90: تا اين لحظه بايد گفت: استقلال،
پرسپوليس و سپاهان مدعيان قهرماني سال آينده ليگ برتر هستند. بهزعم
نگارنده با ورود پرسپوليس به كورس قهرماني، فوتبال ايران بسيار جذابتر از
قبل خواهد شد و اگر تراكتورسازي هم به مربع قدرت وارد شود ليگ دوازدهم يكي
از زيباترين ليگهاي تاريخ ايران ميشود و شرايط فوقالعاده اي براي رشد
فوتبال ملي ايران به وجود ميآيد، زيرا استقلال و پرسپوليس همچنان اسكلت
تيمملي را ميسازند و بازيكنان برتر با ورود به اين دو باشگاه ماكت
تيمملي و تحت فشار تماشاگر بازي كردن را پيش روي خود ميبينند و به اين
ترتيب وضعيت بهتري را براي خود و تيم كشورمان ايجاد ميكنند.
اول پرسپوليس
از
پرسپوليس شروع ميكنيم دنيزلي به درستي معتقد بود كه ده بازيكن بايد از
پرسپوليس بروند چرا كه اين پيراهن براي تن آنها گشاد است. اين حرف حدود يك
ماه قبل گفته شد و نتايج سرخها طي فصل گذشته هم اين مسئله را تاييد
ميكند. با اين برنامه در واقع مشخص بود كه اگر رويانيان ميخواهد تيم سال
بعد به فلاكت تيم سال قبل دچار نشود بايد در پرسپوليس سونامي ايجاد كند و
اين همان چيزي است كه امروز در پرسپوليس ميبينيم.
خريد قاضي به
عنوان يك مهاجم هدف كامل، خريد بنگر، سيدجلال حسيني و ماهيني و البته گردان
در خط دفاع و دروازه نشاندهنده شرايط فوقالعاده اين تيم در تغييرات است.
خط دفاعي سرخها شرايط بسيار بدي داشت و بايد تغييرات عمدهاي در آن به
وجود ميآمد كه رويانيان چنين حركتي را انجام داده است و برخلاف علي پروين
كه از يارگيري ناراضي بود و كنار كشيد، بايد تاكيد كنيم كه پرسپوليس مسير
درستي را در تغييرات پيش روي خود ميبيند با اين حال اما يك جاي كار
ميلنگد و آن عدم حضور دنيزلي در تهران است.
پرسش اينجاست كه اگر
اين ليست خريدها را دنيزلي بدهد و پس از آن به ايران نيايد و طبق شايعهها
يك مربي پرتغالي به ايران بيايد آن وقت تكليف چيست؟ آيا اين خريدها با
تفكرات ذهني و سيستماتيك آن مربي همخواني خواهد داشت؟ و آيا او اصلا با
تيمي كه نميشناسد ميتواند موفق شود؟
در واقع خريدها به نظر خوب
ميآيند اما نقطه نگراني براي پرسپوليس چفت شدن خريدهاي جديد با بستههاي
ذهني سرمربي جديد است، چرا كه به نظر ميرسد دنيزلي از انگيزه كافي براي
حضور در تهران برخوردار نيست و اين مسئله را ميتوان از مذاكره با بشيكتاش و
بهانههاي مختلف در مورد دختر و پدر همسر دنيزلي فهميد. در واقع سرخها
تيم را با سليقه دنيزلي (احتمالا) ميبندند اما ممكن است سرمربي آنها كس
ديگري باشد.
استقلال منطقي
استقلال
امسال برخلاف سال قبل كمهياهوتر حركت ميكند اما بهزعم نگارنده منطقي
پشت خريدهاي فتحالهزاده و قلعهنوعي حاكم شده است و آن منطق اين است:
حفظ
نسبي تيم سال قبل و برطرف كردن نقاط ضعف براي بستن تيمي بهتر. استقلال سال
قبل در دفاع وسط فاقد بازيكن پشتيبان بود كه حالا با حفظ منتظري و
عمرانزاده و احتمالا اضافه شدن صادقي اين شرايط تا حدودي بهتر خواهد شد.
