کد خبر: ۶۱۵۲۸
زمان انتشار: ۱۳:۱۱     ۲۸ خرداد ۱۳۹۱
آمریکا با دو رسوایی مواجه است؛ نخست آنکه آمریکا نتوانسته متحدان جدیدی بیابد. دوم آنکه موقعیت جهانی ایران به گونه ای است که جهانیان نمی‌توانند آن را نادیده بگیرند.

بصیرت، مقوله تحریم و تهدید از جمله رفتارهایی است که دولتمردان آمریکا از زمان پیروزی انقلاب اسلامی علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کرده و می کنند. این رویکرد حتی در دوران اوبامایی که مدعی تغییر بود نیز ادامه یافت. یکی از اقدامات صورت گرفته اوباما در این حوزه، امضای قانون تحریم کشورهایی است که از ایران نفت خریداری می کنند. بر اساس این طرح که در اواخر سال 1390 اعلام شد، مجموعه کشورهایی که از ایران نفت خریداری کنند در جمع تحریم شدگان آمریکا قرار می گیرند و اقدامات تنبیهی در مورد آنان اعمال خواهد شد. هرچند که آمریکایی ها ادعا داشتند در اجرای این طرح ابزاری، قاطعیت و جدیت خواهند داشت؛ اما پس از مدتی وزارت خارجه آمریکا در اوایل فروردین ماه 1391از حذف 11 کشور از این لیست خبر داد، در صورتی که همچنان ادعای جدیت در پیگیری این تحریم ها در قبال سایر کشورها را ادامه می داد. در حالی که وانمود می شد پرچم این ادعا هنوز برافراشته است در تاریخ (24/3/1391) هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا از حذف نام هفت کشور دیگر از این لیست خبر داد. آمریکا تاکنون 18 کشوری را از این لیست خارج کرده که پس از چین بیشترین خرید نفتی را از ایران دارند. باتوجه به ادعاهای آمریکا مبنی بر عدم عقب نشینی از اجرای طرح تحریم نفت ایران، این سوال مطرح است که چرا آمریکا در عمل بار دیگر از این امر عقب نشینی کرده و لغو اعمال تحریم ها در قبال برخی دیگر از کشورها را اعلام داشته است؟ مولفه های تأثیرگذار بر این رفتار آمریکا چیست و چه پیامدهایی دارد؟

دلیل ادعایی آمریکا

آمریکا در حالی در مرحله اول در اوایل فروردین حدود 11 کشور ژاپن، اسپانیا، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، یونان، لهستان، هلند، چک و آلمان و در مرحله دوم 7 کشور مالزی، هند، سریلانکا، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، مالزی و تایوان را از کشورهای حاضر در لیست سیاه خریداران نفت ایران استثنا کرد که همکاری این کشورها را دلیل این رویکرد اعلام داشته است. هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در توجیه این رفتار آمریکا می گوید: «ایالات متحده از کشورهای مذکور به دلیل آنکه در خرید نفت از ایران همکاری داشته و میزان نفت وارداتی از ایران را بر اساس مبنایی که آمریکا خواسته کاهش داده اند، مورد تقدیر و تشکر قرار داده و آنها را از لیست تحریم شدگان خارج می سازد.» چنانکه از سخنان کلینتون بر می آید آمریکایی ها تلاش دارند تا از یک سو کارآمدی سیاست تحریم را نشان دهند و از سوی دیگر چنان وانمود سازند که اقدام آنها نوعی تقدیر از کشورهایی بوده که در سیاست تحریم ایران ایفای نقش کرده اند.

این رفتار آمریکایی ها در حالی صورت می گیرد که یک سوال اساسی همچنان باقی است و آن اینکه اگر تحریم، چنانکه آمریکایی ها ادعا دارند بر اجرای سیاست اعمال فشار بر ایران موثر بوده و کشورها نیز با آن همراهی کرده اند، چرا آمریکا به لغو آنها روی آورده است؟ بر اساس ساختار و منطق سیاسی پاسخگویی یک طرح به استمرار و حتی گسترش آن، نه به لغو ابعاد آن منجر می شود.

