سرویس نقد رسانه پایگاه 598 - سیاست اعطای حداکثری مجوز که در سالهای اخیر توسط وزارت ارشاد عملی شده است، سبب یک گام جلوتر رفتن سینمای ایران در زیر پا گذاشتن اصول اخلاق و ادب و دین شده است. بطوری که از سال گذشته شاهد اکران فیلم هایی با مضامین جنسی و خلاف عرف هستیم.
چنین سیری از ابتدای امسال با اکران دو فیلم مسأله دار و اعتراضات علما و متشرعین به اکران آنها، تصمیم حوزه هنری بر عدم اکران آنها در سینماهای خود و مخالفت وزارت ارشاد با این تصمیم به اوج خود رسیده است. بطوریکه پس از تصمیم حوزه به عدم اکران فیلم مبتذل «خوابم میاد»، وزارت ارشاد مجوز اکران هرگونه فیلمی را از سینماهای حوزه گرفته است و مدعی است که این اقدام حوزه، خلاف قانون است. در این رابطه گفتگویی داشتیم با دکتر حسین کچوئیان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی که مشروح آن تقدیم می گردد.
- جناب آقای دکتر، با توجه به اختلاف اخیری که بین حوزه هنری و وزارت ارشاد بر سر اکران فیلم ها پیش آمده، آیا عدم اکران فیلم ها توسط حوزه هنری خلاف قانون است؟
وزارت ارشاد یا هر جایی که معیار تعیین می کند، در بهترین حالت «کف معیارها» را مشخص می کنند. چه حضرت امام، چه مقام معظم رهبری و علمای دیگر فرموده اند که وقتی به چیزی مجوز داده می شود و یا از صدا و سیما پخش می گردد، مفهومش این نیست که این اثر مطلوبیت کامل دارد و منطبق بر ارزش های متعالی است. بلکه این به دلایل مختلفی امکان مجوز گرفتن پیدا کرده است. یعنی تحت شرایط قانونی و حقوق و تکالیفی که وجود دارد، یک فیلمی که کار شده یک سری حداقل هایی دارد، اما مفهومش این نیست که این را باید همه ببینند و همه ملزم به پخش آن باشند. به هیچ وجه به این معنا نیست.
اتفاقاً از آنطرف اگر یک جامعه، جامعه پویایی باشد در مرحله بعدی آن گروه های اجتماعی که ایده ها و افکار درستی دارند و معیارهای کمالی را دنبال می کنند، اتفاقاً آنها باید از امکانات و قدرت های خودشان استفاده کنند که این جامعه را از سطح حداقلی بکشند بالا. خیلی عجیب است که ارشاد اعتراض می کند؛ ارشاد به هر دلیلی مجوزها را داده و ما اصلاً فرض می کنیم که به دلایل کاملاً هنری هم داده است تا حقوق یک عده ای را تأمین کند و فرضاً اصول حداقلی را هم رعایت کرده. اما از آنطرف نمی تواند کسی را ملزم کند که این را ببینند، یا چون من مجوز دادم باید همه این را پخشش کنند! ابداً اینطور نیست.
حق پخش کننده است، حق بیننده است که بر اساس معیارها و شاخص های خودشان عمل کنند. حوزه هنری برای خودش معیار دارد، حوزه هنری اصلاً بوجود آمده است که هنر برتر و هنر متعالی را تبلیغ و ترویج کند. حرف ارشاد در مقابل حوزه به این معناست که تو بیا اهداف و مقاصد خودت را زیر پا بگذار! چه حقی دارد ارشاد به حوزه هنری بگوید که چکار بکن، چکار نکن؟
صرف نظر از این جنبه ها، مسأله ملکیت مطرح است؛ آقا من مالک سینماهای خودم هستم و نمی خواهم در سینماهای خودم چنین فیلمی را پخش کنم. مثل یک مغازه است، آیا می توانید به یک مغازه اجبار کنید که تو حتماً باید این را بفروشی؟! چه حرف غلطی است که ارشاد می زند؟ منطقش اصلاً منطق موجهی نیست.
