فرهنگ یک بحث جدی است و ما باید همهجانبه به موضوع
نگاه کنیم. باید عشق بین زن و مرد را به شدت بالا ببریم و آن را در مسیر
خانواده هدایت کنیم. باید این را به جوانان بفهمانیم که لذت روابط جنسی در
خانواده خیلی بیشتر از فحشاست. در این ارتباط با «دکتر ابراهیم فیاض» عضو
هیئت علمی دانشگاه تهران به گفتوگو نشستهایم.
آیا در ترویج فرهنگ
حجاب و عفاف در عرصه سیاستگذاری سالهای پس از انقلاب کارنامه رضایت بخشی
داشتیم؟ لطفاً نقاط ضعف و قوت یا فرصتها و تهدیدهای پیش روی نظام را تبیین
بفرمایید.
در بعد سیاستگذاری ما دو سطح سیاستگذاری داریم:
یک
سطح این است که باید مشکل ازدواج حل شود؛ یعنی، دولت باید همهٔ هموغمش
این باشد که ازدواج، خصوصاً در سن پایین، صورت بگیرد؛ یعنی، ازدواج تقریباً
با سن بلوغ پیوند بخورد و بر اساس احادیث ما این اصلا معقول نیست که بلوغ
با محرومیت جنسی همراه باشد. این مسأله در فقه ما که معقول و حکیمانه است
نیز آمده است. بنابراین بیتالمال باید در جهت روانسازی ازدواج استفاده
شود.
در زمان امام علی (علیهالسلام)، پسری مرتکب خطایی شد که به
طور علنی اثبات شد و امام (علیهالسلام) حد را بر او جاری کرد. چون خطای او
افشا و اثبات شده بود، امام علی (علیهالسلام) او را شلاق زد و بعد از
بیتالمال به او پول داد که ازدواج کند؛ یعنی، امام (علیهالسلام) به
همان کسی که شلاق خورده بود از بیتالمال کمک کرد تا ازدواج کند باید
بیتالمال به این سمت برود که برای جوانان مسکن و اشتغال فراهم کندو در
راستای فرهنگ سازی برای ازدواج گام بردارد.
سطح دیگر وظایف دولت
امر به معروف و نهی از منکر است. در واقع دولت باید با ساختارها و
رسانههایی که در اختیار دارد برای ازدواج فرهنگسازی کند. متأسفانه ما
خیلی کم روی نهی از منکر کار میکنیم. خیلیها اصلاً نمیدانند گناهان
کبیره چیست. مثلاً نمیدانند زنا گناهان کبیره هستند. شهید دست غیب هم
کتابی با همین مضمون به نام گناهان کبیره دارند که آن طور که باید به آن
توجهی نمیشود.
حدیث داریم که «الزنا یورث الفقر»: زنا باعث فقر
میشود. من دیدهام دندانپزشکی که کار میکرده، ولی همیشه ندار بوده است
تا اینکه ازدواج کرده و پولش بابرکت شده است. متأسفانه ما روی مبنای معرفتی
ازدواج کار نکردهایم. اخیراً در کتابی از مرحوم آیتالله خویی دیدم از
پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «النکاح فطرتی»: نکاح فطرت من
است. نکاح یعنی عمل جنسی مشروع و در واقع ایشان بر عمل جنسی مشروع تأکید
دارد. به همین دلیل از کلمهٔ «الزواج» استفاده نکرده، بلکه کلمهٔ «النکاح»
را به کار برده است.
وقتی مبانی معرفتی ما دربارهٔ این قدر روی
ازدواج تأکید دارند، دیگر نباید جوانان احساس کنند چون ما مذهبی هستیم،
باید مخالف روابط جنسی باشیم. بحث این است که روابط باید مشروع باشد تا
جامعه دچار فساد و اختلال نشود. مشکلاتی مثل تعداد کم فرزندان و اعتیاد با
این مسئله ارتباط دارند. وقتی فرد در زمان مناسب ازدواج کند، بسیاری از
زمینههای اعتیاد از بین میرود.
امروز در دنیا بیماری ایدز به شدت
از طریق روابط جنسی نامشروع در حال گسترش است. بنابراین اگر جوانان را
تشویق به ازدواج کنیم، دیگر دنبال فساد نخواهند رفت. باید روی امر به معروف
و نهی از منکر و تبیین گناهان کبیره کار کنیم. باید گناهان را برای مردم
تشریح کنیم. مثلاً باید به جوانان بدانند که نگاه شهوانی به نامحرم حرام
است. این مسائل باید گفته شود. متأسفانه روحانیون این مسائل را مطرح
نمیکنند.
