صداوسیمای گیلان فرهنگ سوزی می‌کند

به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، بیانیه شماره یک بسیج دانشجویی دانشگاه‌های آزاد اسلامی واحد رشت، پیام نور، دانشگاه گیلان و علوم پزشکی درباره عملکرد صدا و سیمای مرکز استان صادر شد.

در این بیانیه آمده است: در سال جاری انتقادها به سازمان صدا و سیما به شدت افزایش یافته تا حدی که می‌توان گفت چنین انتقادهای گسترده‌ای از رسانه ملی تاکنون بی‌سابقه بوده است و بهترین راه برای ریشه‌یابی این انتقادات بررسی عملکرد صدا و سیما و یافتن نقطه‌ای است که زاویه بین مسیر انقلاب و اندیشه‌های برنامه‌سازان صدا و سیما را نشان می‌‌دهد.

این بیانیه می‌افزاید: ادامه روند دور شدن تفکرات حاکم بر برنامه‌های صدا و سیما اتفاق نامیمونی است که می‌توانست با توجه به نظرات فعالان آگاه و دلسوز انقلاب از آن جلوگیری شود اما بی‌توجهی مسئولان این رسانه نسبت به هشدارهای داده شده، تصویری استبدادی از تفکر حاکم بر این رسانه در اذهان فعالان فرهنگی ایجاد کرده است که امیدی به اصلاح آن نمی‌رود.

بسیج دانشجویی دانشگاه‌های گیلان در بیانیه خود آورده‌اند: (نقد رسانه) در مراکز صدا و سیمای استان‌ها کمتر به چشم می‌خورد به عنوان مثال در گیلان کمتر کسی است که به نقد جدی رسانه محلی در استان پرداخته باشد، رسانه‌ای که به خود حق می‌دهد همه را نقد کند اما خود به سهولت از زیر تیغ نقادان مصلح تاکنون گریخته است که ادامه این روند موجب کرختی و بی‌اثری این رسانه استانی شده است، هر چند در این مجال کوتاه، نقد همه زوایای صدا و سیمای استان گیلان امکانپذیر نیست اما ما امیدواریم راه گشوده‌ای برای نقد منصفانه و عالمانه این رسانه در استان برای ارتقای سطح کیفی برنامه‌های آن باشد.

در ادامه بیانیه آمده است: گیلان به دلیل میراث گرانبهای فرهنگی، ظرفیت گسترده‌ای در فرهنگ سازی، دگرگونی و تحول تاریخی در وجود خود دارد، از قیام دیلمیان گرفته تا مشروطه خواهی انقلابیون گیلانی، از نهضت میرزای بزرگ و سرداران غیور جنگ تحصیلی تا عارفان زنده دلی مانند بهجت فومنی، همه گواه روشنی بر این ذخیره فرهنگی استان هستند که صدا و سیما گیلان به جای استفاده از این ظرفیت‌های ذاتی در استان، برای ایجاد تحول فرهنگی و فرهنگ‌سازی، همواره به فرهنگ‌سوزی در این زمینه پرداخته است.

در بخش دیگری از بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه‌های گیلان آمده است: صدا و سیمای مرکز گیلان روستائیان را سبک سر و دلقک معرفی می‌کند و هرگاه به سراغ این عده از مردم استان می‌رود در ژانرهای کمدی طنز، آن هم از نازل‌ترین آن به این موضوع می‌پردازد و هر گاه می‌خواهد سخنی جدی و مهم بگوید به سراغ شهرنشینانی می‌رود که به زبان «فارسی سلیس» سخن می‌گویند.

در ادامه بیانیه ذکر شده است: خنداندن مردم و فرهنگ و آداب روستاییان گیلان وسیله‌ای برای مضحکه و ادخال سرور صدا و سیمای گیلان است که تاکنون برنامه‌ای جدی عمیق و پرمعنا برای زبان و گویش این سرزمین تهیه نکرده است و در طول این چند سال اخیر با تلاش بی‌شائبه صدا و سیمای گیلان پخش سریال‌های کره‌ای با فرهنگ و سنت و آداب و رسوم و آشپزی و خانه‌داری و پزشکی و تاریخ و سرگذشت همه پادشاهان کشور کره آشنا شدیم و تمام افسانه‌هایش را باور کردیم ولی دریغ از یک نگاه جامع و تازه به تاریخ و فرهنگ و سنت استان خودمان.

بسیج دانشجویی دانشگاه‌های گیلان در ادامه بیانیه خود آورده‌اند: در بخش‌های خبری شبکه باران نیز اصولا هیچ خبر خلاقانه و برنامه‌ریزی شده‌ای جریان ندارد و نوع تقسیم‌بندی بخش‌های خبر به گونه‌ای است که اگر خود یک رویداد جالب و جذاب نباشد روش‌های جذابیت‌افزایی و خبرسازی توسط رسانه محلی از اعراب ندارد و طیف گسترده نخبگان استان با صدا و سیمای خود ارتباطی ندارند و کارشناسان و مهمانان مدعو در برنامه‌های شبکه باران اغلب همان چهره‌های تکراری و بعضا تعدادی از مسئولان هستند و گاهی هم افراد مطرود و مغضوبین مردم و افراد بدسابقه‌ای که به واسطه تلویزیون به نمایش در می‌آیند.

این بیانیه می‌افزاید: تب تقلید در رسانه استانی «شما» فروکش کردنی نیست از برنامه‌های کودک گرفته تا دکور برنامه‌ها همه تکراری و کپی‌برداری شده است تیتراژ و دکور سازی خبر استان نیز کپی‌برداری از شبکه تلویزیونی سراسری است که آن هم تقلیدی از شبکه ماهواره‌ای بی‌بی‌سی است، از روش‌های تقلیدی دیگر نیز دوربین مخفی است که طبق تحقیر و تمسخر افراد ترتیب داده شده است.

در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: همواره یک مجری زن باید در کنار یک مجری مرد باشد زیرا که در جاذبه برنامه موثر است، چه در رادیو و چه در تلویزیون اثر این اختلاط و نیز نشان دادن چهره‌های زیبا با هزاران نوع آرایش و نورپردازی، این می‌شود که مردان و زنان از زندگی خود احساس نارضایتی کنند و گاهی آش به قدری شور می‌شود که گریبان اهالی صدا و سیما را هم می‌گیرد.

این بیانیه در بخش دیگر اضافه کرد: صدا و سیمای گیلان هنوز نتوانسته است آن طور که شایسته این مردم فرهنگ دوست است از این ظرفیت هنری استفاده کند و به نظر می‌رسد صدا و سیمای گیلان باید در مسیر تخصصی شدن و جزئی شدن محتوای موضوعات خود در حوزه‌های مختلف مانند کودک، بزرگسال، بانوان و غیره رسانه محلی داشته‌باشد به کارگیری مدیران متخصص و آشنا به مسائل رسانه و حذف بسیاری از مجریان مشمئزکننده و چهره‌های تکراری، میدان دادن به تفکرات تازه و عدم تاثیر پذیری از مراکز در بهبود این بحران تاثیر دارد.