حكايتي تلخ و مضحك!
امروز ديگر از مواضع و اقدامات راديكال و ژستهاي اپوزيسيوني گذشته اين جماعت اصلاحطلب خبري نيست، جماعتي كه در مقطع حساس و تاريخي انتخابات 88 و حوادث و اتفاقات بعد از آن، تمامقد با جريانات معارض و معاند داخلي و خارجي نظام همصدا و همراه شدند حالا امروز و در آستانه انتخابات يازدهم رياست جمهوري از "لزوم صفبندي اصلاحطلبان با جريانات برانداز و معاند" دم ميزنند يعني صفبندي با رفقا و همپيمانان سابق خود(؟!) و البته كه حكايت اين روزهاي اين جماعت، چه حكايت "تلخ و مضحكي" است.
اما چرا تلخ؛ قطعا براي مردمي كه در كوران فتنه 88 شاهد جماعت فتنهگري بودند كه عليه تمام مباني اين نظام و انقلاب وارد معركه شده بودند و آشكارا و پنهان، مجري نسخههاي پيچيده شده از سوي صهيونيستها و آمريكائيها در جريان اغتشاشات پس از انتخابات سال 88 بودند، خيلي تلخ و سخت است كه بخشي از همان جماعت فتنهگر ديروز، امروز و در برابر چشم همان مردم مدعي "لزوم اجراي قانون اساسي و تمكين به قانون شوند" و طيفي از آنها نيز بيرق صفبندي با جريانات برانداز و جنبش سبزي كه ديگر وجود خارجي ندارد را بلند كنند.
و مضحك از اين جهت كه اين افراد به اصطلاح اصلاحطلب امروز، ظاهرا تصور كردهاند كه سطح فهم و شعور مردم فهيم و با بصيرت ايران اسلامي هم در سطح فهم و شعور نداشته آنهاست چرا كه تصور كردهاند كه ميتوانند تنها با گذشت 2 سال و اندي از فتنه 88 و صرفا با چند جمله و موضع پوچ و درون تهي، بر كرده و گفتار گذشته خود در همراهي كامل با فتنهگران و اقدام عليه مباني نظام و امنيت مردم سرپوش بگذارند اما غافل از اينكه ملت با بصيرت اين ديار با تكيه بر همان بصيرتي كه در سال 88 آتش فتنهگران را خاموش كردند، امروز هم دست آنها را خواندهاند و گريه و انابه ظاهري آنها در اين روزها را صرفا به پاي تلاش براي بازگشت به عرصه قدرت و تطهير كرده فتنهگرانه آنان ميگذارند.
در اين گزارش تلاش داريم گوشههايي از عملكرد، مواضع و گفتار اصلاحطلبان در جريان فتنه 88 را بر اساس شواهد و مستندات همان مقطع زماني بازخواني كنيم تا كه يادي كرده باشيم از عملكرد چهرههاي اصلاحطلبي كه امروز منادي اجراي قانون و صفبندي با جريانات معاند و برانداز شدهاند.
حوادث پس از انتخابات سال 88 كه از سوي مقام معظم رهبري عنوان "فتنه" بر آن نهاده شد بهحق پس از جنگ تحمیلی، بزرگترین چالش فراروی نظام بود که دلسوزان حقیقی انقلاب اسلامی در سراسر جهان را نگران کرد.
پس از از برگزاري انتخابات نهمين دوره ریاست جمهوری و از همان غروب روز برگزاری انتخابات، ياران و همراهان ميرحسين موسوی اولین دفتر تبلیغاتی موسوی در شمیران تهران را به آتش كشيدند تا آغازي بر فتنهاي بزرگ باشد.
ترديد افكني در صحت انتخابات نقطه آغاز فتنه 88
ميرمهدی هاشمی عضو ارشد و محوری اتاق فکر کمیته به اصطلاح صیانت از آرا بود. او استراتژی القای شبهه "تقلب" را ماهها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در دستور کار قرار داده بود.
نمایندگان میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نفر از نامزدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری به دنبال جلسه مشترکی که در ششم فروردین ۸۸ داشتند برای تشکیل کمیته صیانت از آرا به توافق رسیدند و سید علی اکبر محتشمیپور از ستاد مهندس موسوی و مرتضی الویری از ستاد مهدی کروبی به عنوان رؤسای کمیتههای صیانت از آرا انتخاب شدند.
روز هفتم اردیبهشت 88 تیتر «تشکیل کمیته هماهنگی شوراهای راهبری انتخاباتی مهدی کروبی و میرحسین موسوی» بر پیشانی روزنامه اعتمادملی نشست.
