فارس، ظاهرا مدتها بود که پرسپولیسیها سر کار بودند، همه آنهایی که هر روز صبح به این امید از خواب بیدار میشدند تا ببینند سرمربی فصل آینده تیم کهکشانیشان چه کسی است.
مثل همیشه بازی با اسمها آغاز شد. باشگاه پرسپولیس پس از اینکه متوجه شد مصطفی دنیزلی نمیتواند به ایران بیاید، باب مذاکره با مربیان خارجی را گشود. آنها البته تا زمانی که دنیزلی رسما از سمت خود کنارهگیری نکرده بود، در این باره چیزی نمیگفتند هر چند مذاکراتی با مربیان خارجی انجام داده بودند اما اعلام کردند اولویتشان دنیزلی است.
پرده اول نمایش حضور برونو متسو در ایران بود. مربی فرانسوی که در سطح قاره آسیا شناخته شده است و اگرچه در پارهای اوقات چندان موفق نبوده اما نمیتوان از نام بزرگش به راحتی گذشت. متسو به ایران آمد، به درکه رفت، تهرانگردی کرد، با پروین ناهار خورد و البته مذاکراتی هم با رویانیان داشت. پس از او مسئولان پرسپولیس سراغ گابریل کالدرون آرژانتینی رفتند و با او هم مذاکراتی انجام دادند.
پس از کالدرون پرسپولیسیها سراغ مانوئل خوزه پرتغالی رفتند که کارنامه قابل قبولی دارد. همه فکر میکردند این سه گزینه نامزدهای سرمربیگری پرسپولیس هستند اما باشگاه پرسپولیس اعلام کرد رویانیان با جرارد هولیه که سابقه سرمربیگری لیورپول را دارد هم مذاکره کرد. ساعاتی نگذشته بود که رسانههای بینالمللی اعلام کردند هولیه مدیر فنی باشگاه ردبول شده تا خبر مذاکره او با رویانیان خنثی شود.
در این مدت رویانیان همواره میگفت هواداران نگران نباشند چرا که بهترین گزینه را برای هدایت این تیم انتخاب میکند. اطرافیان باشگاه نیز تاکید میکردند رویانیان آنقدر بزرگ فکر میکند که یک مربی بزرگ خارجی را میآورد. آنها این صحبت را در واکنش به احتمال حضور علی دایی نشان میدادند.
همه این اتفاقها در شرایطی رخ میداد که پرسپولیس بدون سرمربی زمان را از دست میداد. در حالی که این تیم بازیکنان بزرگی را جذب کرده بود از انتخاب سرمربی خبری نبود و این در فاصله کمتر از یک ماه مانده به آغاز مسابقات بر نگرانی هواداران این تیم میافزود.
وقتی بازی با اسمها تمام شد آنچه که واقعیت بود خود را نشان داد و آن هم اظهار نظر عجیب مدیرعامل باشگاه پرسپولیس بود. رویانیان شب گذشته در گفتوگو با فارس اعلام کرد که اگر تا 24 ساعت آینده (یعنی امشب) نتوانند سرمربی خارجی انتخاب کنند، علی پروین به عنوان سرمربی هدایت این تیم را به عهده خواهد گرفت.
برای مسئولان پرسپولیس ظاهرا از مانوئل خوزه، متسو (مربی چشم آبی که گفته میشد گزینه اصلی است) و کالدرون تا علی پروین راهی نبود؛ راهی نبود جز اینکه مدتی زمان را بکشند و اسامی زیادی را مطرح کنند، به ترکیه بروند و مربیان خارجی را به ایران بیاورند.
برای آنها که ظاهرا هنوز در دهه 60 ماندهاند و علی پروین آن روزها را به یاد دارند، کار سختی نبود که اعلام کنند پروین سرمربی فصل آینده خواهد بود. آنها این را گفتند اما ندیدند پروین در این چند سال چه عملکردی داشته است. او آخرین بار بیش از 10 سال پیش در اولین دوره لیگ برتر به صورت معجزه آسا با پرسپولیس قهرمان شد و پس از آن دیگر خبری از آن موفقیتهای گذشته نبود. مهم اما این بود که سردار پرسپولیسی به مربی چشمآبیاش رسید اما از نوع علی پروین!
