اخیراً سایت ضد انقلابی جرس که "محسن کدیور"، محکوم فراری خارج نشین و شاگرد شیخ منتظری از گردانندگان اصلی آن است مجدداً با طرح بازخوانی نظرات وی، سعی در تبلیغ مواضع رادیکالی آن مرحوم داشته است.
به گزارش بولتن نیوز، منتظری که در سال های اولیه انقلاب، جزو تئوریسین های نظریه ولایت فقیه به شمار می رفت، در دفاع از جایگاه ولایت فقیه تا بدان مرحله پیش رفت که حتی قائل به حذف پست هایی چون ریاست جمهوری بود و اعتقاد داشت که باید اختیارات و وظایف این منصب به ولی فقیه تخصیص یابد!!! اما طولی نکشید که چند سال بعد وقتی به دلیل اشتباهات و خطاهای مکرر در مسائلی چون حمایت از باند جنایتکار "مهدی هاشمی" و نفوذ لیبرال مسلک ها در بیت وی، از جایگاه قائم مقامی برکنار شد، به یک باره از همه مواضع گذشته خود عدول کرده و در چرخشی 180 درجه ای، موضعی متفاوت از گذشته خود گرفت. اوج نظرات رادیکال او در این مقطع را می توان در اوائل دولت اصلاحات که فضا به واسطه حضور اصلاح طلبان برای چنین افراد و طرح نظرات شبهه افکنانه مهیا شده بود، ملاحظه کرد.
منتظری در دوران فتنه 88 نیز همواره به عنوان "مرجع تقلید" سبزها معرفی شد و سخنان او در رسانه های ضدانقلاب و اپوزیسیون بازنشر می شد. جالب آنکه وی مرجع تقلید کسانی بود که به اعتراف خودشان، حتی یک روز هم نه نمازی خوانده بودند و نه روزه ای گرفته بودند! حتی در همان روزها در خبرگزاری ها عنوان شده بود که قرار است وی، کتابی در ردّ ولایت فقیه هم بنویسد. موضوعی که هیچگاه عملی نشد و عمرش به آن کفاف نداد.
فارغ از این موضوع، حضور میلیونی مردم در مراسمات 23 تیر 78 و 9 دی نشان داد که اعتبار نظرات وی از حد دایره محدودی از اطرافیان او فراتر نرفته و در بین توده های دلبسته به انقلاب و اسلام هیچگاه اثری نداشته است. 9 دی نمایانگر دلدادگی مردم ایران به نظام مبتنی بر "ولایت فقیه" بوده و هست.
نکته قابل تأمل موضوع هشدار ذیل 17 ماه قبل از آن مرحوم است. عموماً علما سعی می کنند در ایام پایان عمر خود، مطالبی از خود به یادگار بگذارند که برای آیندگان منشاء خیر و اثر باشد.
البته این موضوع خیلی جای تعجب ندارد چرا که مرحوم منتظری هم با توجه به قرابتی که با افرادی نظیر کدیور و مرحوم آذر قمی داشت مشابه آذری قمی تغییری در روحیات و احوالات قبل از فوت نداشته و شاید هنوز در فکر مسند قائم مقامی از دست رفته و شرایط فتنه سال 88 بوده که موجب تعجب اهل نظر بود.
شایسته است سرگذشت این دو تن که در دوران زندگیشان خاطراتی تلخ در تاریخ انقلاب بر جای گذاشتند برای برخی افراد دیگر که مسن بوده و ملبس به لباس مقدس روحانیت هستند و همچنان به دنبال کسب قدرت از دست رفته، مسیر آنها را طی می کنند منشاء اثر و تغییر باشد.
ماجرای منتظری و سرنوشت بدفرجامی که برای او پیش آمد سرنوشت محتوم همه افرادی است که دل به قدرت سپرده و برای ابقای خود بر مسندها و مسئولیت ها از هیچ کوششی فروگذار نکردند.