شورای نگهبان در واکنش به تشکیل کمیته صيانت از آرا، آن را غیرقانونی خواند اما تشکیلدهندگان کمیته صیانت از آرا مدعی بودند که فارغ از نظارت شورای نگهبان و به جهت پاسداشت نظارت مردمی بر انتخابات، این کمیته را تشکیل دادهاند.
اصلاح طلبان پس از حدود 9 ماه تردید افکنی و شبههپراکنی علیه سلامت انتخابات و تشکیل کمیته صیانت از آرا در راستاي اجراي پروژه تردید در جهت القا و زمينهسازي براي دروغ بزرگ "تقلب" گام بعدی را برداشتند.
سخنان برخی از جمله هاشمی رفسنجانی در سال ۸۷ و ماهها قبل از برگزاري انتخابات در خصوص تردید در سلامت انتخابات حكايت از طرح كلان و برنامهريزي شده جريان اصلاحات با همراهي برخي تريبونهاي خارجي داشت.
بانيان القاي تقلب چه كساني بودند؟
هاشمي رفسنجاني نخستين بار در مرداد 87 اظهارات تاملانگيزي را داشت و از علماي حوزه علميه خواست كه براي روزي كه احتمالاً در انتخاباتي تقلب خواهد شد، راهكار ارائه كنند!
وي همچنين در نماز جمعه 4 ارديبهشت سال88 با ذكر و تأكيد بر اين جملات كه «وظيفهاي كه به مسئولان مربوط ميشود در خصوص سلامت انتخابات است تا مردم با خيال راحت پاي صندوق رأي حضور پيدا كنند» يا «مردم بايد مطمئن باشند همان رأيي كه به صندوق ميريزند از صندوق بيرون ميآيد» در حال تهيه و تدارك اقداماتي بود كه شعلههاي آن پس از انتخابات زبانه كشيد.
در راستاي اجراي همين پروژه، محسن آرمين سخنگوي سازمان مجاهدين با ترفند خاصي طي مصاحبه اي در همان ايام ميگويد:
"از مراجع تقليد مي خواهيم نظر خود درباره حكم شرعي دست بردن در آراي مردم را به صراحت اعلام كنند تا با اعلام نظر آنها، جلوي تخلف در انتخابات گرفته شود!"
از سوي ديگر مصطفی تاجزاده در نمایشگاه مطبوعات 1387 طی اظهاراتی به صراحت اعلام ميكند: "چنانچه فاصله آرا کاندیداها زیاد باشد قطعا تقلب رخ داده است."
اما بعدها محمدعلي ابطحی در اعترافات خود به اين حقيقت اشاره كرد كه "اصلاح طلبان برای باخت احتمالی برنامهریزی کرده بودند که از ماهها قبل مسئله تقلب را مطرح کنند. کمیته صیانت از آرا تشکیل دهند که اگر رای نیاوردند از آن استفاده کنند تا حداقل انتخابات را به مرحله دوم بکشانند."
جالبتر از همه اين اظهارات، اظهارنظر مهدی هاشمی در 20 خرداد 88 است که به زنگنه میگوید "همه چیز را برای صیانت از آراء آماده کرده و یک اتاق جنگ درست کردهام."
سازمان مجاهدين هم در بيانيه 21 فروردين 88 خود با اعلام حمايت از نامزدي ميرحسين موسوي مدعي ميشود:
«سلامت انتخابات به شدت به مخاطره افتاده است به طوري كه ديگر تقريباً اعتمادي به آمارهاي انتخابات از جمعيت واجد حق رأي گرفته تا آراء شركتكنندگان و تا آراء كانديداها وجود ندارد.»
صراحت سران اصلاحات در روز انتخابات بر ادعاي تقلب
اما بازگرديم به روز انتخابات در 22 خرداد 88؛ هنوز ساعتی از آغاز برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نگذشته بود که اصلاحطلبان فرصت را مناسب ديدند که با القای دروغ تقلب، محصول كشت شده چند ماهه خود را درو کنند.
عفت مرعشی، همسر اکبر هاشمی رفسنجانی اولین نفری است که در همان ساعات اولیه رأی گیری به صراحت از تقلب در انتخابات سخن میگوید.
وی پس از آنکه رأی خود را به صندوق می اندازد، سخن از تقلب به میان می آورد و هوادارانش را به حضور در خیابانها دعوت میکند.
اعلام پيروزي در
انتخابات پيش از شمارش آرا توسط موسوي
مير حسين موسوي هم در ساعت 23 و 23 دقيقه روز 22 خردادماه
1388، در حالي كه هنوز شمارش آراء آغاز نشده بود و در برخي شعب همچنان راي گيري ادامه
داشت، خود را پيروز انتخابات اعلام ميكند و آن را بر اساس مستندات و گزارش هاي
واصله
مي داند كه حاکي از اين
است که" راي اکثريت قاطع مردم متوجه اين خدمتگزارشان بوده است و از مسئولان
امر ميخواهم در شمارش آرا نهايت دقت و حفظ امانت را بنمايند و اعلام ميكنم، در
غير اينصورت از همه امكانات قانوني براي احقاق حقوق حقه ملت ايران اقدام خواهم
كرد."