افتخارات علی پروین بر هیچ کس پوشیده نیست. او یکی از بزرگان این فوتبال است و باید در این فوتبال حضور داشته باشد اما مگر حضور در فوتبال فقط محدود به سرمربیگری میشود؟ خیلی از چهرههای مطرح دنیا نظیر بکن باوئر پس از مربیگری و کسب افتخارات خودشان را بازنشسته کردند و امور اجرایی و مدیریتی را در دست گرفتند. آیا پروین نمیتوانست با یک تصمیم درست این گونه عمل کند و امروز همانند خیلی از بزرگان فوتبال در جهان در قسمت VIP بنشیند و شأن و منزلت بزرگ خود را بیش از این حفظ کند؟ آیا پروین فراموش کرده روزی را که پس از تساوی خانگی برابر ذوب آهن هواداران پرسپولیس علیه او شعار دادند و به سمتش اشیاء مختلف پرتاب کردند؟ آیا بهتر نیست او شأن و منزلت خود را بیش از اینکه هست، حفظ کند؟
پروین در استیل آذین و حتی پرسپولیس روزهای بدی را سپری کرد و حال اینکه چگونه مسئولان پرسپولیس به این نتیجه رسیدهاند که او میتواند گزینه خوبی باشد، سؤالی است که جواب آن مشخص نیست.
آنها البته در توجیه این مسئله اعلام کردند که رسانهها با انتشار اخبار مختلف باعث شدند قیمت مربیان مد نظر آنها از جمله مانوئل خوزه بالا برود و بدین ترتیب همه چیز را گردن رسانهها انداختند.
حال سؤال از رویانیان این است که چه طور زمانی که این باشگاه به دنبال جذب ستارهها بود و رسانهها هم این مسائل را مینوشتند مشکلی به وجود نمیآمد اما در راه استخدام مربی این مسئله مشکلساز شد؟
چه طور زمانی که همه مینوشتند قرار است سید جلال حسینی، محسن بنگر، کریم انصاریفرد، محمد قاضی، شهاب گردان و ... پرسپولیسی شوند قیمت آنها بالا نرفت اما نوبت به سرمربی که رسید این معضل به وجود آمد؟ چه طور رویانیان که همواره از اهداف بزرگ صحبت میکرد و از حضور یک مربی بزرگ سخن میگفت، نتوانست در فاز آخر پروژهاش موفق شود و بمب آخر را خوب بترکاند؟ چه طور رویانیان که همواره از موضع اقتدار صحبت میکند، این بار نشانی از اقتدار گذشتهاش نشان نداد و خیلی زود پا پس کشید؟ چه طور او در زمینه جذب بازیکنان، به زعم خودش اسیر رسانهها نشد اما در ماجرای انتخاب مربی که مهمترین نکته است، نتوانست تصمیم درستی بگیرد؟ آیا این سیاست یک بام و دو هوا نیست؟
روی سخن با رویانیان و مسئولان باشگاه پرسپولیس است؛ آنهایی که فوتبالی نیستند و شاید خیلی با گذشته این رشته آشنا نباشند. آنها شاید تصور میکنند با این بازیکنان نتیجه گرفتن کار راحتی است و هر کسی میتواند با این تیم نتیجه بگیرد. آنها باید بدانند جنس یک تیم خوب باید جور باشد؛ هم از نظر بازیکن و هم از نظر کادر فنی.
رویانیان که در چند وقت اخیر در ماجرای بنز و پورشه و BMW و نامش مطرح شده، خیلی خوب میداند که فرمان بنز را باید به دست کسی داد که بتواند از عهدهاش برآید نه اینکه بازگشت به عقب داشته باشد و همه را به یاد دهه 60 بیندازد.
پروین البته هنوز هم از اسطورههای فوتبال ایران است و هنوز همان "سلطان" سرخها محسوب میشود، اما برای جاوادنه شدن باید کارهای مهمتر و مدیریتی کارآمدتر انجام داد و برای رسیدن به این هدف رویانیان نیز میتواند نقش کلیدی را برای این اسطوره ایفا کند.
پروین عاشق پرسپولیس است و دوست دارد مانند سالهای دور این تیم را به افتخار برساند، اما باید پذیرفت شرایط نسبت به دهه 60 که پروین از آن سخن میگوید فرق کرده و دیگر راحت نیست که بتوان با همان سبک و سیاق به حیات فوتبالی ادامه داد.
پس آقای رئیس، اینجا جان کلام با شماست؛ شمایی که میتوانی با درایت و مدیریت کلانت خودت هم قلعه سلطان را در قلب سرخها حفظ کنی و هم چنین گامهایی را که تا به حال برداشتهای را در دفتر این تیم ماندگار کنی.