به گزارش 598، به نقل از ايرنا، 'مسعود ده نمكي' روز يكشنبه در نشست 'نقدي بر سينماي ايراني' در خصوص توليد فيلم مستند 'كدام استقلال؟ كدام پيروزي؟ كه قبل از شروع جلسه براي شركت كنندگان در جلسه پخش شد، افزود: اين فيلم از سال 82 به بعد توسط يك گروه 15 نفري از دانشجويان به مدت يك سال و نيم فيلمبرداري شد و از بيش از 200 ساعت راش يك فيلم 70 تا 80 دقيقه آن تهيه شد.
وي گفت: مضمون آن همان مضمون كنايه آميز در خصوص جنجال هاي سياسي و جناح بندي هاي موجود بود كه در حواشي اين دعواها عدالت گم شده و مردم قرباني اين منازعات مي شوند.
وي با اشاره به اينكه اين فيلم وقتي وارد شبكه خانگي شد به اندازه فيلم هاي سينمايي مخاطب داشت، اظهار داشت: اين تجربه نويي در حوزه سينماي مستند بود.
وي در ارتباط با ضعف هاي سينماي ايران يادآور شد: انقلاب اسلامي به دنبال تغيير در محتواي متون آموزشي بود و اين تغيير بدون اساتيد متعهد كه به آنچه كه بيان مي كنند باور نداشته باشند، مسير نيست و قرباني شدن تعداد زيادي از نخبگان فكري و بروز جنگ تحميلي در ابتداي انقلاب، كشور را دچار روزمرگي كرد.
اين نويسنده و كارگردان سينما خاطر نشان كرد: در دهه اول انقلاب به وضع موجود اكتفا شد و در دهه دوم بعد پايان جنگ با سازندگي كشور در حوزه هاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و هنري روبرو شديم. در اين دوره در حوزه عمل ميان ادعا و عمل مان در آن شرايط تناقض هايي ايجاد شد و الگوي وارداتي توسعه را در مقابل خود قرار داديم و براساس آن عمل كرديم.
وي با بيان اينكه در حوزه فرهنگي اين تضاد بيشتر خود را نشان داد، اضافه كرد: چون نسل انقلاب زنده است و آرمانگرايي حرف اول را مي زند و مردم در فطرت خود ارزش هاي مدرن و جديد در دوران گذر از مدرنيته را احساس مي كنند، در بسياري از موارد اين احساس ها واكنش هايي را ايجاد مي كند.
كارگردان سريال تلويزيوني 'دارا و ندار' اضافه كرد: بعد از انقلاب سينما با تغييرات ساختاري همراه بود و عده اي كشور را ترك كردند و يك نيروهاي جديد بعنوان نسل جديد سينماگران انقلاب جايگزين آنها شدند. اين نيروهاي جديد وارد سينماي مستند و داستاني شدند. مطالعه كارنامه هنري تك تك اين افراد جديد كه وارد سينما شدند نشان مي دهد كه ورود آدم هاي جديد توانسته سينما را دچار انقلاب فرهنگي كند يا خير؟
ده نمكي در ادامه با اشاره به تندترين افراد آن بخش كه حتي دكوپاژ اسلامي تعريف كرده و راديكال ترين مواضع انقلابي و ايدئولوژيك را داشتند، گفت: 'محسن مخملباف' با همه اين حرف هايي كه از دكوپاژ اسلامي زد، تغيير ايدئولوژي داده و ريش هاي خود را تراشيد و به روشنفكرترين از همان جنسي كه خودشان تعريف مي كنند، تبديل شد كه از 'توبه نصوح' به 'سكس و فلسفه' رسيد.
وي با تاكيد بر بررسي چرايي تغيير نگرش و ايدئولوژي اينگونه افراد، افزود: تنها كسي كه در آن مقطع بعد از ديدن يكي دو تا از فيلم هاي اوليه مخملباف نقدي نوشت كه نه فقط نقد فيلم بود بلكه آينده امروز را براي وي پيش بيني كرد شهيد آويني بود. يعني پايان اين نوع نگاه به دين، واژگون شدن است.
اين نويسنده و كارگردان سينما، اولين علت تغيير در نگرش اين گونه افراد را فقر تئوريك دانست و اظهار داشت: در بحث تكنيك، متون تخصصي كه در دانشگاه هاي هنر تدريس مي شود برابر با كتاب هاي 20 سال پيش غرب است. ضمن اينكه حتي در جذب دانشجويان رشته هاي هنر و بازيگري علاوه بر آزمون علمي، آنان را به لحاظ روانشناسي مورد ارزيابي قرار مي دهند.
ده نمكي با اشاره به اينكه در سينماي ديني و معناگرا مضامين ديني و اخلاقي به صورت مستقيم به تصوير كشيده مي شود، يادآور شد: هيچ فيلمي نمي تواند با نيم نگاهي به مفاهيم ارزشي و اخلاقي آن جامعه، آثاري توليد كند كه بتواند در جامعه تاثيري فراتر از سرگرم سازي داشته باشد و مضامين اخلاقي و ديني بايد جاري و ساري در فيلم باشد.
وي با اشاره به اينكه سينماي ايران دچار فقر تئوريك و بحران مخاطب است، خاطر نشان كرد: مخاطب امروز ما با مضامين تينيجري و فيلم فارسي مواجه شده و تعداد آن نسبت به دهه اول انقلاب بسيار پايين تر است.
اين نويسنده و روزنامه نگار نجات سينماي ايران را در گرو توليد انديشه و انقلاب در مضمون دانست و گفت: نوآوري درتكنيك دست يافتني است و سينماي ايران دچار بحران فقر مضمون نيز هست. ما نتوانستيم حلقه بين ادبيات و سينما را درست برقرار كنيم.
نشست 'نقدي بر سينماي ايراني' در سالن شهيد مطهري دانشگاه تربيت مدرس با حضور 'مسعود ده نمكي' نويسنده و كارگردان سينماي ايران و جمعي از خبرنگاران و دانشجويان اين دانشگاه برگزار شد.