انتخاب تيتر پيروزي پيش از شمارش آراء
سايت قلم به عنوان پايگاه اطلاعرساني رسمي و اصلي موسوي در روز انتخابات و در ساعت 13:59 يعني 8 ساعت قبل از پايان رايگيري از كاربران اين سايت درخواست كرد "تيتر پيروزي" را براي نشريات فردا پيشنهاد دهند.
خاتمي: پيشگو نيستم اما موسوي انتخابات را برده!
محمد خاتمی نيز روز جمعه 22 خرداد 88 هنگام انداختن رای خود به صندوق یعنی در حالی که هنوز چند ساعت بیشتر از آغاز رایگیری نمیگذشت ذهنها را برای پذیرش ادعای تقلب آماده کرد و گفت: "همه شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است اما من پیشگو نیستم."
ادعاي وقوع تقلب در انتخابات، سناريوي اصلي جريان اصلاحات و سران فتنه به همراهي ايادي خارجي آنها براي هجمه عليه تمام مباني نظام و امنيت و آرامش مردم بود؛ سرانجام انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري با مشاركت ۸۵ درصد واجدين شرايط به پايان ميرسد.
ميرحسين موسوي: كف خواستهام ابطال انتخابات است
با اعلام نتايج اوليه انتخابات از سوي مجامع رسمي، ميرحسين موسوي با همراهي كامل چهرههاي شاخص اصلاحات مانند خاتمي، حجاريان، نوري، عطريانفر، مهدي هاشمي، فائزه هاشمي و ... در چهارچوب يك نقشه از قبل طراحي شده با صدور اعلاميه اي رسما از پذيرش راي مردم و نتيجه انتخابات امتناع كرد.
موسوي در فرداي انتخابات و در ملاقات با رفسنجاني يعني در روز شنبه 23 خرداد 88 از ايستادگي خود در صحنه خبر داده و كف خواسته هايش را ابطال انتخابات اعلام ميكند.
در بخشي از اعلاميه
موسوي در اين روز وي مدعي ميشود: «نتايجي كه براي دهمين دوره انتخابات رياست
جمهوري اعلام شد، بهتآور است. مردمي كه در صفهاي طولاني اخذ رأي شاهد تركيب آرا
بودند و خود مي دانند كه به چه كسي رأي داده اند، با حيرت تمام به شعبده بازي دست
اندركاران انتخابات و صدا و سيما نگاه مي كنند. آنان بيش از هميشه به دنبال آن هستند
كه بدانند چگونه و توسط چه كساني و مقاماتي طرح اين بازي بزرگ ريخته شده است.»
موسوي در اين بيانيه صراحتا و البته به پشتوانه و تحريك دوستان اصلاحطلب خود به ايستادگي در برابر نتايج اعلام شده اشاره و در اطلاعيه هاي بعدي به ادامه موج سبز و ايستادگي در برابر قانون تأكيد ميكند.
ياران و همراهان جريان معاند و برانداز چه كساني بودند؟
مجمع روحانيون، جبهه مشاركت، سازمان مجاهدين و كميته صيانت از آرا، مجموعه هايي هستند که با صدور بيانيههاي تند و خارج از چارچوب قانون خود با وقاحت تمام نظام اسلامي را متهم به تقلب در انتخابات و هواداران خود را دعوت به اغتشاشات خياباني و به آتش كشيدن جان و مال مردم کردند.
در چنين شرايطي رسانههاي خارجي عليالخصوص رسانههاي صهيونيستي و آمريكايي در يك اقدام هماهنگ و همسو با برخي رسانههاي داخلي وابسته به جريانات اصلاحطلب، آتش بيار معركه شده و در چهارچوب قواعد جنگ نرم و عمليات رواني، سعي در تحريك هواداران موسوي كرده و آنان را به صحنه مقابله با نيروهاي انتظامي و تخريب و آتش زدن بانكها و اماكن عمومي تشويق ميكردند.
ادعاي تقلبي كه هيچ مستندي براي آن ارائه نشد
مقام معظم رهبري در
تاريخ 24 خرداد 88 در ملاقات موسوي با ايشان بر پيگيري موضوع از طريق مجاري قانوني
تأكيد كردند اما جريان مدعي اصلاحات كه سودايي جز فتنهانگيزي در سر نداشت بدون ارائه هيچ گونه سندي دال بر وقوع تقلب و
طرح شكايت به شوراي نگهبان و پيگيري مطالبات خود از طريق قانون، فشار بر نظام،
رهبري و مردم را از طريق اردوكشيهاي خياباني جهت ابطال انتخابات را به عنوان
تنها راه حل خود انتخاب كرد.
