سايت گل- تا زماني كه يك ستاره براي تيمي ميدرخشد رابطه ميان او و هواداران آن تيم رابطه گل و بلبل است. اما وقتی روز جدايي فرا ميرسد، ورق بهیکباره برميگردد و جای آدمها عوض ميشود. آن وقت داستان به همين شكلي درميآيد که این روزها بین محسن بنگر و تیم فوتبال سپاهان اتفاق افتاده است.
درخشش سپاهان به نفع بنگر
بنگر با سپاهان اصفهان مدت 8 سال خوش درخشید ولی این درخشش بیشتر برای محسن بنگر به چشم آمد چرا که سپاهان پیشینهای بهتر از این درخششها را به همراه داشت. آن هم بدون هیچگونه جار و جنجال و دعوای رسانهای. دامن زدن مدافع باتجربه سابق سپاهان به حواشی و جار و جنجالها معمای لاینحل این روزهای هواداران سپاهانی است. معمایی که از محبوبیت بنگر به شکل زایدالوصفی کاسته است.
وقتي آرزوها رنگ عوض ميكنند
«بنگر باتعصب» چند ماه قبل در جشن ستارگان اصحاب رسانه در هتل آسمان اصفهان با بانگ بلند فریاد زد: «آرزویم این است كه هیچ وقت تیمهای سرخابی پایتخت به مقام قهرمانی نرسند.» اين آرزوی قلبی بنگر با کامنتهای آتشین از سوي هواداران میلیونی تیمهای استقلال و پرسپولیس مواجه شد. مرد باتعصب طلاییپوشان با تكيه بر همين حركات و البته نتایج در خور تحسین تیمش، چنان از دیوار محبوبیت هواداران سپاهان بالا رفت که حالا پايين آمدنش با سروصدا و جنجال فراواني همراه شده است.
او ناگهان با یک چرخش ناگهانی آن هم به خاطر رودربایستی با سردار ارتش سرخ بابت «هممحلهای بودن» جنگی تمامعیار را با مدیران، هواداران و مدیر رسانهای زردپوشان به راه انداخت که هر روز ردي از آن را در رسانههاي ورزشي ميتوان يافت. بنگر در آخرين مصاحبهاش گفته «كساني در سايت باشگاه سپاهان عليه من بيانيه مينويسند كه آخرين افتخارشان تعريف كردن لطيفه براي بچههاي مدرسهاي است. روي سخن مدافع سابق سپاهان با مدير رسانهاي اين باشگاه است.
نامه شخصي بود نه بيانيه باشگاه
مرتضي رمضاني، مدير رسانهاي باشگاه سپاهان همان كسي است كه محسن بنگر به دستنوشته او واكنش نشان داده است. رمضاني ميگويد: «متنی که در آن انتقاداتی را خطاب به بنگر عنوان کرده بودم مقالهای از طرف شخص خودم بود که در آن عنوان كرده بودم این دیدگاه شخصی است و قطعا مطلبی که به عنوان دیدگاه و مقاله و با اسم شخص درج میشود نمیتواند بیانیه باشگاه باشد.»
رمضاني در پاسخ بنگر كه «از شموشك به تيم ملي دعوت شدم نه از سپاهان» ميگويد: «هیچ کجای این مقاله عنوان نشده که بنگر از سپاهان به تیم ملی دعوت شده است. ما عنوان نمودهایم که بنگر رشد خود به عنوان یک بازیکن برجسته و معرفی به فوتبال ایران را مدیون سپاهان است و قطعا همگان تصدیق میکنند که همه شهرت وی از سپاهان نشات گرفته است. ضمن اينكه من در آن مقاله تاکید کردهام که چون بنگر برای ما عزیز بوده به آرزوی وی جامعه عمل میپوشانیم. آرزوی محسن این بوده که هیچ وقت استقلال و پرسپولیس اول نشوند!»
مصاحبههای متناقض بنگر و ایجاد حاشیه
مدير رسانهاي سپاهان مسائل پيش آمده ميان بنگر و باشگاه سابقش را ناشي از رفتار اين بازيكن ميداند: «من یک سوال دارم؛ چرا بيشتر بازیکنانی که از سپاهان رفتند با عزت و کرامت از این تیم جدا شدهاند و این قدر تولید حاشیه نكردهاند؟ محسن با مصاحبههای متناقض و بعضا توهینآمیزش این اتفاقات را به بار آورده است. او یک روز علیه پرسپولیس مصاحبه میکند. یک روز میگوید از بچگی عاشق پرسپولیس بوده. یک روز دیگر میگوید کاری کنیم پرسپولیس هیچ وقت اول نشود. بعد میگوید امسال حتما از سپاهان میروم. یک روز میگوید اصلا آقای رحیمی را ندیده و مذاکرهای برای ماندنش صورت نپذیرفته است، روز بعد میگوید آقای رحیمی فقط چند دقیقه با او مذاکره کرده و البته دهها مصاحبه متناقض و توهینآمیز دیگر...»
داستان لطيفههاي مدرسهاي چيست؟
رمضاني در مورد ديگر ادعاهاي محسن بنگر ميگويد: «قضيه تعريف لطیفه و جوک در مدارس که به شکل ناشیانه و مضحکی از سوی آقای بنگر عنوان شده اين است كه باشگاه سپاهان از سه سال پیش توسط کانون هواداران طرح سپاهانیها در مدارس را به اجرا گذاشته که در آن مدارس اصفهان درخواست میدادند که بازیکنانی از سپاهان در مدرسه آنها حضور پیدا کنند و جشن بزرگی با نام سپاهان در هر مدرسه برگزار شود. بنده هم چون در کنار مسئولیت رسانهای در باشگاه، مجری ویژهبرنامهها و نشستهای باشگاه هستم توسط مدارس و کانون هوادارانمان به این جشنها دعوت میشدم.»
مدير رسانهاي باشگاه سپاهان با اشاره به اينكه بيان جملات شاد و مفرح، اقتضاي حضور در چنين مراسمي است، ميگويد: «حتی بازیکنانی که در این جشنها حضور پیدا میکردند برای بچهها سرودهای کودکانه میخواندند، خاطره و لطیفه میگفتند و به زیبایی شور و نشاط را برای آنان به ارمغان میآوردند. حالا محسن بنگر طوری حرف ميزند که انگار شغل ما صرفا لطیفهگویی در مدارس است! انگار نه انگار که من سالها مسئولیت رسانهای و خبری این باشگاه را بر عهده داشتهام.»
رمضاني حرفهايش را با نقل خاطره ديگري از محسن بنگر به پايان ميبرد. خاطرهاي كه ميتواند يك بار ديگر به واكنش بنگر منجر شود و آتش اين جنگ رسانهاي را دوباره شعلهور كند: «فراموش نمیکنم بعد از چند ویژهبرنامهای که در مدارس برگزار شده بود، محسن بنگر به مدیر کانون هواداران اعتراض ميكرد که چرا او را به عنوان مهمان به مدارس نمیبرند و از بازیکنان دیگری استفاده کردهاند!!»