفاده از
مضامین دیگر چون ملیت پرستی جناح داری سیاسی و حتی عشق برای جذاب شدن دیدن
تاریخچه هویت یک ملت در امان سازد.