تازه اینها بر مبنای بهترین حالت است که ما می دانیم در مملکتمان اینجور نیست و آدم ها و دولت های مختلف، دائماً معیارهای حداقلی را هم دستکاری می کنند و زیر پا می گذارند. هر فیلمی را یک جور امتیاز می دهند و مبنای امتیازشان هنری هم نیست و معلوم هم نیست چه چیزی است؟ بنابر این از جهات متعدد منطقشان غلط است.
- آقای دکتر شما در فرمایشاتتان گویا اعتراضاتی نظیر آنچه در عید به دو فیلم انجام شد را صحیح می دانید. خب الان همه می گویند که این اعتراضات، غیر قانونی است و کسی حق ندارد به تصمیم ارشاد اعتراض کند.
نخیر، اعتراضات برای چه غیر قانونی باشد؟ در درون یک جامعه یک حقوق عمومی و یک ساختارهایی وجود دارد برای همه که اعتراضاتشان را مطرح کنند. در چارچوب مسئولیت و چارچوب اجتماعی حتی در کشورهایی که متدین هم نیستند، این حق محفوظ است که افراد نسبت به مقولاتی اعتراض کنند و مکرر هم اتفاق افتاده. من یادم هست که یک بار یک تابلوی تبلیغاتی در انگلیس نصب شده بود و عده ای آمدند به آن اعتراض کردند و آنها هم آن را جمع کردند و بردند. یعنی می توانند اعتراض کنند و مانع از پخش یک تصویر یا فیلمی شوند و این یک چیز خیلی معمول است.
در کشور ما هم این در چارچوب «امر به معروف و نهی از منکر» است و در این چارچوب، گروه های اجتماعی نه تنها می توانند، بلکه اصلاً وظیفه دارند به منکرات اعتراض کنند. یعنی این یک «تکلیف» است بر عهده آنها نه یک امتیاز ویژه یا مثلاً تخطی از حقوق. ابداً اینطور نیست؛ تکلیف من است که در چارچوب قانون نسبت به یک عملی که متناسب با موازین شرعی و اخلاقی نیست اعتراض کنم و مانع از پخش آن شوم.
- الآن وضعیت قانونی هم کمی مبهم است. وزارت ارشاد و هم نظران او طوری صحبت می کنند که گویا وقتی وزارت ارشاد مجوز اکران فیلمی را می دهد، همه سینماها یا حداقل سینماهایی که دولتی هستند، قانوناً موظف به اکران آن می باشند. آیا چنین قانونی وجود دارد؟
نخیر ابداً. اصلاً چنین قانونی معنایی ندارد. اگر اینگونه بود، پس مسئولیت حوزه هنری یا حتی شهرداری یا هر جای دیگر چیست؟ من متکفل یک نهاد فرهنگی هستم و نهاد فرهنگی مطابق سیاست های مصوب خودش عمل می کند. بنیاد فارابی یک جور عمل می کند، شهرداری یک جور عمل می کند، حوزه یک جور عمل می کند. آدم ها و نهادها حق و بلکه تکلیف دارند بر اساس قواعدشان عمل کنند. یعنی حوزه هنری یک تکالیفی دارد در اساس نامه اش و کس دیگری نمی تواند بگوید تو چگونه تکالیفت را اجرا بکن. مگر آن نهادهایی که بر حوزه هنری اشراف قانونی دارند.
- ارشاد اشراف قانونی بر حوزه هنری ندارد؟
حوزه هنری زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی است و ارشاد متولی آن نیست. سازمان تبلیغات از مجموعه ای تحت نظر رهبری است. سازمان تبلیغات چارچوب و قالبی دارد و مسئولیت و تعهدات و بودجه ای دارد و حوزه هنری هم یکی از زیر مجموعه های آن است. من تعیین می کنم که در زیر مجموعه هایم چه انجام بشود، ارشاد چه حقی دارد به سازمان تبلیغات بگوید تو چکار بکن و چکار نکن؟ ارشاد می تواند «کف معیارها» را مشخص کند و بگوید که تو حق نداری این معیارها را زیر پا بگذاری. اصلاً نمی تواند بگوید تو اینکار را حتماً باید انجام بدهی.