اينگونه بود كه آتش فتنه جماعت فتنهگر شامل مثلثي از سران اصلاحات، سران فتنه و دشمنان نشانه دار خارجي عليه اركان نظام و امنيت مردم افروخته شد.
حضور سران فتنه در اغتشاشات براي دعوت به آرامش!
پس از آنکه درخواست راهپیمایی برخی حامیان موسوی در انتخابات، برای روز 25 خرداد، رد شده و مورد تأیید قرار نگرفت، خاتمی نیز با موسوی و کروبی همراه شد و در بیانیهای مشترک با موسوی تأکید کرد: "بهرغم عدم صدور مجوز راهپیمایی و بهدلیل عدم امکان اطلاعرسانی کافی به مردم و برای ادای احترام به آن دسته از حامیانی که در راهپیمایی میدان انقلاب تا میدان آزادی حضور پیدا کردهاند، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی امروز در مسیر راهپیمایی حضور یافته و مردم را به آرامش دعوت خواهند کرد."
سران فتنه و اصلاحات در اين بیانیه بهصورت کاملا برنامهريزي شده هواداران خود را به حضور غیرقانونی در این مراسم دعوت کرده و از طرفی بهانه حضور خود را نيز دعوت مردم به آرامش! عنوان میکنند.
درخواست سران فتنه: دست فتنهگران را باز بگذاريد!
روز 27 خرداد، خاتمی به همراه
موسوی در نامهای مشترک به رییس دستگاه قضا خواستار آزاد گذاشتن دست اغتشاشگران، محرکان و برنامهریزان فتنه شدند. در واقع سران فتنه و اصلاحات رسما از
دستگاه قضايي كشور خواستند تا با كساني كه به جان، مال و ناموس مردم در
خيابانها متعرض ميشوند، برخوردي نداشته باشند كه البته این موضع خاتمی، یادآور
موضع او در فتنه کوی دانشگاه تهران بود که خواستار مدارا با اغتشاشگران شد.
با آنکه اعلام شده بود که رهبری نظام روز 29 خرداد در نماز جمعه
شرکت میکنند و مجمع روحانیون مبارز به
رهبری خاتمی نیز از این موضوع مطلع بود، این مجمع خواستار درخواست مجوز برای
برپایی راهپیمایی در 30 خرداد شد )یعنی همان روزی که منافقین علیه نظام اسلامی دست به شورش
زدند). این درخواست مورد موافقت قرار نگرفت و با آنه مقام معظم رهبري در آن نماز جمعه تاریخی كه پرشكوهترين
نماز جمعه پس از انقلاب بود خواستار پیگیری مطالبات از مسیر قانون و خاتمه دادن به
اردوکشی خیابانی شدند، این مجمع تا ساعت 2 بعدازظهر روز موعود حاضر نشد درخواست
خود را لغو کند و زمانی این کار را انجام داد که ديگر عملا تأثیری نداشت چراکه
معترضان به خیابان آمده بودند.
حوادث روز قدس و همراهي فتنهگران با صهيونيستها
حدود دو ماه از انتخابات گذشته بود و حال سران فتنه در این صدد بودند که بار دیگر حامیان خود را به میدان بکشند و چه فرصتی بهتر از روز قدس که طبق سنت هر ساله در سراسر ایران راهپیمایی ضدصهيونستي برپا ميشود.
سيد محمد خاتمی با همراهي موسوی و کروبی براي روز قدس فراخوان دادند اما نه براي همراهي با مردم انقلابي ايران در شعار عليه استكبار و اسرائيل بلكه سران فتنه و حاميان آنها در روز قدس به خيابانهاي تهران آمدند تا شعارهاي آمريكاييپسندي مانند "نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران" سر دهند؛ سرانجام روز قدس هم گذشت و پرده ديگري از نفاق سران اصلاحات و فتنه بر افتاد.
خاتمی هم که در این روز قصد داشت در حوالی دانشگاه تهران با پایینآمدن از خودروی خود به جمع جماعت اغتشاشگر بپیوندد پس از پایین آمدن از خودرو با خشم مردمي انقلابي و بصير تهران كه براي راهپيمايي روز قدس آمده بودند مواجه شد که شعارهای "مرگ بر ضد ولایت فقیه"، "مرگ بر منافق"، "منافق برو بیرون" را نثار وی کردند. این شعارهای مردمی باعث شد خاتمی در مناسبتهای بعدی، همچون 13 آبان، 16 آذر و 22 بهمن از حضور در انظار عمومی خودداری کند.