استقلال فصل قبل در نيمفصل دوم فاقد يك مهاجم نوك كامل كه هم در سرزني و
هم در بازي روي زمين شرايط بهتري داشته باشد بود كه اين هم احتمالا با جذب
انصاريفرد تا حدودي مرتفع ميشود. منوچهري هم ميتواند نقش مهاجم سرزن را
براي استقلال بازي كند.
استقلال در جناح چپ هم چنان پرقدرت نبود كه
با جذب بيكزاده اين معضل هم تا حدود زيادي برطرف شده است و اگر ساموئل و
زندي و بائو را هم در نظر داشته باشيم در جناح چپ استقلال ميتواند با جناح
راست خودش رقابت داشته باشد. يعني جايي كه حمودي و حيدري اين اواخر هماهنگ
و سرعتي شده بودند. جذب بائو و دهنوي كه هر دو هم در هافبك دفاعي و هم در
هافبك تهاجمي فوقالعاده كار ميكنند وسط زمين را هم براي استقلال محكم
ميكند تا جايي كه شايد حتي جدايي جباري هم براي استقلال مشكل حادي ايجاد
نكند. البته آندرانيك تيموريان قصه ديگري دارد و با خروج او استقلال بهترين
هافبك دفاعي فعلي ايران را از دست ميدهد كه جانشين هم ندارد كه ندارد.
بايد ديد قلعهنوعي براي جدايي آندو چه فكري خواهد كرد؟ اما بهزعم ما اين
تيم با پر كردن جاي آندو تيمي كامل ميشود كه با توجه به زمان باقيمانده و
تجربه فتحالهزاده در يارگيري (او در عرض يك روز پس از ماندگاري در
استقلال 6 بازيكن را جذب كرد كه در نوع خودش يك ركورد محسوب ميشود) مرتفع
خواهد شد.
سپاهان
سپاهان
قلب دفاع خودش را دستخوش تغيير ديده است اما اين به آن معني نيست كه اين
تيم در كورس قهرماني حضور نخواهد داشت چرا كه سپاهانيها با بودجه بيشتر طي
سالهاي اخير تيمهاي پايهاي خوبي دارند و در سازندگي بهتر از ديگران عمل
كردهاند. از سوي ديگر خريدهاي جديدي هم طي روزهاي آتي براي آنها رخ خواهد
داد كه وضعيت اين تيم را بهبود ميبخشد. سپاهان با كرانچار، رحمان احمدي،
جانواريو، سزار و... شرايط خوبي خواهند داشت اگر و تنها اگر قلب دفاع خود
را ترميم كنند كه اين هم دور از ذهن نيست.
تراكتورسازيومس كرمان
تراكتورسازي
از نقل و انتقالات عقب است و احتمالا با جذب سرمربي خارجي عقبتر هم خواهد
ماند. چرا كه عملا مربي خارجي اشرافي بر ليگ و بازيكنان فعلي ايران ندارد و
به نظر نميرسد كه بتواند در نقل و انتقالات خوب عمل كند به ويژه آن كه
بازيكنان ستاره طي روزهاي اخير جذب شدهاند و تعداد كمتري از آنها باقي
ماندهاند.
از سوي ديگر مس كرمان امسال با توان مالي خوبي وارد
بازار شده اما بعيد است كه با اين تيم فني در كورس قهرماني قرار بگيرد.
(كارنامه اين را ميگويد)
بايد ديد تكليف اين دو باشگاه چيست و كار
اين دو به كجا ميرسد؟ از ما بپرسيد ميگوييم از هفته ششم كمكم صداي تغيير
مربيان در اين دو تيم به گوش ميرسد و البته ديگر كار زيادي نميتوان آنجا
انجام داد. اينها البته نوشتههايي بدون سند است، كسي چه ميداند؟ شايد هم
همين دو تيم آواز قهرماني سر دهند! چرا كه در فوتبال ايران زياد نميتوان
چيزي را پيشبيني كرد.