اگر واقعاً آمریکا توانسته است از اجرای تحریم نفت ایران به اهداف خود دست یابد و کشورهای ادعایی آمریکا نیز به خوبی با خواسته آمریکا برای کاهش واردات نفت از ایران همکاری داشته اند بر اساس منطق رفتاری، دلیلی برای لغو تحریم های مذکور وجود نداشته و حتی آمریکا با برجسته سازی این امر باید به تشدید فشارها می پرداخت.

در پاسخ به این مسئله دیدگاه های متفاوتی مطرح است. برخی از ناظران سیاسی این رویکرد آمریکا را برگرفته از نگاه این کشور به مذاکرات ایران و گروه 1+5 عنوان می کنند. آنان بر این عقیده اند آمریکا برای توجیه فشارهای بیشتر بر ایران و سوق دادن سایر اعضای 1+5 به اجرای خواسته های این کشور در قبال ایران، به برخی رفتارهای تشویقی روی آورده است. آنان با اشاره به این مسئله که در توافقات مذاکرات بر اصل حرکت گام به گام تأکید شده است بر این عقیده اند آمریکا با این رویکرد به دنبال نشان دادن گامی مثبت از سوی خویش است تا در ازای آن خواستار برداشتن گامی مثبت از سوی ایران در مذاکرات مسکو شود. این نظر در حالی مطرح می شود که بسیاری از ناظران سیاسی تأکید دارند از یک سو لغو تحریم های 11 کشور ابتدایی در شرایطی صورت گرفته که هیچ سخنی از مذاکره نبوده و عملاً مذاکرات در حالت تعلیق بوده است و از سوی دیگر هرگونه اقدامی برای حرکت گام به گام باید بر اساس توافقات صورت گرفته در نشست های ایران و گروه 1+5 صورت گیرد، در حالی که در نشست بغداد هیچ طرحی در این زمینه مطرح نگردید و همه امور به مسکو موکول شد؛ لذا مسئله حرکت آمریکا برای برداشتن گام مثبت در ارتباط با روند مذاکرات نمی تواند مورد پذیرش باشد و به طور کلی این دو مقوله از هم جدا هستند.

برخی از ناظران سیاسی نیز تأکید دارند که این رفتار آمریکا برگرفته از شرایط حاکم بر عرصه جهانی و نوع واکنش ها به تحریم نفتی آمریکا علیه ایران است. واکنش هایی که در چند بعد قابل تأمل است.

واکنش های جهانی به تحریم ایران

الف) واکنش ایران: هر چندکه آمریکا اقدامات تنبیهی بسیاری در قبال ایران اجرا کرده؛ اما روند مذاکرات ایران و گروه 1+5 نشان داد که ایران از مواضع اصولی خود عقب نشینی نکرده و در حوزه اقتصادی داخل ایران نیز تحریم ها و تهدیدات تأثیرات چندانی نداشته است.

ب) واکنش درون آمریکا: گزارش های منتشره از سوی بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و مراکز بزرگ اعتبارسنجی نشان می دهد که اقتصاد آمریکا در مسیر بحران بیشتری قرار دارد، به گونه ای که حفظ رتبه اعتباری آمریکا در +AA پس از سقوط از رتبه AAA صرفاً به دلیل نفوذ آمریکا در نهادهای بین المللی بوده است. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی آمریکا تأکید دارند که اعمال تحریم و تهدیدات علیه ایران از ریشه های بحران اقتصادی آمریکا است. این حقیقت چنان انکارناپذیر شده که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا صراحتاً اعلام کرد: «افزایش بهای نفت و بنزین نتیجه خصومت با ایران است که تأثیر منفی بر اقتصاد آمریکا داشته است.