امروز بسیاری از خانوادههای مذهبی یا غیرمذهبی معتقدند
باید جوانانشان را آزاد بگذارند. از اول انقلاب مسئلهٔ ازدواج را آن قدر
محکم و قانونی کردهایم که مباحثی مانند مهریه سبب شده که دیگر کسی راحت
زیر بار ازدواج نمیرود. از بعد قانونی یکی از اشتباهات ما در زمینه قوانین
مهریه بود که فکر کردیم این به نفع خانواده و جوانان است. بعد زن و مرد
توافقی از هم جدا میشوند. در واقع به جای اینکه روی مودت و رحمت بین زن و
شوهر و یا همان عشق و علاقهٔ بین آنها کار کنیم، از راههای قانونی
ازدواج را سفت و سخت کردهایم.
خود صدا و سیما سالهای سال است که
روابط خانوادگی را سیاهنمایی میکند و بین زن و شوهر یا دیگر اعضای
خانواده دعوا راه میاندازد. متأسفانه سالها موضوعات سریالها و فیلمهای
صدا و سیما این مباحث بوده است. دائماً به جای اینکه جذابیتهای روابط
زناشویی را به تصویر بکشد، نفرت آنها را نشان میدهد. نتیجه این شده است
که جوانان تصور میکنند خانواده یعنی شخص.
در مجموع، میخواهم بگویم
که فرهنگ یک بحث جدی است و ما باید همهجانبه به موضوع نگاه کنیم. باید
عشق بین زن و مرد را به شدت بالا ببریم و آن را در مسیر خانواده هدایت
کنیم. باید این را به جوانان بفهمانیم که لذت روابط جنسی در خانواده خیلی
بیشتر از فحشاست.
در واقع شما ریشهٔ بدحجابی را در مسئلهٔ ازدواج میدانید؟
بله.
همان طور که گفتم حجاب بدون خانواده معنا پیدا نمیکند. اگر تنها به حجاب
توجه شود، فرقی با کشورهای کمونیستی نخواهیم داشت که مثلاً یک لباس فرم را
اجباری میکنند. آن وقت حجاب هم مثل لباس فرم خواهد بود که دولت میگوید
باید آن را اجرا کنیم. بنابراین این اشتباه است که فقط به لباس و حجاب توجه
کنیم. باید این مسئله را در کنار خانواده ببینیم. خانوادهای که مسائل
جنسی در آن با طیب خاطر، بدون هیچ گونه ناراحتی و احساس گناه، ارضا شود. زن
و مردی که در این خانواده زندگی میکنند میدانند به کسی تعلق دارند و
دیگر خودشان را به اشتراک نمیگذارند.
امروز در واقع روابط جنسی
خارج از خانواده زیاد است و از آن تحت عنوان خیانت نام میبرند. البته من
اصلاً واژهٔ خیانت را قبول نداریم، چون این کلمه برای ما نیست. باید به
ریشهٔ قضایایی بپردازیم که باعث شدهاند این روابط جنسی نامشروع به وجود
بیایند. باید برای این موضوع فکری کرد. یک اصل وجود دارد که هر وقت بیش از
اندازه به غریزهٔ گرسنگی و اقتصاد در جامعه پرداخته شود، پدیدههای جنسی و
فرهنگی مثل خانواده و حجاب کنار میروند. امروز جامعهٔ ما به شدت
اقتصادمحور شده است. همهٔ جامعه امروز میخواهند پولدار شوند و ماشین و
خانهٔ شیک داشته باشند. افراد در بُعد اقتصادی از هیچ چیز راضی نیستند. به
همین دلیل زن و شوهر باید کار کنند و پول دربیاورند و متأسفانه در این
راستا مشکلات فراوانی برای خانوادهها به وجود میآید.
عملکرد
ایجابی و سلبی دستگاههای فرهنگی نظام را در سالهای اخیر در زمینهٔ ترویج
فرهنگ عفاف و حجاب و مقابله با بدحجابی چگونه ارزیابی میکنید؟
رفتارهای
ایجابی که هیچ کدامشان مبنای اسلامی نداشتهاند. متأسفانه همهٔ اقدامات
ایجابی ما بر اساس مبانی غربی بوده است. مثلاً مسائل مربوط به آزادی زن یا
ازدواج موقت که مطرح شده یک شکل بازسازی شدهٔ از روابط آزاد جنسی غرب بوده
است؛ یعنی، عملاً روابط آزاد دختر و پسر به معنای تند غربی را بر اساس
احکام اسلامی باز تولید کردهاند.
این یک مسئلهٔ فرهنگی است که برای
ما ایجاد کردهاند و هنوز هم ادامه دارد. در بُعد سلبی هم متأسفانه فقط
به همان بحثهای ابتدایی نهی از منکراتی که در اسلام آمده است
پرداختهایم. به این موضوع توجه نکردهایم که این نهی از منکرات در کنار
ازدواج دائم و موقت مطرح شده است. متأسفانه کسی روی نظریهٔ جنسی اسلامی کار
نکرده است. متأسفانه مبانی غربی جایگزین مبانی اسلامی شدهاند و روز به
روز هم این موضوع شدت میگیرد.
