کیهان: سي و يك سال پس از جنايت سبعانه
سازمان منافقين در ترور آيت الله بهشتي، رسانه دولتي انگليس مجددا از آن شهيد
انتقام گرفت و بخشي از كينه گسترده آن رژيم نسبت به اين تئوريسين مظلوم انقلاب
اسلامي را به نمايش گذاشت.
وب سايت بي بي سي در نوشته اي به قلم يكي از عناصر فراري (مهدي- خ) كه به واسطه
مزدوري براي موسسه خاور نزديك واشنگتن ارتزاق مي كند، ابتدا سازمان تروريستي
منافقين را علنا به انفجار مقر حزب جمهوري اسلامي اعتراف كرده، تبرئه كرد و نوشت:
هنوز معلوم نيست در هفتم تير 1360 چه كس يا چه گروهي دستور انفجار مقر حزب جمهوري
اسلامي را صادر كرد(!) هنوز تاريخ نگاران و پژوهندگان مستقل امكان كاوش درباره
زندگي سياسي كساني چون بهشتي را ندارند. تصويري كه از بهشتي در ذهن هاست، ساخته
خاطره هاي دست كاري شده، سندهاي مصادره شده به دست دولت و شيفتگي ها و دلزدگي هاست.
خانواده چنين كساني نيز كمك به شناخت تاريخي آنها نمي كنند، زيرا خود رانت خوار
تبليغات دولتي اند[!!]
اما كينه توزي و خشم بي بي سي در همين حد متوقف نمانده و تحليلگر آن در ادامه علت
خصومت خود را لو مي دهد؛ «بهشتي يكي از شالوده هاي نظام ولايت فقيه است»، و اين
طبيعتا جرم بسيار بزرگي براي مردي است كه در آتش جنايت سازمان تروريستي منافقين
سوخت.
بي بي سي در تناقض با عبارت قبلي ادامه مي دهد: نقطه قوت او نه نظريه پردازي[!] كه
توانايي اش در تشكيلات و سازماندهي بود. او با اندام كشيده، چشمان نافذ و چهره باز
خود بسيار خوش پوش بود و در سخنوري چيره دست و استاد. صدايي رسا داشت و كلمات را
كامل و با فاصله ادا مي كرد. اين ويژگي هاي شخصي او را در كانون توجه مي نشاند و
جذب افراد را براي او آسان مي نمود. با اين همه كساني كه با او پيش و پس از انقلاب
حشر و نشر داشتند از انحصارخواهي و سماجت او در تحميل راي خود مي گويند؛ از اين كه
به سرعت برمي آشفت و به چالش گرفتن مديريت خود را برنمي تافت[!] خود او نيز به عصبي
مزاجي اش آگاه بود و سخت مي كوشيد مهار نفس خود را به دست گيرد[!]
نويسنده راه اندازي مدرسه حقاني كه دهها شخصيت انقلابي را تربيت كرد، به عنوان
مستمسك ديگر عقده گشايي خود قرار داد و آنگاه درباره نقش موثر اين شهيد بزرگوار در
تحكيم پايه هاي جمهوري اسلامي نوشت: وقتي مجلس خبرگان تدوين قانون اساسي تشكيل شد،
نمايندگان، آيت الله حسينعلي منتظري را به رياست مجلس و محمد بهشتي را به نيابت او
انتخاب كردند. از همان آغاز معلوم شد كه محمد بهشتي توانايي اداره چنين مجلس بي
نظيري را در تاريخ جمهوري اسلامي دارد. او نه تنها نقش گزار اصلي در جريان تدوين
قانون اساسي بود كه بي كوشش هاي او ايده ولايت فقيه به دشواري مي توانست در قانون
اساسي گنجانده شود. او عميقا به ولايت فقيه، حكومت روحانيان، ضرورت اجراي شريعت
باور داشت و جمهوري اسلامي را طرحي براي تحقق اين آرزوها مي ديد.
شبكه دولتي انگليس مي نويسد: محمد بهشتي حزب جمهوري اسلامي را تاسيس كرد. اين حزب
كه به سرعت در سراسر كشور شعبه اي باز كرد و عضو پذيرفت، موتور اصلي پيش برنده
اهداف آيت الله خميني و حذف رقيبان[!] ناوفادار به او شد.
بي بي سي تصريح كرد: كتاب «مواضع ما»، مانيفست حزب جمهوري اسلامي، نوشته محمد
بهشتي، نگرش انعطاف ناپذير و ايدئولوژيك او را به اسلام نشان مي دهد؛ همان نگرشي كه
كمابيش سالها بعد در جمهوري اسلامي اجرا شد.
نوشته بي بي سي انگليس هرچند با نفرت پراكني و عقده گشايي فراواني همراه است در عين
حال سندي است بر تحريف گري و دروغپردازي هاي رسانه هاي خارجي و داخلي فتنه سبز (از
جرس و كلمه گرفته تا شرق و اعتماد و...) كه طي ساليان اخير تلاش كردند چهره اي
كاملا وارونه و مقابل انقلاب از اين شهيد مظلوم ترسيم كنند؛ شهيدي كه به تعبير حضرت
امام شهادتش با همه بزرگي، در قبال مظلوميتش كوچك بود.