ج) واکنش کشورها: از نکات قابل توجه در عرصه جهانی نوع نگاه کشورها به درخواست های آمریکا است. هر چند که آمریکا با اعزام نمایندگانی نظیر «تیموتی گایتنر» وزیر خزانه داری و «کوهن» معاون آن به اقصا نقاط جهان و حتی سفرهای متعدد هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا به دنبال جلب نظر آنها برای پیوستن به طرح تحریم نفت ایران بود؛ اما بسیاری از کشورها با این طرح مخالفت کردند و به عناوین مختلف از اجرای آن سر باز زدند.

اروپایی که متحد اصلی آمریکا است؛ هرچند از طرح تحریم ایران استقبال کرد اما در اجرای آن فرایندی دیگر را طی کرد. در این چارچوب اروپا در زمستان 1390 زمانی شش ماهه را برای اعمال تحریم های نفتی مطرح کرد. آنها تیر ماه را زمان اجرای طرح اعلام داشتند. این ادعا در حالی مطرح شد که ایران در اقدامی پیش دستانه از اعمال تحریم علیه شش کشور اروپایی خبر داد. اروپایی که ادعای اجرای تحریم را داشت در اواخر اردیبهشت ماه از تعویق بررسی این امر خبر داد. جالب توجه آنکه پیشنهاددهنده این تعویق انگلیسی بوده که متحد اول آمریکا است. هرچند آنها ادعا کردند این اقدام برای اصلاح ساختار پالایشگاه ها و یافتن نفت جایگزین است؛ اما در اصل آنها با این رویکرد از اجرای تحریم های درخواستی آمریکا سر باز زده اند. کشورهای ژاپن و کره جنوبی نیز چندان روی خوشی به آمریکا نشان نداده و همواره تأکید کرده اند که به دنبال راهی برای مستثنا شدن از این تحریم ها هستند. جالب توجه آنکه ژاپن از استمرار بیمه کشتی های نفت کش ایران خبر داد. هند نیز به رغم سفر ماه گذشته هیلاری کلینتون به این کشور رسماً از پذیرش طرح تحریم خودداری کرده و حتی احزاب چپ این کشور از استیضاح دولت در صورت پذیرش این طرح خبر دادند.

آفریقای جنوبی نیز به رغم فشارهای آمریکا بر افزایش واردات نفت از ایران تأکید کرد. آفریقای جنوبی اعلام کرد ارزش واردات نفت این کشور از ایران به سه میلیارد و 370 میلیون راند(434 میلیون و 840 هزار دلار) رسیده است که نسبت به سال گذشته دو برابر شده است.فرایند رفتاری کشورها نشان می دهد که عملاً صحنه بین الملل به عرصه تقابل با آمریکا در حوزه تحریم نفت ایران مبدل شده و کشورها تمایلی به پذیرش خواسته های آمریکا ندارند.

د) واکنش نهادهای بین المللی: نکته قابل توجه در عرصه جهانی اعتراف نهادهای بین المللی به جایگاه نفت ایران است. در این چارچوب آژانس بین المللی انرژی 24 خرداد 1391 هشدار داد که هرگونه تحریم یا کاهش تولید نفت ایران نقشی اساسی در افزایش بهای نفت خواهد داشت. برخی کارشناسان تأکید دارند تحریم نفت ایران، قیمت نفت را به 150 تا 200 میلیون دلار افزایش خواهد داد. نکته قابل توجه در این حوزه آنکه به رغم ادعاهای آمریکا کشورهای عربی و آفریقایی نیز نتوانسته اند کسری نفت جهان را تأمین کنند. هرچند که عربستان ادعای تولید 12 میلیون بشکه نفت در روز را داشته؛ اما ناظران اقتصادی تأکید دارند که در عمل این امر امکان پذیر نبوده و این طرح در نهایت چند ماه بیشتر دوام نمی آورد و در نهایت جهان نیازمند سایر منابع نفتی ازجمله نفت ایران می شود. در همین حال مخالفت های اوپک با طرح افزایش تولید نفت عربستان و کنار نهادن ایران نیز به ناکامی آمریکا در جایگزین سازی نفت عربستان افزود. در این چارچوب عبدالله البدری دبیر کل اوپک 24خرداد 1391 صراحتاً اعلام کرد: اوپک صددرصد مخالف تحریم نفت ایران و جایگزین کردن سایر کشورها به جای آن است.