نقش برنامههای دشمنان داخلی و خارجی را در ترویج بدحجابی چه میدانید؟
آنها
با روابط جنسی آزاد میخواهند اصل ازدواج را از بین ببرند. با روابط جنسی
آزاد هم که حجاب معنا پیدا نمیکند. تمام برنامههای فارسی وان هم در پی از
بین بردن نهاد خانواده و ترویج روابط جنسی آزاد است. همان طور که گفتم
حجاب فرع بر مسائل جنسی خانواده است. اگر خانواده را تقویت کنید، حجاب
افزایش پیدا میکند و اگر خانواده را ضعیف کنید، بدحجابی و بیحجابی گسترش
پیدا میکند.
به نظر شما اهداف، سیاستها، راهبردها و راهکارهای
اساسی و کارآمد برای مواجههٔ صحیح و مبتکرانهٔ نظام با موضوع عفاف و حجاب،
اعم از ایجابی و سلبی، چه باید باشد؟
ابتدا باید در این زمینه
مطالعه کنیم. ما دربارهٔ مسائل جنسی هیچ چیزی نمیدانیم و متأسفانه این
مباحث کمتر در دانشگاههای ما مطرح میشود و یا کتابی ارائه میشود. نه از
مبانی اسلام و نه از آنچه در علم در این زمینه گفته شده چیزی نمیدانیم.
جالب است که وقتی من این مباحث را برای بچهها مطرح میکنم، بسیاری از
آنها دیگر به بحران نمیافتند، چون از جهل و وهم بیرون میآیند و معنای
پیوند خانوادگی را میفهمند. وقتی متأهلها در کلاس با مجردها بحث
میکنند کاملاً فاصله معلوم است و مجردها متوجه میشوند که باید خودشان را
جمع کنند و سراغ ازدواج بروند.
باید این مباحث را به صورت علمی
بفهمیم. اگر اینها را در جامعه مطرح کنیم، نوجوانها، جوانها و
خانوادهها خودآگاه میشوند. برای من عجیب است که خانواده فرزند مجردشان را
تأمین میکنند، ولی به محض اینکه ازدواج میکند، او را رها میکنند.
وقتی میتوانند به فرزندشان کمک کنند، چه اشکالی دارد که در ماه پولی به او
بدهند یا یک خانه برایش اجاره کنند؟ اگر به اینها کمک کنند، قسمت اعظمی
از مشکل ازدواج حل میشود.
وقتی مسائل جنسی در محیط خصوصی حل شود،
به محیط عمومی و جامعه نخواهد آمد. اگر کاری کنیم که این مسائل در خانه و
خانواده حل شود، خودبهخود حجاب و عفاف محقق میشود. وقتی فرد بیرون
میآید، خودش را جمعوجور میکند و عفاف همه گیر میشود.
نظر شما دربارهٔ برخورد سلبی دولت در مبارزه با بدحجابی، مثل گشت ارشاد، چیست؟
آسیبشناسی
عملکرد نیروی انتظامی نیاز به معیار و شاخص دارد. این کار آخر است.
متأسفانه کارهای اولیه انجام نشده است. نیروی انتظامی میگوید به من ربطی
ندارد، من نمیتوانم به خاطر اینکه شما کارهای اولیه را انجام ندادهاید،
وظیفهام را انجام ندهم. بنابراین نیروی انتظامی میگوید به من ربطی ندارد
که دانشگاهها یا حوزهها وظیفهٔ خودشان را انجام نمیدهند، من کار خودم را
میکنم. نمیتوانیم بگوییم چون یک نفر گرسنه است، به او اجازه بدهیم دزدی
کند یا یک نفر را بکشد. این رویه درست نیست.
صحبتهای من محدود به
بحث حجاب نیست. به اعتقاد من، این قضیه باید به صورت علمی حل شود. همهٔ
رشتهها، از جمله سیاست، اقتصاد، علوم اجتماعی، همین طور هستند. اگر این
مسائل را در بُعد دانشگاهی و تئوری حل کنیم، به عرصهٔ خیابانها کشیده
نمیشود. امروز باید در دانشگاهها این مباحث تدریس شود. جالب است افرادی
که اصلاً مذهبی هم نیستند نمیگذارند چنین مطالبی تدریس شود. میگویند
آبرویمان میرود.
گاهی که در جلسات من این مسائل را بیان میکنم
خیلی از آقایان شوکه میشوند. بعداً یواشکی به من میگویند درست میگویی،
ولی چه کسی جرأت دارد اینها را بگوید. بحث حجاب را هم باید در بخش تئوریک
حل کنیم تا به خیابانها نیاید. ۳۰ سال پیش هیچ کس باور نمیکرد در
خیابانها چنین اتفاقاتی بیفتد. در این قضیه ما یک مشکل داریم و آن این است
که دیدگاه زنها در این مورد کمتر مطرح میشود، همهاش دیدگاه مردهاست، در
حالی که باید یک خرده هم از دیدگاه زنها به مسئله نگاه کنیم. دیدگاه
مردها با زنان متفاوت است، دیدگاه زنها بیشتر عاطفه محور و خانواده محور
است.
منبع: برهان