زنجیره رسوایی های آمریکا

باتوجه به فرایندی که ذکر شد آمریکا به رغم آنکه تلاش داشت تا با تحریم خرید نفت ایران به پیروزی در برابر تهران دست یابد، در نهایت با زنجیره ای از چالش ها و رسوایی ها مواجه شد که افشای آنها پیامدهای بسیاری برای آمریکا به همراه دارد. ازجمله این رسوایی ها عبارتند از:

1) جمهوری اسلامی ایران در برابر زیاده خواهی های غرب در قالب تحریم و تهدید تسلیم نشده، چنانکه این امر را در پایبندی ایران به مواضع خود در نشست های خود با 1+5 به اثبات رسانده است. طرح آمریکا از یک سو نتوانسته بر اقتصاد و روند رو به رشد توسعه ایران چندان تأثیری داشته باشد و از سوی دیگر ایران همچنان بر حقوق خود در عرصه غنی سازی هسته ای پافشاری می کند.

2) در حوزه داخلی آمریکا نیز اعتراض ها به سیاست های تهدیدی علیه ایران به شدت افزایش یافته به گونه ای که بسیاری تأکید دارند که آمریکا جز گفت وگو با ایران راهکاری پیش رو ندارد. گزینه نظامی به اذعان مقامات ارشد نظامی آمریکا هزینه های جبران ناپذیری برای آمریکا دارد و اعمال تحریم های اقتصادی نیز عملاً درون جامعه و ساختار اقتصادی آمریکا را به سوی بحران بیشتر سوق می دهد. برخی بر این عقیده اند که شرایط بحرانی در اقتصاد آمریکا و نیاز اوباما به حل این روند به عنوان مولفه ای برای عدم شکست در انتخابات ریاست جمهوری آبان ماه، از دلایل گرایش واشنگتن به انجام مذاکرات میان ایران و گروه 1+5 است. آنها تأکید دارند که حل مسالمت آمیز مسئله هسته ای ایران می تواند از برگ های برنده اوباما در انتخابات باشد.

3) رویکرد آمریکا به اعمال تحریم های نفتی علیه ایران، در اصل اعمال تحریم علیه کشورهای خریدار بوده است؛ چراکه جهانیان تأکید دارند نفت کالایی است که هرگز بدون مشتری نمی ماند و تحریم کنندگان نفت در اصل خود را از نفت ایران محروم ساخته اند. این حقیقتی است که بسیاری از کشورها به آن اذعان دارند؛ لذا طرح آمریکا را نوعی اعمال فشار بر خود دانسته و با آن مخالفت کرده اند.

باتوجه به شرایط اقتصادی جهان و وابستگی آن به قیمت نفت، بسیاری تأکید دارند که اعمال تحریم های آمریکا موجب رنجش و حتی تقابل بسیاری از متحدان آمریکا علیه واشنگتن شده است، لذا آمریکا برای آنکه با کاهش متحدان مواجه نشود به سوی لغو تحریم ها پیش رفته است. نیویورک تایمز در این زمینه دلیل اصلی أخذ این تصمیم را مجازات هایی عنوان کرده که دولت آمریکا مجبور بود مطابق قانون تحریم ها علیه کشورهای فوق اجرا کند. اجرای چنین مجازات هایی این خطر را به وجود آورده که رابطه آمریکا با نزدیک ترین متحدانش آسیب ببیند. بر همین اساس، کلینتون بیان کرد که ممکن است کشورهای بیشتری مشمول این معافیت شوند.

ترکیب کشورهای حذف شده از تحریم های آمریکا، نشان می دهد که آنها در حوزه آفریقا، آسیا و اروپا می باشند؛ مناطقی که آمریکا به شدت در جهت حفظ و ارتقای منافع خود برای آن تلاش می کند. رفتارهای ماه های اخیر کشورهای مذکور نشانگر آن است که اراده چندانی برای همسویی با آمریکا ندارند و جهانیان، آمریکا را نه ناجی، بلکه عامل بحران های اقتصادی می دانند. در این شرایط آمریکا با دو رسوایی مواجه است؛ نخست آنکه آمریکا نه تنها نتوانسته متحدان جدیدی بیابد، بلکه در حال از دست دادن متحدان قدیمی است. دوم آنکه موقعیت جهانی ایران به گونه ای است که جهانیان نمی توانند آن را نادیده بگیرند، در حالی که می توانند به آمریکا و سیاست های آن «نه» بگویند.

4) رسوایی دیگر آمریکا برملا شدن ناتوانی کشورهای عربی از جمله عربستان و قطر برای تأمین نیازهای نفتی جهان بود. هرچند که این کشورها از طرف آمریکا مأموریت یافتند که قراردادهای کلانی را با چین، کره جنوبی، ژاپن و هند امضا کنند و حتی مقامات این کشورها دیدارهای مکرری در هفته های اخیر داشته اند؛ اما در نهایت این امر نیز به نتیجه نرسید و کشورهای خریدار نفت بر اصل الزام ادامه همکاری نفتی با ایران تأکید کردند.

5) رسوایی دیگر آمریکا تأثیر معکوس تحریم ایران بر اقتصاد جهان بود. آمارها نشان می دهد همزمان با اعلام تحریم نفت ایران قیمت بنزین و فرآورده های نفتی در اروپا، آمریکا و حتی بسیاری از کشورها به شدت افزایش یافت، به گونه ای که کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس رسماً اعلام کردند که تحریم نفت ایران به کمبود و افزایش بهای بنزین در این کشورها منجر شده است. این تأثیر چنان بوده که اعتراض به وضعیت نابسامان بنزین، ازجمله عوامل تشدید اعتراض های مردم اروپا و آمریکا به دولتمردان شان بود که در قالب جنبش تسخیر صورت گرفته است.

تحریم نفت هرچند که برای تضعیف ایران بود؛ اما یک اصل اساسی را آشکار ساخت و آن اینکه روابطه اقتصاد جهانی با نفت ایران آنچنان به هم پیوسته است که چگونگی نوع برخورد با صادرات و یا لغو صادرات نفت ایران می تواند تأثیر بسیاری بر کل اقتصاد جهان داشته باشد. هرچند که ایران از تحریم ها ضررهایی را متحمل می شود؛ اما ضررهای طرف های مقابل بسیار بیشتر از آن است و در نهایت در این معادلات ایران دست برتر را دارد.

پیش دستی آمریکا برای پنهان سازی رسوایی

با توجه به آنچه ذکر شد می توان گفت آمریکا با مجموعه ای از رسوایی ها مواجه شده است که هر کدام می تواند چالشی بزرگ برای آمریکا باشد. بر این اساس با رویکرد به لغو تحریم ها علیه برخی از کشورها به صورت پیش دستانه تلاش کرده تا بر این رسوایی ها سرپوش گذارد. در اصل آمریکا به دنبال آن است تا ناکامی خود در مقابله با ایران را پنهان سازد و چنان وانمود سازد که به دلیل همراهی جهانی با طرح هایش به این امر روی آورده است. فرایند تحولات جهانی نشان می دهد که از یک سو اعمال تحریم نفت ایران بر خلاف معادلات مطرح شده بیش از هرچیز بر اقتصاد غرب تأثیر منفی داشته است و از سوی دیگر صف بندی جامعه جهانی در برابر آمریکا را تشدید کرده است؛ اموری که افول قدرت آمریکا در صحنه جهانی را آشکار می سازد. بر این اساس می توان گفت اقدام آمریکا در خروج هفت کشور دیگر از لیست تحریم های نفتی نشانه ای بر ناکامی دیگر واشنگتن در قبال جمهوری اسلامی ایران است، هرچند که با فرافکنی و برخی اقدامات حاشیه ای به دنبال پنهان سازی این حقیقت می باشد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها